محاضرات في الاعتقادات: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «<div class='wikiInfo'> بندانگشتی|محاضرات في الاعتقادات {| class="wikitable abou...» ایجاد کرد) |
جز (جایگزینی متن - 'حسيني ميلاني، علي' به 'حسینی میلانی، علی') |
||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
|- | |- | ||
|پدیدآورندگان | |پدیدآورندگان | ||
|data-type='authors'|[[ | |data-type='authors'|[[حسینی میلانی، علی]] (نويسنده) | ||
|- | |- |
نسخهٔ ۱۵ فوریهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۲:۰۷
نام کتاب | محاضرات في الاعتقادات |
---|---|
نام های دیگر کتاب | |
پدیدآورندگان | حسینی میلانی، علی (نويسنده) |
زبان | عربي |
کد کنگره | BP 211/5 /ح5م3 |
موضوع | شيعه - عقايد |
ناشر | الحقائق |
مکان نشر | ايران - قم |
سال نشر | مجلد1: 1430ق ,
مجلد2: 1430ق , |
کد اتوماسیون | AUTOMATIONCODE12351AUTOMATIONCODE |
محاضرات في الاعتقادات، تالیف سید علی حسینی میلانی، کتابی است با موضوع کلام که در دو جلد به نگارش درآمده است. موضوع خاص کلامی پرداختهشده در این کتاب بحث امامت است که بهتفصیل به عناوینی چون ادله عقلی و نقلی اثبات امامت و سپس رد ادله اثبات خلافت ابوبکر و سایر مطالب مرتبط با موضوع امامت و باورهای شیعی پرداخته شده است.
این کتاب به زبان عربی و در زمان معاصر به نگارش درآمده است.
ساختار
کتاب، شامل مقدمهای سه بخشی است. جلد اول آن مشتمل بر سیزده بخش است و جلد دوم مشتمل بر دوازده بخش.
گزارش محتوا
مؤلف محترم مقدمه کتاب را در ضمن سه مطلب مطرح کرده است. مطلب اول اینکه لازم است در مطرح کردن مباحث کلامی، اگر طرف مقابل بحث، شیعی و امامیمسلک است، با ادله درونمذهبی برای او استدلال آورده شود و اگر طرف مقابل از مذهب اهل سنت است، در این صورت مسئله متفاوت میشود و باید در استدلال کردن برای او از ادله مشترک بر پایه قرآن، عقل و روایات مورد توافق او و یا طرفین بهره جست[۱].
مطلب دوم اینکه اگر استدلال به قرآن کریم باشد (که در آن آیات مورد استفاده در موضوع امامت بسیار یافت میشود)، باید شأن نزول آیات مربوطه بسیار مورد توجه قرار گیرد؛ بدین ترتیب که شأن نزول آیات، از طریق اهل سنت روایت شده باشد و اگر استدلال بهوسیله عقل باشد، باید قوانین و احکام کلی عقل لحاظ شود و خارج از این قوانین بحث صورت نگیرد و اگر استدلال از سنت صورت میگیرد، باید از کتب اهل سنت برگرفته شده باشد[۲].
مطلب سوم، اهمیت بحث از امامت است و اینکه این بحث نسبت به مباحث دیگر، از حساسیت و اهمیت بسزایی برخوردار است و ضرورت دارد مباحث امامشناسی را پیگیری کنیم و از این بحث کنیم که چه کسی پس از پیامبر اکرم(ص) بهعنوان جانشین معین گردید است[۳].
جلد اول کتاب در نگاه کلی ابتدا به طرح ادله نقلی از قرآن و سنت، برای اثبات امامت و ولایت امیرالمؤمنین علی(ع) پرداخته و سپس ادله عقلی بر این مدعا را مطرح میسازد و سپس به طرح و رد ادله مثبت خلافت ابوبکر میپردازد و در نهایت به طرح ادله اثبات امامت سایر ائمه اطهار(ع) و مباحثی پیرامون امام مهدی(عج) میپردازد.
اولین دلیل طرحشده در بحث اثبات امامت و ولایت امیرالمؤمنین علی(ع)، آیه شریفه مباهله است. سؤال اول این است که در این آیه نام هیچیک از اهلبیت(ع) ذکر نشده است؛ لذا ناچاریم برای ادامه استدلال، از روایات سنت استفاده کنیم؛ سنتی که مورد تأیید اهل سنت باشد. از حسن اتفاق، قضیه مباهله در صحاح و مسانید و تفاسیر معتبر اهل سنت ذکر شده است؛ فلذا هیچ شخصی، توانایی انکار آن را ندارد. حال برای استدلال دقیق به این اسانید روایی، دو جهت باید در نظر گرفته شود: یکی جهت سندی است که لازم است روایت متفق بین طرفین باشد و دوم جهت دلالی است و آن اینکه باید روایت واضحالدلاله باشد. وجه دلالت آیه شریفه بر امامت امیرالمؤمنین علی(ع)، کلمه «أنفسنا» در آیه شریفه مباهله است که گویای بالاترین فضیلت ممکن برای ایشان و نهایت قرابت آن حضرت به جایگاه رفیع پیامبر اکرم(ص) است[۴].
آیه بعد، آیه شریفه تطهیر است: إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً ﴿الأحزاب: 33﴾. در این آیه برای استدلال، بیان دو نکته دقیق لازم است: یکی اینکه «اهل بیت»، چه کسانی هستند و دوم اینکه مراد از ذهاب رجس چه چیزی میباشد؟ برای تعیین معنای «اهل بیت»، ناچاریم به کتب حدیث و کلمات علما - از محدثین و مفسرین – مراجعه کنیم. هنگامی که به معتبرترین کتب و اسانید روایی اهل سنت رجوع میشود، مشاهده میگردد که هنگام نزول این آیه شریفه، پیامبر اکرم(ص)، اهل بیت خویش را، یعنی علی و فاطمه و حسن و حسین(ع) را در زیر کسای خویش جمع میکند و به درگاه خدا عرض میکند: «اللهم هولاء أهل بيتي». در ادامه مصنف با بیان تحلیلی از آیه شریفه، معنای ذهاب رجس از اهلبیت(ع) را که همان عصمت و طهارت ذاتی است، ثابت میکند[۵].
دلیل بعد برای اثبات ولایت امیرالمؤمنین(ع)، آیه شریفه ولایت است: إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاَةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَ هُمْ رَاكِعُونَ ﴿المائدة: 55﴾. برای استدلال به این آیه لازم است به سنت مراجعه شود تا وجه و شأن نزول آیه مشخص گردد و پس از آن لازم است که وجه استدلال به آیه شریفه بر امامت امیرالمؤمنین علی(ع) مشخص گردد[۶].
حدیث دار، چهارمین دلیل برای اثبات بحث امامت است که پیامبر اکرم(ص) فرمودند: «إن هذا أخي و وصيي و خليفتي فيكم، فاسمعو له و أطيعوا». اولین مطلب مورد بحث در این روایت بحث سندی آن است که مؤلف با بیان اسناد و طرق گوناگون این روایت، توثیق و قطعیت صدور آن را اثبات میکند. سپس وارد بحث دلالی این آیه میشود و با بیان ویژگیهای خاص این روایت نسبت به روایات دیگر، به سه مورد از ویژگیهای ممتاز این روایت نسبت به سایر ادله میپردازد و در ادامه به ذکر نظرات بزرگان از علمای اهل سنت درباره این روایت میپردازد که مؤید مدعای امامیه در اثبات ولایت امیرالمؤمنین(ع) با روایت مزبور است[۷].
پنجمین دلیل مطرحشده در این بحث، حدیث شریف غدیر است، که به مقتضای نزول آیه شریف تبلیغ: يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ ﴿المائدة: 67﴾. پیامبر اکرم در روز غدیر مأمور شد که بزرگترین پیام رسالت خویش را به امت برساند و آن معرفی حضرت علی(ع) بهعنوان جانشین و ولی امر امت بود که در این راستا حضرت بر بالای منبری از جهاز شتران رفت و دست علی(ع) را در مقابل امت بالا برد و فرمود: «من كنت مولاه فإن عليا مولاه، اللهم وال من والاه و عاد من عاداه» (هرکس من مولای او هستم، از این پس علی مولای اوست؛ خدایا دوست دوستدار او باش و دشمن دشمن او). سپس مؤلف، وجوه گوناگون استدلال به این روایت بر ولایت حضرت امیر(ع) را تشریح میکند[۸].
در ادامه، مؤلف برای اثبات ولایت امیرالمؤمنین، به حدیث ولایت، حدیث ثقلین، حدیث طیر، حدیث منزلت و دلیل عقلی تمسک میکند. در استدلال عقلی، مصنف با شمارش اوصاف امیرالمؤمنین و برتری آن حضرت بر سایر صحابه، بیبدیل بودن آن حضرت را ثابت میکند تا معلوم شود کسی در حد علی(ع) نبوده تا بتواند لیاقت جانشینی رسول اکرم(ص) را داشته باشد. از جمله ویژگیهای بیشمار امیرالمؤمنین(ع) علم ایشان است که پس از پیامبر اکرم، هیچکس از صحابه در حد ایشان نبود. دومین ویژگی آن حضرت عدالت وی بود که در تمام طول زندگی حتی به موری ظلم نکرد و بسیار حکیمانه به قضاوت و داوری میپرداخت و سومین ویژگی بیبدیل ایشان شجاعتش بود که در جنگها و وقایع گوناگون آن را بروز داد و همگان را متحیر نمود و دوست و دشمن را به اعتراف و تحسین واداشت. اساسا اشجع الناس بودن آن حضرت و خدمات ارزنده وی در پرتو شجاعت به اسلام و مسلمین، از حد روایت گذشته و به مرز درایت رسیده است[۹].
بخش بعدی در مورد ادله قول به خلافت ابوبکر است که نگارنده، ده دلیل را بر این ادعا مفصلا برمیشمارد و سپس به نقد و بررسی تکتک آنها میپردازد[۱۰].
موضوع بعدی مطرحشده در این جلد، بحث از ادله مثبت امامت و ولایت مابقی ائمه اطهار(ع) است که مؤلف با بیان نصوص حدیثی دال بر این مدعا به تشریح این موضوع میپردازد و در نهایت فصلی را اختصاص به امام زمان(عج) داده و در طی سه فصل به بررسی آن همت میگمارد: فصل اول در مورد اصل اعتقاد به امام زمان است. فصل دوم در مورد مباحثی است که مرتبط به امام زمان است، با توجه به روایات و اقوال اهل سنت در این موضوع. فصل سوم در باب جواب به سؤالاتی است که در موضوع مهدویت مطرح شده است[۱۱].
جلد دوم کتاب، مشتمل بر دوازده بخش است. مؤلف در بخش اول، موضوع مظلومیت حضرت زهرا(س) را مطرح میکند؛ در این راستا ابتدا به ذکر احادیثی در مورد مقام و منزلت حضرت صدیقه طاهره میپردازد و در ادامه، سایر مباحث مرتبط با آن حضرت را مطرح میکند. در بخشهای بعدی به مباحثی چون برتری ائمه اطهار(ع) بر پیامبران، عصمت امامان، صحابه و شوری، عدم تحریف قرآن، متعه و غیره پرداخته شده است.
وضعیت کتاب
فهرست محتویات هر جلد در پایان همان جلد و فهرست مصادر در پایان جلد دوم ذکر شده است.
در پاورقیها توضیح برخی از جملات و آدرس مطالب ذکر شده است.
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.