همایی، جلال‌الدین: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    (غنی سازی متن)
    جز (جایگزینی متن - 'جلال الدين' به 'جلال‌الدين')
    خط ۳۸: خط ۳۸:


    == تحصیلات ==
    == تحصیلات ==
    جلال‌الدين‌ تحت‌ نظارت‌ پدر دانشمند خود و در خانواده‌ای‌ كه‌ كليه‌ اعضاء آن‌ اهل‌ خط و قلم‌ بودند رشد يافت‌ و از اوان‌ كودكی ملزم‌ به‌ فراگيری ادبيات‌ عرب‌ و حكمت‌ وفلسفه‌ شد. وی در سن‌ ده‌ سالگی منشأت‌ قائم مقام فراهانی ‌، منشأت‌ فرهاد ميرزا و منشأت‌ امير نظام‌ و تاريخ‌ معجم‌ را نزد ميرزا عبدالغفار و شاهنامه‌ فردوسی ، كليات‌ سعدی ، منتخب‌ قاآنی‌ و غزليات‌ محمد خان‌ دشتی را در نزد پدر مطالعه‌ كرد و به‌ اطلاعات‌ فراوانی‌ دست‌ يافت. جلال الدين نزد مادر، خواندن قرآن، گلستان و غزليات حافظ را فرا گرفت.
    جلال‌الدين‌ تحت‌ نظارت‌ پدر دانشمند خود و در خانواده‌ای‌ كه‌ كليه‌ اعضاء آن‌ اهل‌ خط و قلم‌ بودند رشد يافت‌ و از اوان‌ كودكی ملزم‌ به‌ فراگيری ادبيات‌ عرب‌ و حكمت‌ وفلسفه‌ شد. وی در سن‌ ده‌ سالگی منشأت‌ قائم مقام فراهانی ‌، منشأت‌ فرهاد ميرزا و منشأت‌ امير نظام‌ و تاريخ‌ معجم‌ را نزد ميرزا عبدالغفار و شاهنامه‌ فردوسی ، كليات‌ سعدی ، منتخب‌ قاآنی‌ و غزليات‌ محمد خان‌ دشتی را در نزد پدر مطالعه‌ كرد و به‌ اطلاعات‌ فراوانی‌ دست‌ يافت. جلال‌الدين نزد مادر، خواندن قرآن، گلستان و غزليات حافظ را فرا گرفت.


    او آموزشهاي مقدماتي را در منزل به فرزندش آموخت و پس از آن، جلال‌الدين به مكتب خانه رفت. در مكتب خانه، نزد بانويي پرهيزگار به نام ملا باجي به مطالعه اصول و فروع دين و عم جزء پرداخت.
    او آموزشهاي مقدماتي را در منزل به فرزندش آموخت و پس از آن، جلال‌الدين به مكتب خانه رفت. در مكتب خانه، نزد بانويي پرهيزگار به نام ملا باجي به مطالعه اصول و فروع دين و عم جزء پرداخت.


    در مدت كوتاهي كه جلال‌الدين در مكتب خانه ملاباجي عم جزء را تمام كرد، مادر جلال الدين شخصاً به مكتب رفت و يك كلاه قند شهري و يك دست لباس زنانه، شامل پيراهن و چارقد و شلوار و چادر نماز و كفش با بشقابي نقل بادام به ملا باجي هديه كرد. جلال الدين 6، 7 ساله بود كه به مكتب ميرزا عبدالغفار رفت. هوش و استعداد او در تعليم، چنان بود كه همان روز اول، تحسين استاد را برانگيخت. روز اول، ميرزا عبدالغفار، ديوان حافظ را باز كرد و جلال الدين همان طور كه در خانه نزد پدر و مادر آموخته بود، آن را صحيح و كامل با صداي رسا خواند. استاد، جلال الدين را تحسين كرد. بعد عيالش را صدا زد و از او خواست اسپند بياورد. اسپند آوردند و آتش زدند و بعد به پدر جلال الدين پيغام فرستاد كه قدر اين كودك را بدانيد … 
    در مدت كوتاهي كه جلال‌الدين در مكتب خانه ملاباجي عم جزء را تمام كرد، مادر جلال‌الدين شخصاً به مكتب رفت و يك كلاه قند شهري و يك دست لباس زنانه، شامل پيراهن و چارقد و شلوار و چادر نماز و كفش با بشقابي نقل بادام به ملا باجي هديه كرد. جلال‌الدين 6، 7 ساله بود كه به مكتب ميرزا عبدالغفار رفت. هوش و استعداد او در تعليم، چنان بود كه همان روز اول، تحسين استاد را برانگيخت. روز اول، ميرزا عبدالغفار، ديوان حافظ را باز كرد و جلال‌الدين همان طور كه در خانه نزد پدر و مادر آموخته بود، آن را صحيح و كامل با صداي رسا خواند. استاد، جلال‌الدين را تحسين كرد. بعد عيالش را صدا زد و از او خواست اسپند بياورد. اسپند آوردند و آتش زدند و بعد به پدر جلال‌الدين پيغام فرستاد كه قدر اين كودك را بدانيد … 


    همائی‌ از سن‌ يازده‌ سالگی به‌ مدت‌ بيست‌ سال‌ در مدرسه‌ نماورد از مدارس‌ قديم‌ ومعروف‌ اصفهان‌ كه‌ مركز دانش‌ و فرهنگ‌ اين‌ شهر بود به‌ كسب‌ علوم‌ اسلامی پرداخت‌ . جلال‌ طی اين‌ سالها ادبيات‌ عرب‌ ، فقه ‌، اصول‌ ، تفسير ، درايه ‌،رجال‌ ، هيئت‌ ، نجوم ‌، استخراج‌ تقويم ‌، فنون‌ رياضی ‌، طب‌ و فلسفه‌ را در نزد بزرگ‌ترين‌ علما و روحانيون‌ ايران‌ فراگرفت‌ و خود نيز مدتی‌ مدرس‌ بزرگ‌ترين‌ حوزه‌ های علمی و ادبی‌ اصفهان‌ بود. جلال‌ الدين‌ در سال‌ ۱۳۰۰ به‌ نظام‌ آموزشی‌ جديد پيوست‌ و ابتدا به‌ تدريس‌ در مدرسه‌ صارميه‌ اصفهان‌ پرداخت‌; سپس‌ در سال‌ ۱۳۰۷ به‌ تهران‌ آمد و ازطرف‌ وزارت‌ معارف‌ وقت‌ عهده‌ دار تدريس‌ فلسفه‌ و ادبيات‌ در تبريز گرديد. همائی درسال‌ ۱۳۱۰ ‌ به‌ تهران‌ منتقل‌ شد و در دارالفنون ، دبيرستان‌ نظام‌ و دانشكده‌ افسری‌ به‌ تدريس‌ ادبيات‌ پرداخت‌. از شاگردان استاد در اين دوره عبارتند از: دكتر ذبيح الله صفا، دكتر حسين خطيبي و دكتر اكبر شهابي. وی پس‌ از تأسيس‌ دانشگاه‌ تهران‌ به‌ اين‌ دانشگاه‌ دعوت‌ شد وسالها در دوره‌ دكتری‌ دانشكده‌ های حقوق‌ و ادبيات‌ تدريس‌ كرد و مدتی نيز عضو فرهنگستان‌ ايران‌ بود. استاد همائی‌ دو دوره‌ نيز به‌ دعوت‌ دانشگاههای‌ بيروت‌ و لاهور در اين‌ دانشگاهها تدريس‌ نمود كه‌ با استقبال‌ محافل‌ علمی‌ اين‌ كشورها مواجه‌ شد. در سال‌ 1356 دانشگاه‌ تهران‌ مراسم‌ بزرگداشت‌ اين‌ استاد بزرگ‌ تاريخ‌ و فرهنگ‌ ايران‌ را برگزار كرد و در اين‌ مراسم‌ نسخه‌ ای از كتاب‌ همائی‌ نامه‌ كه‌ به‌ قلم‌ همكاران‌ وارادتمندان‌ استاد تهيه‌ شده‌ بود به‌ او تقديم‌ گرديد. استاد جلال‌ الدين‌ همائی‌ علاوه‌ بر تأليف‌ و تصحيح‌ كتب‌ متعدد شعر هم‌ می‌سرود وبيش‌ از پانزده‌ هزار بيت‌ او در ديوانی‌ گرد آوری‌ شده‌ است‌. از مشهورترين‌ اشعار او مسجد كبود است‌ كه‌ در وصف‌ مسجد كبود تبريز و اظهار تأسف‌ از ويرانی‌ آن‌ سروده‌ است‌. 
    همائی‌ از سن‌ يازده‌ سالگی به‌ مدت‌ بيست‌ سال‌ در مدرسه‌ نماورد از مدارس‌ قديم‌ ومعروف‌ اصفهان‌ كه‌ مركز دانش‌ و فرهنگ‌ اين‌ شهر بود به‌ كسب‌ علوم‌ اسلامی پرداخت‌ . جلال‌ طی اين‌ سالها ادبيات‌ عرب‌ ، فقه ‌، اصول‌ ، تفسير ، درايه ‌،رجال‌ ، هيئت‌ ، نجوم ‌، استخراج‌ تقويم ‌، فنون‌ رياضی ‌، طب‌ و فلسفه‌ را در نزد بزرگ‌ترين‌ علما و روحانيون‌ ايران‌ فراگرفت‌ و خود نيز مدتی‌ مدرس‌ بزرگ‌ترين‌ حوزه‌ های علمی و ادبی‌ اصفهان‌ بود. جلال‌ الدين‌ در سال‌ ۱۳۰۰ به‌ نظام‌ آموزشی‌ جديد پيوست‌ و ابتدا به‌ تدريس‌ در مدرسه‌ صارميه‌ اصفهان‌ پرداخت‌; سپس‌ در سال‌ ۱۳۰۷ به‌ تهران‌ آمد و ازطرف‌ وزارت‌ معارف‌ وقت‌ عهده‌ دار تدريس‌ فلسفه‌ و ادبيات‌ در تبريز گرديد. همائی درسال‌ ۱۳۱۰ ‌ به‌ تهران‌ منتقل‌ شد و در دارالفنون ، دبيرستان‌ نظام‌ و دانشكده‌ افسری‌ به‌ تدريس‌ ادبيات‌ پرداخت‌. از شاگردان استاد در اين دوره عبارتند از: دكتر ذبيح الله صفا، دكتر حسين خطيبي و دكتر اكبر شهابي. وی پس‌ از تأسيس‌ دانشگاه‌ تهران‌ به‌ اين‌ دانشگاه‌ دعوت‌ شد وسالها در دوره‌ دكتری‌ دانشكده‌ های حقوق‌ و ادبيات‌ تدريس‌ كرد و مدتی نيز عضو فرهنگستان‌ ايران‌ بود. استاد همائی‌ دو دوره‌ نيز به‌ دعوت‌ دانشگاههای‌ بيروت‌ و لاهور در اين‌ دانشگاهها تدريس‌ نمود كه‌ با استقبال‌ محافل‌ علمی‌ اين‌ كشورها مواجه‌ شد. در سال‌ 1356 دانشگاه‌ تهران‌ مراسم‌ بزرگداشت‌ اين‌ استاد بزرگ‌ تاريخ‌ و فرهنگ‌ ايران‌ را برگزار كرد و در اين‌ مراسم‌ نسخه‌ ای از كتاب‌ همائی‌ نامه‌ كه‌ به‌ قلم‌ همكاران‌ وارادتمندان‌ استاد تهيه‌ شده‌ بود به‌ او تقديم‌ گرديد. استاد جلال‌ الدين‌ همائی‌ علاوه‌ بر تأليف‌ و تصحيح‌ كتب‌ متعدد شعر هم‌ می‌سرود وبيش‌ از پانزده‌ هزار بيت‌ او در ديوانی‌ گرد آوری‌ شده‌ است‌. از مشهورترين‌ اشعار او مسجد كبود است‌ كه‌ در وصف‌ مسجد كبود تبريز و اظهار تأسف‌ از ويرانی‌ آن‌ سروده‌ است‌. 

    نسخهٔ ‏۱۳ نوامبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۷:۱۸

    همایی، جلال الدین
    نام همایی، جلال الدین
    نام های دیگر
    نام پدر ميرزا ابوالقاسم
    متولد 1278 هـ.ش
    محل تولد اصفهان
    رحلت 1359 هـ.ش
    اساتید
    برخی آثار
    کد مؤلف AUTHORCODE4547AUTHORCODE


    جلال‌الدين همايى (متولد ۱۳ دی ۱۲۷۸ در اصفهان – درگذشتهٔ ۲۹ تیر ۱۳۵۹ در تهران) متخلص به «سنا»، نویسنده، ادیب، شاعر، ریاضی‌دان و تاریخ‌نگار معاصر است. 

    ولادت

    در 13 ديماه 1278ش، در اصفهان، محله قدیمی پاقلعه (از محلات جنوب شرقی قدیم اصفهان) به دنيا آمد. او فرزند ميرزا ابوالقاسم متخلص به طرب، نواده هماى شيرازى شاعر قرن سيزدهم است.

    تحصیلات

    جلال‌الدين‌ تحت‌ نظارت‌ پدر دانشمند خود و در خانواده‌ای‌ كه‌ كليه‌ اعضاء آن‌ اهل‌ خط و قلم‌ بودند رشد يافت‌ و از اوان‌ كودكی ملزم‌ به‌ فراگيری ادبيات‌ عرب‌ و حكمت‌ وفلسفه‌ شد. وی در سن‌ ده‌ سالگی منشأت‌ قائم مقام فراهانی ‌، منشأت‌ فرهاد ميرزا و منشأت‌ امير نظام‌ و تاريخ‌ معجم‌ را نزد ميرزا عبدالغفار و شاهنامه‌ فردوسی ، كليات‌ سعدی ، منتخب‌ قاآنی‌ و غزليات‌ محمد خان‌ دشتی را در نزد پدر مطالعه‌ كرد و به‌ اطلاعات‌ فراوانی‌ دست‌ يافت. جلال‌الدين نزد مادر، خواندن قرآن، گلستان و غزليات حافظ را فرا گرفت.

    او آموزشهاي مقدماتي را در منزل به فرزندش آموخت و پس از آن، جلال‌الدين به مكتب خانه رفت. در مكتب خانه، نزد بانويي پرهيزگار به نام ملا باجي به مطالعه اصول و فروع دين و عم جزء پرداخت.

    در مدت كوتاهي كه جلال‌الدين در مكتب خانه ملاباجي عم جزء را تمام كرد، مادر جلال‌الدين شخصاً به مكتب رفت و يك كلاه قند شهري و يك دست لباس زنانه، شامل پيراهن و چارقد و شلوار و چادر نماز و كفش با بشقابي نقل بادام به ملا باجي هديه كرد. جلال‌الدين 6، 7 ساله بود كه به مكتب ميرزا عبدالغفار رفت. هوش و استعداد او در تعليم، چنان بود كه همان روز اول، تحسين استاد را برانگيخت. روز اول، ميرزا عبدالغفار، ديوان حافظ را باز كرد و جلال‌الدين همان طور كه در خانه نزد پدر و مادر آموخته بود، آن را صحيح و كامل با صداي رسا خواند. استاد، جلال‌الدين را تحسين كرد. بعد عيالش را صدا زد و از او خواست اسپند بياورد. اسپند آوردند و آتش زدند و بعد به پدر جلال‌الدين پيغام فرستاد كه قدر اين كودك را بدانيد … 

    همائی‌ از سن‌ يازده‌ سالگی به‌ مدت‌ بيست‌ سال‌ در مدرسه‌ نماورد از مدارس‌ قديم‌ ومعروف‌ اصفهان‌ كه‌ مركز دانش‌ و فرهنگ‌ اين‌ شهر بود به‌ كسب‌ علوم‌ اسلامی پرداخت‌ . جلال‌ طی اين‌ سالها ادبيات‌ عرب‌ ، فقه ‌، اصول‌ ، تفسير ، درايه ‌،رجال‌ ، هيئت‌ ، نجوم ‌، استخراج‌ تقويم ‌، فنون‌ رياضی ‌، طب‌ و فلسفه‌ را در نزد بزرگ‌ترين‌ علما و روحانيون‌ ايران‌ فراگرفت‌ و خود نيز مدتی‌ مدرس‌ بزرگ‌ترين‌ حوزه‌ های علمی و ادبی‌ اصفهان‌ بود. جلال‌ الدين‌ در سال‌ ۱۳۰۰ به‌ نظام‌ آموزشی‌ جديد پيوست‌ و ابتدا به‌ تدريس‌ در مدرسه‌ صارميه‌ اصفهان‌ پرداخت‌; سپس‌ در سال‌ ۱۳۰۷ به‌ تهران‌ آمد و ازطرف‌ وزارت‌ معارف‌ وقت‌ عهده‌ دار تدريس‌ فلسفه‌ و ادبيات‌ در تبريز گرديد. همائی درسال‌ ۱۳۱۰ ‌ به‌ تهران‌ منتقل‌ شد و در دارالفنون ، دبيرستان‌ نظام‌ و دانشكده‌ افسری‌ به‌ تدريس‌ ادبيات‌ پرداخت‌. از شاگردان استاد در اين دوره عبارتند از: دكتر ذبيح الله صفا، دكتر حسين خطيبي و دكتر اكبر شهابي. وی پس‌ از تأسيس‌ دانشگاه‌ تهران‌ به‌ اين‌ دانشگاه‌ دعوت‌ شد وسالها در دوره‌ دكتری‌ دانشكده‌ های حقوق‌ و ادبيات‌ تدريس‌ كرد و مدتی نيز عضو فرهنگستان‌ ايران‌ بود. استاد همائی‌ دو دوره‌ نيز به‌ دعوت‌ دانشگاههای‌ بيروت‌ و لاهور در اين‌ دانشگاهها تدريس‌ نمود كه‌ با استقبال‌ محافل‌ علمی‌ اين‌ كشورها مواجه‌ شد. در سال‌ 1356 دانشگاه‌ تهران‌ مراسم‌ بزرگداشت‌ اين‌ استاد بزرگ‌ تاريخ‌ و فرهنگ‌ ايران‌ را برگزار كرد و در اين‌ مراسم‌ نسخه‌ ای از كتاب‌ همائی‌ نامه‌ كه‌ به‌ قلم‌ همكاران‌ وارادتمندان‌ استاد تهيه‌ شده‌ بود به‌ او تقديم‌ گرديد. استاد جلال‌ الدين‌ همائی‌ علاوه‌ بر تأليف‌ و تصحيح‌ كتب‌ متعدد شعر هم‌ می‌سرود وبيش‌ از پانزده‌ هزار بيت‌ او در ديوانی‌ گرد آوری‌ شده‌ است‌. از مشهورترين‌ اشعار او مسجد كبود است‌ كه‌ در وصف‌ مسجد كبود تبريز و اظهار تأسف‌ از ويرانی‌ آن‌ سروده‌ است‌. 

    استادان مرحوم همایی

    مرحوم جلال الدین همایی از سال 1330 تحصیل علوم اسلامی را در محضر استادان به نام آن روزگار حوزه اصفهان شروع کرد. در خدمت آقا شیخ علی یزدی مُغنی، مُطوّل و قسمتی از شرح لمعه را خواند و قسمتی از باب‌های آخر مُغنی و شرحِ نَظّام و پاره‌ای دیگر از متون ادبیات عرب را در محضر حاج سید کاظم کروندی تحصیل کرد. آخوند ملا عبدالکریم گزی شرایعِ محقق و مکاسبِ شیخ انصاری را به او آموخت. شرح باب حادی عشر و رجال و علم درایه را از خدمت میرزا احمد اصفهانی و کتاب قوانین‌الاصول را نزد آقاسید مهدی دُرچه‌ای و قسمتی از فقه و اصول را نزد حاج میر محمد صادق خاتون آبادی تلمّذ کردند. در بین استادان فقه و اصولِ ایشان، آیت اللّه سید محمد باقر دُرچه‌ای حقّی عظیم بر گردن استاد همایی دارد؛ چرا که مدّت دوازده سال در درس‌های خارج اصول و فقه او شرکت می‌کرد .

    تحصیل علوم عقلی

    علاوه بر تحصیل زبان و ادبیات عرب و فقه و اصول، مرحوم استاد همایی علوم عقلی را نیز در خدمت مشاهیر عصرخود فرا گرفت. از جمله استادان ایشان در علوم عقلی شیخ محمّد خراسانی است که مرحوم همایی حدود هیجده سال نزد ایشان امّهات متون فلسفی و عرفانی مانند شرح شمسیه و شرح منظومه و شرح هدایه و اشارات و شفا و اسفار و شرح نصوص و شرح مفتاح الغیب قونوی را تحصیل کرد. کلیّاتقانون را نزد شیخ محمّد حکیم و قسمت معالجات قانون را نزد حاج میرزا علی شیرازی و دو دوره هیأت مسطحه استدلالی و خلاصة الحساب شیخ بهایی را نزد حاج آقا رحیم ارباب و دوره کامل فن نجوم و معرفة التقویم را در حضور ملا عبدالجواد آدینه‌ای فرا گرفت. از دیگر استادان معقول استاد همایی شیخ اسداللّه حکیم قمشه‌ای است که سال‌ها از محضر ایشان استفاده کرده‌اند.

    نیل به درجه اجتهاد

    بر اثر سخت کوشی‌های مستمر طولی نکشید که استاد همایی به دریافت چند فقره اجازه روایت و اجتهاد از علمای بزرگ عصر نایل آمد که از آن جمله است:

    اجازه روایت از آیت اللّه حاج شیخ مرتضی آشتیانی؛ اجازه روایت و اجتهاد از آیت اللّه شیخ محمّد حسین فشارکی که از فقهای بزرگ و مدرسانِ بنام حوزه اصفهان بوده‌اند، اجازه روایت و اجتهاد از آیت اللّه سیّد محمّد نجف آبادی (م 1358 ق)؛ اجازه اجتهاد از آیت اللّه حاج میرزا عبدالحسین سید العراقین خاتون آبادی (م 1350 ق)؛ اجازه اجتهاد از آیت اللّه میرزا ابوطالب محتشمی که از علمای کم نظیر در زمینه تسلط به علوم اسلامی بودند.

    تدریس

    وى از سال 1300ش تدريس در مدارس جديد و دانشگاه را آغاز كرد. ابتدا وارد مدرسه صارميه شد و دروس دبيرستان را تدريس مى‌نمود. در سال 1307 به تهران آمد و به استخدام وزارت معارف (آموزش و پرورش) درآمد و به تبريز منتقل شد.

    در سال 1310 دوباره به تهران منتقل و در دبيرستان دارالفنون به تدريس پرداخت. از سال 1319 تدريس در دانشسراى عالى و كلاس روزنامه‌نگارى دانشكده حقوق را برعهده گرفت.

    وى در دانشگاه در دوره‌هاى ليسانس، فوق ليسانس و دكترا، دروسى چون صناعات ادبى و مطول تفتازانى را تدريس مى‌كردند، تا اين‌كه در سال 1345 از كار رسمى دانشگاهى كناره‌گيرى و بازنشسته گرديد.

    از وى بيش از پانزده هزار بيت شعر به جا مانده است، شعر همايى در مايه سنتى فارسى است. پختگى معنى و انديشه در آن بارز است. در ميان اشعار او اثرى از هجو و استهزاء ديده نمى‌شود.

    فعاليت‌هاى علمى و ادبى وى شامل موارد ذيل مى‌باشد:

    شركت در انجمن‌هاى ادبى، شركت در كنگره فردوسى سال 1313، همكارى در تدوين لغت‌نامه دهخدا، عضويت در فرهنگستان، شركت در نخستين كنگره نويسندگان در 1325، شركت در كنگره ابن سينا در سال 1333، سفر به بيروت جهت افتتاح كرسى زبان فارسى در سال 1334 و عضويت انجمن تحقيق در ادبيات و زبان‌هاى خارجه.

    وفات

    وى در سال 1359 از دنيا رفت و در تكيه لسان الارض اصفهان به خاك سپرده شد.

    آثار

    1. تاريخ ادبيات ايران؛
    2. غزالى‌نامه، شرح حال امام محمد غزالى؛
    3. فنون بلاغت و صناعات ادبى؛
    4. مولوى‌نامه؛
    5. ديوان سنا؛
    6. تصرف در اسلام؛
    7. تصحيح مصباح الهدايا و مفتاح الكناية غزالدين محمود كاشانى؛
    8. تصحيح مثنوى ولدنامه؛
    9. مقدمه بر اخلاق ناصری؛
    10. تصحيح معيار العقول به شيخ الرئيس ابوعلى سينا در فن اثقال.


    وابسته‌ها

    معیار العقول

    کنوز المعزمین

    مقالات ادبی

    التفهیم لاوایل صناعه التنجیم

    فنون بلاغت و صناعات ادبی

    نصوص الخصوص فی ترجمه الفصوص

    تاریخ حبیب السیر فی اخبار افراد بشر

    تفسیر مثنوی مولوی داستان قلعه ذات الصور یا ذر هوش ربا

    مولوی نامه؛ مولوی چه می‌گوید؟

    دو رساله در فلسفه اسلامی (تجديد امثال و حرکت جوهري - جبر و اختيار از ديدگاه مولوی)

    دیوان عثمان مختاری

    تصوف در اسلام (نگاهي به عرفان شيخ ابوسعيد ابوالخير)

    مقام حافظ: متن کامل سخنرانی دانشمند بزرگوار استاد جلال الدین همایی در برنامه مرزهای دانش