التفسير الوسيط للقرآن الكريم: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - ' | تعداد جلد =' به '| تعداد جلد =')
    جز (جایگزینی متن - ' | کتابخانۀ دیجیتال نور =' به '| کتابخانۀ دیجیتال نور =')
    خط ۱۸: خط ۱۸:
    | شابک =977-14-0683-3
    | شابک =977-14-0683-3
    | تعداد جلد =15
    | تعداد جلد =15
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =11069
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =11069
    | کد پدیدآور =
    | کد پدیدآور =
    | پس از =
    | پس از =

    نسخهٔ ‏۱۵ سپتامبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۱:۱۴

    التفسیر الوسیط للقرآن الکریم
    التفسير الوسيط للقرآن الكريم
    پدیدآورانطنطاوی، محمد سید (نويسنده)
    ناشرنهضة مصر
    مکان نشرقاهره - مصر
    سال نشر1997 م
    چاپ1
    شابک977-14-0683-3
    موضوعتفاسیر اهل سنت - قرن 14
    زبانعربی
    تعداد جلد15
    کد کنگره
    ‏‎‏BP‎‏ ‎‏98‎‏ ‎‏/‎‏ط‎‏9‎‏ت‎‏7
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    التفسير الوسيط للقرآن الكريم تأليف محمد سيّد طنطاوى، تفسيرى است در پانزده مجلد، فراگير همه سوره‌ها و آيات قرآن كريم، مبسوط، تحليلى، ساده و روشن و زودياب (نثرى روان و قابل فهم براى آشنايان با زبان عربى دارد). در كنار جنبه تحليلى و اجتهادى خود، از روايات پيامبر(ص)، مأثورات از صحابه و تابعين و اقوال مفسرين پيشين و معاصر نيز بهره فراوان برده است. مفسر سعى دارد تفسيرى علمى، تحقيقى و پيراسته از اقوال و قصص ضعيف و باطل ارائه دهد.

    طنطاوى قبل از تفسير، مقدمه‌اى مختصر در فضيلت قرآن، تفسير آن، اهداف قرآن و محتويات آن دارد كه ضمن آن مختصرى از مقدمه قرطبى در تفسيرش درباره فضائل قرآن، ترغيب به آن، فضل طالب، قارى، مستمع و عامل به قرآن و كيفيت تلاوت آن، را نقل مى‌كند. طنطاوى در مقدمه خود اشاره‌اى به تلاش علما در تحقيق، تأليف، تدريس و تفسير قرآن و انواع آن، معناى تفسير و روش اتخاذ شده در الوسيط دارد.

    روش تفسير

    روش كلى طنطاوى به اين شكل است كه در آغاز سوره‌ها، اطلاعات كلى درباره نام، وجه تسميه، عدد آيات، محل نزول و فضل سوره و برخى آيات آن، ارائه مى‌دهد. در ذكر عدد آيات گاه به اختلاف بين بصريون و كوفيون از اين جهت پرداخته، موارد اختلافى را بيان مى‌دارد. در فضائل آيات و سوره‌ها نيز از احاديث منقول از پيامبر(ص) كه غالباً در منابع دسته اول اهل سنت (صحاح سته) مى‌باشد، استفاده مى‌نمايد.

    مفسر درصدد بيان تناسب سوره‌ها بوده و ابتداى هر سوره مناسبت آن را با سوره قبل و وجه تقديم سوره قبل بر اين سوره، را بيان مى‌دارد. پس از آن در بيانى نسبتاً طولانى (مثلاً در سوره بقره از صفحه 28 تا 36 جلد اول) به تفصيلى از مقاصد سوره، به تفكيك مقاطع مختلف آيات، و مشخص نمودن آنها، اقدام مى‌كند.

    مفسّر پس از اتمام مباحث مربوط به سوره، به شرح و بيان لغوى الفاظ قرآنى و تبيين مراد آنها مى‌پردازد. آنگاه در صورت پذيرش صحت، اسباب نزول برخى از آيات را كه داراى اسباب نزول هستند، يادآور مى‌شود (اسباب نزول مربوط به كليت سوره را در بخش اطلاعات مربوط به آن ارائه مى‌دهد). سپس معانى اجمالى آيات و يا جملات برخى از آيات طولانى را ذكر مى‌كند. در اين بخش بيان وجوه بلاغى، موعظه‌اى، آداب و احكام به كمك آيات ديگر، احاديث نبوى و اقوال علماى پيشين و معاصر، انجام مى‌گيرد.

    مفسر به مباحث زبانى و ادبى نيز عنايت ويژه دارد. امّا در اين باب به اطناب سخن نمى‌گويد و به امور ضرورى براى فهم آيات مى‌پردازد. شرح و بسط آيات احكام را بايد از ويژگى‌هاى اساسى اين تفسير ياد كرد كه مؤلف با ذكر نظريات فقهى مذاهب چهارگانه اهل سنت به شرح و روشنگرى آيات احكام مى‌پردازد. امّا نسبت به مذهب رسمى خويش (شافعى) تعصّبى ندارد (به عنوان نمونه ذيل آيات 183 تا 187 سوره بقره ج 1، صفحه 379 به بعد).

    طنطاوى در بيان احكام فقهى و بسيارى از مباحث هستى‌شناسى به اسرار و رموز اشاره شده در آيات قرآن توجه دارد و در مواردى به رفع تعارض آيات با مسلّمات علوم امروزى مى‌پردازد، امّا نه با چنان توسّعى كه بتوان تفسيرش را از تفاسير علمى قرآن كريم به شمار آورد (در مسائل علمى مانند: ج 1، صفحه 70، ذيل آيه 22 سوره بقره: الذى جعل لكم الارض فراشا و السماء بناءا... و در بيان اسرار احكام مانند: ج 1، صفحه 494 ذيل آيه 222 سوره بقره درباره يسئلونك عن المحيض قل هو اذى فاعتزلوا النساء في المحيض و لا تقربوهنّ... ).

    مباحث نحوى در اين تفسير به حداقل ممكن آمده و مفسر چندان توجهى به اختلاف آراى نحويان ندارد بلكه در بيشتر موارد به ذكر اقوال راجح بسنده كرده است.

    از ديگر ويژگى‌هاى مهم اين تفسير بيان تقريباً موسّعى است كه در مباحث اعتقادى و كلامى دارد و تلاش وى بر آن بوده كه در اين مباحث، نظريات كلامى اهل سنت و جماعت را با دلائل روايى و نظرى ثابت كند. وى دراين‌باره نيز از پرداختن به مباحثى كه خود آنها را ضرورى تلقى نمى‌كند، پرهيز دارد (مانند بحثى در سحر ذيل آيات 102 و 103 سوره بقره، صفحات 232 تا صفحه 236). مفسر از نقل و استشهاد به اسرائيليات اجتناب نموده و آيات مربوطه را به‌گونه‌اى تفسير مى‌نمايد كه نيازى به ذكر اين‌گونه قصص ضعيف و موهن نباشد.

    نقدى بر طنطاوى

    طنطاوى ذيل آيه 55 سوره مائده «انما وليكم اللّه و رسوله و الذين امنوا الذين يقيمون الصلاة و يؤتون الزكاة و هم راكعون» .[۱]اصرار دارد كه مراد از الذين آمنوا، عامه مؤمنين مى‌باشد و فرد خاصى مد نظر نبوده است. در نتيجه آثارى منقول كه دلالت بر تعيين حضرت على(ع) (به‌واسطه صدقه دادن انگشتر در حين نماز) به عنوان مصداق برتر آن را دارد، نه تنها ذكر نكرده بلكه با نقل قولى از ابن كثير مبنى بر ضعف اسانيد، اين‌گونه روايات را رد نموده و به بحث فخر رازى در رد بر شيعه كه اين احاديث را جعل كرده‌اند، ارجاع مى‌دهد. البته ايشان ذيل آيه 33 سوره احزاب در كنار همسران پيامبر(ص)حضرت على(ع)، فاطمه زهرا(س) و حسنين(ع) را مشمول عنوان اهل‌بيت مى‌داند.

    راجع به جعلى بودن احاديث نزول آيه 55 سوره مائده درباره حضرت على(ع) بايد يادآور شد كه اين روايات را مجموعه‌اى از صحابه از قبيل ابوذر ابن‌عباس، انس بن مالك، عمار، جابر، سلمة بن كهيلى، ابورافع، عمرو بن عاص و حضرت على(ع) كه اعلم، اعدل و اتقاى صحابه بوده نقل نموده‌اند. در بين ائمه(ع) امام حسين(ع)، امام سجاد(ع)، امام باقر(ع)، امام صادق(ع) و امام هادى(ع) نيز اين روايات را داشته‌اند. علماى اهل سنت نيز بر نقل آن بدون رد و جرح اتفاق داشته‌اند؛ مانند: احمد، نسايى، طبرى، طبرانى و عبدبن حميد، كه اينها خود از ائمه تفسير مأثور و از حفاظ و ائمه حديث اهل سنت محسوب مى‌گردند. متكلمين نيز اين‌گونه روايت‌ها را تلقى به قبول نموده‌اند.

    فقها در مسئله «فعل كثير در نماز» و «آيا صدقه مستحبى، زكاة ناميده مى‌شود يا خير؟» آنها را مطرح كرده‌اند. در صحت انطباق آيه بر روايات، بزرگان تفسير و ادب مانند زمخشرى در كشاف و ابوحيان و طبرى در تفسير خود و راويان احاديث كه خود از اهل لسان عرب مى‌باشند، مناقشه‌اى ننموده‌اند. بنابراين نمى‌توان با ادعاى ضعف سند و جعلى بودن از اينگونه روايات چشم‌پوشى نمود و يا حتى به‌راحتى اين ادعا را پذيرفت.

    منابع تفسير

    طنطاوى در مقدمه، اشاره‌اى به منابع تفسير خود نمى‌نمايد ولى در بين آن از منابع زيادى نام مى‌برد كه نشان مى‌دهد از تفاسيرى چون طبرى، قرطبى، ابوحيان، ابن كثير و آلوسى از پيشينيان و عبده، ابوزهره و ابن عاشور از معاصران استفاده فراوانى نموده است. اضافه بر اين موارد از تفاسير و كتب فخر رازى، المنار، القرآن العظيم شيخ محمود شلتوت، فتح البيان شيخ صديق حسن خان، احكام القرآن ابن عربى، مفردات راغب، صحاح سته، صفوة البيان، حاشية الجمل على الجلالين، الترغيب و الترهيب منذرى، الاتقان سيوطى، تفسير الجمل، تفسير آيات الاحكام شيخ محمدعلى سايس و برخى تأليفات و مجلات معاصر، بهره برده است.

    نسخه شناسى

    اين تفسير در مصر، از سوى انتشارات دانشگاه بنغازى در سال 1394ق 1974/م در 15 مجلد وزيرى به چاپ رسيده است.

    نسخه حاضر به عنوان چاپ اول توسط «دار نهضة مصر للطباعة و النشر و التوزيع» به سال 1997م1417/ق در 15 مجلد وزيرى منتشر شده است.

    فهرست مطالب هر جلد بر اساس آيات سوره‌ها در انتهاى آن مندرج مى‌باشد.

    پاورقى‌هاى مؤلف شامل ذكر منابع مطالب منقول در متن تفسير، راهنماى محققان در پى‌گيرى مطالب مى‌باشد. آيات قرآن با خطى درشت‌تر كاملاً متمايز مى‌باشند.


    پانويس

    1. ج 4، ص201

    منابع مقاله

    1. مقدمه و متن كتاب.
    2. تفسير الميزان، علامه طباطبايى، ج 6، صفحه 25.
    3. دانشنامه قرآن و قرآن‌پژوهى، به كوشش بهاء‌الدين خرمشاهى، ج 1، ص793 و جلد 2 ص1411.
    4. المفسرون حياتهم و منهجهم، سيد محمد على ايازى، صفحه 763.