الگو:صفحهٔ اصلی/مقالهٔ برگزیده اول: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
<div class="boxTitle"><big>'''[[ | <div class="boxTitle"><big>'''[[ حکمة الإشراق]]'''</big></div> | ||
[[پرونده: | [[پرونده:NUR38534J1.jpg|بندانگشتی|حکمة الإشراق|185px]] | ||
''' | '''حکمة الإشراق'''، مهم ترین اثر [[سهروردی، یحیی بن حبش|شهابالدین یحیی بن امیرک سهروردی]]، معروف به شیخ اشراق است که در 582ق، آن را به پایان آورده است. | ||
تصحیح، تحقیق و مقدمه کتاب به قلم [[حبیبی، نجفقلی|نجفقلی حبیبی]] به سامان رسیده است. | |||
درباره سبب تصنیف کتاب، سهروردی تصریح کرده است که به خواهش و اصرار «اخوان» و برای احتراز از عصیان بر پروردگار - که از عالمان و حکیمان پیمان گرفته است تا جویندگان و طالبان مستعد را علم و حکمت بیاموزند - بدان کار دشوار اقدام کرده و آنچه را از راه کشف و ذوق در خلوات و تجردهای خود از عالم ماده دریافته بوده، در آن درج کرده است. | |||
منابع حكمة الإشراق عبارتند از: | |||
#حكمت الهى يونان: او در ميان يونانيان براى فيثاغورث، امپدكلس و بهويژه افلاطون، ارزش و احترام خاصى قائل بوده و افلاطون را «امام الحكمة» و پيشواى حكماى اشراق مىداند. مقام علمى [[ارسطو]] را مىستايد، اما افلاطون را بسى برتر از وى مىداند. | |||
#حكمت مشاء: وى با حكمت مشاء، بهويژه افكار [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] نيز آشنايى كامل داشته و بدون شك، اجزايى از حكمت مشرقى و قطعاتى از كتاب «الانصاف» [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] را در دسترس داشته است. | |||
#حكمت ايران باستان: او به حكمت پارسى و شخص زرتشت توجه خاصى داشته و پارهاى از مطالب و برخى از اصطلاحات حكمت اشراق را از اوستا و منابع پهلوى گرفته است. او در كتاب «حكمة الإشراق»، از زرتشت با عنوان حكيم فاضل نام برده و خود را زندهكننده حكمت ايران باستان معرفى كرده است. | |||
#تعاليم اسلامى: وى حكيمى مسلمان و معتقد و پايبند به ظاهر و باطن دين بوده و در فقه اسلامى كتاب نوشته است و سور قرآنى را تفسير كرده و كتب او سرشار از آيات و روايات اسلامى است. وى دوگانهپرستان و پيروان مانى و مزدك را آشكارا نكوهش مىكند. | |||
ین کتاب به لحاظ اشتمال بر حکمة الإشراق سهروردی و شرح مزجی قطب الدین شیرازی بر آن و تعلیقات [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] بر آنها و طرح و نقد دیدگاههای مشاء و اشراق و حکمت متعالیه، انصافاً گنجینه عظیمی است در معارف الهی در حوزههای مختلف حکمت اعم از منطق و طبیعی و الهی (حکمت نظری و عملی) در مسیر تاریخی حکمت مشاء و اشراق و حکمت متعالیه و نیز به لحاظ اشتمال بر بن مایههای عظیم عرفانی و برهانی و قرآنی و نیز به لحاظ اشتمال بر پرسش و پاسخ و اشکال و اعتراض و دفاع و نقد آراء، که از این بابت نمونه برجسته ای است از نحوه تلاش علمی دانشمندان ما برای کشف حقیقت و شاخص شایسته ای است در نقد علمی و سابقه تاریخی نقد علمی مسلمانان تا قرن دهم هجری | |||
<div class="mw-ui-button">[[ حکمة الإشراق|'''ادامه''']]</div> | |||
<div class="mw-ui-button">[[ |
نسخهٔ ۲۸ ژوئیهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۴:۰۴
حکمة الإشراق، مهم ترین اثر شهابالدین یحیی بن امیرک سهروردی، معروف به شیخ اشراق است که در 582ق، آن را به پایان آورده است.
تصحیح، تحقیق و مقدمه کتاب به قلم نجفقلی حبیبی به سامان رسیده است. درباره سبب تصنیف کتاب، سهروردی تصریح کرده است که به خواهش و اصرار «اخوان» و برای احتراز از عصیان بر پروردگار - که از عالمان و حکیمان پیمان گرفته است تا جویندگان و طالبان مستعد را علم و حکمت بیاموزند - بدان کار دشوار اقدام کرده و آنچه را از راه کشف و ذوق در خلوات و تجردهای خود از عالم ماده دریافته بوده، در آن درج کرده است.
منابع حكمة الإشراق عبارتند از:
- حكمت الهى يونان: او در ميان يونانيان براى فيثاغورث، امپدكلس و بهويژه افلاطون، ارزش و احترام خاصى قائل بوده و افلاطون را «امام الحكمة» و پيشواى حكماى اشراق مىداند. مقام علمى ارسطو را مىستايد، اما افلاطون را بسى برتر از وى مىداند.
- حكمت مشاء: وى با حكمت مشاء، بهويژه افكار ابن سينا نيز آشنايى كامل داشته و بدون شك، اجزايى از حكمت مشرقى و قطعاتى از كتاب «الانصاف» ابن سينا را در دسترس داشته است.
- حكمت ايران باستان: او به حكمت پارسى و شخص زرتشت توجه خاصى داشته و پارهاى از مطالب و برخى از اصطلاحات حكمت اشراق را از اوستا و منابع پهلوى گرفته است. او در كتاب «حكمة الإشراق»، از زرتشت با عنوان حكيم فاضل نام برده و خود را زندهكننده حكمت ايران باستان معرفى كرده است.
- تعاليم اسلامى: وى حكيمى مسلمان و معتقد و پايبند به ظاهر و باطن دين بوده و در فقه اسلامى كتاب نوشته است و سور قرآنى را تفسير كرده و كتب او سرشار از آيات و روايات اسلامى است. وى دوگانهپرستان و پيروان مانى و مزدك را آشكارا نكوهش مىكند.
ین کتاب به لحاظ اشتمال بر حکمة الإشراق سهروردی و شرح مزجی قطب الدین شیرازی بر آن و تعلیقات ملاصدرا بر آنها و طرح و نقد دیدگاههای مشاء و اشراق و حکمت متعالیه، انصافاً گنجینه عظیمی است در معارف الهی در حوزههای مختلف حکمت اعم از منطق و طبیعی و الهی (حکمت نظری و عملی) در مسیر تاریخی حکمت مشاء و اشراق و حکمت متعالیه و نیز به لحاظ اشتمال بر بن مایههای عظیم عرفانی و برهانی و قرآنی و نیز به لحاظ اشتمال بر پرسش و پاسخ و اشکال و اعتراض و دفاع و نقد آراء، که از این بابت نمونه برجسته ای است از نحوه تلاش علمی دانشمندان ما برای کشف حقیقت و شاخص شایسته ای است در نقد علمی و سابقه تاریخی نقد علمی مسلمانان تا قرن دهم هجری