رسائل فلسفی فارابی: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۷ سپتامبر ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ی‎ب' به 'ی‌ب'
جز (جایگزینی متن - 'ه‎ب' به 'ه‌ب')
جز (جایگزینی متن - 'ی‎ب' به 'ی‌ب')
خط ۴۴: خط ۴۴:
رساله سوم، کتابی است که [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|شـیخ‎الرئیـس]] را بـا‎ مقاصد‎ آثار [[ارسطو]] آشنا ساخت. این اثر همچنین ابن رشـد را در نگارش‎ تلخیص‎ ما‎بعدالطبیعه یاری کرد. انگیزه [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] از نگارش أغراض مابعدالطبيعة، مشکلاتی‎ بود که معاصران‎ وی‎ در‎ فـهم فـلسفه داشتند و به‌درستی میان موضوع، مسائل و روش و اهداف فلسفه و علومی‎ چون‎ کـلام و تـصوف تمایز نمی‌گذاشتند. [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] ضمن ابراز نارضایتی از شروح ترجمه‌شده به زبان‎ عربی که‎ یا‎ ناقص بـوده‌اند یـا نـاکافی، هدف خود را زمینه‎سازی برای آشنایی خواننده‎ با‎ مقصود علم کلی و کـتاب ارسـطو (مـتافیزیک) معرفی‎ می‌کند<ref>ر.ک: همان</ref>‎. به نظر می‌رسد مقصود اصلی [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] از نگارش این رساله، تعریف و تبیین حد و مرز موضوع فلسفه بوده که به گفته او برای برخی معاصران او دشوار می‌نموده است.<ref>ر.ک: مقدمه مترجم، ص8</ref>‎. وی‎ با توضیح تقسیم علوم به جزئی و کلی‎ آغاز‎ می‌کند و ضمن‎ ارائه مـثال‎هایی از عـلوم جـزئی که تنها در مورد برخی موجودات‎ یا‎ حیثیاتی از موجودات بحث می‌کنند‎، وجه‎‎ اشتراک آنها‎ را‎ در‎ ایـن مـی‌داند که هیچ‎یک از‎ این‎ علوم چیزی را که دربرگیرنده همه موجودات باشد موضوع بـحث خـود قـرار‎ نداده‌اند. به اعتقاد وی این تنها در‎ فلسفه کلی است که‎ تحقق‎ می‌پذیرد. [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] در ادامه رسـاله‎ بـحث‎ از «عدم» و «کثرت» را در علم کلی استطرادی و تبعی می‌داند. وی در این‎‎ رساله‎ همچنین به معرفی اجـمالی عـناوین‎ مـطرح‎ در‎ هریک از فصول‎ مقالات‎ مابعدالطبیعه می‌پردازد‎. مترجم‎ در ترجمه این اثر نیز کوشیده که مـستندات فـارابی را از آثار [[ارسطو]] استخراج‎ نماید<ref>ر.ک: کمپانی زارع، مهدی، ص68-67</ref>‎. ‎
رساله سوم، کتابی است که [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|شـیخ‎الرئیـس]] را بـا‎ مقاصد‎ آثار [[ارسطو]] آشنا ساخت. این اثر همچنین ابن رشـد را در نگارش‎ تلخیص‎ ما‎بعدالطبیعه یاری کرد. انگیزه [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] از نگارش أغراض مابعدالطبيعة، مشکلاتی‎ بود که معاصران‎ وی‎ در‎ فـهم فـلسفه داشتند و به‌درستی میان موضوع، مسائل و روش و اهداف فلسفه و علومی‎ چون‎ کـلام و تـصوف تمایز نمی‌گذاشتند. [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] ضمن ابراز نارضایتی از شروح ترجمه‌شده به زبان‎ عربی که‎ یا‎ ناقص بـوده‌اند یـا نـاکافی، هدف خود را زمینه‎سازی برای آشنایی خواننده‎ با‎ مقصود علم کلی و کـتاب ارسـطو (مـتافیزیک) معرفی‎ می‌کند<ref>ر.ک: همان</ref>‎. به نظر می‌رسد مقصود اصلی [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] از نگارش این رساله، تعریف و تبیین حد و مرز موضوع فلسفه بوده که به گفته او برای برخی معاصران او دشوار می‌نموده است.<ref>ر.ک: مقدمه مترجم، ص8</ref>‎. وی‎ با توضیح تقسیم علوم به جزئی و کلی‎ آغاز‎ می‌کند و ضمن‎ ارائه مـثال‎هایی از عـلوم جـزئی که تنها در مورد برخی موجودات‎ یا‎ حیثیاتی از موجودات بحث می‌کنند‎، وجه‎‎ اشتراک آنها‎ را‎ در‎ ایـن مـی‌داند که هیچ‎یک از‎ این‎ علوم چیزی را که دربرگیرنده همه موجودات باشد موضوع بـحث خـود قـرار‎ نداده‌اند. به اعتقاد وی این تنها در‎ فلسفه کلی است که‎ تحقق‎ می‌پذیرد. [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] در ادامه رسـاله‎ بـحث‎ از «عدم» و «کثرت» را در علم کلی استطرادی و تبعی می‌داند. وی در این‎‎ رساله‎ همچنین به معرفی اجـمالی عـناوین‎ مـطرح‎ در‎ هریک از فصول‎ مقالات‎ مابعدالطبیعه می‌پردازد‎. مترجم‎ در ترجمه این اثر نیز کوشیده که مـستندات فـارابی را از آثار [[ارسطو]] استخراج‎ نماید<ref>ر.ک: کمپانی زارع، مهدی، ص68-67</ref>‎. ‎


رساله بعدی «الجمع بين رأيي الحكيمين» (جمع‎بندی اندیشه‌های دو حکیم)‎ می‎باشد‎. در ایـن‎ رسـاله‎ مـیزان‎ اطلاع [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] از ترجمه‌های‎ عربی برخی‎ کتب فلسفی یونانی - به‌ویژه آثار افلاطون و [[ارسطو]] - ‎روشن می‌شود. در ایـن اثـر انـتصاب‎ اثولوجیا‎ - ‎که تلخیصی‎ از انشادهای فلوطین است ‎- مفروض‎ گرفته‎ شده‎ و افلاطون‎ با ارسـطوی نـو‎افلاطونی‎ مورد مقایسه قرار می‌گیرد. موضوعاتی که در زمان [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] محل اختلاف میان دو حکیم یونانی دانسته‎ مـی‌شد‎ و وی‎ کوشید تا اختلافات را بر اساس ائولوجیا توجیه‎ نماید‎، عبارت‎ است‎ از‎ حدوث‎ و قدم عـالم؛ اثـبات مبدع اول و وجود سبب‌ها از او؛ مسئله نفس‎ و عقل؛ کـیفر اعـمال و بـسیاری از امور مدنی، اخلاقی و منطقی.
رساله بعدی «الجمع بين رأيي الحكيمين» (جمع‎بندی اندیشه‌های دو حکیم)‎ می‌باشد‎. در ایـن‎ رسـاله‎ مـیزان‎ اطلاع [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] از ترجمه‌های‎ عربی برخی‎ کتب فلسفی یونانی - به‌ویژه آثار افلاطون و [[ارسطو]] - ‎روشن می‌شود. در ایـن اثـر انـتصاب‎ اثولوجیا‎ - ‎که تلخیصی‎ از انشادهای فلوطین است ‎- مفروض‎ گرفته‎ شده‎ و افلاطون‎ با ارسـطوی نـو‎افلاطونی‎ مورد مقایسه قرار می‌گیرد. موضوعاتی که در زمان [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] محل اختلاف میان دو حکیم یونانی دانسته‎ مـی‌شد‎ و وی‎ کوشید تا اختلافات را بر اساس ائولوجیا توجیه‎ نماید‎، عبارت‎ است‎ از‎ حدوث‎ و قدم عـالم؛ اثـبات مبدع اول و وجود سبب‌ها از او؛ مسئله نفس‎ و عقل؛ کـیفر اعـمال و بـسیاری از امور مدنی، اخلاقی و منطقی.
البته بیش از مـحورهای پیـش‎گفته از ناحیه‎ [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]]، میان آرای آن دو حکیم داوری شده که مترجم نیز کوشیده هر مسئله را با عنوانی روشـنگر مـتمایز سازد و این در سهولت‎ یافتن مـسائل اخـتلافی مددرسـاننده اسـت<ref>ر.ک: همان، ص68</ref>‎.  
البته بیش از مـحورهای پیـش‎گفته از ناحیه‎ [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]]، میان آرای آن دو حکیم داوری شده که مترجم نیز کوشیده هر مسئله را با عنوانی روشـنگر مـتمایز سازد و این در سهولت‎ یافتن مـسائل اخـتلافی مددرسـاننده اسـت<ref>ر.ک: همان، ص68</ref>‎.  


رسـاله پنجم،‎ شرح رساله زینون کبیر یونانی مـی‎باشد. در ایـن رساله، [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] یافته‌های خود را یکی از نوافلاطونیان‎ تلخیص، شرح و جمع‎بندی نموده است. فـارابی وی را زنـون -شاگرد [[ارسطو]] و فلوطین - ‎می‌نامد، ولی با‎ تـوجه‎ به‎ اختلاف زمانی‌ای کـه مـیان [[ارسطو]] و فلوطین وجود دارد، اساساً شـاگردی ایـن دو باهم برای یک فرد امکان ندارد. نحوه بیان مطالب دست‎کم‎ برای خـواننده روشـن می‌سازد که‎ این‎ رساله عـیناً شـرحی از رسـاله زینون نیست و آنـچه‎ فـارابی مورد بررسی قرار داده، تـقریر خـود از آن است. به‌هرحال مباحث در این رساله در‎ شش‎ عنوان اصلی وجود مبدأ‎ نخست‎، صفات وی، نسبت اشـیا بـا او، نبوت، دین و شریعت و معاد تدوین و شـرح شـده است.<ref>ر.ک: همان؛ مقدمه مترجم، ص17</ref>‎.  
رسـاله پنجم،‎ شرح رساله زینون کبیر یونانی مـی‌باشد. در ایـن رساله، [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] یافته‌های خود را یکی از نوافلاطونیان‎ تلخیص، شرح و جمع‎بندی نموده است. فـارابی وی را زنـون -شاگرد [[ارسطو]] و فلوطین - ‎می‌نامد، ولی با‎ تـوجه‎ به‎ اختلاف زمانی‌ای کـه مـیان [[ارسطو]] و فلوطین وجود دارد، اساساً شـاگردی ایـن دو باهم برای یک فرد امکان ندارد. نحوه بیان مطالب دست‎کم‎ برای خـواننده روشـن می‌سازد که‎ این‎ رساله عـیناً شـرحی از رسـاله زینون نیست و آنـچه‎ فـارابی مورد بررسی قرار داده، تـقریر خـود از آن است. به‌هرحال مباحث در این رساله در‎ شش‎ عنوان اصلی وجود مبدأ‎ نخست‎، صفات وی، نسبت اشـیا بـا او، نبوت، دین و شریعت و معاد تدوین و شـرح شـده است.<ref>ر.ک: همان؛ مقدمه مترجم، ص17</ref>‎.  


رسـاله شـشم، «الدعـاوي القلبية» (باورهای قلبی) نـام دارد و اثری است از حیث ساختار جالب توجه و در‎ میان‎‎ فیلسوفان اسلامی کسی چون صدرالمتألهین شیرازی در رسـاله وجـیزه شواهد الربوبیه - کتاب مفصل الشواهد الربـوبية - ‎از حـیث روش از آن تـبعیت نـموده اسـت. در این رساله قـضایای فـلسفی (129‎ قضیه‎) بدون ذکر‎ استدلال‎های‎ مربوط به آن فهرست‎وار در ذیل عناوین کلی‌تری بیان می‌شود. عناوینی که به اجـتهاد مـترجم تـمام‎ این قضایا را در ذیل خود جا می‌دهند، عـبارت اسـت از‎ بـداهت‎ مـفاهیم‎ فـلسفی؛ تـقسیم موجود به ممکن و واجب؛ وحدت واجب الوجود و معانی آن؛ عوالم وجود و ترتیب صدور عقول از ‎‎حق‎؛ پیدایش افلاک، اجرام آسمانی و حرکت آنها؛ اجسام، عناصر و مرکبات؛ مبادی حرکت در اجسام‎؛ بـرخی‎ احکام‎ اجسام عالم کون و فساد؛ نفس نباتی و حیوانی؛ نفس انسانی، قوا و احکام آن؛ نفی مثل؛ خیر‎ و شر؛ نبوات و منامات و سعادت انسان.
رسـاله شـشم، «الدعـاوي القلبية» (باورهای قلبی) نـام دارد و اثری است از حیث ساختار جالب توجه و در‎ میان‎‎ فیلسوفان اسلامی کسی چون صدرالمتألهین شیرازی در رسـاله وجـیزه شواهد الربوبیه - کتاب مفصل الشواهد الربـوبية - ‎از حـیث روش از آن تـبعیت نـموده اسـت. در این رساله قـضایای فـلسفی (129‎ قضیه‎) بدون ذکر‎ استدلال‎های‎ مربوط به آن فهرست‎وار در ذیل عناوین کلی‌تری بیان می‌شود. عناوینی که به اجـتهاد مـترجم تـمام‎ این قضایا را در ذیل خود جا می‌دهند، عـبارت اسـت از‎ بـداهت‎ مـفاهیم‎ فـلسفی؛ تـقسیم موجود به ممکن و واجب؛ وحدت واجب الوجود و معانی آن؛ عوالم وجود و ترتیب صدور عقول از ‎‎حق‎؛ پیدایش افلاک، اجرام آسمانی و حرکت آنها؛ اجسام، عناصر و مرکبات؛ مبادی حرکت در اجسام‎؛ بـرخی‎ احکام‎ اجسام عالم کون و فساد؛ نفس نباتی و حیوانی؛ نفس انسانی، قوا و احکام آن؛ نفی مثل؛ خیر‎ و شر؛ نبوات و منامات و سعادت انسان.
خط ۵۶: خط ۵۶:
رساله هشتم، «في العلم الإلهي» (در دانش الهیات) نام دارد. هرچند برخی در انتساب این اثـر بـه [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] تردید کرده‎ و آن را به عبدالمسیح بن‎ ناعمه‎ حمصی‎ منتسب داشته‌ا‎ند، اما نحوه پرداخت‎ مطالب‎ و محتوای‎ آن‎ هیچ‎گونه استبعادی در انتساب آن به [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] ایجاد نمی‌کند. در این رساله به بحث خـداشناسی و شـناخت اقانیم صـادره از‎ وی‎ و نحوه‎ ربط وحدت به کثرت و ارجاع موجودات روحانی و جسمانی‎ به‎‎ مبدأ واحد در قالب فیض و صدور پرداخـته شده است. نوشته کاملاً صبغه نوافلاطونی دارد و نه‌تنها مباحث فوق که بـرخی‎ مـباحث‎ د یـگر‎ چون علم النفس، مراتب عقل و نفس، مثل افلاطونی، جسم و حرکت‎ و فضیلت و سعادت با این مشی در آن، مورد فـحص ‎قـرار گرفته است.<ref>ر.ک: کمپانی زارع، مهدی، ص69</ref>‎.  
رساله هشتم، «في العلم الإلهي» (در دانش الهیات) نام دارد. هرچند برخی در انتساب این اثـر بـه [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] تردید کرده‎ و آن را به عبدالمسیح بن‎ ناعمه‎ حمصی‎ منتسب داشته‌ا‎ند، اما نحوه پرداخت‎ مطالب‎ و محتوای‎ آن‎ هیچ‎گونه استبعادی در انتساب آن به [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] ایجاد نمی‌کند. در این رساله به بحث خـداشناسی و شـناخت اقانیم صـادره از‎ وی‎ و نحوه‎ ربط وحدت به کثرت و ارجاع موجودات روحانی و جسمانی‎ به‎‎ مبدأ واحد در قالب فیض و صدور پرداخـته شده است. نوشته کاملاً صبغه نوافلاطونی دارد و نه‌تنها مباحث فوق که بـرخی‎ مـباحث‎ د یـگر‎ چون علم النفس، مراتب عقل و نفس، مثل افلاطونی، جسم و حرکت‎ و فضیلت و سعادت با این مشی در آن، مورد فـحص ‎قـرار گرفته است.<ref>ر.ک: کمپانی زارع، مهدی، ص69</ref>‎.  


رساله نهم، «التعليقات» (تعلیقات) نام دارد. این‎ رساله‎ نیز‎ از آثاری است که سـاختار مـنحصربـه‎فردی در تاریخ‎ فلسفه‎ دارد‎ و مورد توجه ابن سینا نیز واقع شده و بر ممشای آن اثری بدین نـام ترتیب داده است‎. این‎ رساله‎ تعلیقات [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] بر کتاب خاصی نیست، بلکه این تـعلیقات بر کل مشکلات‎ فـلسفی‌ای‎‎ اسـت‎ که [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] در ذهن خود و معاصران و گذشتگان می‎یافته است. این رساله حاوی تأملات [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]]‎ در‎ مفاهیم‎ فلسفی‎ گوناگون است که چون به‌صورت تعلیقات بوده، از ناحیه برخی از نسخه‌برداران‎ تعاليق‎ في‎ الحكمة و التعليقات، نامیده شـده و نام رساله از ناحیه نویسنده جعل نشده است. در‎ دوران‎ جدید،‎ فیلسوفی‎ چون ویتگنشتاین نیز کمابیش اندیشه‌های خود را چنین بیان می‌کرد. صبغه نو‎افلاطونی‎ و فیض‎محور فلسفه [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]]‎ در این اثر نیز چـون دیـگر آثار وی به‎ چشم‎ می‌آید‎. تنها تفاوت عمده این اثر با دیگر آثار وی عدم بحث از مسائل‎ حکمت عملی‎ است‎ که از دغدغه‌های عمده [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] می‎باشد و همه مباحث پیرامون حل مسائل و معضلات‎ فـلسفه‎‎ اولی‎ و تا حدی فلسفه طبیعی می‎باشد<ref>ر.ک: همان</ref>‎.  
رساله نهم، «التعليقات» (تعلیقات) نام دارد. این‎ رساله‎ نیز‎ از آثاری است که سـاختار مـنحصربـه‎فردی در تاریخ‎ فلسفه‎ دارد‎ و مورد توجه ابن سینا نیز واقع شده و بر ممشای آن اثری بدین نـام ترتیب داده است‎. این‎ رساله‎ تعلیقات [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] بر کتاب خاصی نیست، بلکه این تـعلیقات بر کل مشکلات‎ فـلسفی‌ای‎‎ اسـت‎ که [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] در ذهن خود و معاصران و گذشتگان می‎یافته است. این رساله حاوی تأملات [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]]‎ در‎ مفاهیم‎ فلسفی‎ گوناگون است که چون به‌صورت تعلیقات بوده، از ناحیه برخی از نسخه‌برداران‎ تعاليق‎ في‎ الحكمة و التعليقات، نامیده شـده و نام رساله از ناحیه نویسنده جعل نشده است. در‎ دوران‎ جدید،‎ فیلسوفی‎ چون ویتگنشتاین نیز کمابیش اندیشه‌های خود را چنین بیان می‌کرد. صبغه نو‎افلاطونی‎ و فیض‎محور فلسفه [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]]‎ در این اثر نیز چـون دیـگر آثار وی به‎ چشم‎ می‌آید‎. تنها تفاوت عمده این اثر با دیگر آثار وی عدم بحث از مسائل‎ حکمت عملی‎ است‎ که از دغدغه‌های عمده [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] می‌باشد و همه مباحث پیرامون حل مسائل و معضلات‎ فـلسفه‎‎ اولی‎ و تا حدی فلسفه طبیعی می‌باشد<ref>ر.ک: همان</ref>‎.  


دهمین رساله با نام «فصول مبادي آراء أهل المدينة الفاضلة»، به فصل‎بندی کتاب اندیشه‌های اهل آرمان‎شهر می‌پردازد‎. طبق‎ گزارش عيون الأنباء، پس از تألیف‎ آراء أهل المدينة الفاضلة، برخی از‎ [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]]‎ خواستند که فصل‎بندی‎های آن را که بـر تـقسیمات مباحث آن دلالت کند در رساله‌ای گرد آورد و وی‎ خواسته‎ ایشان را در شش فصل به‌اختصار بیان کرد<ref>ر.ک: همان؛ مقدمه مترجم، ص27</ref>‎.  
دهمین رساله با نام «فصول مبادي آراء أهل المدينة الفاضلة»، به فصل‎بندی کتاب اندیشه‌های اهل آرمان‎شهر می‌پردازد‎. طبق‎ گزارش عيون الأنباء، پس از تألیف‎ آراء أهل المدينة الفاضلة، برخی از‎ [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]]‎ خواستند که فصل‎بندی‎های آن را که بـر تـقسیمات مباحث آن دلالت کند در رساله‌ای گرد آورد و وی‎ خواسته‎ ایشان را در شش فصل به‌اختصار بیان کرد<ref>ر.ک: همان؛ مقدمه مترجم، ص27</ref>‎.  


یازدهمین رساله به‎ عکس‎ دیگر رساله‌ها فلسفی نیست و تحت عنوان «الأسئلة‎ اللامعة‎ و الأجوبة‎ الجامعة» (پرسش‎های درخشان و پاسخ‎های کامل) به‎ اخـبار پیـامبران گـذشته از آدم‎ تا‎ خاتم می‌پردازد و مـرجع نـقل عـموم آن نیز کتب اخبار و قصص است. در انتساب‎ آن‎‎ به [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] تردید جدی وجود‎ دارد؛‎ به‌ویژه‎ اینکه‎ در‎ فهرست‎های قدیمی آثار وی نامی از‎ این‎ رسـاله مـوجود نـمی‎باشد و محتوا و قلم آن با نوشته‌های دیگر [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] همخوانی نـدارد<ref>ر.ک: کمپانی زارع، مهدی، ص69</ref>‎.  
یازدهمین رساله به‎ عکس‎ دیگر رساله‌ها فلسفی نیست و تحت عنوان «الأسئلة‎ اللامعة‎ و الأجوبة‎ الجامعة» (پرسش‎های درخشان و پاسخ‎های کامل) به‎ اخـبار پیـامبران گـذشته از آدم‎ تا‎ خاتم می‌پردازد و مـرجع نـقل عـموم آن نیز کتب اخبار و قصص است. در انتساب‎ آن‎‎ به [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] تردید جدی وجود‎ دارد؛‎ به‌ویژه‎ اینکه‎ در‎ فهرست‎های قدیمی آثار وی نامی از‎ این‎ رسـاله مـوجود نـمی‌باشد و محتوا و قلم آن با نوشته‌های دیگر [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] همخوانی نـدارد<ref>ر.ک: کمپانی زارع، مهدی، ص69</ref>‎.  


آخـرین‎ رساله‌ای که در این مجموعه، ترجمه‎ شده، رساله «دعاء عظيم» (نیایشی بزرگ) می‎باشد‎. [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] در باب افعال اهل‎ مدینه‎‎ فاضله بر آن است کـه افـعال ضـروری در آرمان‎شهر در درجه نخست، افعال‎ و سخنانی‎ است که خدا را بدان‎ بـزرگ‎ شمرد‎ و پس از آن‎ موجودات‎ روحانی و فرشتگان را. وی‎ نمونه‌ای‎ از تعظیم و اعزاز را در ناحیه افعال زبانی در قالب دعاهایی‎ کوتاه در مجموعه‌ای‎ گردآوری‎ نـموده و نـیایشی فـیلسوفانه را رقم زده‎ است‎. البته برخی‎ از‎ این‎ دعاها درخواست چیزی‎ از‎ حق مـتعال نـیست و تنها تسبیح و تحمید الهی است یا عرض حال بنده‌ای گرفتار<ref>ر.ک: همان</ref>‎.  
آخـرین‎ رساله‌ای که در این مجموعه، ترجمه‎ شده، رساله «دعاء عظيم» (نیایشی بزرگ) می‌باشد‎. [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] در باب افعال اهل‎ مدینه‎‎ فاضله بر آن است کـه افـعال ضـروری در آرمان‎شهر در درجه نخست، افعال‎ و سخنانی‎ است که خدا را بدان‎ بـزرگ‎ شمرد‎ و پس از آن‎ موجودات‎ روحانی و فرشتگان را. وی‎ نمونه‌ای‎ از تعظیم و اعزاز را در ناحیه افعال زبانی در قالب دعاهایی‎ کوتاه در مجموعه‌ای‎ گردآوری‎ نـموده و نـیایشی فـیلسوفانه را رقم زده‎ است‎. البته برخی‎ از‎ این‎ دعاها درخواست چیزی‎ از‎ حق مـتعال نـیست و تنها تسبیح و تحمید الهی است یا عرض حال بنده‌ای گرفتار<ref>ر.ک: همان</ref>‎.  


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش