۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' »' به '»') |
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
کتاب دارای مقدمه هیئت علمی به قلم سید محمد علی حلو، مقدمه نویسنده و محتوای مطالب در هشت فصل است. | کتاب دارای مقدمه هیئت علمی به قلم سید محمد علی حلو، مقدمه نویسنده و محتوای مطالب در هشت فصل است. | ||
نویسنده در این اثر از 90 منبع بهره برده است. برخی از آنها عبارتاند از: ينابيع المودة قندوزی، | نویسنده در این اثر از 90 منبع بهره برده است. برخی از آنها عبارتاند از: ينابيع المودة قندوزی، وسائل الشيعة شیخ حر عاملی، مناقب آل أبيطالب ابن شهرآشوب، المعجم الکبير طبرانی، مشارق أنوار اليقين، مسند أحمد، مستدرك حاکم نیشابوری، المحاسن برقی، صحيح بخاری، علل الشرايع شیخ صدوق، تاريخ بغداد، البداية و النهاية ابن کثیر، بحارالأنوار، إعلام الورای طبرسی و ... . | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
نویسنده در فصل اول کتاب به بیان مقدمات حدیث میپردازد. او مینویسد: حدیث سدالابواب از اهمیت فراوانی برخوردار است زیرا در آن پیامبر اکرم(ص) از مرحله اعلان و تبلیغ به مرحله تطبیق و تنفیذ دست زد.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص11</ref> نویسنده در مقدمات حدیث، روایاتی درباره باب دین بودن علی(ع)، باب علم پیامبر بودن ایشان، باب الله بودن آن حضرت در کلام پیامبر(ع) و روایات قدسی و ... بیان میکند. او از این طریق میخواهد نشان دهد که پیامبر(ص) در جریان سدالابواب مواردی که در آن با لفظ از امیرالمؤمنین علی(ع) به باب بودن تعبیر کرده بود را در عمل نشان داد.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص11-15</ref> | نویسنده در فصل اول کتاب به بیان مقدمات حدیث میپردازد. او مینویسد: حدیث سدالابواب از اهمیت فراوانی برخوردار است زیرا در آن پیامبر اکرم(ص) از مرحله اعلان و تبلیغ به مرحله تطبیق و تنفیذ دست زد.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص11</ref> نویسنده در مقدمات حدیث، روایاتی درباره باب دین بودن علی(ع)، باب علم پیامبر بودن ایشان، باب الله بودن آن حضرت در کلام پیامبر(ع) و روایات قدسی و ... بیان میکند. او از این طریق میخواهد نشان دهد که پیامبر(ص) در جریان سدالابواب مواردی که در آن با لفظ از امیرالمؤمنین علی(ع) به باب بودن تعبیر کرده بود را در عمل نشان داد.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص11-15</ref> | ||
فصل دوم کتاب به بیان صورتهای مختلف روایت از این واقعه میپردازد. از نگاه مؤلف، این روایت با الفاظ مختلف و در زمانها و مکانهای متعددی از زبان پیامبر اکرم(ص) وارد شده است. این امر تا جایی است که در هیچیک از فرقههای اسلامی (با وجود همه اختلافات در فرقهها و جماعاتشان) نیست که این حدیث را کتبشان یافت نشود و بهگونهای که به حد تواتر میرسد.<ref>ر.ک: همان، ص19</ref> نویسنده سپس به ذکر کسانی که روایت را متواتر دانستهاند میپردازد.<ref>ر.ک: همان، ص20-22</ref> سپس به بیان پنجاهویک روایت از روایاتی که از طرق مختلف نقل شده میپردازد.<ref>ر.ک: همان، ص23-52</ref> | فصل دوم کتاب به بیان صورتهای مختلف روایت از این واقعه میپردازد. از نگاه مؤلف، این روایت با الفاظ مختلف و در زمانها و مکانهای متعددی از زبان پیامبر اکرم(ص) وارد شده است. این امر تا جایی است که در هیچیک از فرقههای اسلامی (با وجود همه اختلافات در فرقهها و جماعاتشان) نیست که این حدیث را کتبشان یافت نشود و بهگونهای که به حد تواتر میرسد.<ref>ر.ک: همان، ص19</ref> نویسنده سپس به ذکر کسانی که روایت را متواتر دانستهاند میپردازد.<ref>ر.ک: همان، ص20-22</ref> سپس به بیان پنجاهویک روایت از روایاتی که از طرق مختلف نقل شده میپردازد.<ref>ر.ک: همان، ص23-52</ref> مثلاً مضمون روایت پنجاه و دوم چنین است؛ از علامه شیخ ابراهیم بن محمد بن ابوبکر بن حمویه حموینی نقل شده که... از زید بن وهب از عبدالله بن مسعود گفت: شبی رسول خدا(ص) پیش ما آمد و در آن موقع ما (جماعتی از صحابه) در مسجد بودیم. ایشان بعد از نماز جماعت فرمودند: این جماعت اینجا چه میکنند؟ گفتند: ای پیامبر اینجا نشستیم و گفتگو میکنیم. (سپس) برخی از ما نماز میخوانند و برخی دیگر میخوابند. پیامبر(ص) فرمودند در مسجد من نباید خوابید. بهسوی خانههایتان برگردید. هرکه خواهان نماز است آن را به شکل کامل در خانهاش بگزارد. و هرکه توانایی نماز ندارد بخوابد. همانا نماز پنهانی نسبت به نماز آشکارا مضاعف است. راوی میگوید ما برخاسته و متفرق شدیم و علی بن ابیطالب(ع) هم در میان ما بود. او هم برخاست. اما پیامبر(ص) دست علی(ع) را گرفتند و فرمودند: و اما تو ای علی! هرچه که برای من در مسجدم حلال است برای تو هم حلال است و هر آنچه بر من حرام است بر تو نیز حرام است. در این هنگام حمزه بن عبدالمطلب به پیامبر(ص) عرض کرد: ای پیامبر خدا! من عمویت و از علی به تو نزدیکتر هستم. پیامبر(ص) فرمودند: راست میگویی عمو. ولی به خدا قسم این دستور از جانب من نیست و خدای عزوجل به آن فرمان داده است.<ref>ر.ک: همان، ص51-52</ref> | ||
ماجد عطیه در فصل سوم مینویسد: این روایت شریف و دلایل آن در تفسیر بسیاری از آیات قرآنی، نزد فریقین وارد شده است.<ref>ر.ک: همان، ص56</ref> مورد اول آیه شریفه «وَ لا جُنُباً إِلاّ عابِرِی سَبِیلٍ» (نساء: 43) است. وی نوزده روایت در توضیح این آیه شریفه میآورد. مورد دوم، «وَ لَیسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُوا الْبُیوتَ مِنْ ظُهُورِها وَ لکنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقى وَ أْتُوا الْبُیوتَ مِنْ أَبْوابِها» (بقرة: 189) که برای توضیح و شرح مضمون آن به هفده روایت استناد میکند.<ref>ر.ک: همان، ص56-70</ref> مورد سوم آیه 77 سوره مؤمنون «حَتّى إِذا فَتَحْنا عَلَیهِمْ باباً ذا عَذابٍ شَدِیدٍ» است که در آن به روایت جابر بن یزید از امام باقر(ع) استناد شده که در آن فرمودند: «هو أمیرالمؤمنین علیهالسلام فی الرجعة» یعنی آن باب (درب) امیرالمؤمنین(ع) در زمان رجعت است.<ref>ر.ک: همان، ص70</ref> موارد چهارم تا ششم؛ آیات 58 سوره بقره، 87 یونس و 13 حدید هستند که به ترتیب در آنها به 25 و 7 و 5 روایت استشهاد میشود.<ref>ر.ک: همان، ص71-98</ref> | ماجد عطیه در فصل سوم مینویسد: این روایت شریف و دلایل آن در تفسیر بسیاری از آیات قرآنی، نزد فریقین وارد شده است.<ref>ر.ک: همان، ص56</ref> مورد اول آیه شریفه «وَ لا جُنُباً إِلاّ عابِرِی سَبِیلٍ» (نساء: 43) است. وی نوزده روایت در توضیح این آیه شریفه میآورد. مورد دوم، «وَ لَیسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُوا الْبُیوتَ مِنْ ظُهُورِها وَ لکنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقى وَ أْتُوا الْبُیوتَ مِنْ أَبْوابِها» (بقرة: 189) که برای توضیح و شرح مضمون آن به هفده روایت استناد میکند.<ref>ر.ک: همان، ص56-70</ref> مورد سوم آیه 77 سوره مؤمنون «حَتّى إِذا فَتَحْنا عَلَیهِمْ باباً ذا عَذابٍ شَدِیدٍ» است که در آن به روایت جابر بن یزید از امام باقر(ع) استناد شده که در آن فرمودند: «هو أمیرالمؤمنین علیهالسلام فی الرجعة» یعنی آن باب (درب) امیرالمؤمنین(ع) در زمان رجعت است.<ref>ر.ک: همان، ص70</ref> موارد چهارم تا ششم؛ آیات 58 سوره بقره، 87 یونس و 13 حدید هستند که به ترتیب در آنها به 25 و 7 و 5 روایت استشهاد میشود.<ref>ر.ک: همان، ص71-98</ref> | ||
خط ۶۲: | خط ۶۲: | ||
فصل هفتم کتاب در بیان تلاشهای شکستخوردهای است که بعد از اعلان رسمی این حدیث در طول تاریخ برای پنهان نگهداشتن آن (که از فضایل امیرالمؤمنین(ع) است) انجام شده است. این امر تا جایی بوده که خانه فاطمه(س) و علی(ع) را خراب کردهاند. فصل هشتم هم در بیان شواهدی از نصوص و اشعار درباره وقوع چنین امری است؛ نویسنده در این بخش به اشعاری از سید حمیری، عبدی، خطیب خوارزم و دیگران درباره وقوع این امر و روایت آن استشهاد میکند.<ref>ر.ک: همان، ص137-144</ref> | فصل هفتم کتاب در بیان تلاشهای شکستخوردهای است که بعد از اعلان رسمی این حدیث در طول تاریخ برای پنهان نگهداشتن آن (که از فضایل امیرالمؤمنین(ع) است) انجام شده است. این امر تا جایی بوده که خانه فاطمه(س) و علی(ع) را خراب کردهاند. فصل هشتم هم در بیان شواهدی از نصوص و اشعار درباره وقوع چنین امری است؛ نویسنده در این بخش به اشعاری از سید حمیری، عبدی، خطیب خوارزم و دیگران درباره وقوع این امر و روایت آن استشهاد میکند.<ref>ر.ک: همان، ص137-144</ref> | ||
==وضعیت | ==وضعیت کتاب== | ||
فهرست مطالب در انتهای کتاب آمده است. ارجاعات در پاورقیها ذکر شده است. | فهرست مطالب در انتهای کتاب آمده است. ارجاعات در پاورقیها ذکر شده است. | ||
ویرایش