۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'دكتر مهدى محقق' به 'دكتر مهدى محقق') |
جز (جایگزینی متن - 'احمد آرام' به 'احمد آرام') |
||
| خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
او در زمينههاى مختلف خود را آزموده است و به قول زنده ياد دكتر زرينكوب، كارهاى پهلوانى مىكرد. وى كار ترجمه را در زمينه روانشناسى و تعليم و تربيت با ترجمه مقالاتى از نشرياتى چون «التربية الحديثة» و «الهلال» و «المقتطف» آغاز كرد و تبحر خود را در عرصه ترجمه نشان داد و صاحب آوازه شد. اما بزرگترين و ماندگارترين كار وى، ترجمه «مقدمه ابن خلدون» از متن عربى بود. وى علاوه بر ترجمه، در زمينههاى دستور زبان فارسى، تصحيح متون، ادبيات عاميانه، عرفان و لغت به صورت جدى وارد شد و الحق در تمام اين زمينهها تسلط استادانه خود را نشان داد. آثار به جا مانده از او نشان از تلاش مستمر و احاطه وى بر ادب تازى و پارسى دارد. وى از لحظه لحظههاى عمرش بهره گرفت و حاصل عمر پربار وى صدها مقاله و كتاب در زمينههاى تاريخ و متون ادبى، ادبيات عاميانه و عرفان و... است. | او در زمينههاى مختلف خود را آزموده است و به قول زنده ياد دكتر زرينكوب، كارهاى پهلوانى مىكرد. وى كار ترجمه را در زمينه روانشناسى و تعليم و تربيت با ترجمه مقالاتى از نشرياتى چون «التربية الحديثة» و «الهلال» و «المقتطف» آغاز كرد و تبحر خود را در عرصه ترجمه نشان داد و صاحب آوازه شد. اما بزرگترين و ماندگارترين كار وى، ترجمه «مقدمه ابن خلدون» از متن عربى بود. وى علاوه بر ترجمه، در زمينههاى دستور زبان فارسى، تصحيح متون، ادبيات عاميانه، عرفان و لغت به صورت جدى وارد شد و الحق در تمام اين زمينهها تسلط استادانه خود را نشان داد. آثار به جا مانده از او نشان از تلاش مستمر و احاطه وى بر ادب تازى و پارسى دارد. وى از لحظه لحظههاى عمرش بهره گرفت و حاصل عمر پربار وى صدها مقاله و كتاب در زمينههاى تاريخ و متون ادبى، ادبيات عاميانه و عرفان و... است. | ||
دانشجويان، جوانان و دوستانش در هفتادمين سال تولدش، به پاس پنجاه سال خدمات فرهنگى استاد «جشننامه پروين گنابادى» را فرهم آوردند و مشاهير، فضلا و صاحبان قلم چون استاد احمد | دانشجويان، جوانان و دوستانش در هفتادمين سال تولدش، به پاس پنجاه سال خدمات فرهنگى استاد «جشننامه پروين گنابادى» را فرهم آوردند و مشاهير، فضلا و صاحبان قلم چون استاد [[احمد آرام]]، دكتر غلامحسين يوسفى، دكتر حسن احمدى گيوى، [[محقق، مهدی|دكتر مهدى محقق]]، دكتر خسرو فرشيدورد، دكتر اسماعيل حاكمى، دكتر على اشرف صادقى، دكتر سيدجعفر شهيدى، دكتر محمدابراهيم باستانى پاريزى و... در آن مقاله داشتند و در ششم مهر 1355ش شوراى دانشگاه تهران با اعطاى دكتراى افتخارى در رشته الهيات و معارف اسلامى، از تلاشهاى صادقانه استاد قدردانى نمود. | ||
او به زادگاه خود عشق مىورزيد به همين دليل «گنابادى» را بر اسم خود افزود، اما محل تولد استاد در زلزله 1347ش ويران شد و خانه و كاشانه وى با تمام خاطرات بچگى در زير خاك مدفون گرديد، ولى او همچنان مهر زادگاه را به دل داشت و سرانجام پس از تحمل دوران بيمارى در سال 1357ش ديده از جهان فرو بست. | او به زادگاه خود عشق مىورزيد به همين دليل «گنابادى» را بر اسم خود افزود، اما محل تولد استاد در زلزله 1347ش ويران شد و خانه و كاشانه وى با تمام خاطرات بچگى در زير خاك مدفون گرديد، ولى او همچنان مهر زادگاه را به دل داشت و سرانجام پس از تحمل دوران بيمارى در سال 1357ش ديده از جهان فرو بست. | ||
ویرایش