ابن زبیر، احمد بن ابراهیم: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'مى پذ' به 'می‌پذ'
جز (جایگزینی متن - 'مي' به 'می')
جز (جایگزینی متن - 'مى پذ' به 'می‌پذ')
خط ۵۰: خط ۵۰:
ابوحیان فصاحت او را در سخنوری و زبردستی‌اش را در علوم حدیث و قرائات و نحو و اصول فقه و کلام ستوده و او را از مهربان‌ترین و پارساترین عالمان دانسته است. او علاوه بر پرداختن به علوم دینى گاه شعر نیز می‌سروده، اما ابن طیب شعر او را فاقد ارزش و زیبایى دانسته است.
ابوحیان فصاحت او را در سخنوری و زبردستی‌اش را در علوم حدیث و قرائات و نحو و اصول فقه و کلام ستوده و او را از مهربان‌ترین و پارساترین عالمان دانسته است. او علاوه بر پرداختن به علوم دینى گاه شعر نیز می‌سروده، اما ابن طیب شعر او را فاقد ارزش و زیبایى دانسته است.


وی به هنگام اقامت در مالقه، با مردی به نام ابراهیم فَزاری که مدعى نبوت شده و جنجالى به پا کرده بود، از در مخالفت درآمد، اما چون ابراهیم در بزرگان شهر و به‌خصوص حاکم مالقه نفوذ بسیار داشت، ابن زبیر کاری از پیش نبرد و پس از تحمل محنت‌های بسیار ناگزیر مالقه را ترک گفت و راهى غرناطه شد. حاکم غرناطه، امیر ابوعبدالله الغالب او را به گرمى پذیرفت و سخت گرامى داشت و چندی بعد نیز که ابراهیم فزاری به‌عنوان فرستاده امیر مالقه به غرناطه آمد، ابن زبیر فرصت را غنیمت شمرده و با اجازه سلطان او را محاکمه کرد و کشت.
وی به هنگام اقامت در مالقه، با مردی به نام ابراهیم فَزاری که مدعى نبوت شده و جنجالى به پا کرده بود، از در مخالفت درآمد، اما چون ابراهیم در بزرگان شهر و به‌خصوص حاکم مالقه نفوذ بسیار داشت، ابن زبیر کاری از پیش نبرد و پس از تحمل محنت‌های بسیار ناگزیر مالقه را ترک گفت و راهى غرناطه شد. حاکم غرناطه، امیر ابوعبدالله الغالب او را به گرمی‌پذیرفت و سخت گرامى داشت و چندی بعد نیز که ابراهیم فزاری به‌عنوان فرستاده امیر مالقه به غرناطه آمد، ابن زبیر فرصت را غنیمت شمرده و با اجازه سلطان او را محاکمه کرد و کشت.


ابن زبیر چندی در حمایت امیر ابوعبدالله به سر برد تا آنکه به سعایت برخى مورد خشم سلطان قرار گرفت و به امر وی مدتى در خانه‌اش محبوس شد و در انزوا به کار تألیف پرداخت، اما پس‌ازآنکه مورد عفو سلطان قرار گرفت، کرسى خطابه و منصب امامت مسجد جامع و قضا در امر ازدواج بدو سپرده شد.<ref>همان</ref>
ابن زبیر چندی در حمایت امیر ابوعبدالله به سر برد تا آنکه به سعایت برخى مورد خشم سلطان قرار گرفت و به امر وی مدتى در خانه‌اش محبوس شد و در انزوا به کار تألیف پرداخت، اما پس‌ازآنکه مورد عفو سلطان قرار گرفت، کرسى خطابه و منصب امامت مسجد جامع و قضا در امر ازدواج بدو سپرده شد.<ref>همان</ref>
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش