مبانی دینی و سیاسی برائت از مشرکان: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده')
    برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
    جز (جایگزینی متن - '<references />' به '<references/>')
    خط ۷۳: خط ۷۳:


    ==پانويس ==
    ==پانويس ==
    <references />
    <references/>


    == منابع مقاله ==
    == منابع مقاله ==

    نسخهٔ ‏۲ مهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۱:۰۰

    مبانی دینی و سیاسی برائت از مشرکان
    مبانی دینی و سیاسی برائت از مشرکان
    پدیدآورانورعی، جواد (نویسنده)
    ناشرمشعر
    مکان نشرتهران - ایران
    سال نشر1379 ش
    چاپ1
    شابک964-6293-74-3
    موضوعبرایت از مشرکین
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏BP‎‏ ‎‏188‎‏/‎‏8‎‏ ‎‏/‎‏و‎‏4‎‏م‎‏2
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    مبانى دينى و سياسى برائت از مشركان، اثر جواد ورعى، پژوهشى است پيرامون مبانى دينى و سياسى برائت از مشركان در اعمال سياسى - عبادى حج كه به زبان فارسى و در دوران معاصر نوشته شده است.

    ساختار

    كتاب با مقدمه نویسنده آغاز شده و مطالب، در دو بخش «مبانى دينى» و «مبانى سياسى» برائت از مشركان و يك خاتمه كه عهده‌دار پاسخگويى به پاره‌اى از شبهات و اشكالات مى‌باشد، تنظيم شده است.

    اين بحث، به مقدار ثلث حجم فعلى و با عنوان «مبانى دينى برائت از مشركان» در قالب يك مقاله، براى فصلنامه «ميقات حج» نوشته شد، سپس با نگرشى جامع و با تجديد نظر در پاره‌اى محورها و به‌صورت نوشتار حاضر، تحت عنوان «مبانى دينى و سياسى برائت از مشركان» به رشته تحرير درآمد[۱]

    صناعت بحث اقتضا مى‌كرد كه لااقل سه فصل اول كه از مبادى تصورى بحث شمرده مى‌شوند، در مقدمه بيايد، اما چون از يك طرف با استفاده از منابع دينى تبيين شده‌اند و از طرف ديگر پيوستگى فراوانى با موضوع مقاله دارند، در ابتداى بخش اول مطرح گرديد[۲]

    گزارش محتوا

    در مقدمه، به برخى از ويژگى‌ها و خصوصيات كتاب، اشاره شده است[۳]

    در بخش اول، در ضمن شش فصل، به مبانى دينى برائت از مشركان پرداخته شده است. در فصل اول، معناى كلمه «برائت» تشريح شده[۴]و در فصل دوم، حكمت و فلسفه برائت، بيان گرديده است. نویسنده، معتقد است از دو عنوان «برائت از مشركان» و «نهى از تولى كفار و مشركان» استفاده مى‌شود كه نوعى «كناره‌گيرى و ممانعت و پرهيز از نزدیکى» به مشركان، در آنها نهفته است. قرآن كريم از مسلمانان مى‌خواهد كه از مشركان كناره بگيرند و از پذيرش ولايت آنان اجتناب ورزند. به اعتقاد وى، اين دستور، داراى حكمت‌ها و مصالح مهمى است كه با سرنوشت مسلمانان ارتباط مستقيمى دارد كه عبارتند از: حفظ وحدت و استقلال امت اسلامى و دفاع از هويت ايمانى[۵]

    در فصل سوم، به محدوده برائت پرداخته شده است. نویسنده، معتقد است از آيات قرآن استفاده مى‌شود كه برائت خدا و پيامبران(ع) و مؤمنان، اختصاصى به برائت از مشركان ندارد، بلكه علاوه بر آنكه از مشركان بيزارند، از آلهه آنان و اعمال و رفتارشان نيز كه سد راه هدايت مردمند، بيزار و منزجرند[۶]

    در فصل چهارم، به مسئله برائت از مشركان در قرآن پرداخته شده است. به باور نویسنده، از آيات متعدد قرآن كريم برمى‌آيد كه برائت از كفار و مشركان و دشمنان خدا و پيامبران، جزء لاينفك اديان توحيدى است؛ به‌طورى‌كه به‌عنوان جزئى از رسالت پيامبران الهى(ع) در گفتار و كردار، به مردم ابلاغ شده است و هيچ قومى و ملتى را نمى‌توان يافت كه مخاطب اين تكليف قرار نگرفته باشد[۷]

    در فصل پنجم، حقيقت دين، ابراز محبت و اعلان برائت دانسته شده است. به باور نویسنده، دين كه جوهره يك‌سانى در مكتب پيامبران الهى داشته، چيزى جز ابراز محبت و ارادت به حق تعالى و جبهه حق و حقيقت و اعلان بغض و انزجار و برائت از باطل، شرك، كفر و دشمنان حق نيست و كلمات پيشوايان دينى ما، مملو از اين واقعيت است[۸]

    در فصل ششم، به ارتباط حج و مسئله برائت از مشركان پرداخته شده است. سرزمين حجاز و شهر مكه و خانه كعبه، مركز وحى و توحيد است. كعبه اولين خانه‌اى است كه براى عبادت مردم در پيشگاه باعظمت پروردگار مقرر گرديده است. چنان‌كه حضرت ولى‌عصر(عج) در مكه ظهور خواهد كرد و نداى توحيد را سر خواهد داد و مبارزه بى‌امانش را با شرك و بت‌پرستى و ظلم و بى‌عدالتى از اين پايگاه آغاز خواهد نمود. به باور نویسنده، اين امر به معناى آن است كه كعبه پايگاه ابدى توحيد و اعلان انزجار از شرك و الحاد و ظلم و ستم و مركز بسيج و تشكل و سازماندهى موحدان عالم در مصاف با مشركان و ملحدان است. همان‌طوركه تاريخى به درازاى اديان توحيدى دارد[۹]

    به اعتقاد وى، افزون بر آيات و احاديثى كه بيانگر اهداف بعثت پيامبران(ع) است، در آيات و احاديثى كه درباره بناى كعبه توسط ابراهيم خليل و نيز اعمال و مناسك حج وجود دارد، اين واقعيت به چشم مى‌خورد كه برائت از مشركان، جزئى از وظايف موحدان عالم در اين مركز توحيد و يكتاپرستى است، بلكه فرياد برائت در اين پايگاه ضرورى‌تر و روشن‌تر است. وى معتقد است از مجموع بياناتى كه از پيشوايان دينى در خصوص اعمال و مناسك حج و نيز اسرار آن وارد شده، مى‌توان حكمت و فلسفه برائت از مشركان را در حرم امن الهى و در موسم حج، دريافت[۱۰]

    در بخش دوم، در دو فصل، به‌طور پراكنده و گذرا، در لابه‌لاى مباحث و شرح و تفسير آيات و پاره‌اى از روايات، به ابعاد سياسى - اجتماعى حج، پرداخته شده است[۱۱]

    در فصل اول، پيوند دين و سياست، مورد بحث قرار گرفته است. نویسنده، معتقد است براى بررسى مبانى سياسى برائت از مشركان، آشنايى با اصول و مبانى دين و ديدگاه دين درباره سياست، ضرورت دارد و اگر گفته شود كه بيگانگى حج با امور سياسى در طى قرون گذشته معلول جا افتادن تفكر انحرافى و استعمارى «جدايى دين و سياست» در ميان مسلمين بوده، سخنى به‌گزاف نيست و جهالت گروهى از مسلمين نسبت به ابعاد و زواياى دين، خيانت خلفا و سلاطين قدرت‌طلب و سلطه‌طلبى و روح استكبارى استعمارگران، از عوامل رسوخ اين تفكر نادرست و ذلت‌آور بوده است[۱۲]

    نویسنده در اين فصل اجمالى از جايگاه سياست در اديان توحيدى، به‌ويژه اسلام را، با عنايت به شبهاتى كه توسط ساده‌انديشان و خودباختگان فرهنگ‌هاى بيگانه و ناآشنايان به حقيقت دين مطرح شده، ارائه كرده است تا «جايگاه سياست در حج» نيز روشن شود[۱۳]

    در فصل دوم، به بررسى رابطه حج و سياست پرداخته شده است. به باور نویسنده، حج عبادتى است داراى ابعاد گوناگونِ فردى، اجتماعى، معنوى، اقتصادى و فرهنگى و از جامعيتى برخوردار است كه در ميان عبادات ديگر، منحصربه‌فرد است؛ به‌طورى‌كه امام خمينى(ره) در سخنى جامع و لطيف آن را «تمرين تشكل يك جامعه توحيدى» دانسته‌اند؛ چراكه در عين جامعيت از نظر ابعاد، جامع عبادت‌هاى متعددى است كه اجزاى آن را تشكيل مى‌دهد؛ حاوى نماز، در بعضى از موارد روزه، انفاق و قربانى، دعا و ذكر، سفر و تحمل مشقت‌هاى آن و طواف است و از آنجا كه هريك از آنها علاوه بر چهره ظاهرى، سرى نهفته دارند، حج نيز داراى اسرار و رموز فراوانى است[۱۴]

    بحثى كه در خاتمه كتاب مطرح است، پاسخ به پاره‌اى از شبهات و اشكالاتى مى‌باشد كه از سوى ناآگاهان، جاهلانِ متنسك و عالمانِ متهتك القا گرديده است؛ شبهاتى كه يا جهل به اسلام و معارف آن و خودباختگى در برابر مكاتب ديگر منشأ آنهاست و يا علمى كه در خدمت دربارها و قدرتمندان است[۱۵]

    پاره‌اى از ويژگى‌هاى اين اثر عبارت است از:

    1. از آنجا كه مباحث سياسى در اين بحث، از مباحث دينى جدا نيستند، علاوه بر مبحث مستقل «مبانى سياسى برائت»، در لابه‌لاى مباحث بخش اول نيز مى‌توان ابعادى از سياست اسلام و نكاتى از سياست حج را مشاهده كرد[۱۶]
    2. در هر دو بخش، ابتدا پيوند دين يا سياست با «برائت از مشركان» و جايگاه آن در دين و سياست مطرح گرديده، سپس بحث در حج و شئون مختلف اين تكليف عبادى - سياسى پيگيرى شده است[۱۷]
    3. نصوص و ادله‌اى كه در قرآن و عترت مى‌تواند به‌نحوى «مبنا» يا «دليل و پشتوانه» اى بر «اعلان برائت از مشركان» باشد، مورد بحث قرار گرفته است، گرچه آيات و احاديث، دلالت يك‌سانى بر مطلب ندارند؛ برخى نص، برخى ظاهر و بعضى ديگر مؤيدى بر ضرورت انجام اين تكليف دينى و سياسى است؛ چنان‌كه برخى بالمطابقه، بعضى بالتضمّن و بعضى ديگر بالالتزام دلالت دارند[۱۸]
    4. در شرح و تفسير آيات، افزون بر تفاسير عالمان شيعى، به پاره‌اى از تفاسير دانشمندان اهل سنت نيز مراجعه گرديده تا آراء و نظريات آنان نيز در اين بحث تقديم شود و بر «جاهلان متنسك» و «عالمان متهتك» معلوم گردد كه تكليف «برائت از مشركان»، اختصاص به مكتب تشيع ندارد، بلكه دانشمندان اهل سنت نيز آن را جزئى از دين مى‌دانند[۱۹]
    5. در تاريخ اسلام، هيچ عالم اسلامى را نمى‌توان يافت كه به‌قدر رهبر كبير انقلاب اسلامى، امام خمينى(ره) به احياى نظرى و عملى اين اصل توحيدى پرداخته باشد. بسيارى از مباحث اين نوشتار نيز با الهام از ديدگاه‌هاى ناب ايشان مطرح و پيگيرى شده و در فصل‌هاى مختلف، مورد استشهاد قرار گرفته است. البته بسيارى از دانشمندان مذاهب اسلامى، «برائت از مشركان» را جزو اصول اساسى دين مى‌دانند، هرچند از احياى آن در موسم حج و سرزمين وحى و پايگاه توحيد غافل و يا ناتوانند[۲۰]

    وضعيت كتاب

    فهرست مطالب، در ابتداى كتاب آمده و در پاورقى‌ها، علاوه بر ذكر منابع[۲۱]، به ترجمه آيات مذكور در متن، پرداخته شده است[۲۲]

    پانويس

    1. مقدمه، ص8
    2. همان
    3. مقدمه، ص7-11
    4. متن كتاب، ص15-20
    5. همان، ص21
    6. ر.ک: همان، ص29
    7. همان، ص36
    8. همان، ص77
    9. همان، ص86
    10. همان، ص87
    11. همان، ص115
    12. ر.ک: همان، ص115-116
    13. ر.ک: همان، ص116
    14. ر.ک: همان، ص130
    15. خاتمه، ص148-162
    16. همان
    17. همان
    18. همان
    19. همان، ص9-10
    20. همان، ص10
    21. ر.ک: پاورقى، ص39
    22. ر.ک: همان، ص40

    منابع مقاله

    مقدمه و متن كتاب.