پرش به محتوا

هفت دیوان محتشم: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۷ سپتامبر ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ن‎ک' به 'ن‌ک'
جز (جایگزینی متن - 'ه‎ها' به 'ه‌ها')
جز (جایگزینی متن - 'ن‎ک' به 'ن‌ک')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۳۶: خط ۳۶:
مصححان محترم‎، در به سامان رسانیدن کار خویش، علاوه بر نسخه مورخ 1088ق کتابخانه ملی که نسخه اساس آن‎ها بوده، به نسخه‌ای از تذکره خلاصة الاشعار از تقی‌الدین حسینی کاشانی، گردآورنده دیوان محتشم و دو نسخه شخصی از آقای مهدی صدری تکیه کرده‌اند و علاوه بر این‎ها، به نسخه چاپی مهرعلی گرکانی که به سال 1344ش در تهران منتشر شده و نسخه چاپی هند مورخ 1304‎ق نظر داشته‌اند<ref>ر.ک: همان</ref>.   
مصححان محترم‎، در به سامان رسانیدن کار خویش، علاوه بر نسخه مورخ 1088ق کتابخانه ملی که نسخه اساس آن‎ها بوده، به نسخه‌ای از تذکره خلاصة الاشعار از تقی‌الدین حسینی کاشانی، گردآورنده دیوان محتشم و دو نسخه شخصی از آقای مهدی صدری تکیه کرده‌اند و علاوه بر این‎ها، به نسخه چاپی مهرعلی گرکانی که به سال 1344ش در تهران منتشر شده و نسخه چاپی هند مورخ 1304‎ق نظر داشته‌اند<ref>ر.ک: همان</ref>.   


ایشان، در مقدمه، به مطالب مهمی اشاره کرده‌اند که در صدر آن می‌توان به اهمیت ادبیات دوران صفوی اشاره کرد. ادبیاتی که «سخت غریب و مهجور» افتاده است‎<ref>ر.ک: مقدمه مصححان، ج1، ص25</ref>. واقعیت هم همین است که ادبیات این دوره و پس‌ازآن، یعنی دوره قاجاریه، به دلایل گوناگون، چنان‎که باید و شاید مورد اعتنا قرار نگرفته و همان‎گونه که در مقدمه کتاب آمده، برخی این دوره دویست و پنجاه ساله را «فاقد ادبیات» دانسته‌اند<ref>ر.ک: ترکی، محمدرضا، ص91</ref>.   
ایشان، در مقدمه، به مطالب مهمی اشاره کرده‌اند که در صدر آن می‌توان به اهمیت ادبیات دوران صفوی اشاره کرد. ادبیاتی که «سخت غریب و مهجور» افتاده است‎<ref>ر.ک: مقدمه مصححان، ج1، ص25</ref>. واقعیت هم همین است که ادبیات این دوره و پس‌ازآن، یعنی دوره قاجاریه، به دلایل گوناگون، چنان‌که باید و شاید مورد اعتنا قرار نگرفته و همان‎گونه که در مقدمه کتاب آمده، برخی این دوره دویست و پنجاه ساله را «فاقد ادبیات» دانسته‌اند<ref>ر.ک: ترکی، محمدرضا، ص91</ref>.   


مصححان محترم، در ادامه، به سابقه چاپ و تصحیح دیوان محتشم در سال‎های قبل اشاره می‌کنند که تنها در سال‎های اخیر مجموعه‌ای از قصاید و غزلیات و رساله‌های نقل عشاق و جلالیه و ضروریات نه به‌صورتی دقیق و منقح و مصحح بلکه با کاستی‎ها و افتادگی‎های فراوان و حذف‎های نابجا  منتشر شد که چندین بار هم چاپ شده است. اشاره دو مصحح گرامی به چاپ مهرعلی گرکانی از دیوان محتشم است که سال‎ها قبل به همت کتابفروشی محمودی تهران منتشر شده است‎. سپس این مژده را می‌دهند که توانسته‌اند «پس از چهار قرن، کلمات شاعری را در هفت دیوان، آن‎چنان‎که او آرزو داشته» فراهم آورند<ref>ر.ک: همان</ref>.   
مصححان محترم، در ادامه، به سابقه چاپ و تصحیح دیوان محتشم در سال‎های قبل اشاره می‌کنند که تنها در سال‎های اخیر مجموعه‌ای از قصاید و غزلیات و رساله‌های نقل عشاق و جلالیه و ضروریات نه به‌صورتی دقیق و منقح و مصحح بلکه با کاستی‎ها و افتادگی‎های فراوان و حذف‎های نابجا  منتشر شد که چندین بار هم چاپ شده است. اشاره دو مصحح گرامی به چاپ مهرعلی گرکانی از دیوان محتشم است که سال‎ها قبل به همت کتابفروشی محمودی تهران منتشر شده است‎. سپس این مژده را می‌دهند که توانسته‌اند «پس از چهار قرن، کلمات شاعری را در هفت دیوان، آن‎چنان‌که او آرزو داشته» فراهم آورند<ref>ر.ک: همان</ref>.   


مقدمه 230 صفحه‌ای کتاب را‎، به استناد برخی قراین، می‌توان عمدتاً تراویده از قلم آقای دکتر نوائی دانست. نویسنده مقدمه بخش اول را به شرح احوال محتشم و شخصیت او و شاعران هم‎روزگار او اختصاص داده است‎. در بخش دوم با موضوعاتی چون مفاخره محتشم و تعریف و نقد شعر از زبان او و نقد اجتماعی در شعر وی آشنا می‌شویم. شاید خواندنی‌ترین قسمت این بخش صفحاتی باشد که به تأثیر محتشم بر شاعرانِ پس از وی و تأثرش از گذشتگان پرداخته است. همچنین، قسمتی که پیشینه تاریخی و ادبی «دوازده بندِ محتشم» را شرح داده، نظر به اهمیت فوق‎العاده این ترکیب‎بند‎، بسیار سودمند است؛ هرچند بخشی که به تأثر محتشم از گذشتگان اشاره دارد ناقص می‌نماید، چرا که‎، به‎سرعت‎، از کنار بهره‌هایی که محتشم از خاقانی گرفته عبور کرده و از انوری که شاید مهم‎ترین سرمشق محتشم بوده، اصلاً یاد نشده است. در بخش سوم مقدمه نیز، ممدوحان محتشم معرفی شده‌اند‎. این بخش، گرچه همه ممدوحان را دربر ندارد، از لحاظ تاریخی محققانه و نسبتاً مفصل است<ref>ر.ک: همان</ref>.   
مقدمه 230 صفحه‌ای کتاب را‎، به استناد برخی قراین، می‌توان عمدتاً تراویده از قلم آقای دکتر نوائی دانست. نویسنده مقدمه بخش اول را به شرح احوال محتشم و شخصیت او و شاعران هم‎روزگار او اختصاص داده است‎. در بخش دوم با موضوعاتی چون مفاخره محتشم و تعریف و نقد شعر از زبان او و نقد اجتماعی در شعر وی آشنا می‌شویم. شاید خواندنی‌ترین قسمت این بخش صفحاتی باشد که به تأثیر محتشم بر شاعرانِ پس از وی و تأثرش از گذشتگان پرداخته است. همچنین، قسمتی که پیشینه تاریخی و ادبی «دوازده بندِ محتشم» را شرح داده، نظر به اهمیت فوق‎العاده این ترکیب‎بند‎، بسیار سودمند است؛ هرچند بخشی که به تأثر محتشم از گذشتگان اشاره دارد ناقص می‌نماید، چرا که‎، به‎سرعت‎، از کنار بهره‌هایی که محتشم از خاقانی گرفته عبور کرده و از انوری که شاید مهم‎ترین سرمشق محتشم بوده، اصلاً یاد نشده است. در بخش سوم مقدمه نیز، ممدوحان محتشم معرفی شده‌اند‎. این بخش، گرچه همه ممدوحان را دربر ندارد، از لحاظ تاریخی محققانه و نسبتاً مفصل است<ref>ر.ک: همان</ref>.   
خط ۶۰: خط ۶۰:
در تصحیح هفت دیوان محتشم کاشانی، به‎رغم تلاش مصححان، اشکال و ضعف‎هایی دیده می‌شود. مهم‎ترین اشکال دوباره‎کاری است که سایه‌ای از ابهام بر سر اثر گسترده است. آیا مصححان فاضل بهتر نبود زمینه بکرتری را برای تلاش خود برمی‌گزیدند و به‎جای پیمودن راهی که مصحح دیگری آن را پیموده، وقت و دانش خود را مصروف کار ضروری‌تری می‌کردند و مثلاً اثر دیگری را از دوران صفوی‎ که به اهمیت آن اقرار دارند، تصحیح می‌فرمودند؟<ref>ر.ک: همان، ص93-92</ref>.   
در تصحیح هفت دیوان محتشم کاشانی، به‎رغم تلاش مصححان، اشکال و ضعف‎هایی دیده می‌شود. مهم‎ترین اشکال دوباره‎کاری است که سایه‌ای از ابهام بر سر اثر گسترده است. آیا مصححان فاضل بهتر نبود زمینه بکرتری را برای تلاش خود برمی‌گزیدند و به‎جای پیمودن راهی که مصحح دیگری آن را پیموده، وقت و دانش خود را مصروف کار ضروری‌تری می‌کردند و مثلاً اثر دیگری را از دوران صفوی‎ که به اهمیت آن اقرار دارند، تصحیح می‌فرمودند؟<ref>ر.ک: همان، ص93-92</ref>.   


واقعیت آن است که سال‎ها پیش مرحوم مصطفی فیضی کاشانی، مصحح آثاری چون دیوان فیض کاشانی و دیوان سنجر کاشانی، تصحیح دیوان محتشم را بر اساس نُسخ مصححان محترم و چندین نسخه دیگر به پایان برده است. بخش غزلیاتِ این تصحیح در سال 1378، به چاپ رسیده و بخش قصاید و رسایل آن سال‎هاست در انتظار چاپ به سر می‌برد. شگفت‎آور این‎که مصححان محترم، هرچند از چگونگی کار مرحوم فیضی، به‎واسطه سابقه آشنایی و خویشاوندی، کمابیش مطلع بوده‌اند، در مقدمه 230 صفحه‌ای خود هیچ اشاره‌ای به آن نکرده‌اند‎. این در حالی است که مرحوم فیضی، در مقدمه و حواشی خود، بارها با تکریم و تجلیل از مرحوم دکتر نوائی و خواهرزاده فاضل خویش، آقای صدری، یاد کرده است<ref>ر.ک: همان، ص93</ref>.  
واقعیت آن است که سال‎ها پیش مرحوم مصطفی فیضی کاشانی، مصحح آثاری چون دیوان فیض کاشانی و دیوان سنجر کاشانی، تصحیح دیوان محتشم را بر اساس نُسخ مصححان محترم و چندین نسخه دیگر به پایان برده است. بخش غزلیاتِ این تصحیح در سال 1378، به چاپ رسیده و بخش قصاید و رسایل آن سال‎هاست در انتظار چاپ به سر می‌برد. شگفت‎آور این‌که مصححان محترم، هرچند از چگونگی کار مرحوم فیضی، به‎واسطه سابقه آشنایی و خویشاوندی، کمابیش مطلع بوده‌اند، در مقدمه 230 صفحه‌ای خود هیچ اشاره‌ای به آن نکرده‌اند‎. این در حالی است که مرحوم فیضی، در مقدمه و حواشی خود، بارها با تکریم و تجلیل از مرحوم دکتر نوائی و خواهرزاده فاضل خویش، آقای صدری، یاد کرده است<ref>ر.ک: همان، ص93</ref>.  


مشکل دیگرِ چاپ نوائی  صدری خطاهای نسبتاً فراوانی است که‎، در اثر بدخوانی متن یا اعتماد بیش‎ازاندازه بر نوشته کاتبان‎، به تصحیح آنان راه یافته است. این امر که کاتبان قدیم گاه، از سرِ شتاب یا نفهمیدن متن‎، صورت ظاهری کلمات را نقاشی می‌کرده‌اند یکی از چالش‎هایی است که مصحح را میان وفاداری به‌صورت ظاهری واژه‌ها یا توجه به سیاق عبارات و دریافت صورت حقیقی کلمات بر اساس سبک نویسنده یا شاعر و قراین دیگر سرگردان می‌سازد. در چنین مواردی، اعتماد بر صورت مکتوب واژه‌ها هنگامی رواست که دلیل قطعی برخلاف آن وجود نداشته باشد. از قضا، محتشم از شاعرانی است که از «کاتبان بی‎وقوف بد سواد» که شعر او را غلط می‌نوشته‌اند، دل پرخونی دارد...
مشکل دیگرِ چاپ نوائی  صدری خطاهای نسبتاً فراوانی است که‎، در اثر بدخوانی متن یا اعتماد بیش‎ازاندازه بر نوشته کاتبان‎، به تصحیح آنان راه یافته است. این امر که کاتبان قدیم گاه، از سرِ شتاب یا نفهمیدن متن‎، صورت ظاهری کلمات را نقاشی می‌کرده‌اند یکی از چالش‎هایی است که مصحح را میان وفاداری به‌صورت ظاهری واژه‌ها یا توجه به سیاق عبارات و دریافت صورت حقیقی کلمات بر اساس سبک نویسنده یا شاعر و قراین دیگر سرگردان می‌سازد. در چنین مواردی، اعتماد بر صورت مکتوب واژه‌ها هنگامی رواست که دلیل قطعی برخلاف آن وجود نداشته باشد. از قضا، محتشم از شاعرانی است که از «کاتبان بی‎وقوف بد سواد» که شعر او را غلط می‌نوشته‌اند، دل پرخونی دارد...
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش