۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'هص' به 'هص') |
جز (جایگزینی متن - 'هها' به 'هها') |
||
| خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
}} | }} | ||
'''هفت دیوان محتشم'''، مجموعه اشعار و | '''هفت دیوان محتشم'''، مجموعه اشعار و سرودههای کمالالدین علی بن احمد محتشم کاشانی (متوفی 996ق) است که با مقدمه، تصحیح و تعلیقات عبدالحسین نوائی (متوفی 1383ش) و مهدی صدری منتشر شده است. این اثر دوجلدی؛ جلد اول آن مشتمل بر دیوان شیبیه و جلد دوم شامل دیوانهای شبابیه، صبائیه، جلالیه، نقل عشاق، ضروریات و معمیات است. | ||
هفت دیوان محتشم کاشانی را مرحوم دکتر عبدالحسین نوائی، محقق تاریخ صفویه و مهدی صدری، یکی از فضلای کاشان، در سال 1380 به چاپ رساندهاند. این اثر دوجلدی، مثل دیگر آثاری که به همت انتشارات میراث مکتوب به اهل ادب تقدیم شده، از جهت چاپ، آراسته و مقبول است. ارزش کار مصححان گرامی خوشبختانه از دید اهل نظر دور نمانده و «حامیان نسخ خطی» آن را موردتقدیر قرار دادهاند. این اثر، گویا، واپسین خدمت فرهنگی در کارنامه علمی مرحوم عبدالحسین نوائی نیز هست که به انتشار رسیده است<ref>ر.ک: ترکی، محمدرضا، ص90</ref>. | هفت دیوان محتشم کاشانی را مرحوم دکتر عبدالحسین نوائی، محقق تاریخ صفویه و مهدی صدری، یکی از فضلای کاشان، در سال 1380 به چاپ رساندهاند. این اثر دوجلدی، مثل دیگر آثاری که به همت انتشارات میراث مکتوب به اهل ادب تقدیم شده، از جهت چاپ، آراسته و مقبول است. ارزش کار مصححان گرامی خوشبختانه از دید اهل نظر دور نمانده و «حامیان نسخ خطی» آن را موردتقدیر قرار دادهاند. این اثر، گویا، واپسین خدمت فرهنگی در کارنامه علمی مرحوم عبدالحسین نوائی نیز هست که به انتشار رسیده است<ref>ر.ک: ترکی، محمدرضا، ص90</ref>. | ||
| خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
ایشان، در مقدمه، به مطالب مهمی اشاره کردهاند که در صدر آن میتوان به اهمیت ادبیات دوران صفوی اشاره کرد. ادبیاتی که «سخت غریب و مهجور» افتاده است<ref>ر.ک: مقدمه مصححان، ج1، ص25</ref>. واقعیت هم همین است که ادبیات این دوره و پسازآن، یعنی دوره قاجاریه، به دلایل گوناگون، چنانکه باید و شاید مورد اعتنا قرار نگرفته و همانگونه که در مقدمه کتاب آمده، برخی این دوره دویست و پنجاه ساله را «فاقد ادبیات» دانستهاند<ref>ر.ک: ترکی، محمدرضا، ص91</ref>. | ایشان، در مقدمه، به مطالب مهمی اشاره کردهاند که در صدر آن میتوان به اهمیت ادبیات دوران صفوی اشاره کرد. ادبیاتی که «سخت غریب و مهجور» افتاده است<ref>ر.ک: مقدمه مصححان، ج1، ص25</ref>. واقعیت هم همین است که ادبیات این دوره و پسازآن، یعنی دوره قاجاریه، به دلایل گوناگون، چنانکه باید و شاید مورد اعتنا قرار نگرفته و همانگونه که در مقدمه کتاب آمده، برخی این دوره دویست و پنجاه ساله را «فاقد ادبیات» دانستهاند<ref>ر.ک: ترکی، محمدرضا، ص91</ref>. | ||
مصححان محترم، در ادامه، به سابقه چاپ و تصحیح دیوان محتشم در سالهای قبل اشاره میکنند که تنها در سالهای اخیر مجموعهای از قصاید و غزلیات و | مصححان محترم، در ادامه، به سابقه چاپ و تصحیح دیوان محتشم در سالهای قبل اشاره میکنند که تنها در سالهای اخیر مجموعهای از قصاید و غزلیات و رسالههای نقل عشاق و جلالیه و ضروریات نه بهصورتی دقیق و منقح و مصحح بلکه با کاستیها و افتادگیهای فراوان و حذفهای نابجا منتشر شد که چندین بار هم چاپ شده است. اشاره دو مصحح گرامی به چاپ مهرعلی گرکانی از دیوان محتشم است که سالها قبل به همت کتابفروشی محمودی تهران منتشر شده است. سپس این مژده را میدهند که توانستهاند «پس از چهار قرن، کلمات شاعری را در هفت دیوان، آنچنانکه او آرزو داشته» فراهم آورند<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
مقدمه 230 صفحهای کتاب را، به استناد برخی قراین، میتوان عمدتاً تراویده از قلم آقای دکتر نوائی دانست. نویسنده مقدمه بخش اول را به شرح احوال محتشم و شخصیت او و شاعران همروزگار او اختصاص داده است. در بخش دوم با موضوعاتی چون مفاخره محتشم و تعریف و نقد شعر از زبان او و نقد اجتماعی در شعر وی آشنا میشویم. شاید خواندنیترین قسمت این بخش صفحاتی باشد که به تأثیر محتشم بر شاعرانِ پس از وی و تأثرش از گذشتگان پرداخته است. همچنین، قسمتی که پیشینه تاریخی و ادبی «دوازده بندِ محتشم» را شرح داده، نظر به اهمیت فوقالعاده این ترکیببند، بسیار سودمند است؛ هرچند بخشی که به تأثر محتشم از گذشتگان اشاره دارد ناقص مینماید، چرا که، بهسرعت، از کنار | مقدمه 230 صفحهای کتاب را، به استناد برخی قراین، میتوان عمدتاً تراویده از قلم آقای دکتر نوائی دانست. نویسنده مقدمه بخش اول را به شرح احوال محتشم و شخصیت او و شاعران همروزگار او اختصاص داده است. در بخش دوم با موضوعاتی چون مفاخره محتشم و تعریف و نقد شعر از زبان او و نقد اجتماعی در شعر وی آشنا میشویم. شاید خواندنیترین قسمت این بخش صفحاتی باشد که به تأثیر محتشم بر شاعرانِ پس از وی و تأثرش از گذشتگان پرداخته است. همچنین، قسمتی که پیشینه تاریخی و ادبی «دوازده بندِ محتشم» را شرح داده، نظر به اهمیت فوقالعاده این ترکیببند، بسیار سودمند است؛ هرچند بخشی که به تأثر محتشم از گذشتگان اشاره دارد ناقص مینماید، چرا که، بهسرعت، از کنار بهرههایی که محتشم از خاقانی گرفته عبور کرده و از انوری که شاید مهمترین سرمشق محتشم بوده، اصلاً یاد نشده است. در بخش سوم مقدمه نیز، ممدوحان محتشم معرفی شدهاند. این بخش، گرچه همه ممدوحان را دربر ندارد، از لحاظ تاریخی محققانه و نسبتاً مفصل است<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
بخش چهارم مقدمه، با عنوان «آثار محتشم»، دیوانهای هفتگانه شاعر را معرفی میکند: | بخش چهارم مقدمه، با عنوان «آثار محتشم»، دیوانهای هفتگانه شاعر را معرفی میکند: | ||
| خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
«رساله جلالیه» و «نُقل عشاق» درواقع دو مقامه عاشقانهاند که شاعر ترکیبی روایی از نظم و نثر را، در آنها، ارائه کرده است. ماجرای «نقل عشاق» ظاهراً هیچ واقعیتی ندارد و محتشم آن را بهعلاوه «رساله جلالیه» که موضوع آن عشق مجازی به جوانکی شاطر است، به سفارش برخی از متمولانِ خوشذوق زمانه سروده است. معلوم میشود این قبیل داستانهای رمانتیک، در آن روزگار، خریدارانی داشته است<ref>ر.ک: همان؛ همان، ص218</ref>. | «رساله جلالیه» و «نُقل عشاق» درواقع دو مقامه عاشقانهاند که شاعر ترکیبی روایی از نظم و نثر را، در آنها، ارائه کرده است. ماجرای «نقل عشاق» ظاهراً هیچ واقعیتی ندارد و محتشم آن را بهعلاوه «رساله جلالیه» که موضوع آن عشق مجازی به جوانکی شاطر است، به سفارش برخی از متمولانِ خوشذوق زمانه سروده است. معلوم میشود این قبیل داستانهای رمانتیک، در آن روزگار، خریدارانی داشته است<ref>ر.ک: همان؛ همان، ص218</ref>. | ||
ششمین دیوان محتشم «ضروریات» نام دارد و مشتمل است بر مادهتاریخهایی که به مناسبتهای گوناگون سروده شدهاند و محتشم در سرودن آنها سخت توانا بوده است. مصححان محترم، بهویژه آقای صدری که در این زمینه صاحبِ نظر و اثرند، در شرح | ششمین دیوان محتشم «ضروریات» نام دارد و مشتمل است بر مادهتاریخهایی که به مناسبتهای گوناگون سروده شدهاند و محتشم در سرودن آنها سخت توانا بوده است. مصححان محترم، بهویژه آقای صدری که در این زمینه صاحبِ نظر و اثرند، در شرح سرودههای این بخش (در حدود 62 صفحه) سنگ تمام گذاشتهاند. بیشترین شرح و نسخهبدلها و تصحیحات قیاسی در حواشی این بخش آمده است<ref>ر.ک: همان؛ همان ص219</ref>. | ||
واپسین دیوان محتشم بخش «معمیات» اوست که لابد چون موضوع آن از تخصص و علاقه هردو مصحح گرامی خارج بوده، بدون هیچ شرحی، در پایان مجموعه دوجلدی هفت دیوان محتشم کاشانی جا خوش کرده است<ref>ر.ک: همان؛ همان، ص220</ref>. | واپسین دیوان محتشم بخش «معمیات» اوست که لابد چون موضوع آن از تخصص و علاقه هردو مصحح گرامی خارج بوده، بدون هیچ شرحی، در پایان مجموعه دوجلدی هفت دیوان محتشم کاشانی جا خوش کرده است<ref>ر.ک: همان؛ همان، ص220</ref>. | ||
| خط ۶۲: | خط ۶۲: | ||
واقعیت آن است که سالها پیش مرحوم مصطفی فیضی کاشانی، مصحح آثاری چون دیوان فیض کاشانی و دیوان سنجر کاشانی، تصحیح دیوان محتشم را بر اساس نُسخ مصححان محترم و چندین نسخه دیگر به پایان برده است. بخش غزلیاتِ این تصحیح در سال 1378، به چاپ رسیده و بخش قصاید و رسایل آن سالهاست در انتظار چاپ به سر میبرد. شگفتآور اینکه مصححان محترم، هرچند از چگونگی کار مرحوم فیضی، بهواسطه سابقه آشنایی و خویشاوندی، کمابیش مطلع بودهاند، در مقدمه 230 صفحهای خود هیچ اشارهای به آن نکردهاند. این در حالی است که مرحوم فیضی، در مقدمه و حواشی خود، بارها با تکریم و تجلیل از مرحوم دکتر نوائی و خواهرزاده فاضل خویش، آقای صدری، یاد کرده است<ref>ر.ک: همان، ص93</ref>. | واقعیت آن است که سالها پیش مرحوم مصطفی فیضی کاشانی، مصحح آثاری چون دیوان فیض کاشانی و دیوان سنجر کاشانی، تصحیح دیوان محتشم را بر اساس نُسخ مصححان محترم و چندین نسخه دیگر به پایان برده است. بخش غزلیاتِ این تصحیح در سال 1378، به چاپ رسیده و بخش قصاید و رسایل آن سالهاست در انتظار چاپ به سر میبرد. شگفتآور اینکه مصححان محترم، هرچند از چگونگی کار مرحوم فیضی، بهواسطه سابقه آشنایی و خویشاوندی، کمابیش مطلع بودهاند، در مقدمه 230 صفحهای خود هیچ اشارهای به آن نکردهاند. این در حالی است که مرحوم فیضی، در مقدمه و حواشی خود، بارها با تکریم و تجلیل از مرحوم دکتر نوائی و خواهرزاده فاضل خویش، آقای صدری، یاد کرده است<ref>ر.ک: همان، ص93</ref>. | ||
مشکل دیگرِ چاپ نوائی صدری خطاهای نسبتاً فراوانی است که، در اثر بدخوانی متن یا اعتماد بیشازاندازه بر نوشته کاتبان، به تصحیح آنان راه یافته است. این امر که کاتبان قدیم گاه، از سرِ شتاب یا نفهمیدن متن، صورت ظاهری کلمات را نقاشی میکردهاند یکی از چالشهایی است که مصحح را میان وفاداری بهصورت ظاهری | مشکل دیگرِ چاپ نوائی صدری خطاهای نسبتاً فراوانی است که، در اثر بدخوانی متن یا اعتماد بیشازاندازه بر نوشته کاتبان، به تصحیح آنان راه یافته است. این امر که کاتبان قدیم گاه، از سرِ شتاب یا نفهمیدن متن، صورت ظاهری کلمات را نقاشی میکردهاند یکی از چالشهایی است که مصحح را میان وفاداری بهصورت ظاهری واژهها یا توجه به سیاق عبارات و دریافت صورت حقیقی کلمات بر اساس سبک نویسنده یا شاعر و قراین دیگر سرگردان میسازد. در چنین مواردی، اعتماد بر صورت مکتوب واژهها هنگامی رواست که دلیل قطعی برخلاف آن وجود نداشته باشد. از قضا، محتشم از شاعرانی است که از «کاتبان بیوقوف بد سواد» که شعر او را غلط مینوشتهاند، دل پرخونی دارد... | ||
نکته قابلتوجه در چاپ نوائی صدری اندکبودن نسخهبدلها و حواشی و تصحیحات قیاسی آن است. در بخش مادّهتاریخهای دیوان «دیوان ضروریات» بسامد اینگونه تصحیحات بالا میرود و آقای مهدی صدری که گویا زحمت مقابله متن عمدتاً با ایشان بوده، در پای برخی از صفحات، به تصحیحات قیاسی متعددی اشاره میکنند و حق هم در بیشتر موارد با ایشان است. درواقع، اطلاعات و تخصصی که ایشان در موضوع مادّهتاریخ دارند تکلیف میکرد زیر بار آنچه کاتبان نوشتهاند نروند و صورت واقعی و موردنظر شاعر را حدس بزنند<ref>همان، ص94</ref>. | نکته قابلتوجه در چاپ نوائی صدری اندکبودن نسخهبدلها و حواشی و تصحیحات قیاسی آن است. در بخش مادّهتاریخهای دیوان «دیوان ضروریات» بسامد اینگونه تصحیحات بالا میرود و آقای مهدی صدری که گویا زحمت مقابله متن عمدتاً با ایشان بوده، در پای برخی از صفحات، به تصحیحات قیاسی متعددی اشاره میکنند و حق هم در بیشتر موارد با ایشان است. درواقع، اطلاعات و تخصصی که ایشان در موضوع مادّهتاریخ دارند تکلیف میکرد زیر بار آنچه کاتبان نوشتهاند نروند و صورت واقعی و موردنظر شاعر را حدس بزنند<ref>همان، ص94</ref>. | ||
ویرایش