أوثق الوسائل في شرح الرسائل (طبع قديم): تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - 'شرح رسائل شیخ انصاری (ابهام‌زدایی)' به 'شرح رسائل شیخ انصاری (ابهام‌ زدایی)')
    برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
    جز (جایگزینی متن - '(ابهام‌ زدایی)}}↵↵↵↵'''' به '(ابهام‌ زدایی)}} '''')
    خط ۳۲: خط ۳۲:


    {{کاربردهای دیگر|شرح رسائل شیخ انصاری (ابهام‌ زدایی)}}
    {{کاربردهای دیگر|شرح رسائل شیخ انصاری (ابهام‌ زدایی)}}
    '''أوثق الوسائل فی شرح الرسائل'''، تألیف میرزا [[موسى بن جعفر بن احمد تبريزى]] (متوفاى 1307 قمرى)، یکى از بهترين شروح [[فرائد الاصول (طبع انتشارات اسلامی) |فرائد الأصول (رسائل)]] [[شيخ اعظم انصارى]] است و از نظر وسعت تتبع و تنوع مطالب كم نظير مى‌باشد.
    '''أوثق الوسائل فی شرح الرسائل'''، تألیف میرزا [[موسى بن جعفر بن احمد تبريزى]] (متوفاى 1307 قمرى)، یکى از بهترين شروح [[فرائد الاصول (طبع انتشارات اسلامی) |فرائد الأصول (رسائل)]] [[شيخ اعظم انصارى]] است و از نظر وسعت تتبع و تنوع مطالب كم نظير مى‌باشد.



    نسخهٔ ‏۱۳ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۰۳:۴۶

    أوثق الوسائل في شرح الرسائل (طبع قدیم)
    أوثق الوسائل في شرح الرسائل (طبع قديم)
    پدیدآورانانصاری، مرتضی بن محمدامین (نویسنده) تبریزی، موسی بن جعفر (شارح)
    عنوان‌های دیگرالرسائل. شرح فرائدالاصول. شرح
    ناشرکتبی نجفی
    مکان نشرقم - ایران
    سال نشر1369 ق
    چاپ1
    موضوعاصول فقه شیعه - قرن 13ق. انصاری، مرتضی بن محمد امین، 1214 - 1281ق. فرائد الاصول ‏-‏ نقد و تفسیر
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏BP‎‏ ‎‏159‎‏ ‎‏/‎‏الف‎‏8‎‏ ‎‏ف‎‏40222
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf


    أوثق الوسائل فی شرح الرسائل، تألیف میرزا موسى بن جعفر بن احمد تبريزى (متوفاى 1307 قمرى)، یکى از بهترين شروح فرائد الأصول (رسائل) شيخ اعظم انصارى است و از نظر وسعت تتبع و تنوع مطالب كم نظير مى‌باشد.

    ساختار

    اين کتاب در سال 1295 قمرى به پایان رسيده و در سال 1313 قمرى چاپ شده است.[۱]

    کتاب حاضر از چهار قسمت تشكيل شده است:

    قسمت اول: از بحث حجيت قطع تا انتهاى مبحث خنثى و تا صفحۀ 58 کتاب است و در شوال المكرم 1278 قمرى به پایان رسيده است.

    قسمت دوم: شامل بحث حجيت ظن است كه تا سال 1291 تدوین و تأليف شده و نگارش آن در سال 1301 قمرى بوده و تا صفحۀ 249 کتاب است.

    قسمت سوّم: اصل استصحاب را مورد بحث قرار داده و در سال 1292 تدوین شده و تا صفحۀ 585 مى‌باشد.

    قسمت چهارم: بحث تعادل و تراجيح است كه تأليف آن در سال 1295 پایان يافته است.

    در چاپ دوّم، از ابتدا تا انتهاى کتاب به وسيلۀ زين‌العابدين بن على بن لطفعلى در سال 1343 تصحيح شده و به وسيلۀ محمدعلى تبريزى غروى نگاشته شده است.

    اين کتاب در سال 1378 هجرى قمرى و سال 1411 هجرى قمرى مطابق با 1369 هجرى شمسى تجديد چاپ شده است.

    کتاب حاضر در سال 1411 هجرى قمرى در انتشارات الغدير چاپ شده و ناشر آن انتشارات كتبى نجفى قم است و به صورت رحلى مى‌باشد.

    تفاوت زمانى بين تأليف قسمت اول و قسمت دوّم کتاب كه در حدود 13 سال است نشان از دقت و تلاش پيگیر مؤلف در تدوین این قسمت از کتاب دارد.

    گزارش محتوا

    سبک طرح مباحث در أوثق الوسائل به گونه‌اى نيست كه نظير کتاب مطارح الأنظار، مؤلف صرفا به شرح عبارت‌هاى کتاب بسنده كند، بلكه اشكالات و مناقشاتى در نظريات شيخ اعظم به وسيلۀ مؤلف و يا استادش سيد‌ ‎حسين كوه‌كمرى ديده مى‌شود. بنابراین شرح کتاب همراه با نقد و مناقشه است.[۲]

    مؤلف در بعضى مباحث حتى مناقشاتى را در نظريات استادش مطرح مى‌كند، مثلا: «و لكن الانصاف أن دعوى كون المرتب على ظن الضرر حكماً واقعياً لا تخلو عن نظر، بل منع، و إن مال إليه سيدنا الأستاذ - - في مجلس الدرس».[۳]

    از نكات مثبت کتاب این كه مؤلف به واسطۀ استادش سيد‌ ‎حسين بن محمد كوه‌كمرى تبريزى معروف به سيد‌ ‎حسين ترك (متوفاى 1299 قمرى) كه شاگرد شيخ اعظم و صاحب فصول بوده، با نظريات واقعى شيخ اعظم آشنايى داشته و گاهى با عبارت: «و قد نقل بعض مشايخنا عن المصنف - قده - أنّه قال».[۴]مطلب را بيان مى‌فرمايد و با مراجعه به نسخه‌هاى مختلف رسائل نيز سعى در به دست آوردن نظريات اصلى شيخ اعظم داشته است؛ مانند: «و في بعض النسخ قد وقع الأمر بالتأمل بعد قوله...».

    مؤلف در نهایت تواضع و فروتنى به شيخ اعظم بسيار احترام مى‌گذاشته است. در خطبۀ کتاب مى‌خوانيم «فيقول المذنب الجاني قليل البضاعة كثير الإضاعة موسى بن جعفر...» و راجع به شيخ اعظم مى‌گوید: «شيخ المشايخ ممهّد قواعد‌الدين و محرز ضوابط الشرع المبين و مهذب القوانين المحكمة و مبين الإشارات المبهمة و مصباح مناهج شرايع الإسلام و مشكوة مسالك غاية المرام، كاشف اللثام عن غاية المراد کاشف‌الغطاء عن نهایة الإرشاد، كاشف الأسرار و الرموز عن مدارک الأحكام...».

    (اگر توجه شود مؤلف به بسيارى از كتب اصولى و فقهى در این عبارت‌ها اشاره كرده است).

    کتاب أوثق الوسائل یکى از بهترين منابع برای به دست آوردن مآخذ و منابع نظريات شيخ اعظم در رسائل است و در واقع، در بسيارى از موارد أوثق الوسائل یک دورۀ کتاب شناسى و شناسايى منابع و مآخذ اقوال مختلف مى‌باشد.[۵]

    حتى اگر قسمتى از عبارتى حذف شده باشد، بيان مى‌كند؛ مثلاًدر نقل كلام محدث استرآبادى: «قوله من الأمور الواضحة عند الأذهان المستقيمة... و قد وقع هنا سقط من قلم المصنف. قال في کتاب الفوائد المدنية قد وقع بعد العبارة المذكورة و لأنّهم عارفون بالقواعد المنطقية.» يا این كه اگر عبارت به صورت خلاصه ذكر شده باشد، عين الفاظ را برای فهم بهتر مطالب ذكر مى‌كند.[۶]

    خصوصيت ديگر مؤلف در کتاب شناسى، احاطه به نظريات افراد و کتاب‌هایى است كه در رسائل مطرح شده است. ايشان گاهى از کتاب‌هاى مذكور، آدرس را به شكل دقيق بيان مى‌كند؛ مثل: «وجدتها في أواخر باب الرهن في مسألة إقرار الراهن بعتق العبدالمرهون قبل الرهن» يا این كه: «قد ظهر من بعض المعاصرين الخ هو صاحب الفصول و ما نقله عنه في مبحث الاجتهاد و التقليد» و گاهى تناقض نظريات آن افراد را بيان مى‌كند؛ مثل: «و العجب من المحقق القمى، لأنه مع قوله باعتبار الظنون من باب دليل الانسداد ذهب إلى القول بالإجزاء. و أعجب منه قوله به في الأوامر العذريّة».

    مصنف گاهى نظريات آن افراد را از طريق مشايخش بيان مى‌كند؛ مثل: «قد نقل بعض مشايخنا عن الشيخ علي بن الشيخ جعفر صاحب کاشف‌الغطاء سماعاً منه في مجلس بحثه التمسك بعموم الأمر الوفاء بالعقود في المسألة» يا اينكه: «قوله فقد يقال الخ، القائل صاحب الرياض على ما حكاه عن بعض مشايخنا».

    ايشان گاهى مأخذ نظريات مطرح شده به وسيلۀ علما را مشخص مى‌كند؛ مثل: «قوله للشيخ بعض، هو المحقق القمی - قده - تبعاً لسلطان العلماء في حاشية المعالم»، و يا: «هو المحكي عن بعض كتب العلامة و تبعهما صاحب الهداية و الفصول» و يا: «أقول قد اختار الثاني صاحب الهداية و الفصول سبقهما الشيخ أسد اللّه التستري و هو لا يقدح فيما ذكره في الفصول من أنّه لم يسبقه إلى ما اختاره أحد لأنّه مع أخيه الفاضل البارع صاحب الهداية من تلامذة الشيخ المذكور و لا غرو في نسبة التلمیذ مطالب شيخه إلى نفسه كما جرى ديدنهم عليه في أمثال هذا الزمان».

    از طرف ديگر مؤلف به کتاب‌ها و حواشى شيخ اعظم نيز احاطۀ كامل داشته و گاهى رسالۀ مستقلى مثل رسالۀ تسامح در ادلۀ سنن را در متن کتاب آورده است: «إنا وعدناك في بعض الحواشي السابقة نقل رسالة مفردة في التسامح في أدلة السنن للمصنف قدس‌اللّه‌سره و طيب رمسه و هى...»، كه از صفحۀ 299 تا صفحۀ 307 ادامه پيدا مى‌كند و در آخر این طور مى‌فرمايد: «إلى هنا جف قلمه الشريف و بلغ كلامه اللطيف نوراللّه مرقده الحنيف و إنّى شاهدت أم النسخ و لكني نسخت هذه النسخة من نسخة مستنسخة من الأصل».

    در جايى ديگر از کتاب مى‌گوید: «قوله قد ادعى فخر‌الدين الخ قد اعترف المصنف في بعض رسائله المفردة لهذه القاعدة بعدم عثوره في الإيضاح بهذه الدعوى من الفخر و لكني وجدتها أواخر باب الرهن».

    يا اينكه: «الظاهر أن المشهور هنا تقديم جانب المالك و قد أورد المصنف في رسالته المفردة في هذه القاعدة شطراً من كلماتهم فلا بأس بنقله».

    و يا اينكه «كتب في الحاشية...» و «قال في الحاشية...» كه ظاهراً بايد حاشيۀ شيخ بر رسائل باشد.

    مؤلف به دليل اينكه استادش سيد‌ ‎حسين كوه‌كمرى از شاگردان صاحب فصول بوده به نظريات صاحب فصول عنايت داشته و در بسيارى موارد بدون اينكه در متن کتاب نام يا اشاره‌اى از صاحب فصول برده شده باشد، به نظريۀ ايشان اشاره كرده و نظريۀ او را تحليل مى‌كند و اگر چه شيخ از او تعبير به بعض المعاصرين مى‌كند، مؤلف از او تعبير به الفاضل المعاصر دارد كه خود حكايت از فضيلت علمى او نزد مؤلف دارد.

    از نكات مثبت ديگر این كه مؤلف بدون اطلاع دقيق مطلبى را بيان نمى‌كند و در صورت شك، احتياط مى‌كند؛ مثلاً«و المسألة محتاجة إلى مزيد التأمل و هذا ما يخطر بالبال في العاجل لعلّ اللّه تعالى يوفقنا لما هو أدق و أتقن في الآجل». كه نشان از تقوا و ورع او در بيان مطالب دارد.

    از خصوصيات مهم ديگر کتاب تنوع در طرح مطالب است، زيرا مؤلف علاوه بر توضيح مطالب عمیق و تعيين دقيق مآخذ مورد استفاده، به نكات جزئى نيز توجه دارد؛ مثلاًوزن كلمات يا حتى متعلق جار و مجرور را بيان مى‌كند و حتى مباحث رجالى را نيز تبيين نموده و مآخذ و صاحبان آنان را نيز معرفى مى‌كند.[۷]

    مطالب مستقل در کتاب

    مطالب مستقلى جداى از شرح متن فرائد الأصول (رسائل) در این کتاب مطرح شده است كه به بعضى اشاره مى‌شود:

    1 - رسالۀ تسامح در ادلۀ سنن، از شيخ اعظم از صفحۀ 299 تا 307؛ صفحات 394 تا 396؛ صفحۀ 422 تحقيق المقام يحتاج إلى بسط الكلام، تا صفحۀ 425؛ صفحۀ 426 بقي الكلام في جملة...؛ صفحۀ 525 اعلم أنه قد بقي في المقام...؛ صفحۀ 540 راجع به قاعدۀ يد؛ صفحۀ 540 تا 546؛ صفحۀ 556 تا 560 فروع قاعدۀ تجاوز؛ صفحۀ 574 تا 579 أصالة الصحة در اقوال؛ در بحث تعادل و تراجيح صفحۀ 600؛ تنبيه در صفحۀ 603؛ در توضيح حكم تعارض از صفحۀ 617 تا 623؛ تعارض ساير ادلۀ ظنى با اجماعين منقولین از صفحۀ 633 تا آخر کتاب.

    از صفحۀ 123 تا 136 نيز مباحث وسيعى از نقل كلام اخباریها در مورد قطعيت صدور اخبار آورده شده كه بسيار مهم و با ارزش است.

    رموز و كنايات

    در رسائل شيخ انصارى از بسيارى از دانشمندان اصولى و کتاب‌هاى آنها به رمز و كنايه تعبير شده كه أوثق الوسائل آنها را بيان كرده است، از جمله:

    1. از شریف‌العلماء تعبير به بعض مشايخنا شده، قوله من بعض مشايخنا هو الفاضل النراقي في مناهجه.
    2. قوله تبعا لبعض الأساطين الخ، السيد‌ ‎السند صاحب مفتاح الكرامة.
    3. قوله بعض من قارب عصرنا من الفحول، هو العلامة الطباطبائي في قواعده.
    4. قوله كما صرح به بعض المحققين الخ، هو المحقق الخوانساري.
    5. قوله و قد يظهر من بعض المعاصرين الخ، هو صاحب الفصول.
    6. قوله بعض المحققين، هو الشيخ أسد اللّه التستري.
    7. قوله بعض المعاصرين، هو صاحب المناهج.
    8. قوله بعض مشايخنا هو شریف‌العلماء.

    منابع مقاله

    أوثق الوسائل از معدود کتاب‌هایى است كه به منابع تمام اقوال اشاره كرده، بنابراین از نظر ذكر منابع بسيار غنى است. در این جا به مهم‌ترين آنها اشاره مى‌كنيم:

    1. الانصاف في الإمامة، تأليف ابن قبة، ابى جعفر محمد بن عبدالرحمن بن قبه رازى (متوفاى 319 قمرى).
    2. أصول الكافي، تأليف كلينى، ابوجعفر محمد بن يعقوب (متوفاى 328 قمرى).
    3. الأمالي، الروضة و من‌ لا‌يحضره‌ الفقيه، تأليف شيخ صدوق، ابوجعفر محمد بن على بن بابویه قمى (متوفاى 381 قمرى).
    4. الذريعة إلى أصول الشريعة، تأليف سيد‌ ‎مرتضى على بن حسین موسوى (متوفاى 436 قمرى).
    5. التبيان، النهایة، عدة الأصول و تجريد العقائد، تأليف شيخ طوسى، ابوجعفر محمد بن حسن (متوفاى 460 قمرى).
    6. تفسير مجمع البيان و جوامع الجوامع، تأليف ابوعلى، فضل بن حسن طبرسى (متوفاى 548 قمرى).
    7. الاحتجاج على أهل اللجاج، تأليف ابومنصور احمد بن على طبرسى، (هم‌عصر با صاحب تفسير مجمع البيان).
    8. الملل و النحل، تأليف ابوالفتح محمد بن عبدالكريم شهرستانى (متوفاى 548 قمرى).
    9. السرائر و مختصر التبيان، تأليف فخرالدين محمد بن إدريس بن محمد عجلى حلى (متوفاى 598 قمرى).
    10. معارج الأصول، المعتبر، المختصر النافع و شرائع الإسلام، تأليف حلی، جعفر بن حسن (متوفاى 676 قمرى).
    11. تهذيب الأصول، شرح الذريعة، مبادىء الوصول و مختلف الشيعة، تأليف علامۀ حلى، حسن بن يوسف (متوفاى 726 قمرى).
    12. منية اللبيب في شرح التهذيب، تأليف سيد‌ ‎عمید‌الدين عبدالمطلب بن محمد اعرج حسینى (متوفاى 754 قمرى).
    13. إيضاح الفوائد، تأليف فخر المحققين، فرزند علامۀ حلى، محمد بن حسن (متوفاى 771 قمرى).
    14. الدروس، ذكرى الشيعة، القواعد و الفوائد، تأليف شهيد اول، محمد بن جمال‌الدين مكى (متوفاى 786 قمرى).
    15. جامع المقاصد، تأليف محقق ثانى، محقق كركى، ابوالحسن على بن حسین عبدالعالى عاملى (متوفاى 940 قمرى).
    16. تمهيد القواعد، مسالك الأفهام، شرح الدراية و روضة، تأليف شهيد ثانى، زين‌الدين بن على عاملى (متوفاى 966 قمرى).
    17. مجمع الفائدة و البرهان في شرح إرشاد الأذهان، تعليقه بر شرح مختصر عضدى، تأليف مقدس اردبيلى (متوفاى 993 قمرى).
    18. معالم‌الدين و ملاذ المجتهدين، تأليف جمال‌الدين حسن بن زين‌الدين شهيد ثانى (متوفاى 1011 قمرى).
    19. زبدة الأصول، تأليف شيخ بهائى، محمد بن الحسين (متوفاى 1031 قمرى).
    20. الفوائد المدنية و الفوائد المكيّة، تأليف محمد امین بن محمد شريف اخبارى، محدث استرآبادى (متوفاى 1033 قمرى).
    21. حاشيه بر معالم تأليف سلطان العلماء، سيد‌ ‎علاءالدين حسین بن رفيع‌الدين حسینى آملى (متوفاى 1064 قمرى).
    22. غاية المأمول في شرح زبدة الأصول، تأليف فاضل جواد، جواد بن سعيد كاظمى (متوفاى 1065 قمرى).
    23. حاشيه بر معالم و شرح زبدة، تأليف ملا محمد صالح مازندرانى، حسام‌الدين محمد صالح بن احمد (متوفاى 1081 قمرى).
    24. كفاية المقتصد و ذخيرة المعاد، تأليف محقق سبزوارى، محمدباقربن محمد مؤمن (متوفاى 1090 قمرى).
    25. حاشيه بر معالم، تأليف محقق شيروانى، محمد بن حسن شيروانى اصفهانى (متوفاى 1099 قمرى).
    26. الأنوار النعمانية، حاشيه بر زبدة البيان و شرح تهذيب، تأليف سيد‌ ‎نعمت اللّه بن عبداللّه جزايرى (متوفاى 1112 قمرى).
    27. حاشيه بر شرح مختصر الأصول، تأليف جمال‌الدين خوانسارى (متوفاى 1125 قمرى).
    28. كشف اللثام، تأليف بهاءالدين محمد بن حسن اصفهانى، معروف به فاضل هندى (متوفاى 1136 قمرى).
    29. شرح وافية الأصول، تأليف سيد‌ ‎صدرالدين محمد بن محمدباقررضوى، استاد وحيد بهبهانى (متوفاى بين 1150 تا 1160 قمرى).
    30. الحدائق الناضرة و الدرة النجفية، تأليف يوسف بحرانى، محدث بحرانى (متوفاى 1186 قمرى).
    31. الرسالة الاستصحابية و الفوائد الجديدة، تأليف وحيد بهبهانى، آقا محمدباقربن محمد اكمل (متوفاى 1026 قمرى).
    32. حاشيه بر وافية، تأليف آیت‌الله بحرالعلوم، سيد‌ ‎محمد مهدى بن سيد‌ ‎مرتضى بن سيد‌ ‎محمد طباطبايى (متوفاى 1212 قمرى).
    33. كشف اللثام، تأليف کاشف‌الغطاء، شيخ جعفر بن شيخ خضر نجفى (متوفاى 1227 قمرى).
    34. الوافي، شرح وافيۀ تونى و المحصول في الأصول، تأليف سيد‌ ‎محسن اعرجى بغدادى، محقق كاظمى (متوفاى 1227 قمرى).
    35. رياض المسائل، تأليف سيد‌ ‎على بن محمد طباطبايى حائرى (متوفاى 1231 قمرى).
    36. القوانين المحكمة في الأصول، تأليف محقق قمى، میرزا ابوالقاسم بن محمدحسن گیلانى (متوفاى 1231 قمرى).
    37. المناهج في الأصول، كشف القناع في حجيّة الإجماع، تأليف شيخ اسد اللّه بن اسماعيل تسترى (متوفاى 1237 قمرى).
    38. مفاتيح الأصول و المصابيح في شرح المفاتيح للكاشانى، تأليف سيد‌ ‎محمد بن سيد‌ ‎على صاحب رياض طباطبايى (متوفاى 1242 قمرى).
    39. مناهج الأحكام، عوائد الأيام و المستند، تأليف احمد بن مهدى بن ابوذر نراقى كاشانى (متوفاى 1244 قمرى).
    40. هداية المسترشدين في شرح معالم‌الدين، تأليف شيخ محمدتقى بن عبدالرحيم، برادر صاحب فصول (متوفاى 1248 قمرى).
    41. الفصول الغرویة في الأصول الفقهية، تأليف شيخ محمدحسین بن عبدالرحيم اصفهانى (متوفاى بين 1254 تا 1261 قمرى).

    پانویس