۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'فارسی عربي' به 'فارسی عربی') |
جز (جایگزینی متن - 'یش' به 'یش') |
||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
[[عابدی، احمد|احمد عابدی]] در بحث توجه به «حضور خداوند» میگوید: اگر کسی هنگام گناه معتقد باشد که خداوند او را نمیبیند، در این صورت کافر شده است و اگر بر این باور است که خداوند او را میبیند، اما اهمیت نمیدهد، در این صورت خدا را کمتر از بندگان خدا دانسته است و چنانچه واقعاً به حضور و دیدن خدا باور دارد، قهرا آنچه را که موجب خشم و غضب خدای شود، انجام نخواهد داد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/16877/1/33 ر.ک: همان، ص33]</ref>. | [[عابدی، احمد|احمد عابدی]] در بحث توجه به «حضور خداوند» میگوید: اگر کسی هنگام گناه معتقد باشد که خداوند او را نمیبیند، در این صورت کافر شده است و اگر بر این باور است که خداوند او را میبیند، اما اهمیت نمیدهد، در این صورت خدا را کمتر از بندگان خدا دانسته است و چنانچه واقعاً به حضور و دیدن خدا باور دارد، قهرا آنچه را که موجب خشم و غضب خدای شود، انجام نخواهد داد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/16877/1/33 ر.ک: همان، ص33]</ref>. | ||
ایشان در باب «حب خداوند»، میگوید: بدون علم و معرفت هرگز محبت حاصل | ایشان در باب «حب خداوند»، میگوید: بدون علم و معرفت هرگز محبت حاصل نمیشود، همچنانکه مجالست و معاشرت باعث ازدیاد محبت میشود؛ بنابراین، اگر کسی بخواهد حب خداوند داشته باشد، باید از راه علم و معرفت، شناخت خود را به خداوند متعال و اسما و صفات الهی تقویت کند و سپس با ذکر، دعا و توجه به خداوند، به این محبت بیفزاید<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/16877/1/34 ر.ک: همان، ص34]</ref>. | ||
کتاب، شامل سه بخش است: بخش اول شامل دو فصل است که در فصل اول به مفاهیم و کلیات اخلاق و در فصل دوم به اخلاق فضیلتمدار ارسطو و اخلاق اسلامی پرداخته شده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/16877/1/27 ر.ک: مقدمه نویسنده، ص27-28]</ref>. | کتاب، شامل سه بخش است: بخش اول شامل دو فصل است که در فصل اول به مفاهیم و کلیات اخلاق و در فصل دوم به اخلاق فضیلتمدار ارسطو و اخلاق اسلامی پرداخته شده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/16877/1/27 ر.ک: مقدمه نویسنده، ص27-28]</ref>. | ||
نویسنده در تعریف اخلاق، پس از ذکر مطالبی، آنچه را فیض کاشانی در معنای اخلاق گفته پسندیده و آن را بهعنوان نظر منتخب بیان میکند. او میگوید: لازم است اخلاق را طوری تعریف کنیم که از سایر علوم متمایز شود. قانون (حقوق)، فقه و بهخصوص مستحبات آن، سیاست، آدابورسوم اجتماعی، سیر و سلوک، عرفان عملی، پند و موعظه و... گرچه به اخلاق نزدیکند، هیچکدام از آنها اخلاق نیستند... فیض کاشانی در معنای اخلاق مینویسد: خُلق که از آن در زبان پارسی، «خوی» تعبیر میکنند، عبارت از هیئت خاصی است که در ما ظهور و رسوخ مینماید و به کمک آن، افعال را بهآسانی انجام میدهیم و نیازمند اندیشه و فکر | نویسنده در تعریف اخلاق، پس از ذکر مطالبی، آنچه را فیض کاشانی در معنای اخلاق گفته پسندیده و آن را بهعنوان نظر منتخب بیان میکند. او میگوید: لازم است اخلاق را طوری تعریف کنیم که از سایر علوم متمایز شود. قانون (حقوق)، فقه و بهخصوص مستحبات آن، سیاست، آدابورسوم اجتماعی، سیر و سلوک، عرفان عملی، پند و موعظه و... گرچه به اخلاق نزدیکند، هیچکدام از آنها اخلاق نیستند... فیض کاشانی در معنای اخلاق مینویسد: خُلق که از آن در زبان پارسی، «خوی» تعبیر میکنند، عبارت از هیئت خاصی است که در ما ظهور و رسوخ مینماید و به کمک آن، افعال را بهآسانی انجام میدهیم و نیازمند اندیشه و فکر نمیشویم و هرگاه هیئت مزبور بهطوری ظهور پیدا کند که افعال پسندیده از آن ناشی شود – چنانکه مورد رضایت عقل و شرع باشد – آن را «خوی نیک» نامند و اگر برخلاف انتظار از آن کارهای نکوهیده سر بزند آن را «خوی زشت» میگویند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/16877/1/40 ر.ک: متن کتاب، ص40]</ref>. | ||
ایشان در ادامه مباحث این بخش به بررسی و شناسایی مفاهیمی چون «آداب»، «سیر و سلوک»، «عرفان» و «روانشناسی تربیتی» میپردازد، سپس میگوید: موضوع اخلاق، شناسایی فضایل و رذایل اخلاقی است و تلاش دارد صورت باطنی انسان را زیبا و جذاب و آن را اصلاح کند. در مرتبه پس از اخلاق، «سیر و سلوک» قرار دارد که راهکارهای لازم برای رسیدن به فضایل و دور شدن از زشتیهای اخلاقی را ارائه میدهد... تفاوت آداب با اخلاق، سیر و سلوک و عرفان، عمدتا این است که آداب، مربوط به امور ظاهری و بدنی انسان است؛ اگرچه نیاز به زمینههای درونی و فرهنگی دارد و «روانشناسی تربیتی» در پی ایجاد زمینه لازم برای امور آموزشی و تربیتی است و تلاش دارد تا شرایط لازم را برای یادگیری بیشتر، فراهم و موانعی را که احیاناً وجود دارد، برطرف کند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/16877/1/49 ر.ک: همان، ص49]</ref>. | ایشان در ادامه مباحث این بخش به بررسی و شناسایی مفاهیمی چون «آداب»، «سیر و سلوک»، «عرفان» و «روانشناسی تربیتی» میپردازد، سپس میگوید: موضوع اخلاق، شناسایی فضایل و رذایل اخلاقی است و تلاش دارد صورت باطنی انسان را زیبا و جذاب و آن را اصلاح کند. در مرتبه پس از اخلاق، «سیر و سلوک» قرار دارد که راهکارهای لازم برای رسیدن به فضایل و دور شدن از زشتیهای اخلاقی را ارائه میدهد... تفاوت آداب با اخلاق، سیر و سلوک و عرفان، عمدتا این است که آداب، مربوط به امور ظاهری و بدنی انسان است؛ اگرچه نیاز به زمینههای درونی و فرهنگی دارد و «روانشناسی تربیتی» در پی ایجاد زمینه لازم برای امور آموزشی و تربیتی است و تلاش دارد تا شرایط لازم را برای یادگیری بیشتر، فراهم و موانعی را که احیاناً وجود دارد، برطرف کند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/16877/1/49 ر.ک: همان، ص49]</ref>. | ||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
در بخش دوم، به مبانی قرآنی اخلاق اشاره شده است. اخلاق قرآنی بر پایههایی مثل تصحیح اعتقادات یا مباحث سازنده و مؤثر معاد استوار است، یا مبتنی بر پذیرش چند اصل قرآنی دیگر مانند اختیار انسان، اصالت روح، تجرد روح و حسن و قبح عقلی... است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/16877/1/27 ر.ک: مقدمه نویسنده، ص27-28]</ref>. | در بخش دوم، به مبانی قرآنی اخلاق اشاره شده است. اخلاق قرآنی بر پایههایی مثل تصحیح اعتقادات یا مباحث سازنده و مؤثر معاد استوار است، یا مبتنی بر پذیرش چند اصل قرآنی دیگر مانند اختیار انسان، اصالت روح، تجرد روح و حسن و قبح عقلی... است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/16877/1/27 ر.ک: مقدمه نویسنده، ص27-28]</ref>. | ||
این بخش، شامل شش فصل | این بخش، شامل شش فصل میشود. فصل پایانی آن درباره الهی بودن انگیزههاست. نویسنده، معتقد است: قرآن برای ایجاد و تقویت الهی بودن انگیزهها علاوه بر فراهم کردن بنیانی نیرومند (توحید خالص)، به تحقیر سایر انگیزهها پرداخته است. در این راستا قرآن حیات دنیا را مجازی و حیات آخرت را حقیقی میداند. همچنین این زندگی مادی را «زینت» و جاذبه آن را غیر واقعی، «عَرَض» و زودگذر، کالایی فریبنده و تلاشی که جز بازی و بیهودگی نیست، معرفی میکند؛ اما در مقابل، اگر انسان با «انگیزهای الهی» در این دنیا زندگی کند، همه نعمات و امکانات دنیا، معنا و مفهوم والایی برایش پیدا خواهد کرد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/16877/1/192 ر.ک: متن کتاب، ص192]</ref>. | ||
در بخش سوم، روابط انسان با خدا، مردم، خویشتن و طبیعت بررسی شده است. هریک از این ارتباطات، یا مثبت هستند یا منفی (بنابراین، این بخش به تبیین هشت نوع رابطه میپردازد). اکثر مفاهیم و واژههای شناختهشده اخلاقی بر اساس همین دستهبندی و با تکیه بر آیات قرآن ارزیابی و بررسی شدهاند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/16877/1/27 ر.ک: مقدمه نویسنده، ص27-28]</ref>. بخش اول، به مفاهیم مربوط به رابطه بنده با خداوند اختصاص یافته است. مفاهیمی که در اخلاق قرآنی رابطه انسان با خدا را بیان میکند، دو قسمت است: مفاهیم مثبت و ارزشی، شامل اخلاص، اخبات، تقوا، توکل، خوف و رجا، خشوع، تضرع، استکانت، خشیت، شکر، صبر؛ و مفاهیم منفی شامل فسق، فجور، سوء ظن به خدا، بیتوجهی به مواخذه الهی و ریا | در بخش سوم، روابط انسان با خدا، مردم، خویشتن و طبیعت بررسی شده است. هریک از این ارتباطات، یا مثبت هستند یا منفی (بنابراین، این بخش به تبیین هشت نوع رابطه میپردازد). اکثر مفاهیم و واژههای شناختهشده اخلاقی بر اساس همین دستهبندی و با تکیه بر آیات قرآن ارزیابی و بررسی شدهاند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/16877/1/27 ر.ک: مقدمه نویسنده، ص27-28]</ref>. بخش اول، به مفاهیم مربوط به رابطه بنده با خداوند اختصاص یافته است. مفاهیمی که در اخلاق قرآنی رابطه انسان با خدا را بیان میکند، دو قسمت است: مفاهیم مثبت و ارزشی، شامل اخلاص، اخبات، تقوا، توکل، خوف و رجا، خشوع، تضرع، استکانت، خشیت، شکر، صبر؛ و مفاهیم منفی شامل فسق، فجور، سوء ظن به خدا، بیتوجهی به مواخذه الهی و ریا میشوند که نویسنده به بیان آنها پرداخته است. | ||
ایشان در فصل دوم، به مفاهیم مثبت و منفی ارتباط انسان با انسان دیگر پرداخته است؛ مفاهیمی چون انفاق، ایثار، صلهرحم، وفا، برّ، احسان و عدل، تواضع، نفاق، حسد، سوء ظن به دیگران، غیبت، بخل، کذب و کبر را مورد بررسی قرار داده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/16877/1/300 ر.ک: متن کتاب، ص300-357]</ref>. | ایشان در فصل دوم، به مفاهیم مثبت و منفی ارتباط انسان با انسان دیگر پرداخته است؛ مفاهیمی چون انفاق، ایثار، صلهرحم، وفا، برّ، احسان و عدل، تواضع، نفاق، حسد، سوء ظن به دیگران، غیبت، بخل، کذب و کبر را مورد بررسی قرار داده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/16877/1/300 ر.ک: متن کتاب، ص300-357]</ref>. |
ویرایش