۱۴۵٬۹۸۱
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (Hbaghizadeh صفحهٔ المعجم البسيط عربي به فارسي ساده را بدون برجایگذاشتن تغییرمسیر به المعجم البسيط عربی به فارسی ساده منتقل کرد) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
}} | }} | ||
'''المعجم البسیط: فرهنگ عربی به فارسی ساده'''، نوشته عبدالله ناصرعلی (1394-1314ش) است. در این لغتنامه دوزبانه، نزدیک به دوازده هزار واژه عربی بههمراه بیش از پنجاه هزار کاربرد امروزین گردآوری شده است. اساس کار مؤلف در ضبط کلمهها و حروف و معنای آنها بیشتر، فرهنگ معروف المنجد بوده است. معادلها و برابرنهادههای این فرهنگ فقط ترجمه خشک و بیجان از واژههای عربی نیست. بلکه تلاش گردیده تا با معانی واژههای عربی و کاربرد آن نزد عربزبانان مطابقت داشته باشد. | '''المعجم البسیط: فرهنگ عربی به فارسی ساده'''، نوشته [[عبدالله، ناصرعلی|عبدالله ناصرعلی]] (1394-1314ش) است. در این لغتنامه دوزبانه، نزدیک به دوازده هزار واژه عربی بههمراه بیش از پنجاه هزار کاربرد امروزین گردآوری شده است. اساس کار مؤلف در ضبط کلمهها و حروف و معنای آنها بیشتر، فرهنگ معروف [[المنجد في اللغة و الأعلام|المنجد]] بوده است. معادلها و برابرنهادههای این فرهنگ فقط ترجمه خشک و بیجان از واژههای عربی نیست. بلکه تلاش گردیده تا با معانی واژههای عربی و کاربرد آن نزد عربزبانان مطابقت داشته باشد. | ||
این لغتنامه مختصر و زودیاب صرفا برای بهرهگیری دانشجویان مبتدی در خواندن و درک مفاهیم متنهای مطبوعاتی و ادبی معاصر نوشته شده است. ازاینرو، برای دسترسی آسان به واژهها، به ریشه آنها توجه نشده، بلکه نخستین حرف هر واژه لحاظ گردیده است. افعال بر اساس فعل ماضی و صیغه مفرد مذکر غایبشان معنایابی شدهاند. هرچند در فرهنگنامهها برای فهم بهتر معنای واژهها، آنها را در ضمن جمله معنا میکنند، ولی مصنف برای پرهیز از حجیم شدن کتاب، فقط در حد ضرورت از این شیوه بهره گرفته است. در مواردی که واژهای درج نشده باشد، با رجوع به کلمههای همخانواده آن میتوان به معنایش دست یافت و از درج آن دسته از واژههای عربی که در زبان فارسی به همان معنای عربی بهکار میرود، پرهیز شده است. | این لغتنامه مختصر و زودیاب صرفا برای بهرهگیری دانشجویان مبتدی در خواندن و درک مفاهیم متنهای مطبوعاتی و ادبی معاصر نوشته شده است. ازاینرو، برای دسترسی آسان به واژهها، به ریشه آنها توجه نشده، بلکه نخستین حرف هر واژه لحاظ گردیده است. افعال بر اساس فعل ماضی و صیغه مفرد مذکر غایبشان معنایابی شدهاند. هرچند در فرهنگنامهها برای فهم بهتر معنای واژهها، آنها را در ضمن جمله معنا میکنند، ولی مصنف برای پرهیز از حجیم شدن کتاب، فقط در حد ضرورت از این شیوه بهره گرفته است. در مواردی که واژهای درج نشده باشد، با رجوع به کلمههای همخانواده آن میتوان به معنایش دست یافت و از درج آن دسته از واژههای عربی که در زبان فارسی به همان معنای عربی بهکار میرود، پرهیز شده است. | ||