۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
(لینک درون متنی) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
اعضای بدن انـسان، طبقههای مختلف مردم، طبیعت، دنیا و آسمان مهمترین عناصری هستند که ناصرخسرو بـهعنوان مواد استعاره در دیوان خـود از آنـها بهره برده است. ناصرخسرو بیشتر برای توضیح و تبیین اندیشههای مختلف خود به عناصر خیال از جمله استعاره توجه داشته و برای این منظور نیز از استعاره مصرحه مطلقه که فهم آن آسانتر است، بیش از دیگر انـواع استعاره استفاده کرده است. ناصرخسرو برای استعارهسازی معمولاً نخست تشبیهی میآورد و در بیتهای بعد با حذف مشبه یا مشبهبه آن تشبیه را به استعاره تبدیل میکند. شیوه دیگر، این است که ابتدا در بـیتی دربـاره موضوعی، شخصی، شیء یا گروهی مطلبی میگوید و سپس در بیت بعد، استعارهای در رابطه با آن موضوع میآورد؛ از استعارههایی که در دیوان ناصرخسرو آمده است، استعارههایی است که در چیستان بهکار رفتهاند و بـا تـوصیفاتی که ناصرخسرو در مورد آن چیستان میدهد، یافتن مستعارله آسان است<ref>ر.ک: ظاهری، ابراهیم؛ رضایی ، حمید، ص27</ref>؛ برای نمونه : | اعضای بدن انـسان، طبقههای مختلف مردم، طبیعت، دنیا و آسمان مهمترین عناصری هستند که ناصرخسرو بـهعنوان مواد استعاره در دیوان خـود از آنـها بهره برده است. ناصرخسرو بیشتر برای توضیح و تبیین اندیشههای مختلف خود به عناصر خیال از جمله استعاره توجه داشته و برای این منظور نیز از استعاره مصرحه مطلقه که فهم آن آسانتر است، بیش از دیگر انـواع استعاره استفاده کرده است. ناصرخسرو برای استعارهسازی معمولاً نخست تشبیهی میآورد و در بیتهای بعد با حذف مشبه یا مشبهبه آن تشبیه را به استعاره تبدیل میکند. شیوه دیگر، این است که ابتدا در بـیتی دربـاره موضوعی، شخصی، شیء یا گروهی مطلبی میگوید و سپس در بیت بعد، استعارهای در رابطه با آن موضوع میآورد؛ از استعارههایی که در دیوان ناصرخسرو آمده است، استعارههایی است که در چیستان بهکار رفتهاند و بـا تـوصیفاتی که ناصرخسرو در مورد آن چیستان میدهد، یافتن مستعارله آسان است<ref>ر.ک: ظاهری، ابراهیم؛ رضایی ، حمید، ص27</ref>؛ برای نمونه : | ||
{{شعر}} | |||
{{ب|''آن جنگیمــــرد شایگانی ''|2=''معـــروف شـــده بـه پاسـبانی''}} | |||
{{ب|''در گردنش از عقیــق تعویذ ''|2=''بـــر سرش کلاه ارغـــوانی''}} | |||
{{ب|''بر روی نکوش چشم رنگین ''|2=''چون بر گل زرد خون چـکانی''}} | |||
{{پایان شعر}} | |||
در این بـیت مرد جنگی استعارهای برای خروس است. نمونههای دیگر این نوع اسـتعارههـا در قـصاید ٧٦، 119 و 155 تکرار شده است<ref>ر.ک: همان، ص32</ref>. | در این بـیت مرد جنگی استعارهای برای خروس است. نمونههای دیگر این نوع اسـتعارههـا در قـصاید ٧٦، 119 و 155 تکرار شده است<ref>ر.ک: همان، ص32</ref>. | ||
| خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
گرایش به خرد و توصیف آن از برجستهترین و مهمترین خصوصیات اشعارناصرخسرو اسـت. البـته ستایش خرد از خصوصیات برجسته شاعران قرون چهارم و پنجم است. شاعران دیگر دوران نیز به این مقوله پرداختهاند، ولی آنچه مهم است تفاوت ناصرخسرو با دیگران در نوع نگرش به عقل میباشد. خـردستایی او بـا مبانی فلسفه اعتقادیاش ارتباطی انفکاکناپذیر دارد. او هرجا که مقتضای کلام بوده از عقل سخن رانده است. نگاهی آماری به دیوان او و دیگر آثار وی نشان میدهد که مقوله عقل و خردگرایی از مهمترین مضامین فکری او بوده است. خردگرایی ناصرخسرو نوعی مقابله و مـجادله بـا مذاهب رایج عصر خویش است. جایی که او چون و چرا را نتیجه عقل دانسته و خردمند را موظف به ره جستن از عقل در جهت برطرف کـردن نـیازهای روحـی و روانی خویش میداند، خرد بهعنوان عالیترین مفهوم در جهت دستیابی بـه اسرار و رموز آفرینش تجلّی میکند که بههمراهی دین و دانش سبب رسیدن به فوز عظیم است؛ زیرا علم، عـامل بصیرت و روشـنایی عـقل و دینداری و تقوی هدف غایی عقل است. او شاید بـه تـأسّی از حدیث شریف «أوّل ما خلق اللّه العقل»، عـقل را یـک عـطیّه الهـی بـزرگ میداند و معتقد اسـت در بـرابر این موهبت بزرگ الهی انجام واجبات دینی بر انسان واجب میشود. همچنین این هدیه الهی است کـه انـسان را از مـوجودات دیگر افضل میسازد و چون پادزهری انسان را از زهـر اژدهـای ایـن دنـیا نجات مـیبخشد. | گرایش به خرد و توصیف آن از برجستهترین و مهمترین خصوصیات اشعارناصرخسرو اسـت. البـته ستایش خرد از خصوصیات برجسته شاعران قرون چهارم و پنجم است. شاعران دیگر دوران نیز به این مقوله پرداختهاند، ولی آنچه مهم است تفاوت ناصرخسرو با دیگران در نوع نگرش به عقل میباشد. خـردستایی او بـا مبانی فلسفه اعتقادیاش ارتباطی انفکاکناپذیر دارد. او هرجا که مقتضای کلام بوده از عقل سخن رانده است. نگاهی آماری به دیوان او و دیگر آثار وی نشان میدهد که مقوله عقل و خردگرایی از مهمترین مضامین فکری او بوده است. خردگرایی ناصرخسرو نوعی مقابله و مـجادله بـا مذاهب رایج عصر خویش است. جایی که او چون و چرا را نتیجه عقل دانسته و خردمند را موظف به ره جستن از عقل در جهت برطرف کـردن نـیازهای روحـی و روانی خویش میداند، خرد بهعنوان عالیترین مفهوم در جهت دستیابی بـه اسرار و رموز آفرینش تجلّی میکند که بههمراهی دین و دانش سبب رسیدن به فوز عظیم است؛ زیرا علم، عـامل بصیرت و روشـنایی عـقل و دینداری و تقوی هدف غایی عقل است. او شاید بـه تـأسّی از حدیث شریف «أوّل ما خلق اللّه العقل»، عـقل را یـک عـطیّه الهـی بـزرگ میداند و معتقد اسـت در بـرابر این موهبت بزرگ الهی انجام واجبات دینی بر انسان واجب میشود. همچنین این هدیه الهی است کـه انـسان را از مـوجودات دیگر افضل میسازد و چون پادزهری انسان را از زهـر اژدهـای ایـن دنـیا نجات مـیبخشد. | ||
{{شعر}} | |||
{{ب|''عـقل عطائی است شما را از او ''|2=''سخت شریف است و بزرگ این عطاش''}} | |||
{{ب|''عقل عطائی است تو را از خـدای''|2='' بر تن تو واجب دین زین عطاست''}} | |||
{{ب|''این عالم اژدهـاست و ز ایـزد تو را خرد''|2=''پادزهر زهر این قوی و منکراژدهاست''}}{{پایان شعر}}<ref>ر.ک: ولینژاد، شریفه، ص185-182</ref>. | |||
نـاصرخسرو، کتاب روشنایینامه را پس از سفر طولانی هفتساله خود، در مقام «حجة الجـزيرة الخـراسان» بـه نظم آورد. قصد وی از نگارش این کتاب ارائه چراغی روشنیبخش به اهل خرد و جویندگان حقیقت بود؛ چنانکه خود مـیگوید: | نـاصرخسرو، کتاب روشنایینامه را پس از سفر طولانی هفتساله خود، در مقام «حجة الجـزيرة الخـراسان» بـه نظم آورد. قصد وی از نگارش این کتاب ارائه چراغی روشنیبخش به اهل خرد و جویندگان حقیقت بود؛ چنانکه خود مـیگوید: | ||
{{شعر}} | |||
{{ب|''نـهادم این کتاب روحپرور''|2='' گشودم بر دل اهل خرد در''}} | |||
{{ب|''مر این را روشنایینامه نامش ''|2='' خرد را روشـنایی از کـلامش''}}{{پایان شعر}}<ref>ر.ک: چرخچی، عباس، ص598</ref>. | |||
از لحـاظ مضمون میتوان روشنایینامه را به دو بخش تقسیم کرد: | از لحـاظ مضمون میتوان روشنایینامه را به دو بخش تقسیم کرد: | ||
# بخش نخست، مشتمل بر چند مقاله است کـه در آن میتوان دیدگاههای فلسفی - مذهبی «ناصر» را دربارهی خدا، آفرینش جهان و انسان، جوهر و عرض و... مـشاهده کرد. جهانبینی ناصرخـسرو اگـرچه ایدهآلیستی است، بااینحال نگرش و بینش وی راکد و جامد نیست و از پویایی و تحرک قابل تحسینی (مناسب با شرایط مکانی و زمانی) برخوردار است. | # بخش نخست، مشتمل بر چند مقاله است کـه در آن میتوان دیدگاههای فلسفی - مذهبی «ناصر» را دربارهی خدا، آفرینش جهان و انسان، جوهر و عرض و... مـشاهده کرد. جهانبینی ناصرخـسرو اگـرچه ایدهآلیستی است، بااینحال نگرش و بینش وی راکد و جامد نیست و از پویایی و تحرک قابل تحسینی (مناسب با شرایط مکانی و زمانی) برخوردار است. | ||
# بخش دوم، شامل چندین موضوع دربارهی پارهای از مـسائل اجـتماعی است. مقالههایی مانند: «گفتار اندر صفت خلوت»، «گفتار اندر نصیحت و موعظه»، «در مـذمت دوسـتان ریایی»، «در مذمت غمازان»، «در نکوهش تقلید»، «گفتار اندر خاموشی و رازداری». بخش عـمدهی ایـن مقالهها که اندیشههای انسانی و اجتماعی ناصرخسرو را بازتاب میدهد، به قصد پنـد و انـدرز به پیروان و بهطور کلی به مردم سـروده شـده اسـت. در اینجا باید یادآور شد که موضوعهایی کـه در ایـن بخش مطرح شده، هم ناقص است و هم پراکنده. اگر در همین جا روشنایینامه را با سـعادتنامه قـیاس کنیم، به نقص فاحشی کـه در روشـنایینامه در زمینهی طـرح عـمدهترین مـسائل اجتماعی - اخلاقی وجود دارد، پی خواهیم برد. وجـود ایـن نقص میتواند دلیلهایی گوناگون داشته باشد. شاید یکی این باشد که نـاصرخـسرو زمان بسیار کوتاهی برای نوشتن ایـن کتاب صرف کرده اسـت؛ چـنانکه خود او میگوید: | # بخش دوم، شامل چندین موضوع دربارهی پارهای از مـسائل اجـتماعی است. مقالههایی مانند: «گفتار اندر صفت خلوت»، «گفتار اندر نصیحت و موعظه»، «در مـذمت دوسـتان ریایی»، «در مذمت غمازان»، «در نکوهش تقلید»، «گفتار اندر خاموشی و رازداری». بخش عـمدهی ایـن مقالهها که اندیشههای انسانی و اجتماعی ناصرخسرو را بازتاب میدهد، به قصد پنـد و انـدرز به پیروان و بهطور کلی به مردم سـروده شـده اسـت. در اینجا باید یادآور شد که موضوعهایی کـه در ایـن بخش مطرح شده، هم ناقص است و هم پراکنده. اگر در همین جا روشنایینامه را با سـعادتنامه قـیاس کنیم، به نقص فاحشی کـه در روشـنایینامه در زمینهی طـرح عـمدهترین مـسائل اجتماعی - اخلاقی وجود دارد، پی خواهیم برد. وجـود ایـن نقص میتواند دلیلهایی گوناگون داشته باشد. شاید یکی این باشد که نـاصرخـسرو زمان بسیار کوتاهی برای نوشتن ایـن کتاب صرف کرده اسـت؛ چـنانکه خود او میگوید: | ||
{{شعر}} | |||
{{ب|''به یک هـفته رسـانیدم به آخر ''|2=''مقالات مقدس جمله یکسر''}} | |||
{{پایان شعر}} | |||
البته این احتمال را نیز میتوان در نظر گـرفت کـه گرد و غبار برخاسته از حملهها، تـاراجها، قـشریگریها و خـصومتهای تاریخی، همچنانکه پارهای از آثـار دیگر او را محو کرده، بـرخی از مـقالههای مکمل روشنایینامه را از محققان و تاریخنویسان نهان نگه داشته است<ref>ر.ک: همان، ص600-598</ref>. | البته این احتمال را نیز میتوان در نظر گـرفت کـه گرد و غبار برخاسته از حملهها، تـاراجها، قـشریگریها و خـصومتهای تاریخی، همچنانکه پارهای از آثـار دیگر او را محو کرده، بـرخی از مـقالههای مکمل روشنایینامه را از محققان و تاریخنویسان نهان نگه داشته است<ref>ر.ک: همان، ص600-598</ref>. | ||
| خط ۷۸: | خط ۸۰: | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== | ||
# مقدمه و متن کتاب. | # مقدمه و متن کتاب. | ||
# چرخچی، عباس، «ناصرخسرو و روشنایینامه»، پایگاه مجلات تخصصی نور، چیستا، اردیبهشت و خرداد 1381، شماره 188 و 189، صفحه 595 تا | # [[:noormags:157398|چرخچی، عباس، «ناصرخسرو و روشنایینامه»، پایگاه مجلات تخصصی نور، چیستا، اردیبهشت و خرداد 1381، شماره 188 و 189، صفحه 595 تا 601]]. | ||
#: | #[[:noormags:1106933|ظاهری، ابراهیم؛ رضایی، حمید، بررسی استعاره در دیوان ناصرخسرو، پایگاه مجلات تخصصی نور، مطالعات زبانی بلاغی، بهار و تابستان 1392، شماره 7، صفحه 27 تا 54]]. | ||
#[[:noormags:336501|ولینژاد، شریفه، «خرد و خردستایی در دیوان ناصرخسرو»، پایگاه مجلات تخصصی نور، ادبیات فارسی، پاییز 1385، شماره 7، صفحه 181 تا 206]]. | |||
#: | |||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده: | [[رده:زبانشناسی، علم زبان]] | ||
[[رده: | [[رده:زبان و ادبیات شرقی (آسیایی)]] | ||
[[رده: | [[رده:زبان و ادبیات فارسی]] | ||
[[رده: | [[رده:زبانها و ادبیات ایرانی]] | ||
[[رده: | |||
[[رده:25 مرداد الی 24 شهریور]] | |||
[[رده:سال97-25مرداد الی24 شهریور]] | [[رده:سال97-25مرداد الی24 شهریور]] | ||
ویرایش