رسائل فلسفیة: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
جز (جایگزینی متن - 'ابوریحان بیرونی' به 'ابوریحان بیرونی') |
||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
== گزارش محتوا == | == گزارش محتوا == | ||
#کتاب الطب الروحانی: نام این کتاب در اکثر مصادری که در شرح حال رازی نوشته شده، مانند «تاریخ الحکماء» ابن قفطی و «رسالة فی فهرست کتب محمد بن زکریاء الرازی»، نوشته ابوریحان بیرونی، آمده است. ابن ابیاصیبعه در کتاب «عیون الأنباء فی طبقات الأطباء» چنین گفته است: «غرض از نگارش کتاب طب روحانی که به طب النفوس شناخته میشود و دارای بیست فصل است، اصلاح اخلاق نفس بوده است»<ref>ر.ک: متن کتاب، ص1</ref> | #کتاب الطب الروحانی: نام این کتاب در اکثر مصادری که در شرح حال رازی نوشته شده، مانند «تاریخ الحکماء» ابن قفطی و «رسالة فی فهرست کتب محمد بن زکریاء الرازی»، نوشته [[ابوریحان بیرونی، محمد بن احمد|ابوریحان بیرونی]]، آمده است. ابن ابیاصیبعه در کتاب «عیون الأنباء فی طبقات الأطباء» چنین گفته است: «غرض از نگارش کتاب طب روحانی که به طب النفوس شناخته میشود و دارای بیست فصل است، اصلاح اخلاق نفس بوده است»<ref>ر.ک: متن کتاب، ص1</ref> | ||
#:مورخان محقق و دانشمندانی که در موضوع پیدایش الحاد و تطور آن در قرون اولیه اسلام و همچنین درباره عوامل فکری که در وجود آمدن آن مؤثر بوده، به بحث و تحقیق پرداختهاند، در نتیجه مطالعات و مراجعه به منابع مختلف معتقد شدهاند که از قرن سوم هجری به بعد که عصر ابن راوندی و پس از او محمد بن زکریای رازی بوده، الحاد در محور انکار نبوت و زائد بودن بعثت انبیا به حکم عقل و نقض ادیان و مذاهب دور میزد. | #:مورخان محقق و دانشمندانی که در موضوع پیدایش الحاد و تطور آن در قرون اولیه اسلام و همچنین درباره عوامل فکری که در وجود آمدن آن مؤثر بوده، به بحث و تحقیق پرداختهاند، در نتیجه مطالعات و مراجعه به منابع مختلف معتقد شدهاند که از قرن سوم هجری به بعد که عصر ابن راوندی و پس از او محمد بن زکریای رازی بوده، الحاد در محور انکار نبوت و زائد بودن بعثت انبیا به حکم عقل و نقض ادیان و مذاهب دور میزد. | ||
#:ستایش و تجلیلی که رازی در فصل اول کتاب «الطب الروحانی» از عقل کرده، علاوه بر معتقد بودن به حکومت مطلقه عقل در امور مرتبط به اخلاق و سجایای انسانی، در فهم و ادراک مسائل الهی نیز عقل را یگانه مرجع میشناسد. همان طورکه در ضمن بیان مناقب و فضایل عقل، گفته است: «و به وصلنا إلی معرفة الباری عز و جل الذی هو أعظم ما استدرکنا...». معلوم میشود که گوینده جزم و قطع داشته است که چون ما میتوانیم به وسیله عقل به تمام مسائل الهی و اخلاقی معرفت کامل پیدا کنیم و نبوت هم به بیشتر از این دو امر قیام نمیکند، دیگر موجبی برای بعثت انبیا از طرف خداوند و مأمور شدن آنها به تبلیغ و ارشاد انسان پیدا نمیشود<ref>ر.ک: واعظزاده، حسین، ص257-255</ref> | #:ستایش و تجلیلی که رازی در فصل اول کتاب «الطب الروحانی» از عقل کرده، علاوه بر معتقد بودن به حکومت مطلقه عقل در امور مرتبط به اخلاق و سجایای انسانی، در فهم و ادراک مسائل الهی نیز عقل را یگانه مرجع میشناسد. همان طورکه در ضمن بیان مناقب و فضایل عقل، گفته است: «و به وصلنا إلی معرفة الباری عز و جل الذی هو أعظم ما استدرکنا...». معلوم میشود که گوینده جزم و قطع داشته است که چون ما میتوانیم به وسیله عقل به تمام مسائل الهی و اخلاقی معرفت کامل پیدا کنیم و نبوت هم به بیشتر از این دو امر قیام نمیکند، دیگر موجبی برای بعثت انبیا از طرف خداوند و مأمور شدن آنها به تبلیغ و ارشاد انسان پیدا نمیشود<ref>ر.ک: واعظزاده، حسین، ص257-255</ref> | ||
#کتاب السیرة الفلسفیة: نام این کتاب در فهارس تألیفات رازی که به دست ما رسیده ذکر شده است؛ گرچه قدما در عنوان کتاب اختلاف کردهاند. ابوریحان بیرونی آن را «کتاب السیرة الفلسفیة» و ابن قفطی و ابن ندیم «کتاب (فی) السیرة الفاضلة» نامیدهاند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص97</ref> | #کتاب السیرة الفلسفیة: نام این کتاب در فهارس تألیفات رازی که به دست ما رسیده ذکر شده است؛ گرچه قدما در عنوان کتاب اختلاف کردهاند. [[ابوریحان بیرونی، محمد بن احمد|ابوریحان بیرونی]] آن را «کتاب السیرة الفلسفیة» و ابن قفطی و ابن ندیم «کتاب (فی) السیرة الفاضلة» نامیدهاند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص97</ref> | ||
#:مؤلف در توضیح این عبارت فلاسفه که: «فلسفه، تشبّه انسان به خداوند عز و جل به قدر طاقت بشری است»، چنین مینویسد: «... نزدیک ترین بندگان به خداوند اعلم و اعدل و مهربان ترین و رئوف ترین آنها هستند». سپس تفصیل این مطلب را به کتاب «الطب الروحانی» خود ارجاع میدهد. وی اگرچه «کتاب السیرة الفلسفیة» را در اثبات فیلسوف بودن خود کافی میداند، اما اسامی برخی دیگر از آثار خود را نیز ذکر میکند و در پایان متذکر میشود که تا زمان نگارش این مقاله، دویست کتاب و مقاله و رساله در فنون فلسفه از علم طبیعی و الهی به رشته تحریر درآورده است<ref>ر.ک: همان، ص109-108</ref> | #:مؤلف در توضیح این عبارت فلاسفه که: «فلسفه، تشبّه انسان به خداوند عز و جل به قدر طاقت بشری است»، چنین مینویسد: «... نزدیک ترین بندگان به خداوند اعلم و اعدل و مهربان ترین و رئوف ترین آنها هستند». سپس تفصیل این مطلب را به کتاب «الطب الروحانی» خود ارجاع میدهد. وی اگرچه «کتاب السیرة الفلسفیة» را در اثبات فیلسوف بودن خود کافی میداند، اما اسامی برخی دیگر از آثار خود را نیز ذکر میکند و در پایان متذکر میشود که تا زمان نگارش این مقاله، دویست کتاب و مقاله و رساله در فنون فلسفه از علم طبیعی و الهی به رشته تحریر درآورده است<ref>ر.ک: همان، ص109-108</ref> | ||
#مقالة فی ما بعد الطبیعة: این مقاله با عنوان «مقالة لأبی بکر محمد بن زکریا الرازی فی ما بعد الطبیعة» جزء مجموعه نسخ خطی کتابخانه راغب پاشا در استانبول است. برخی در انتساب آن به رازی تشکیک کردهاند؛ چراکه در فهارس تألیفات او ذکر نشده است. برخی از مطالب این مقاله از نسخه خطی موجود افتاده است که کراوس در ابتدای مقاله به آنها اشاره کرده است. وی معتقد است بسیاری از مباحثی که نویسنده در این مقاله مطرح کرده است پیرامون طبیعیات است واندکی از مسائل آن داخل در علم ما بعد الطبیعة میباشد؛ لذا شاید بتوان گفت که عنوان مقاله صحیح نیست یا این مقاله بخشی از کتاب دیگرش، همچون «فی سمع الکیان» یا «فی الآراء الطبیعیة» است. کراوس همچنین مخالفت برخی مطالب مقاله با آرای رازی را از دیگر مشکلات این مقاله دانسته است<ref>ر.ک: همان، ص114-113</ref> | #مقالة فی ما بعد الطبیعة: این مقاله با عنوان «مقالة لأبی بکر محمد بن زکریا الرازی فی ما بعد الطبیعة» جزء مجموعه نسخ خطی کتابخانه راغب پاشا در استانبول است. برخی در انتساب آن به رازی تشکیک کردهاند؛ چراکه در فهارس تألیفات او ذکر نشده است. برخی از مطالب این مقاله از نسخه خطی موجود افتاده است که کراوس در ابتدای مقاله به آنها اشاره کرده است. وی معتقد است بسیاری از مباحثی که نویسنده در این مقاله مطرح کرده است پیرامون طبیعیات است واندکی از مسائل آن داخل در علم ما بعد الطبیعة میباشد؛ لذا شاید بتوان گفت که عنوان مقاله صحیح نیست یا این مقاله بخشی از کتاب دیگرش، همچون «فی سمع الکیان» یا «فی الآراء الطبیعیة» است. کراوس همچنین مخالفت برخی مطالب مقاله با آرای رازی را از دیگر مشکلات این مقاله دانسته است<ref>ر.ک: همان، ص114-113</ref> |
نسخهٔ ۲۹ اوت ۲۰۱۷، ساعت ۲۱:۳۶
نام کتاب | رسائل فلسفية |
---|---|
نام های دیگر کتاب | |
پدیدآورندگان | رازي، محمد بن زکريا (نويسنده)
کراوس، پل (محقق) |
زبان | عربی |
کد کنگره | BBR 199 1384 |
موضوع | فلسفه اسلامي - متون قديمي تا قرن 14 |
ناشر | بدايات |
مکان نشر | سوريه - دمشق |
سال نشر | 2005م |
کد اتوماسیون | AUTOMATIONCODE13822AUTOMATIONCODE |
معرفی اجمالی
رسائل فلسفیة، مشتمل بر مقالات و دیدگاههای محمد بن زکریای رازی در آثار مختلف است که پول کراوس اتریشی آنها را گردآوری، تصحیح و ارائه کرده است.
ساختار
کتاب با مقدمه ناشر و مقدمه علی محمد اسبر آغاز شده است. پس از آن ده رساله و یک مناظره به زبان عربی و فارسی ارائه شده است.
گزارش محتوا
- کتاب الطب الروحانی: نام این کتاب در اکثر مصادری که در شرح حال رازی نوشته شده، مانند «تاریخ الحکماء» ابن قفطی و «رسالة فی فهرست کتب محمد بن زکریاء الرازی»، نوشته ابوریحان بیرونی، آمده است. ابن ابیاصیبعه در کتاب «عیون الأنباء فی طبقات الأطباء» چنین گفته است: «غرض از نگارش کتاب طب روحانی که به طب النفوس شناخته میشود و دارای بیست فصل است، اصلاح اخلاق نفس بوده است»[۱]
- مورخان محقق و دانشمندانی که در موضوع پیدایش الحاد و تطور آن در قرون اولیه اسلام و همچنین درباره عوامل فکری که در وجود آمدن آن مؤثر بوده، به بحث و تحقیق پرداختهاند، در نتیجه مطالعات و مراجعه به منابع مختلف معتقد شدهاند که از قرن سوم هجری به بعد که عصر ابن راوندی و پس از او محمد بن زکریای رازی بوده، الحاد در محور انکار نبوت و زائد بودن بعثت انبیا به حکم عقل و نقض ادیان و مذاهب دور میزد.
- ستایش و تجلیلی که رازی در فصل اول کتاب «الطب الروحانی» از عقل کرده، علاوه بر معتقد بودن به حکومت مطلقه عقل در امور مرتبط به اخلاق و سجایای انسانی، در فهم و ادراک مسائل الهی نیز عقل را یگانه مرجع میشناسد. همان طورکه در ضمن بیان مناقب و فضایل عقل، گفته است: «و به وصلنا إلی معرفة الباری عز و جل الذی هو أعظم ما استدرکنا...». معلوم میشود که گوینده جزم و قطع داشته است که چون ما میتوانیم به وسیله عقل به تمام مسائل الهی و اخلاقی معرفت کامل پیدا کنیم و نبوت هم به بیشتر از این دو امر قیام نمیکند، دیگر موجبی برای بعثت انبیا از طرف خداوند و مأمور شدن آنها به تبلیغ و ارشاد انسان پیدا نمیشود[۲]
- کتاب السیرة الفلسفیة: نام این کتاب در فهارس تألیفات رازی که به دست ما رسیده ذکر شده است؛ گرچه قدما در عنوان کتاب اختلاف کردهاند. ابوریحان بیرونی آن را «کتاب السیرة الفلسفیة» و ابن قفطی و ابن ندیم «کتاب (فی) السیرة الفاضلة» نامیدهاند[۳]
- مؤلف در توضیح این عبارت فلاسفه که: «فلسفه، تشبّه انسان به خداوند عز و جل به قدر طاقت بشری است»، چنین مینویسد: «... نزدیک ترین بندگان به خداوند اعلم و اعدل و مهربان ترین و رئوف ترین آنها هستند». سپس تفصیل این مطلب را به کتاب «الطب الروحانی» خود ارجاع میدهد. وی اگرچه «کتاب السیرة الفلسفیة» را در اثبات فیلسوف بودن خود کافی میداند، اما اسامی برخی دیگر از آثار خود را نیز ذکر میکند و در پایان متذکر میشود که تا زمان نگارش این مقاله، دویست کتاب و مقاله و رساله در فنون فلسفه از علم طبیعی و الهی به رشته تحریر درآورده است[۴]
- مقالة فی ما بعد الطبیعة: این مقاله با عنوان «مقالة لأبی بکر محمد بن زکریا الرازی فی ما بعد الطبیعة» جزء مجموعه نسخ خطی کتابخانه راغب پاشا در استانبول است. برخی در انتساب آن به رازی تشکیک کردهاند؛ چراکه در فهارس تألیفات او ذکر نشده است. برخی از مطالب این مقاله از نسخه خطی موجود افتاده است که کراوس در ابتدای مقاله به آنها اشاره کرده است. وی معتقد است بسیاری از مباحثی که نویسنده در این مقاله مطرح کرده است پیرامون طبیعیات است واندکی از مسائل آن داخل در علم ما بعد الطبیعة میباشد؛ لذا شاید بتوان گفت که عنوان مقاله صحیح نیست یا این مقاله بخشی از کتاب دیگرش، همچون «فی سمع الکیان» یا «فی الآراء الطبیعیة» است. کراوس همچنین مخالفت برخی مطالب مقاله با آرای رازی را از دیگر مشکلات این مقاله دانسته است[۵]
- مقالة فی أمارات الإقبال و الدولة: ابن ابیاصیبعه نام این مقاله را «کتاب علامات إقبال الدولة» دانسته است. محتوای سیاسی این مقاله بیش از مطالب فلسفی آن است و شاید رازی آن را به جهت تقرب به برخی امرای زمانش نوشته باشد[۶]
- من کتاب اللذة: رازی دیدگاه خود درباره لذت را در کتاب «الطب الروحانی» و نیز در «السیرة الفلسفیة» مطرح کرده است و در این مقاله به طور خاص به این موضوع پرداخته است[۷]این رساله ناقص است، اما از آنجا که ناصرخسرو قبادیانی بخشهایی از آن را به فارسی ترجمه کرده و در کتاب «زاد المسافر» آورده است، کراوس مطالب ناصرخسرو را به متن عربی افزوده و پس از آن دیدگاه قبادیانی در رد سخنان او را آورده است. رازی معتقد است که لذت چیزی نیست مگر راحتی یافتن از رنج، اما ناصرخسرو میان این دو تفاوت قائل است[۸]
- من کتاب العلم الإلهی: این کتاب از مهم ترین و معروف ترین کتابهای محمد بن زکریای رازی است که در آن مباحث عقلی و مطالب فلسفی و جهان شناسی را مورد بحث قرار داده واندیشههای خاص خود را در آن آشکار ساخته است. اصطلاح «علم الهی» یا «الهیات» نزد دانشمندان باستان بسیار متداول بود؛ زیرا آنان فلسفه را به دو قسم نظری و عملی و سپس نظری را به سه قسم طبیعی، تعلیمی و الهی تقسیم کردهاند. اموری که خارج از مادّه است و همچنین سببهای نخستین وجود طبیعیات و تعلیمیات و آنچه که بدان دو بستگی دارد در علم الهی مورد بحث قرار میگیرد و بدین مناسبت آنکه از علم الهی سخن میگوید میتواند بسیاری از مسائل علم طبیعی و تعلیمی و منطقی را مورد بررسی قرار دهد. بنابراین جای شگفت نیست که رازی در این کتاب بسیاری از مسائل مختلف علم طبیعی و مباحث جهان شناسی را به میان کشیده است[۹]
- القول فی القدماء الخمسة: پول کراوس در ابتدای این مقاله دیدگاه رازی درباره قدمای خمسه و ارتباط آن با صابئیهای حرانی را مطرح کرده است. پس از آن دیدگاه بیرونی به نقل از کتاب «تحقیق ما للهند» و نیز ابن تیمیه در «منهاج السنة النبویة» و نظر احمد بن محمد مرزوقی اصفهانی در «الأزمنة و الأمکنة» را در رد آن ذکر کرده است[۱۰]
- القول فی الهیولی: ابن ندیم، بیرونی، ابن ابیاصیبعه و دیگران آثاری را در موضوع هیولی به رازی نسبت دادهاند، اما تنها آنچه ناصرخسرو به فارسی در کتاب «زاد المسافرین» ذکر کرده، باقی مانده است. مطلبی نیز فخرالدین رازی به عربی در کتاب «المطالب العالیة» آورده که شبیه دیدگاه رازی است، بدون اینکه تصریح به انتساب به او کرده باشد[۱۱]
- القول فی المکان و الزمان: دیدگاه رازی درباره مکان و زمان از مهم ترین ممیزات فلسفه الهی اوست که در این مقاله مطرح شده است. مرزوقی، ابن حزم، ناصرخسرو، نجم الدین کاتبی، فخرالدین رازی و دیگران دیدگاه او را نپذیرفتهاند[۱۲]
- القول فی النفس و العالم: کراوس در ابتدای این مقاله نیز در مقدمه ای کوتاه به ذکر دیدگاه رازی در کتاب علم الهی و دیگر آثارش در رابطه با قدم نفس کلیه و حدوث عالم پرداخته است. پس از آن مطالب ناصرخسرو در رد سخنان رازی را به نقل از کتاب «زاد المسافرین» آورده است. در ادامه مطالب دیگری نیز که مرتبط با دیدگاه رازی است از جمله مناظره فخرالدین محمد بن عمر رازی در رد بر فیلسوفی از سمرقند ذکر شده است[۱۳]
- المناظرات بین الرازیین: ابوبکر محمد بن زکریای رازی و ابوحاتم عبدالرحمن احمد بن حمدان بن احمد ورسنانی رازی، دو تن از دانشمندان معروف و هم زمان بودند، که از نظر معتقدات دینی و منتجات عقلی و فکری در دو جهت مخالف و متضاد قرار داشتند. به همین سبب مجالس مناظره میان این دو دانشمند معاصر در شهر ری تشکیل میشد. ابوحاتم در کتاب «أعلام النبوة» جریان مجالس مناظره و مباحثات و پرسشهایی را که میان او و دانشمند هم زمانش اتفاق افتاده نقل میکند. پول کراوس، جریان مجالس مناظره را با ذکر مباحثات و سؤال و جوابهای طرفین از کتاب «أعلام النبوة» استخراج کرده است[۱۴]
وضعیت کتاب
فهرست مختصر مباحث کتاب در ابتدای آن ذکر شده است. اختلاف نسخهها، ارجاعات و توضیحات خوبی در پاورقیهای کتاب ذکر شده است.
پانویس
- ↑ ر.ک: متن کتاب، ص1
- ↑ ر.ک: واعظزاده، حسین، ص257-255
- ↑ ر.ک: متن کتاب، ص97
- ↑ ر.ک: همان، ص109-108
- ↑ ر.ک: همان، ص114-113
- ↑ ر.ک: همان، ص135
- ↑ ر.ک: همان، ص139
- ↑ ر.ک: همان، ص164-163
- ↑ ر.ک: محقق، مهدی، ص437
- ↑ ر.ک: متن کتاب، ص216-191
- ↑ ر.ک: همان، ص240-217
- ↑ ر.ک: همان، ص242-241
- ↑ ر.ک: همان، ص290-281
- ↑ ر.ک: ابوحاتم، ص245
منابع مقاله
- مقدمه و متن کتاب.
- ابوحاتم، «مناظره محمد بن زکریای رازی و ابوحاتم عبدالرحمن رازی»، ترجمه حسین واعظزاده، پایگاه مجلات تخصصی نور، مجله فرهنگ ایران زمین، تهران، 1333ش، شماره 2، صفحه 254 تا 271.
- محقق، مهدی، «» علم الهی» رازی و قدمای خمسه»، پایگاه مجلات تخصصی نور، مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران، مرداد 1347، شماره 63 و 64، صفحه 437 تا 474.