سلسله مباحث اخلاق نظری: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - 'ی‎ت' به 'ی‌ت')
    جز (جایگزینی متن - 'ی‎گ' به 'ی‌گ')
    خط ۴۰: خط ۴۰:
    اهمیت اخلاق و تهذیب نفس، اولین عنوان مباحث کتاب است که با ذکر آیات اول تا دهم سوره ضحی آغاز شده است. تزکیه نفس و خودسازی و ارزشمند شدن، از نظر قرآن مجید آن‎قدر اهمیت دارد که خداوند به‎خاطر آن یازده قسم یاد کرده است. این قسم‎ها را فقط برای تزکیه نفس یاد کرده و با این قسم‎ها برای انسان مؤمن اتمام حجت نموده و پیامبر عظیم‎الشأن خود را در چند آیه قرآنی و روایات فراوانی مأمور فرموده که نفس‎ها را تزکیه کند و ما را بسازد و متصف به صفات پسندیده و منزه از صفات ناپسند نماید. پس بر ماست که وجود خود را در اختیار نبی گرامی اسلام و اهل بیت طیبین و طاهرینش قرار دهیم و از سنت رسول گرامی اسلام و فرامین اهل بیتش از هر جهت اطاعت کنیم تا به مقام والای لقاء الله، رضوان الله، فناء فی الله و بقاء بالله برسیم<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/36640/1/9 ر.ک: متن کتاب، ج1، ص11-9]</ref>‎.  
    اهمیت اخلاق و تهذیب نفس، اولین عنوان مباحث کتاب است که با ذکر آیات اول تا دهم سوره ضحی آغاز شده است. تزکیه نفس و خودسازی و ارزشمند شدن، از نظر قرآن مجید آن‎قدر اهمیت دارد که خداوند به‎خاطر آن یازده قسم یاد کرده است. این قسم‎ها را فقط برای تزکیه نفس یاد کرده و با این قسم‎ها برای انسان مؤمن اتمام حجت نموده و پیامبر عظیم‎الشأن خود را در چند آیه قرآنی و روایات فراوانی مأمور فرموده که نفس‎ها را تزکیه کند و ما را بسازد و متصف به صفات پسندیده و منزه از صفات ناپسند نماید. پس بر ماست که وجود خود را در اختیار نبی گرامی اسلام و اهل بیت طیبین و طاهرینش قرار دهیم و از سنت رسول گرامی اسلام و فرامین اهل بیتش از هر جهت اطاعت کنیم تا به مقام والای لقاء الله، رضوان الله، فناء فی الله و بقاء بالله برسیم<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/36640/1/9 ر.ک: متن کتاب، ج1، ص11-9]</ref>‎.  


    فضیلت اخلاق از نظر پیامبر اعظم اسلام عنوان درس دوم کتاب است. در ابتدای این درس چند حدیث در فضیلت اخلاق ذکر شده است. در ابتدا در توضیح اولین حدیث «همانا من به نبوت مبعوث شدم تا مکارم اخلاق را به اتمام برسانم» می‎گوید: البته معلوم است که دیگر انبیا نیز برای امت خود مکارم اخلاق آورده‌اند، اما رسول گرامی اسلام(ص) چون دینش اکمل ادیان آسمانی و کتابش قرآن مجید، خاتم کتب آسمانی است، مبعوث شد تا مکارم اخلاق را به اتمام برساند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/36640/1/12 ر.ک: همان، ص12]</ref>‎.  
    فضیلت اخلاق از نظر پیامبر اعظم اسلام عنوان درس دوم کتاب است. در ابتدای این درس چند حدیث در فضیلت اخلاق ذکر شده است. در ابتدا در توضیح اولین حدیث «همانا من به نبوت مبعوث شدم تا مکارم اخلاق را به اتمام برسانم» می‌گوید: البته معلوم است که دیگر انبیا نیز برای امت خود مکارم اخلاق آورده‌اند، اما رسول گرامی اسلام(ص) چون دینش اکمل ادیان آسمانی و کتابش قرآن مجید، خاتم کتب آسمانی است، مبعوث شد تا مکارم اخلاق را به اتمام برساند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/36640/1/12 ر.ک: همان، ص12]</ref>‎.  


    از دیگر احادیث جالب، سخن رسول گرامی اسلام(ص) در پاسخ به مردی است که از روبه‎رو و طرف راست و چپ آمد و پرسید: دین چیست؟ حضرت فرمود: اخلاق نیکو. این حدیث عجیب دلالت دارد بر اینکه رسول گرامی اسلام(ص) همه دین را که روش صحیح زندگی است در اخلاق نیکو تفسیر فرموده است؛ پس معلوم می‎شود از نظر پیامبر اسلام کسی که دارای ارزش‎های والای انسانی، یعنی اخلاق نیکو نیست، به یک معنا دین ندارد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/36640/1/13 ر.ک: همان، ص13]</ref>‎.
    از دیگر احادیث جالب، سخن رسول گرامی اسلام(ص) در پاسخ به مردی است که از روبه‎رو و طرف راست و چپ آمد و پرسید: دین چیست؟ حضرت فرمود: اخلاق نیکو. این حدیث عجیب دلالت دارد بر اینکه رسول گرامی اسلام(ص) همه دین را که روش صحیح زندگی است در اخلاق نیکو تفسیر فرموده است؛ پس معلوم می‎شود از نظر پیامبر اسلام کسی که دارای ارزش‎های والای انسانی، یعنی اخلاق نیکو نیست، به یک معنا دین ندارد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/36640/1/13 ر.ک: همان، ص13]</ref>‎.
    خط ۵۴: خط ۵۴:
    تعریف اخلاق الهی از دیگر سرفصل‎های مباحث است. از نظر لغت، خُلق، شکل درونی انسان است؛ لذا حضرت حق تبارک و تعالی می‎فرماید: [https://quran.inoor.ir/fa/quran/surahNum-17/pageNum-290/ قُلْ كُلٌّ يَعْمَلُ عَلَى شَاكِلَتِهِ] ﴿الإسراء: 84﴾؛ یعنی هر انسانی بر اساس شاکله درونی خود عمل می‌کند. بنابراین اخلاق، صفات درونی است که در همه اعمال نقش زیربنایی و فرماندهی دارد. همان‎ گونه که خَلق، شکل برونی انسان است. بنابراین، غرائز، ملکات و صفات باطنی انسان، اخلاق و رفتاری که از آن ناشی می‎شود، رفتار اخلاقی نامیده می‎شود<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/36640/1/70 ر.ک: همان، ج2، ص‎70]</ref>‎.
    تعریف اخلاق الهی از دیگر سرفصل‎های مباحث است. از نظر لغت، خُلق، شکل درونی انسان است؛ لذا حضرت حق تبارک و تعالی می‎فرماید: [https://quran.inoor.ir/fa/quran/surahNum-17/pageNum-290/ قُلْ كُلٌّ يَعْمَلُ عَلَى شَاكِلَتِهِ] ﴿الإسراء: 84﴾؛ یعنی هر انسانی بر اساس شاکله درونی خود عمل می‌کند. بنابراین اخلاق، صفات درونی است که در همه اعمال نقش زیربنایی و فرماندهی دارد. همان‎ گونه که خَلق، شکل برونی انسان است. بنابراین، غرائز، ملکات و صفات باطنی انسان، اخلاق و رفتاری که از آن ناشی می‎شود، رفتار اخلاقی نامیده می‎شود<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/36640/1/70 ر.ک: همان، ج2، ص‎70]</ref>‎.


    سپس در ادامه در تفسیر کلمه اخلاق چنین می‎گوید: علمای اخلاق، اخلاق را به دو قسمت فطری و طبیعی و اکتسابی و اختیاری تقسیم کرده‌اند. اخلاق فطری آن است که کسب در آن دخیل نیست؛ مانند فطرت خداجویی، کمال‎جویی، عرفان، معرفت، حس ماورایی، حس کنجکاوی، حس حق‎طلبی و... که اینها فصل ممیز انسان از سایر حیوانات است. اما اخلاق اکتسابی و اختیاری، آنهایی هستند که در مقام عمل و اکتساب به‎تدریج برای انسان حاصل می‎شوند؛ مانند: ایمان قوی، اخلاص لله، صدق و راستی، ثبات و استقامت و امثال آن. لذا به این‎گونه صفات، اخلاق عملی و اکتسابی می‎گویند. به‎طور کلی به این خلقیات، حکمت عملی - در مقابل حکمت نظری - ‎می‎گویند.  
    سپس در ادامه در تفسیر کلمه اخلاق چنین می‌گوید: علمای اخلاق، اخلاق را به دو قسمت فطری و طبیعی و اکتسابی و اختیاری تقسیم کرده‌اند. اخلاق فطری آن است که کسب در آن دخیل نیست؛ مانند فطرت خداجویی، کمال‎جویی، عرفان، معرفت، حس ماورایی، حس کنجکاوی، حس حق‎طلبی و... که اینها فصل ممیز انسان از سایر حیوانات است. اما اخلاق اکتسابی و اختیاری، آنهایی هستند که در مقام عمل و اکتساب به‎تدریج برای انسان حاصل می‎شوند؛ مانند: ایمان قوی، اخلاص لله، صدق و راستی، ثبات و استقامت و امثال آن. لذا به این‎گونه صفات، اخلاق عملی و اکتسابی می‌گویند. به‎طور کلی به این خلقیات، حکمت عملی - در مقابل حکمت نظری - ‎می‌گویند.  


    علمای علم اخلاق فرموده‌اند: اگر آنچه حضرت حق بدون اکتساب، بلکه از طریق فطرت و سرشت انسانی، به انسان داده است، درست به‎کار گرفته شود و مشغول کسب اخلاق اختیاری و اکتسابی شویم، می‌توانیم به تمام ارزش‎های والای انسانی برسیم<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/36640/1/72 ر.ک: همان، ص‎73-72]</ref>‎.  
    علمای علم اخلاق فرموده‌اند: اگر آنچه حضرت حق بدون اکتساب، بلکه از طریق فطرت و سرشت انسانی، به انسان داده است، درست به‎کار گرفته شود و مشغول کسب اخلاق اختیاری و اکتسابی شویم، می‌توانیم به تمام ارزش‎های والای انسانی برسیم<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/36640/1/72 ر.ک: همان، ص‎73-72]</ref>‎.  
    خط ۶۴: خط ۶۴:
    در سطرهای دیگری از کتاب، تفکر در قرآن به‎عنوان روش خداشناسی معرفی شده است. یکی از راه‌های بزرگ معرفت الله تبارک و تعالی، تفکر، تعقل و تدبر در کتاب بزرگ خدا قرآن مجید است که البته قرآن در این زمینه از بسیاری از انسان‎ها گلایه می‌کند و می‎فرماید: [https://quran.inoor.ir/fa/quran/surahNum-47/pageNum-509/ أَ فَلاَ يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَى قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا] ﴿محمد: 24﴾؛ آیا نمی‌خواهند در حقایق قرآنی و معارف آن تدبر کنند یا اینکه دل‎هایشان در پوشش گناه و غلاف آن قرار دارد. یکی از گلایه‌های پیامبر بزرگوار اسلام(ص) نیز در روز قیامت از امتش این است که: [https://quran.inoor.ir/fa/quran/surahNum-25/pageNum-362/ يَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هٰذَا الْقُرْآنَ مَهْجُوراً] ﴿الفرقان: 30﴾؛ خدایا بیشتر امت من پشت به قرآن کردند و از آن دوری نمودند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/36640/1/108 ر.ک: همان، ص108]</ref>‎.
    در سطرهای دیگری از کتاب، تفکر در قرآن به‎عنوان روش خداشناسی معرفی شده است. یکی از راه‌های بزرگ معرفت الله تبارک و تعالی، تفکر، تعقل و تدبر در کتاب بزرگ خدا قرآن مجید است که البته قرآن در این زمینه از بسیاری از انسان‎ها گلایه می‌کند و می‎فرماید: [https://quran.inoor.ir/fa/quran/surahNum-47/pageNum-509/ أَ فَلاَ يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَى قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا] ﴿محمد: 24﴾؛ آیا نمی‌خواهند در حقایق قرآنی و معارف آن تدبر کنند یا اینکه دل‎هایشان در پوشش گناه و غلاف آن قرار دارد. یکی از گلایه‌های پیامبر بزرگوار اسلام(ص) نیز در روز قیامت از امتش این است که: [https://quran.inoor.ir/fa/quran/surahNum-25/pageNum-362/ يَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هٰذَا الْقُرْآنَ مَهْجُوراً] ﴿الفرقان: 30﴾؛ خدایا بیشتر امت من پشت به قرآن کردند و از آن دوری نمودند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/36640/1/108 ر.ک: همان، ص108]</ref>‎.


    علم الهامی، آخرین عنوان مطالب کتاب است. علومی که انسان فرامی‎گیرد، تنها از راه تعلیم و مطالعه و تحقیق نیست، بلکه درصورتی‎که شرایط قلبی از هر جهت فراهم باشد و شخص، صلاحیت لازم را دارا باشد می‌تواند از علم الهامی نیز بهره‎مند گردد. چنان علمی نوری است که به جهت وجود استحقاق و اقتضای حکمت و مشیت بالغه الهی از پشت پرده بر دل شایسته بنده می‌تابد و آن را از علوم و معارف و معانی بارور می‌سازد. از چنان علمی به علم اعطایی یا علم الهامی تعبیر می‎شود<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/36640/1/122 ر.ک: همان، ص122]</ref>‎.  
    علم الهامی، آخرین عنوان مطالب کتاب است. علومی که انسان فرامی‌گیرد، تنها از راه تعلیم و مطالعه و تحقیق نیست، بلکه درصورتی‎که شرایط قلبی از هر جهت فراهم باشد و شخص، صلاحیت لازم را دارا باشد می‌تواند از علم الهامی نیز بهره‎مند گردد. چنان علمی نوری است که به جهت وجود استحقاق و اقتضای حکمت و مشیت بالغه الهی از پشت پرده بر دل شایسته بنده می‌تابد و آن را از علوم و معارف و معانی بارور می‌سازد. از چنان علمی به علم اعطایی یا علم الهامی تعبیر می‎شود<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/36640/1/122 ر.ک: همان، ص122]</ref>‎.  


    [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سینا]] و [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرای شیرازی]] به برخورداری از این علم در معضلات علمی اذعان کرده‌اند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/36640/1/123 ر.ک: همان، ص123 و 124]</ref>‎.  
    [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سینا]] و [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرای شیرازی]] به برخورداری از این علم در معضلات علمی اذعان کرده‌اند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/36640/1/123 ر.ک: همان، ص123 و 124]</ref>‎.  

    نسخهٔ ‏۲۳ اوت ۲۰۱۹، ساعت ۰۱:۳۴

    ‏سلسله مباحث اخلاق نظري (2-1)
    سلسله مباحث اخلاق نظری
    پدیدآوراننجفي قمشه‌اي، قدرت الله (نويسنده) مير مسيب، مهدي (محقق)
    عنوان‌های دیگرسلسله مباحث اخلاق نظري (2-1) ويژه طلاب علوم ديني
    ناشررايا فرهنگ
    مکان نشرايران - تهران
    سال نشرمجلد1: 1392ش,
    موضوعاخلاق اسلامي
    زبانفارسی
    تعداد جلد2
    کد کنگره
    ‏‏BP‎‏ ‎‏8‎‏/‎‏247‎‏ ‎‏/‎‏س‎‏8‎‏ ‎‏ن‎‏35*

    سلسله مباحث اخلاق نظری، درس‎های اخلاق شیخ قدرت‎الله نجفی قمشه‌ای است که در سال 1381ش، برای طلاب تدریس شده و به همت شاگردان ایشان جمع‎آوری و با تحقیق، تصحیح و پاورقی سید مهدی میرمسیب منتشر شده است.

    ساختار

    کتاب، مشتمل بر مقدمه مصحح و متن درس‎‎ها در ضمن عناوین متعدد است.

    شیوه نویسنده مبتنی بر بررسی و تحلیل آیات و روایات اهل‎بیت(ع) با نگاه به نیاز امروز جامعه اسلامی است.

    گزارش محتوا

    نویسنده در این درس‎ها با مجال اندکی که داشته و با دقت و ژرف‎نگری بسیار، برخی آیات و روایات اخلاقی را با توضیحی کوتاه همراه کرده است[۱]‎.

    اهمیت اخلاق و تهذیب نفس، اولین عنوان مباحث کتاب است که با ذکر آیات اول تا دهم سوره ضحی آغاز شده است. تزکیه نفس و خودسازی و ارزشمند شدن، از نظر قرآن مجید آن‎قدر اهمیت دارد که خداوند به‎خاطر آن یازده قسم یاد کرده است. این قسم‎ها را فقط برای تزکیه نفس یاد کرده و با این قسم‎ها برای انسان مؤمن اتمام حجت نموده و پیامبر عظیم‎الشأن خود را در چند آیه قرآنی و روایات فراوانی مأمور فرموده که نفس‎ها را تزکیه کند و ما را بسازد و متصف به صفات پسندیده و منزه از صفات ناپسند نماید. پس بر ماست که وجود خود را در اختیار نبی گرامی اسلام و اهل بیت طیبین و طاهرینش قرار دهیم و از سنت رسول گرامی اسلام و فرامین اهل بیتش از هر جهت اطاعت کنیم تا به مقام والای لقاء الله، رضوان الله، فناء فی الله و بقاء بالله برسیم[۲]‎.

    فضیلت اخلاق از نظر پیامبر اعظم اسلام عنوان درس دوم کتاب است. در ابتدای این درس چند حدیث در فضیلت اخلاق ذکر شده است. در ابتدا در توضیح اولین حدیث «همانا من به نبوت مبعوث شدم تا مکارم اخلاق را به اتمام برسانم» می‌گوید: البته معلوم است که دیگر انبیا نیز برای امت خود مکارم اخلاق آورده‌اند، اما رسول گرامی اسلام(ص) چون دینش اکمل ادیان آسمانی و کتابش قرآن مجید، خاتم کتب آسمانی است، مبعوث شد تا مکارم اخلاق را به اتمام برساند[۳]‎.

    از دیگر احادیث جالب، سخن رسول گرامی اسلام(ص) در پاسخ به مردی است که از روبه‎رو و طرف راست و چپ آمد و پرسید: دین چیست؟ حضرت فرمود: اخلاق نیکو. این حدیث عجیب دلالت دارد بر اینکه رسول گرامی اسلام(ص) همه دین را که روش صحیح زندگی است در اخلاق نیکو تفسیر فرموده است؛ پس معلوم می‎شود از نظر پیامبر اسلام کسی که دارای ارزش‎های والای انسانی، یعنی اخلاق نیکو نیست، به یک معنا دین ندارد[۴]‎.

    در بخش دیگری از مباحث، ارزش طلبگی و اهداف آن بررسی شده است: باید دانست که برای جوانی که به خدا و انبیای الهی و آنچه انبیا آورده‌اند، ایمان دارد و استعداد و آمادگی همه‎جانبه طلبگی را دارا است و ذوق و فطرت باطنی او نیز تقاضا می‎نماید، ارزشی بالاتر از پیشه کردن این کار برای او نیست؛ زیرا راه او راه انبیا و اولیا و علمای ربانی است و هدف او اولاً علم و عمل و ثانیاً هدایت مردم و دستگیری از آنها و تبلیغ دین مبین اسلام و معارف الهی است. البته علوم و دانش‎های دیگر نیز به‎جای خود ارزش و فضیلت دارند، اما به رتبه و درجه و ارزش علوم دینی نمی‌رسند؛ زیرا علوم دینی اگر درست انجام شد، می‌تواند اهداف الهی فراوانی داشته باشد[۵]‎.

    پس از آن، ارزش طلبگی از دیدگاه آیات و روایات به‎تفصیل بررسی شده است. در بخش روایات، احادیث رسول مکرم اسلام(ص)، از روایات ائمه اطهار(ع) تفکیک شده است[۶]‎.

    از امام سجاد(ع) روایت است: اگر مردم می‌دانستند که علم‎آموزی چه فضیلت و ارزشی دارد همانا آن را می‎آموختند، ولو به ریخته شدن خونشان و فرو رفتن در سختی‎ها[۷]‎.

    تهجد، یعنی شب‎زنده‎داری و پاسی از شب را برای خدا بیدار بودن، مخصوصاً ثلث آخر شب را به عبادت و نماز شب و تلاوت قرآن و فکر و ذکر سپری کردن. در فضیلت شب و شب‎زنده‎داری همان‎قدر بس که رسول گرامی اسلام(ص) به فرموده قرآن، شب به معراج رفت و شب هم قرآن بر ایشان نازل شد. خداوند در قرآن به آن حضرت دستور شب‎زنده‎داری داده و وجوب نماز شب از ویژگی‎های ایشان بوده است[۸]‎.

    تعریف اخلاق الهی از دیگر سرفصل‎های مباحث است. از نظر لغت، خُلق، شکل درونی انسان است؛ لذا حضرت حق تبارک و تعالی می‎فرماید: قُلْ كُلٌّ يَعْمَلُ عَلَى شَاكِلَتِهِ ﴿الإسراء: 84﴾؛ یعنی هر انسانی بر اساس شاکله درونی خود عمل می‌کند. بنابراین اخلاق، صفات درونی است که در همه اعمال نقش زیربنایی و فرماندهی دارد. همان‎ گونه که خَلق، شکل برونی انسان است. بنابراین، غرائز، ملکات و صفات باطنی انسان، اخلاق و رفتاری که از آن ناشی می‎شود، رفتار اخلاقی نامیده می‎شود[۹]‎.

    سپس در ادامه در تفسیر کلمه اخلاق چنین می‌گوید: علمای اخلاق، اخلاق را به دو قسمت فطری و طبیعی و اکتسابی و اختیاری تقسیم کرده‌اند. اخلاق فطری آن است که کسب در آن دخیل نیست؛ مانند فطرت خداجویی، کمال‎جویی، عرفان، معرفت، حس ماورایی، حس کنجکاوی، حس حق‎طلبی و... که اینها فصل ممیز انسان از سایر حیوانات است. اما اخلاق اکتسابی و اختیاری، آنهایی هستند که در مقام عمل و اکتساب به‎تدریج برای انسان حاصل می‎شوند؛ مانند: ایمان قوی، اخلاص لله، صدق و راستی، ثبات و استقامت و امثال آن. لذا به این‎گونه صفات، اخلاق عملی و اکتسابی می‌گویند. به‎طور کلی به این خلقیات، حکمت عملی - در مقابل حکمت نظری - ‎می‌گویند.

    علمای علم اخلاق فرموده‌اند: اگر آنچه حضرت حق بدون اکتساب، بلکه از طریق فطرت و سرشت انسانی، به انسان داده است، درست به‎کار گرفته شود و مشغول کسب اخلاق اختیاری و اکتسابی شویم، می‌توانیم به تمام ارزش‎های والای انسانی برسیم[۱۰]‎.

    قمشه‌ای، اهمیت جهاد اکبر و مبارزه با نفس را با ذکر اولین حدیث کتاب پربرکت چهل حدیث امام راحل(ره) با این مضمون متذکر می‎شود که اصحاب رسول خدا(ص) از جنگ بزرگی برگشته بودند؛ خدمت حضرت آمدند و از سختی‎های آن جنگ و شهدا و مجروحین و گرفتاری‎های آن نزد حضرت درد دل کردند. حضرت پس از شنیدن سخنانشان فرمود: از جنگ کوچکی برگشته‌اید. بر شما باد به جنگ بزرگ. اصحاب برآشفتند که یا رسول‎الله مگر جنگی از این سخت‎تر در پیش داریم؟ و آیا آن کدام است؟ حضرت فرمود: بلی! آن جنگ بزرگ، جهاد با نفس است[۱۱]‎.

    در قرآن مجید در موارد فراوانی نام ایمان با عمل صالح جفت شده است. از این‎گونه آیات می‎فهمیم که التزام به عمل صالح یکی از نشانه‌های ایمان واقعی است. عمل، یعنی کار و کوشش، سعی و تلاش و انجام وظیفه. و صالح، یعنی عملی که فرآورده و نتیجه داشته باشد و انسان را در زندگی فردی و خانوادگی و اجتماعی رشد دهد و به کمال برساند. نویسنده، با این توضیح، به ذکر نشانه‌های ایمان واقعی پرداخته و نوزده آیه از قرآن کریم را در این رابطه متذکر شده است[۱۲]‎. سپس خواننده را به کتاب ارزشمند «صفات الشيعة» محدث بزرگ شیخ صدوق ارجاع داده است. ایشان در این کتاب از ائمه اطهار(ع) بیش از هفتاد روایت مستند درباره صفات مؤمن واقعی، یعنی شیعه اثنا‎عشری نقل می‌کند[۱۳]‎.

    در سطرهای دیگری از کتاب، تفکر در قرآن به‎عنوان روش خداشناسی معرفی شده است. یکی از راه‌های بزرگ معرفت الله تبارک و تعالی، تفکر، تعقل و تدبر در کتاب بزرگ خدا قرآن مجید است که البته قرآن در این زمینه از بسیاری از انسان‎ها گلایه می‌کند و می‎فرماید: أَ فَلاَ يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَى قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا ﴿محمد: 24﴾؛ آیا نمی‌خواهند در حقایق قرآنی و معارف آن تدبر کنند یا اینکه دل‎هایشان در پوشش گناه و غلاف آن قرار دارد. یکی از گلایه‌های پیامبر بزرگوار اسلام(ص) نیز در روز قیامت از امتش این است که: يَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هٰذَا الْقُرْآنَ مَهْجُوراً ﴿الفرقان: 30﴾؛ خدایا بیشتر امت من پشت به قرآن کردند و از آن دوری نمودند[۱۴]‎.

    علم الهامی، آخرین عنوان مطالب کتاب است. علومی که انسان فرامی‌گیرد، تنها از راه تعلیم و مطالعه و تحقیق نیست، بلکه درصورتی‎که شرایط قلبی از هر جهت فراهم باشد و شخص، صلاحیت لازم را دارا باشد می‌تواند از علم الهامی نیز بهره‎مند گردد. چنان علمی نوری است که به جهت وجود استحقاق و اقتضای حکمت و مشیت بالغه الهی از پشت پرده بر دل شایسته بنده می‌تابد و آن را از علوم و معارف و معانی بارور می‌سازد. از چنان علمی به علم اعطایی یا علم الهامی تعبیر می‎شود[۱۵]‎.

    ابن سینا و ملاصدرای شیرازی به برخورداری از این علم در معضلات علمی اذعان کرده‌اند[۱۶]‎.

    وضعیت کتاب

    فهرست مطالب در ابتدای جلد اول ذکر شده است. آدرس منابع و برخی توضیحات محقق اثر در پاورقی‎های کتاب ذکر شده است.

    پانویس

    منابع مقاله

    مقدمه و متن کتاب.

    وابسته‌ها