فرهنگ فارسی برهان قاطع: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - 'رده:جدید 25 مرداد الی 24 شهریور ' به '')
    جز (جایگزینی متن - 'رده: خرداد(98)' به '')
    برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
    خط ۹۳: خط ۹۳:
       
       
    [[رده:زبانها و ادبیات ایرانی]]
    [[رده:زبانها و ادبیات ایرانی]]
    [[رده: خرداد(98)]]

    نسخهٔ ‏۱۵ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۰۹:۲۹

    فرهنگ فارسی برهان قاطع
    فرهنگ فارسی برهان قاطع
    پدیدآورانبرهان‌، محمدحسين‌ بن‌ خلف (نویسنده)
    عنوان‌های دیگربرهان قاطع
    ناشرنيما
    مکان نشرايران - تهران
    سال نشرمجلد1: 1380ش ,
    چاپ1
    شابک964-6655-06-8
    موضوعفارسی - واژه‌نامه‌ها
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏PIR‎‏ ‎‏2949‎‏ ‎‏/‎‏ب‎‏4‎‏ب‎‏4
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    برهان قاطع، اثر محمدحسین بن خلف تبریزی، متخلص به «برهان»، فرهنگ لغات فارسی به فارسی است.

    این کتاب در سال ۱۰۶۲ به نام سلطان عبدالله قطب شاه نوشته شد و نخست در هندوستان و سپس در ایران آوازه تام یافت[۱].

    مؤلف غرض از تألیف کتاب را جمع‌آوری همه لغات فارسی پهلوی، دری، یونانی، سریانی، رومی، اصطلاحات و کنایات به‌عربی‌آمیخته و لغات زند و پازند موجود در فرهنگ‌های لغات ذکر کرده است[۲].

    به‌منظور آشنایی با اهمیت این کتاب، توجه به این نکته ضروری است که در قرن یازدهم به دلیل گسترش و رواج روزافزون زبان و ادب فارسی در هند، نیاز به چنین فرهنگی برای درک واژگان دشوار دیوان‌های فارسی‌سرایان، بیش از پیش احساس می‌شده است[۳].

    ساختار

    این کتاب برخلاف فرهنگ‌های رایج در زمان مؤلف‌، دارای ترتیبى الفبایى و بر پایه حروف اول‌، دوم‌، سوم و... هر واحد واژگانى تنظیم شده است.

    این فرهنگ شامل یک دیباچه‌، مشتمل بر 9 «فایده» و متن شامل 29 «گفتار» است. دیباچه در باب موضوعاتى مانند زبان‌های ایرانى‌، حروف‌، دستور زبان و املای فارسى است و گفتارها که بخش اصلى فرهنگ را شامل مى‌شود، بر مبنای حروف فارسى و عربى ترتیب یافته و هرکدام خود به چندین «بیان» تقسیم گردیده است[۴].

    این فرهنگ با وجود آنکه مى‌بایست از منابع گوناگونى فراهم آمده باشد، مؤلف آن تنها از چهار فرهنگ‌، یعنى «فرهنگ جهان‌گیری» انجوی شیرازی‌، «مجمع الفرس» سروری کاشانى‌، «سرمه سلیمانى» تقى‌الدین اوحدی و «صحاح الأدوية» حسین انصاری نام مى‌برد. از میان این چهار فرهنگ‌، بیشترین استفاده برهان از «فرهنگ جهان‌گیری» بوده است[۵].

    گزارش محتوا

    مقدمه شامل نه «فایده» به ترتیب زیر است: «معرفت زبان دری و پهلوی و فارسی، چگونگی زبان فارسی، تعداد حروف تهجی و فرق میان دال و ذال، تبدیل حروف فارسی به حروف دیگر، ضمایر، حروف مفرده، اوایل و اواسط و اواخر کلمات، حروفی که برای زینت کلام آرند، حروفی که به آخر اسماء و افعال به جهات گوناگون افزایند و توصیف آنچه در املا دانستن آن ضروری است[۶].

    متن کتاب شامل ۲۹ گفتار است که هر گفتار چند «بیان» دارد و شمار لغات هر بیان در آغاز هر فصل آمده است. هر «بیان» بر اساس حرف دوم لغات مندرج در هر گفتار تدوین شده و ۲۸ گفتار به ۲۸ حرف الفبا و گفتار بیست‌ونهم به لغات متفرقه اختصاص دارد[۷].

    مؤلف به بیشتر فرهنگ‌های لغتی که پیش از او تدوین شده بود، نظر داشته و کوشیده است که کتابش جامع و حاوی همه آنها باشد؛ لذا برهان قاطع از نظر کمیت، افزون‌تر از فرهنگ‌های گذشته است و از همان زمان تألیف، کثرت لغات و مطالب آن توجه اهل فضل را به خود جلب کرده است. ترتیب دقیق الفبایی لغات و ترکیبات نو در زمینه‌های گوناگون خاصه در علم طب از محاسن دیگر برهان قاطع است[۸].

    سال‌ها پیش از تألیف برهان قاطع‌، گسترش زبان فارسى در منطقه و انتشار دیوان شاعران بزرگ در دربار سلاطین هند مانند اکبر، جهان‌گیر و شاه‌جهان‌، سبب شده بود که تمایلى عمومى نسبت به درک ظرایف و دقایق آثار این شاعران پدید آید. بدین سبب‌، ادیبان و لغت‌شناسان به نگارش و تدوین فرهنگ‌های فارسى روی آوردند و بدین ترتیب‌، دو دوره فرهنگ‌نویسى شکل گرفت: دوره نخست که تا سده 11ق، ادامه یافت‌، دوره جمع‌آوری لغات است و دوره دوم که از سده 11ق، آغاز مى‌شود، دوره‌ای است که در آن لغات مورد نقد و تحقیق نیز قرار گرفت. برهان قاطع، متعلق به دوره نخست است[۹].

    برهان قاطع، در حدود 20211 واژه و ترکیب دارد که واژه‌هایى از برخى از زبان‌ها و لهجه‌های ایرانى و غیر ایرانى نیز در میان آن‌ها به چشم مى‌خورد: الف)- زبان‌های ایرانى: اوستایى‌، فارسى باستان‌، پهلوی‌، خوارزمى و سغدی؛ ب)- لهجه‌های ایرانى: مروزی‌، بخاری‌، سیستانى‌، کرمانى‌، عراقى‌، آذری‌، گیلکى و...؛ ج)- زبان‌ها و لهجه‌های غیرایرانى: عربى با لهجه‌های یمانى‌، دمشقى‌، اندلسى و...، بربری‌، عبری‌، سریانى‌، ترکى‌، هندی‌، یونانى‌، رومى‌، ارمنى و..[۱۰].

    جامعیت برهان قاطع، به‌لحاظ شمار واژگان و ترکیباتش موجب رواج کامل آن در میان مردم ایران و هند شد. شهرت این فرهنگ سبب گردید که گروهى به تقلید، تکمیل‌، ترجمه و نقد آن روی آورند[۱۱].

    در پایان باید اشاره نمود که برهان قاطع معایبی نیز دارد، از جمله: عدم دریافت صحیح مؤلف از زبان‌های ایرانی و غیر ایرانی، آوردن ۲۷۴ «هزوارش» تحت عنوان لغات «زند و پازند» در ردیف لغات فارسی (که مطلقا در نظم و نثر فارسی به کار نرفته است)، نقل بی‌دریغ لغات مجعول و برساخته دساتیر که ملا برهان برای نخستین بار این لغات را در فرهنگ خود وارد کرده است، جمع کردن ضبط و حرکات مختلف لغات بدون تشخیص درستی یا نادرستی آن، ارتکاب اشتباهات بسیار در اعلام تاریخی و جغرافیایی، نقل خرافات و اساطیر به‌عنوان حقایق مسلم[۱۲].

    وضعیت کتاب

    این کتاب نخستین بار در کلکته در ۱۲۳۴ به‌صورتی جامع و نفیس مصدر به نام فرماندار هندوستان و با مقدمه «سید کرم حسین حسینی بلجرامی» پس از مقابله با سیزده نسخه خطی که کهن‌ترین آنها تاریخ ۱۰۷۱ را داشت به طبع رسید و در پایان آن فصلی به نام «ملحقات برهان قاطع» تألیف عبدالمجید قائم‌مقامی قاضی‌القضات» درج شد و بار دیگر نیز در کلکته در ۱۲۷۴ با حروف سربی به چاپ رسید. برهان قاطع در ایران نیز با چاپ سنگی در ۱۲۷۸، ۱۳۰۰، ۱۳۰۴ و ۱۳۰۵ و چاپ سربی ۱۳۱۷ش، در دو مجلد و نیز در ۱۳۳۶ش، به اهتمام محمد عباسی انتشار یافت[۱۳].

    مهم‌ترین و علمى‌ترین چاپ برهان قاطع با تصحیح و تحشیه محمد معین‌، در 5 مجلد (4 مجلد لغت و یک مجلد تعلیقات) در فاصله سال‌های 1331-‌1335ش‌، در تهران منتشر شده است. معین، برهان قاطع را با مقدمه‌ای جامع‌، حواشى مفصل در شرح ریشه واژه‌ها، تصحیح خطاهای نویسنده‌، افزودن لغات بسیار در حواشى و ذکر معادل آنها در سایر زبان‌ها و لهجه‌های ایرانى به چاپ رساند. دقت معین در تحقیق و تصحیح برهان قاطع و کمیت و کیفیت تعلیقات وی بر این فرهنگ به میزانى است که حاصل زحمات او را باید تألیفى جدید بشمار آورد[۱۴].

    سید احمد عاصم عنتابى‌، ادیب فاضل عثمانى، این فرهنگ را در اوایل سده 13ق، به ترکى برگرداند و آن را به نام «تبیان نافع» منتشر کرد[۱۵].

    در نقد برهان قاطع‌، نخستین تلاش از سوی سراج‌الدین آرزو، در «سراج اللغة» صورت گرفت و پس از آن غالب دهلوی به‌تفصیل‌، این فرهنگ را در 1273ق/1857م، مورد نقد و بررسى قرار داد و حاصل کار خود را با عنوان قاطع برهان تدوین و منتشر ساخت[۱۶].

    در دوره معاصر نیز برهان قاطع مورد نقد قرار گرفت. به‌عنوان مثال‌، محمدتقى بهار بر واژه‌های دساتیری این فرهنگ و بى‌بنیاد بودن آنها انگشت نهاد و پورداود هم از این بابت و هم از آن جهت که برهان خالى از شواهد شعری است‌، آن را مورد نقد قرار داد. در این میان نقد و بررسى حکمت از دو نقد پیشین مفصل‌تر است. حکمت روشن مى‌سازد که برهان قاطع دارای کاستی‌هایى اساسى است‌، مثل حذف شواهد شعری‌، اشتباه در ریشه‌شناسى برخى از واژه‌های فارسى و عربى‌، خطا در ضبط برخى از لغات‌، ورود تصحیفات و تحریفات در پاره‌ای لغات‌، اشتباهات تاریخى و جغرافیایى و سرانجام طرح باورهای بى‌بنیاد و خرافى در شرح و تفسیر برخى از لغات[۱۷].

    کتاب فاقد فهرست و پاورقی است.

    پانویس

    منابع مقاله

    1. مقدمه و متن کتاب.
    2. میرانصاری، علی، «دائرةالمعارف بزرگ اسلامی»، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی و همکاران (چاپ دوم)، تهران، 1377.
    3. دبیرسیاقی، سید محمد«دانشنامه جهان اسلام» زیر نظر غلامعلی حداد عادل، بنیاد دایرةالمعارف اسلامی، چاپ اول، تهران، 1377.

    وابسته‌ها

    فرهنگ مجمع الفرس