ایمان فیلسوفان: تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'مقدمه ای' به 'مقدمهای') |
({{کاربردهای دیگر| ایمان (ابهام زدایی) }}) |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
{{کاربردهای دیگر| ایمان (ابهام زدایی) }} | |||
'''ایمان فیلسوفان'''، اثر [[حکیمی، محمدرضا|محمدرضا حکیمی]] (1314-1400ش)، اولین شماره از مجموعه «سخن امروز» است که به همت گروه پژوهش مجموعه امام جعفر صادق(ع) میبد تهیه و در سال ۱۳۹۲ توسط انتشارات دلیل ما در ۱۵۶ صفحه پالتویی به چاپ رسید. جناب آقای [[حسین انصاری]] مقدمهای بر کتاب نوشته است. | '''ایمان فیلسوفان'''، اثر [[حکیمی، محمدرضا|محمدرضا حکیمی]] (1314-1400ش)، اولین شماره از مجموعه «سخن امروز» است که به همت گروه پژوهش مجموعه امام جعفر صادق(ع) میبد تهیه و در سال ۱۳۹۲ توسط انتشارات دلیل ما در ۱۵۶ صفحه پالتویی به چاپ رسید. جناب آقای [[حسین انصاری]] مقدمهای بر کتاب نوشته است. | ||
نسخهٔ ۸ ژوئن ۲۰۲۳، ساعت ۰۸:۱۸
ایمان فیلسوفان | |
---|---|
پدیدآوران | حکیمی، محمدرضا (نویسنده) |
ناشر | دلیل ما |
مکان نشر | قم |
سال نشر | 1392ش |
چاپ | یکم |
موضوع | فلسفه و دین، علم و ایمان، فیلسوفان اسلامی، مکتب تفکیک، شناخت (فلسفه اسلامی) |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
ایمان فیلسوفان، اثر محمدرضا حکیمی (1314-1400ش)، اولین شماره از مجموعه «سخن امروز» است که به همت گروه پژوهش مجموعه امام جعفر صادق(ع) میبد تهیه و در سال ۱۳۹۲ توسط انتشارات دلیل ما در ۱۵۶ صفحه پالتویی به چاپ رسید. جناب آقای حسین انصاری مقدمهای بر کتاب نوشته است.
در پشت جلد کتاب چنین آمده است: «در این نوشتار، همین اندازه میخواهم بگویم، که با همه اصرار و تأکید بر ضرورت جداسازی و تفکیک میان تعالیم ابدی الهی و افکار مخدوش بشری، نباید ایمان فیلسوفان مسلمان را امری ساده گرفت… و تأثیر قرآن بر اندیشههای اعتقادی آنان را کم اهمیّت خواند، یعنی: نباید فکر کرد فیلسوفان مسلمان، فقط به افکار فلاسفه اعتقاد داشتند، و ایمان آنان، دایر مدار افکار و مفاهیم و اوهام فلسفی بود، نه… هرگز… بلکه باید درک کرد که این اصرار فیلسوفان بزرگ بر ایمان قرآنی، دلیلی روشن بر تفکیک و ضرورت آن است.»
به اعتقاد مقدمهنویس، شاید سخن گفتن از ایمان فیلسوفان بتواند موافقان و مخالفان فلسفه و فیلسوفان را شگفت زده و غافلگیر کند. زیرا دوستداران فلسفه و فلسفه خواننان میدانند که فلسفه را با ایمان سر و کاری مستقیم نیست. در اعتقاد آنان اندیشه فلسفی هدفی دیگر دارد، و در طور دیگری از اطوار معرفت سیر میکند که تابع فکر بشری است نه وحی الاهی. مخالفان میانهرو فلسفه نیز جایگاه ایمان را فراتر از فلسفه و برتر از اندیشهورزیهای بشری میدانند. اینان چون فلسفه را کار ذهن و ایمان را محصول دل میشناسند، به حاصل دل که وجدانی و ماندگارتر است، بها میدهند، و پای افزار فیلسفوانه ذهن را چوبین و شکننده میخوانند. در اینجا به نظر برخی از عارفان بزرگ، مانند علاءالدوله سمنانی کار نداریم که «فلسفه» و «زندقه» را در یک ردیف قرار میدهد. استادی بزرگ و جامع، مانند استاد جلالالدین همایی میگوید: «دین و فلسفه، هر کدام مجرا و مبنای جداگانه دارند، فلسفه، زاییده عقل بشری است، اما مذهب مولد وحی و الهام آسمانی». در چنین وانفسائی که تردید میان فلسفه و ایمان، برای بسیاری مسئلهساز و برای پارهای دیگر، متناقض نماست، جا دارد که از خواندن متنی درباره ایمان فلسوفان، شگفتزده باشم. بهویژه آن که نویسنده چنین متنی از جدیترین منتقدان فلسفه در روزگار ما به شمار میرود[۱].
پانویس
- ↑ مقدمه، ص7-8
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب