ترجمه إعجاز البیان: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - '{{وابسته‌ها}}' به '{{وابسته‌ها}} ')
    جز (جایگزینی متن - 'قدس سره' به 'قدس‌سره')
    خط ۴۷: خط ۴۷:
    اين ترجمه را هرگز نمى‌توان ترجمه‌اى سليس و روان خواند، بلكه برعكس در برخى از موارد، متن عربى از ترجمه، قابل فهم‌تر است و در پاره‌اى از موارد، ترجمه، غلط است؛ به‌عنوان مثال (از باب مشت نمونه خروار است) مورد زير را ملاحظه فرماييد:
    اين ترجمه را هرگز نمى‌توان ترجمه‌اى سليس و روان خواند، بلكه برعكس در برخى از موارد، متن عربى از ترجمه، قابل فهم‌تر است و در پاره‌اى از موارد، ترجمه، غلط است؛ به‌عنوان مثال (از باب مشت نمونه خروار است) مورد زير را ملاحظه فرماييد:


    مترجم، در مقدمه، صفحه 52 مى‌نويسد: «حضرت شيخ(قدس سره) در اينجا «مكاشفه‌اى» را نقل مى‌فرمايد كه افعال را وقتى صور آنها در باطن انسان و يا ظاهرش تعين مى‌يابد، «مشاهده كردم» كه آينه غضب و خشم حق تعالى و يا رحمت و لطف او مى‌گردد، ولى بدون تغيير و دگرگونى و نو پيدا شدن حالى در حضرت اقدس احديت...» و در صفحه 216 از ترجمه متن (كه در حقيقت، تفصيل همين مطلب مورد اشاره است)، مى‌نويسد: «و چون بر اين (مطلب و مقام و امر) آگاهى پيدا كردم، سبب‌هاى معين و مشخص غضب و رحمت (الهى) و صورت ظهور حكم آن دو را براى آن و نقش شدن آن دو را در آن - نقش شدن صورت‌ها در آينه - دانستم و راز... را مشاهده كردم و راز نعيم و عذاب زودرس و ديررس و... را دانستم و نيز راز... و راز... و راز... را دانستم و افعال را مشاهده كردم كه وقتى صور آنها در باطن انسان و يا ظاهرش تعين مى‌يابد، آينه غضب و خشم حق تعالى و يا رحمت و لطف او مى‌گردد، ولى بدون تغيير و دگرگونى و نو پيدا شدن حالى در حضرت اقدس احديت... و راز حلال و حرام بودن در هر زمان و هر امتى را نسبت به هر شخصى در يك وقت و حالى مخصوص و يا در دو حال و دو وقت مختلف مشاهده كردم و نيز صورت برانگيخته شدن شرايع و تعين احكام آنها را به حسب احوال امت‌ها و زمان‌ها مشاهده كرده و اوامر و نواهى را كه حكمشان محدود در اين دنيا و منحصر به اين نشئه و عالم است و اختصاص به مصالح كلى و جزئى و لوازم آن دو دارد، مشاهده نمودم و ديدم كه حكم متعدى به آخرت، تقسيم به چهار بخش مى‌شود...»
    مترجم، در مقدمه، صفحه 52 مى‌نويسد: «حضرت شيخ(قدس‌سره) در اينجا «مكاشفه‌اى» را نقل مى‌فرمايد كه افعال را وقتى صور آنها در باطن انسان و يا ظاهرش تعين مى‌يابد، «مشاهده كردم» كه آينه غضب و خشم حق تعالى و يا رحمت و لطف او مى‌گردد، ولى بدون تغيير و دگرگونى و نو پيدا شدن حالى در حضرت اقدس احديت...» و در صفحه 216 از ترجمه متن (كه در حقيقت، تفصيل همين مطلب مورد اشاره است)، مى‌نويسد: «و چون بر اين (مطلب و مقام و امر) آگاهى پيدا كردم، سبب‌هاى معين و مشخص غضب و رحمت (الهى) و صورت ظهور حكم آن دو را براى آن و نقش شدن آن دو را در آن - نقش شدن صورت‌ها در آينه - دانستم و راز... را مشاهده كردم و راز نعيم و عذاب زودرس و ديررس و... را دانستم و نيز راز... و راز... و راز... را دانستم و افعال را مشاهده كردم كه وقتى صور آنها در باطن انسان و يا ظاهرش تعين مى‌يابد، آينه غضب و خشم حق تعالى و يا رحمت و لطف او مى‌گردد، ولى بدون تغيير و دگرگونى و نو پيدا شدن حالى در حضرت اقدس احديت... و راز حلال و حرام بودن در هر زمان و هر امتى را نسبت به هر شخصى در يك وقت و حالى مخصوص و يا در دو حال و دو وقت مختلف مشاهده كردم و نيز صورت برانگيخته شدن شرايع و تعين احكام آنها را به حسب احوال امت‌ها و زمان‌ها مشاهده كرده و اوامر و نواهى را كه حكمشان محدود در اين دنيا و منحصر به اين نشئه و عالم است و اختصاص به مصالح كلى و جزئى و لوازم آن دو دارد، مشاهده نمودم و ديدم كه حكم متعدى به آخرت، تقسيم به چهار بخش مى‌شود...»


    اكنون به متن اصلى توجه كنيد: «فافهم هذا، فإنه من أعز الأسرار الإلهية المختصة... و لمّا اطلعت عليه، عرفت الأسباب المعينة للغضب و الرحمة و صورة ظهور حكميهما لها و انطباعهما فيها انطباع الصور في المرآة و عاينت سرّ... و عرفت سرّ النعيم و العذاب المعجّل و المتطاول المدة و سريع الزوال و سرّ... و سرّ... و رأيت الأفعال إذا تعينت صورها في باطن الإنسان أو ظاهره صارت مرآة لغضب الحقّ أو رحمته كما قلنا، لكن من غير تغير و تجدد حال في الجناب الأقدس... و رأيت أيضا سرّ الحلّ و الحرمة في كلّ عصر و أمّة و بالنسبة إلى كلّ شخص أيضا في وقت واحد و حال مخصوص أو في حالين و وقتين مختلفين و رأيت صورة انبعاث الشرائع و تعيّن أحكامها بحسب أحوال الأمم و الأعصار و رأيت الأوامر و النواهى المقصورة الحكم على هذه الدار و هذه النشئة و المختصة بمصالحهما الكلية و الجزئية و لوازمهما و رأيت المتعدية الحكم إلى الآخرة تنقسم إلى اربعة أقسام...».<ref>اعجاز البيان في تفسير ام القرآن، صفحه 204 - 205</ref>
    اكنون به متن اصلى توجه كنيد: «فافهم هذا، فإنه من أعز الأسرار الإلهية المختصة... و لمّا اطلعت عليه، عرفت الأسباب المعينة للغضب و الرحمة و صورة ظهور حكميهما لها و انطباعهما فيها انطباع الصور في المرآة و عاينت سرّ... و عرفت سرّ النعيم و العذاب المعجّل و المتطاول المدة و سريع الزوال و سرّ... و سرّ... و رأيت الأفعال إذا تعينت صورها في باطن الإنسان أو ظاهره صارت مرآة لغضب الحقّ أو رحمته كما قلنا، لكن من غير تغير و تجدد حال في الجناب الأقدس... و رأيت أيضا سرّ الحلّ و الحرمة في كلّ عصر و أمّة و بالنسبة إلى كلّ شخص أيضا في وقت واحد و حال مخصوص أو في حالين و وقتين مختلفين و رأيت صورة انبعاث الشرائع و تعيّن أحكامها بحسب أحوال الأمم و الأعصار و رأيت الأوامر و النواهى المقصورة الحكم على هذه الدار و هذه النشئة و المختصة بمصالحهما الكلية و الجزئية و لوازمهما و رأيت المتعدية الحكم إلى الآخرة تنقسم إلى اربعة أقسام...».<ref>اعجاز البيان في تفسير ام القرآن، صفحه 204 - 205</ref>
    خط ۵۶: خط ۵۶:


    #تحقيق در احوال و شخصيت و آثار قونوى؛
    #تحقيق در احوال و شخصيت و آثار قونوى؛
    #نمونه تطبيق دو رأى از آراء حضرت شيخ با صدرالدين شيرازی «قدس سرهما»؛
    #نمونه تطبيق دو رأى از آراء حضرت شيخ با صدرالدين شيرازی «قدس‌سرهما»؛
    #تحليل مفصل كتاب؛
    #تحليل مفصل كتاب؛
    #تحليلى مختصر از افكار شيخ [[صدرالدین قونیوی، محمد بن اسحاق|صدرالدين قونوى]] و بيان حقيقت محمديه و انسان كامل.
    #تحليلى مختصر از افكار شيخ [[صدرالدین قونیوی، محمد بن اسحاق|صدرالدين قونوى]] و بيان حقيقت محمديه و انسان كامل.

    نسخهٔ ‏۳ دسامبر ۲۰۱۷، ساعت ۲۱:۲۱

    ترجمه اعجاز البیان
    نام کتاب ترجمه اعجاز البیان
    نام های دیگر کتاب تفسیر سوره فاتحه

    اعجاز البیان فی تاویل ام القرآن‌ای سورة الفاتحة. فارسی

    پدیدآورندگان صدرالدین قونیوی، محمد بن اسحاق (نويسنده)

    خواجوی، محمد (مترجم و مقدمه نویس)

    زبان فارسی
    کد کنگره ‏BP‎‏ ‎‏102‎‏/‎‏12‎‏ ‎‏/‎‏ص‎‏4‎‏ ‎‏الف‎‏6041
    موضوع تفاسیر (سوره فاتحه)
    ناشر مولی
    مکان نشر تهران - ایران
    سال نشر 1375 هـ.ش یا 1417 هـ.ق
    کد اتوماسیون AUTOMATIONCODE2012AUTOMATIONCODE


    معرفى اجمالى

    ترجمه اعجاز البيان يا تفسير سوره فاتحه، به قلم محمد خواجوى، ترجمه فارسى تفسير اعجاز البيان قونوى است؛ به‌گونه نيمه‌معنايى و بيشتر، تحت اللفظى.

    اين ترجمه را هرگز نمى‌توان ترجمه‌اى سليس و روان خواند، بلكه برعكس در برخى از موارد، متن عربى از ترجمه، قابل فهم‌تر است و در پاره‌اى از موارد، ترجمه، غلط است؛ به‌عنوان مثال (از باب مشت نمونه خروار است) مورد زير را ملاحظه فرماييد:

    مترجم، در مقدمه، صفحه 52 مى‌نويسد: «حضرت شيخ(قدس‌سره) در اينجا «مكاشفه‌اى» را نقل مى‌فرمايد كه افعال را وقتى صور آنها در باطن انسان و يا ظاهرش تعين مى‌يابد، «مشاهده كردم» كه آينه غضب و خشم حق تعالى و يا رحمت و لطف او مى‌گردد، ولى بدون تغيير و دگرگونى و نو پيدا شدن حالى در حضرت اقدس احديت...» و در صفحه 216 از ترجمه متن (كه در حقيقت، تفصيل همين مطلب مورد اشاره است)، مى‌نويسد: «و چون بر اين (مطلب و مقام و امر) آگاهى پيدا كردم، سبب‌هاى معين و مشخص غضب و رحمت (الهى) و صورت ظهور حكم آن دو را براى آن و نقش شدن آن دو را در آن - نقش شدن صورت‌ها در آينه - دانستم و راز... را مشاهده كردم و راز نعيم و عذاب زودرس و ديررس و... را دانستم و نيز راز... و راز... و راز... را دانستم و افعال را مشاهده كردم كه وقتى صور آنها در باطن انسان و يا ظاهرش تعين مى‌يابد، آينه غضب و خشم حق تعالى و يا رحمت و لطف او مى‌گردد، ولى بدون تغيير و دگرگونى و نو پيدا شدن حالى در حضرت اقدس احديت... و راز حلال و حرام بودن در هر زمان و هر امتى را نسبت به هر شخصى در يك وقت و حالى مخصوص و يا در دو حال و دو وقت مختلف مشاهده كردم و نيز صورت برانگيخته شدن شرايع و تعين احكام آنها را به حسب احوال امت‌ها و زمان‌ها مشاهده كرده و اوامر و نواهى را كه حكمشان محدود در اين دنيا و منحصر به اين نشئه و عالم است و اختصاص به مصالح كلى و جزئى و لوازم آن دو دارد، مشاهده نمودم و ديدم كه حكم متعدى به آخرت، تقسيم به چهار بخش مى‌شود...»

    اكنون به متن اصلى توجه كنيد: «فافهم هذا، فإنه من أعز الأسرار الإلهية المختصة... و لمّا اطلعت عليه، عرفت الأسباب المعينة للغضب و الرحمة و صورة ظهور حكميهما لها و انطباعهما فيها انطباع الصور في المرآة و عاينت سرّ... و عرفت سرّ النعيم و العذاب المعجّل و المتطاول المدة و سريع الزوال و سرّ... و سرّ... و رأيت الأفعال إذا تعينت صورها في باطن الإنسان أو ظاهره صارت مرآة لغضب الحقّ أو رحمته كما قلنا، لكن من غير تغير و تجدد حال في الجناب الأقدس... و رأيت أيضا سرّ الحلّ و الحرمة في كلّ عصر و أمّة و بالنسبة إلى كلّ شخص أيضا في وقت واحد و حال مخصوص أو في حالين و وقتين مختلفين و رأيت صورة انبعاث الشرائع و تعيّن أحكامها بحسب أحوال الأمم و الأعصار و رأيت الأوامر و النواهى المقصورة الحكم على هذه الدار و هذه النشئة و المختصة بمصالحهما الكلية و الجزئية و لوازمهما و رأيت المتعدية الحكم إلى الآخرة تنقسم إلى اربعة أقسام...».[۱]

    چنان‌كه ملاحظه مى‌فرماييد، مترجم، افعال «اطلعتَ»، «عرفتَ»، «عاينتَ»، «رأيتَ» و... را كه همگى مفرد مخاطبند (و متن مشتمل بر آنها، اين معنا را افاده مى‌كند: آنچه را گفتيم، بفهم كه آن از عزيزترين اسرار الهى است... و چون بر آن اطلاع يافتى، اسباب تعيين كننده خشم و رحمت را خواهى شناخت و... افعال را خواهى ديد كه وقتى صورشان در درون يا برون انسان تعين مى‌يابند، به آينه خشم يا مهر حق مبدل مى‌شوند...)، متكلم وحده دانسته و آن مكاشفه عجيب و غريب را استنباط نموده است.

    مترجم، تلاش كرده كه با توضيحاتى درون پرانتز و يا در پاورقى درك مطالب را آسان‌تر نمايد. وى هم‌چنين مقدمه‌اى در حدود هشتاد صفحه نگاشته است كه مطالب ذيل را در بر مى‌گيرد:

    1. تحقيق در احوال و شخصيت و آثار قونوى؛
    2. نمونه تطبيق دو رأى از آراء حضرت شيخ با صدرالدين شيرازی «قدس‌سرهما»؛
    3. تحليل مفصل كتاب؛
    4. تحليلى مختصر از افكار شيخ صدرالدين قونوى و بيان حقيقت محمديه و انسان كامل.

    اين ترجمه با مراجعه به دو نسخه چاپى تفسير انجام گرفته و تاريخ پايان آن، ششم فروردين 1374ش، مطابق با چهاردهم ذى‌قعده 1415ق، است. انتشارات مولى در تهران، چاپ آن را به عهده گرفته و به سال 1375ش، / 1417ق، چاپ اول آن را در قطع وزيرى، در حدود 900 صفحه، در يك جلد ارائه داده است.

    علاوه بر فهرست موضوعى تفسير كه در ابتداى آن آمده، فهرست احاديث، اقوال و اعلام، در انتهاى آن، راهنماى پژوهش‌گران مى‌باشد. تصويرى از شيخ صدرالدين قونوى و مقبره وى در قونيه، در انتهاى مقدمه مترجم چاپ شده است.

    پانويس

    1. اعجاز البيان في تفسير ام القرآن، صفحه 204 - 205

    منابع

    1. مقدمه مترجم؛
    2. دانش‌نامه قرآن و قرآن‌پژوهى بهاء‌الدين خرمشاهى، ج 1، ص 553؛
    3. زندگى‌نامه دست‌نوشت مترجم و توضيحات وى درباره تفسير، جلد 2 دانش‌نامه قرآن و قرآن‌پژوهى بهاء‌الدين خرمشاهى، صفحه 1012.

    وابسته‌ها