دینوری، احمد بن داود: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    خط ۱۰۰: خط ۱۰۰:


    [[النبات]]  
    [[النبات]]  
    [[العسل و النحل و النباتات الذي تجرس منه]]


    [[رده:زندگی‌نامه]]
    [[رده:زندگی‌نامه]]

    نسخهٔ ‏۱۴ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۷:۲۲

    دینوری، احمد بن داود
    نام دینوری، احمد بن داود
    نام‎های دیگر ابوحنیفهالدینوری

    دینوری، ابوحنیفه احمد بن داود

    Abu Hanifa Dinawari

    نام پدر داود
    متولد قرن سوم
    محل تولد دینور کرمانشاه
    رحلت 282 ق
    اساتید
    برخی آثار الاخبار الطوال
    کد مؤلف AUTHORCODE01490AUTHORCODE

    ابوحنیفه احمد بن داود بن ونند دینورى (متوفى 282ق)، تاریخ‌نگار، طبیعى‌دان و لغت‌شناس ایرانى

    ولادت

    از ناحیه دینور بوده، لذا نسبت او دینورى است.

    یاقوت حموى نام پدربزرگش را ونند ثبت كرده است و در كتاب‌هاى تازه چون «الأعلام» زركلى و «تاریخ ادبیات» استاد دكتر ذبیح‌الله صفا نیز همین‌گونه آمده است.

    سال تولدش در كتاب‌هاى قدیمى ثبت نشده است. بروكلمان در مقاله دائرةالمعارف اسلام، تولد ابوحنیفه را در دهه اول قرن سوم هجرى مرجح دانسته است.

    وفات

    یاقوت، مرگ او را در شب دوشنبه، چهار شب باقى مانده از جمادى‌الاولى 282 و به روایتى دیگر 281 و به قولى دیگر پیش از 290 نوشته است و بهمین سه صورت در كتاب‌هاى دیگر هم آمده است؛ مثلاًمرحوم حاج شیخ عباس قمى در آثار خود مى‌نویسد: ابوحنیفه پیش از دویست‌ونود درگذشته است.

    دینور: این كلمه به كسر دال و سكون یا و نون و فتح واو و سكون راء صحیح است. ابن خلكان مى‌گوید: سمعانى در انساب آن را به فتح دال ضبط كرده، ولى صحیح نیست.

    این شهر میان كنگاور و کرمانشاه قرار داشته و وسعت آن، دوسوم همدان و مدت‌ها به «ماه كوفه» مشهور بوده است. ساكنان آن آمیزه‌اى از ایرانیان و اعراب بوده و قبیله كرد شوهجان اطراف آن مى‌زیسته‌اند.

    دینور از قرن چهارم هجرى، رو به ویرانى نهاد و در قرن هشتم هجرى پس از هجوم تیمور به‌كلى ویران شد.

    دومرگان و شتراوس از ویرانه آن بازدید كرده‌اند و براى اطلاع بیشتر باید به مقاله شترك در دائرةالمعارف اسلام مراجعه كرد.

    به گفته یاقوت حموى، گروهى بسیار از اهل ادب و حدیث به این شهر منسوبند. فرید وجدى غیر از ابوحنیفه و ابن قتیبه، پنج دانشمند دیگر را كه به دینورى معروف بوده‌اند، نام برده است.

    آثار

    او در انواع علوم و فنون متداول عصر خود، صاحب‌نظر بوده و كتاب نوشته است. ندیم، در الفهرست مى‌گوید: در نحو، لغت، هندسه، حساب، نجوم اهل نظر بوده و پانزده جلد از كتاب‌هاى او را به شرح زیر نام مى‌برد:

    1. كتاب النبات؛
    2. كتاب الفصاحة؛
    3. كتاب الأنواء؛
    4. كتاب القبلة و الزوال؛
    5. كتاب حساب الدور؛
    6. كتاب الرد على لغذة الإصفهانی؛
    7. كتاب البحث فی حساب الهند؛
    8. كتاب البلدان؛
    9. كتاب الجمع و التفریق؛
    10. كتاب الجبر و المقابلة؛
    11. كتاب أخبار الطوال؛
    12. كتاب الوصایا؛
    13. كتاب نوادر الجبر؛
    14. كتاب الشعر و الشعراء؛
    15. كتاب ما یلحن فیه العامة.
      تذكره‌نویسان و دانشمندان دوره‌هاى بعد كتاب‌هاى دیگرى هم براى او نوشته‌اند. یاقوت در معجم الأدباء باآنكه سخن خود را از قول ندیم نقل مى‌كند، علاوه بر كتاب‌هاى بالا، كتاب‌هاى زیر را هم آورده است:
    16. كتاب الباه؛
    17. كتاب الكسوف؛
    18. كتاب إصلاح المنطق.

    سپس از قول ابوحیان توحیدى كتابى هم در تفسیر قرآن به او نسبت مى‌دهد و به این ترتیب، نوزده كتاب براى او شمرده است.

    صفدى دانشمند قرن هشتم و فلوگل خاورشناس قرن نوزدهم، كتاب دیگرى به نام البیان و رساله مختصرى در طب را نیز از او دانسته‌اند[۱]

    پانویس

    1. مهدوى دامغانى، محمود، ص12-14

    منابع مقاله

    مهدوى دامغانى، محمود، ترجمه أخبار الطوال، چاپ چهارم، 1371، نشر نى، تهران.


    وابسته‌ها