۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
جز (جایگزینی متن - 'حمزه اصفهانى' به 'حمزه اصفهانى ') |
||
| خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
'''تاريخ سنى ملوك الارض و النبياء''' اثر [[حمزه اصفهانی، حمزه بن حسن|حمزه بن حسن اصفهانى]] است كه به زبان عربى و متعلق به قرن 280ق مىباشد. اين كتاب كه به ذكر مطالب تاريخى به صورت مختصر پرداخته، داراى موضوعات مختلف و ذكر رويدادهاى گوناگون است. يكى از جالبترين مطالب اين كتاب، بررسى تطبيقى عيد نوروز با ماههاى هجرى قمرى تا زمان وفات مؤلف است كه به صورت مقارنهاى و تطبيقى هر سال را جداگانه ذكر نموده است. | '''تاريخ سنى ملوك الارض و النبياء''' اثر [[حمزه اصفهانی، حمزه بن حسن|حمزه بن حسن اصفهانى]] است كه به زبان عربى و متعلق به قرن 280ق مىباشد. اين كتاب كه به ذكر مطالب تاريخى به صورت مختصر پرداخته، داراى موضوعات مختلف و ذكر رويدادهاى گوناگون است. يكى از جالبترين مطالب اين كتاب، بررسى تطبيقى عيد نوروز با ماههاى هجرى قمرى تا زمان وفات مؤلف است كه به صورت مقارنهاى و تطبيقى هر سال را جداگانه ذكر نموده است. | ||
مؤلف بزرگ، حمزه اصفهانى در اين كتاب به موضوع تاريخ و كار تاريخ تطبيقى مىپردازد كه در نوع خود ابتكارى است. نام مشهور اين كتاب «تاريخ سنى ملوك الارض و الانبياء» مىباشد؛ ولى [[آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|صاحب الذريعه]] نام اين كتاب را «تاريخ ملوك الارض» ذكر كرده است. | مؤلف بزرگ، [[حمزه اصفهانی، حمزه بن حسن|حمزه اصفهانى]] در اين كتاب به موضوع تاريخ و كار تاريخ تطبيقى مىپردازد كه در نوع خود ابتكارى است. نام مشهور اين كتاب «تاريخ سنى ملوك الارض و الانبياء» مىباشد؛ ولى [[آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|صاحب الذريعه]] نام اين كتاب را «تاريخ ملوك الارض» ذكر كرده است. | ||
== ساختار كتاب == | == ساختار كتاب == | ||
| خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
و بدين شكل اقدام به ارائه تاريخ تطبيقى عيد نوروز باستانى با تاريخ هجرى قمرى نموده است. | و بدين شكل اقدام به ارائه تاريخ تطبيقى عيد نوروز باستانى با تاريخ هجرى قمرى نموده است. | ||
در ميان آثار حمزه اصفهانى كتابى موسوم به سنى ملوك الارض و الانبياء نيامده است. در اين باره دو احتمال وجود دارد، يكى آن كه اين اثر منسوب به حمزه اصفهانى است، ديگر آن كه اين اثر در اصل داراى نام ديگرى بوده است. ليكن از قرارين برمىآيد كه كتاب سنى ملوك الارض و الانبياء بر كتاب تواريخ الامم منطبق است. بدين گونه در اصل نام كتاب، تواريخ كبار الامم و يا حتى بقول صاحب مجمله التواريخ، تاريخ بوده است. مؤيد اين گفتار آن كه [[ابوریحان بیرونی، محمد بن احمد|ابوريحان بيرونى]] از كتاب تواريخ الامم، حمزه اصفهانى نقل قولهايى كرده است، كه عينا در سنى ملوك الارض و الانبياء موجود است و نقل قولهاى زيادى كه ابوريحان از حمزه اصفهانى نموده است، با كتاب سنى ملوك الارض و الانبياء همخوانى دارد. و جاى هيچ ترديدى نمىگذارد كه اين اثر در آن ايام به نام تاريخ كبار الامم مشهور بوده است. | در ميان آثار [[حمزه اصفهانی، حمزه بن حسن|حمزه اصفهانى]] كتابى موسوم به سنى ملوك الارض و الانبياء نيامده است. در اين باره دو احتمال وجود دارد، يكى آن كه اين اثر منسوب به [[حمزه اصفهانی، حمزه بن حسن|حمزه اصفهانى]] است، ديگر آن كه اين اثر در اصل داراى نام ديگرى بوده است. ليكن از قرارين برمىآيد كه كتاب سنى ملوك الارض و الانبياء بر كتاب تواريخ الامم منطبق است. بدين گونه در اصل نام كتاب، تواريخ كبار الامم و يا حتى بقول صاحب مجمله التواريخ، تاريخ بوده است. مؤيد اين گفتار آن كه [[ابوریحان بیرونی، محمد بن احمد|ابوريحان بيرونى]] از كتاب تواريخ الامم، [[حمزه اصفهانی، حمزه بن حسن|حمزه اصفهانى]] نقل قولهايى كرده است، كه عينا در سنى ملوك الارض و الانبياء موجود است و نقل قولهاى زيادى كه ابوريحان از [[حمزه اصفهانی، حمزه بن حسن|حمزه اصفهانى]] نموده است، با كتاب سنى ملوك الارض و الانبياء همخوانى دارد. و جاى هيچ ترديدى نمىگذارد كه اين اثر در آن ايام به نام تاريخ كبار الامم مشهور بوده است. | ||
علاوه بر [[ابوریحان بیرونی، محمد بن احمد|ابوريحان بيرونى]]، نويسنده ديگرى كه از كتاب تواريخ الامم (تاريخ الامم) استفاده و نقل قول نموده، [[ابن خلدون]] است كه موارد منقول او با كتاب سنى ملوك الارض و الانبياء همخوانى دارد. | علاوه بر [[ابوریحان بیرونی، محمد بن احمد|ابوريحان بيرونى]]، نويسنده ديگرى كه از كتاب تواريخ الامم (تاريخ الامم) استفاده و نقل قول نموده، [[ابن خلدون]] است كه موارد منقول او با كتاب سنى ملوك الارض و الانبياء همخوانى دارد. | ||
به طور خلاصه [[ابن خلدون]]، شش موضع از كتاب تواريخ الامم نقل قول نموده است كه غالب آنها در خصوص اعراب حيره و غسان مىباشد. او قسمتهايى از كتاب تواريخ الامم را در خصوص ملوك حيره خلاصه و نقل كرده است. [[ابن خلدون]] گاهى تنها سنوات پادشاهان را از آن نقل مىكند و مىنويسد: «در تواريخ الامم آمده است كه همه ملوك از بنى نصر و جز ايشان بيست و پنج تن بودند و مدت ششصد سال پادشاهى كردند.» ابنخلدون در دو موضوع به گونهاى از حمزه اصفهانى نام مىبرد، يكبار تنها او را «اصفهانى» مىخواند و از او نقل قول مىكند كه پيشداديان دو هزار و چهارصد و هفتاد سال پادشاهى كردند. در موضعى ديگر از قول ابن سعيد (متوفى 673ق) او را على بن حمزه اصفهانى خوانده است. | به طور خلاصه [[ابن خلدون]]، شش موضع از كتاب تواريخ الامم نقل قول نموده است كه غالب آنها در خصوص اعراب حيره و غسان مىباشد. او قسمتهايى از كتاب تواريخ الامم را در خصوص ملوك حيره خلاصه و نقل كرده است. [[ابن خلدون]] گاهى تنها سنوات پادشاهان را از آن نقل مىكند و مىنويسد: «در تواريخ الامم آمده است كه همه ملوك از بنى نصر و جز ايشان بيست و پنج تن بودند و مدت ششصد سال پادشاهى كردند.» ابنخلدون در دو موضوع به گونهاى از [[حمزه اصفهانی، حمزه بن حسن|حمزه اصفهانى]] نام مىبرد، يكبار تنها او را «اصفهانى» مىخواند و از او نقل قول مىكند كه پيشداديان دو هزار و چهارصد و هفتاد سال پادشاهى كردند. در موضعى ديگر از قول ابن سعيد (متوفى 673ق) او را على بن [[حمزه اصفهانی، حمزه بن حسن|حمزه اصفهانى]] خوانده است. | ||
در مورد نقل قولهاى او از تواريخ الامم، سه نكته را بايد خاطر نشان كرد: | در مورد نقل قولهاى او از تواريخ الامم، سه نكته را بايد خاطر نشان كرد: | ||
| خط ۸۱: | خط ۸۱: | ||
اين كتاب با اشاره به اقوام هفتگانه جهان، به ذكر سالهاى تقويمى اقوام مىپردازد، سپس با ارائه جدولهايى از اسامى پادشان ايرانى، پيشدادى، كيانى، اشكانى، و ساسانى از اقدامات پادشاهان اين سلسلهها و حوادث عصر آنها (به نحو بسيار مختصرى) ياد مىنمايد و با ذكر نام و سال پادشاهان مقدونى و روم از پادشاهان قسطنطنيه و مبدأ تاريخ يونان ياد كرده، و از تواريخ قبطيان به اشاره مىگذرد، و آنگاه با استفاده از منابع يهودى شرح مختصرى از ابتداى آفرينش از ديدگاه يهود مىنگارد و سپس سال شمارى حوادث و ايام مهم آنها را نقل مىكند. | اين كتاب با اشاره به اقوام هفتگانه جهان، به ذكر سالهاى تقويمى اقوام مىپردازد، سپس با ارائه جدولهايى از اسامى پادشان ايرانى، پيشدادى، كيانى، اشكانى، و ساسانى از اقدامات پادشاهان اين سلسلهها و حوادث عصر آنها (به نحو بسيار مختصرى) ياد مىنمايد و با ذكر نام و سال پادشاهان مقدونى و روم از پادشاهان قسطنطنيه و مبدأ تاريخ يونان ياد كرده، و از تواريخ قبطيان به اشاره مىگذرد، و آنگاه با استفاده از منابع يهودى شرح مختصرى از ابتداى آفرينش از ديدگاه يهود مىنگارد و سپس سال شمارى حوادث و ايام مهم آنها را نقل مىكند. | ||
حمزه اصفهانى تاريخ اعراب عراق (لخميان) را با تفصيل بيشترى مورد بحث قرار مىدهد و در شرح مختصرى از غسانيان، از ملوك حمير (يمن) شرحى نسبتا مفصل (در حد كتاب) آورده است و با اشاره به امراى كنده، از سالهاى تاريخى معديان (اجداد پيامبر(ص))، به زندگانى رسول اكرم و فتوحات (به طور مجمل) مىپردازد و به پارهاى دلايل نجومى برترى اسلام بر ساير اديان اشاره مىكند و فهرست خلفاى راشدين، بنىاميه و بنىعباس را تا عهد مستكفى نقل مىكند. | [[حمزه اصفهانی، حمزه بن حسن|حمزه اصفهانى]] تاريخ اعراب عراق (لخميان) را با تفصيل بيشترى مورد بحث قرار مىدهد و در شرح مختصرى از غسانيان، از ملوك حمير (يمن) شرحى نسبتا مفصل (در حد كتاب) آورده است و با اشاره به امراى كنده، از سالهاى تاريخى معديان (اجداد پيامبر(ص))، به زندگانى رسول اكرم و فتوحات (به طور مجمل) مىپردازد و به پارهاى دلايل نجومى برترى اسلام بر ساير اديان اشاره مىكند و فهرست خلفاى راشدين، بنىاميه و بنىعباس را تا عهد مستكفى نقل مىكند. | ||
جدولى از ايام نوروز از اول سال هجرت تا سال 350، مطابق با ماههاى عربى تنظيم كرده است، سپس به بلايا و حوادث طبيعى نظير سيل، زلزله و قحطى از سال به بعد در مناطق مختلف به خصوص شهر بغداد مطالب مهمى عرضه كرده كه براى شناسايى تاريخ عهد خلافت اهميت دارد. و از امراى خراسان تا پادشاهى عبدالملك بن نوح سامانى (323) و از امراى طبرستان تا عهد حسن بن بويه به نحو مختصرى ياد كرده است. | جدولى از ايام نوروز از اول سال هجرت تا سال 350، مطابق با ماههاى عربى تنظيم كرده است، سپس به بلايا و حوادث طبيعى نظير سيل، زلزله و قحطى از سال به بعد در مناطق مختلف به خصوص شهر بغداد مطالب مهمى عرضه كرده كه براى شناسايى تاريخ عهد خلافت اهميت دارد. و از امراى خراسان تا پادشاهى عبدالملك بن نوح سامانى (323) و از امراى طبرستان تا عهد حسن بن بويه به نحو مختصرى ياد كرده است. | ||
| خط ۹۵: | خط ۹۵: | ||
ديدگاه نويسنده كتاب قابل تعمق مىباشد. حقيقت آن كه در كتاب چنان توازنى بين اخبار ايران و عرب (به خصوص قبل از اسلام) وجود دارد كه نمىتوان مدعى بود كه او شعوبى مىباشد؛ يعنى ايرانيان را برتر از اعراب بداند؛ و توصيفاتى كه او از امراى عرب در عراق كرده، نشان از آن دارد كه او بىجهت با كسى سرستيز و دشمنى نداشته است، چنانكه جذيمه را تيزهوش و كاردان و نعمان را داراى رأى قاطع و دورانديش دانسته است. حتى مانند يك عرب متعصب جنوبى باور كرده است كه شمريرعش توانسته تا شهر سغد بيايد، و شهر سمرقند را معرب (تعريب) نام او دانسته است. | ديدگاه نويسنده كتاب قابل تعمق مىباشد. حقيقت آن كه در كتاب چنان توازنى بين اخبار ايران و عرب (به خصوص قبل از اسلام) وجود دارد كه نمىتوان مدعى بود كه او شعوبى مىباشد؛ يعنى ايرانيان را برتر از اعراب بداند؛ و توصيفاتى كه او از امراى عرب در عراق كرده، نشان از آن دارد كه او بىجهت با كسى سرستيز و دشمنى نداشته است، چنانكه جذيمه را تيزهوش و كاردان و نعمان را داراى رأى قاطع و دورانديش دانسته است. حتى مانند يك عرب متعصب جنوبى باور كرده است كه شمريرعش توانسته تا شهر سغد بيايد، و شهر سمرقند را معرب (تعريب) نام او دانسته است. | ||
اما يك نكته مسلم است كه او اصالت ايرانى خود را فراموش نكرده و هر جا كه مناسب دانسته به عنوان يك فارسى زبان سعى در ارائه فرهنگ خود نموده است. او در زبان فارسى توانايى داشته است. اين موضوع هم از فحواى مطالب خود او برمىآيد و هم ديگران آن را تاييد كردهاند، [[ابوریحان بیرونی، محمد بن احمد|ابوريحان بيرونى]] در بحث گياهشناسى و كانىشناسى مطالب زيادى از حمزه اصفهانى نقل نموده است و عنوان كرده كه حمزه در زبان فارسى بينا است. | اما يك نكته مسلم است كه او اصالت ايرانى خود را فراموش نكرده و هر جا كه مناسب دانسته به عنوان يك فارسى زبان سعى در ارائه فرهنگ خود نموده است. او در زبان فارسى توانايى داشته است. اين موضوع هم از فحواى مطالب خود او برمىآيد و هم ديگران آن را تاييد كردهاند، [[ابوریحان بیرونی، محمد بن احمد|ابوريحان بيرونى]] در بحث گياهشناسى و كانىشناسى مطالب زيادى از [[حمزه اصفهانی، حمزه بن حسن|حمزه اصفهانى]] نقل نموده است و عنوان كرده كه حمزه در زبان فارسى بينا است. | ||
حمزه اصفهانى در فارسى نشان دادن كلمات اصرار زيادى دارد، و اين علاقه مفرط به مفرس كردن كلمات گاهى او را دچار اشتباه نموده است. | [[حمزه اصفهانی، حمزه بن حسن|حمزه اصفهانى]] در فارسى نشان دادن كلمات اصرار زيادى دارد، و اين علاقه مفرط به مفرس كردن كلمات گاهى او را دچار اشتباه نموده است. | ||
با رجوع به كتاب سنى ملوك الارض و الانبياء اين نظر قابل نقد است، چرا كه مجموعه مطالب او در مورد اعراب قبل از اسلام با عنوان نموده است، او شايد با شادمانى درونى از غوغا و شورشهاى بغداد سخن به ميان آورده است، بايد متذكر گرديد كه او در مورد قحطىها و نابسامانىهاى اصفهان نيز مطالبى ذكر كرده است. | با رجوع به كتاب سنى ملوك الارض و الانبياء اين نظر قابل نقد است، چرا كه مجموعه مطالب او در مورد اعراب قبل از اسلام با عنوان نموده است، او شايد با شادمانى درونى از غوغا و شورشهاى بغداد سخن به ميان آورده است، بايد متذكر گرديد كه او در مورد قحطىها و نابسامانىهاى اصفهان نيز مطالبى ذكر كرده است. | ||
| خط ۱۰۳: | خط ۱۰۳: | ||
جالب آن كه او دو فصل از كتاب خود را به امراى خراسان و طبرستان اختصاص داده است. هنگامى كه علت اين موضوع را بيان مىكند، ديدگاهش دقيقا يك ديدگاه اسلامى و شايد متأثر از تفكر حاكميت عباسيان مىباشد و به عنوان مسلمانى متعصب از بنىاميه و اعمال آنها و از قرمطيان دل آزرده است و تاريخ اين دو سرزمين را از اين ديدگاه طرح كرده كرده است. | جالب آن كه او دو فصل از كتاب خود را به امراى خراسان و طبرستان اختصاص داده است. هنگامى كه علت اين موضوع را بيان مىكند، ديدگاهش دقيقا يك ديدگاه اسلامى و شايد متأثر از تفكر حاكميت عباسيان مىباشد و به عنوان مسلمانى متعصب از بنىاميه و اعمال آنها و از قرمطيان دل آزرده است و تاريخ اين دو سرزمين را از اين ديدگاه طرح كرده كرده است. | ||
منابع حمزه | منابع [[حمزه اصفهانی، حمزه بن حسن|حمزه اصفهانى]] ، در كتابش به نسبت فصول كتاب متغير است. منابع او در تاريخ ايران قبل از اسلام كتاب يا مجموعه كتابهايى به نام خدانيامه مىباشد؛ حمزه تقريبا تمام ترجمههاى خداينامه را از نظر گذرانده و يا به نحوى به آنها دسترسى داشته است. او نقل كرده است، هشت جلد كتاب در اين مورد به دست آوردم كه عبارتند از كتاب سير ملوك الفرس ترجمه [[ابنمقفع، عبدالله بن دادویه|ابن مقفع]]، كتاب سير الملوك الفرس ترجمه محمد بن جهم برمكى، كتاب تاريخ ملوك الفرس، ترجمه زادويه بن شاهويه اصفهانى، كتاب سير الملوك الفرس ترجمه يا تأليف محمد بن بهرام مطيار اصفهانى، كتاب تاريخ ملوك بنى ساسان، ترجمه يا تأليف هشام بن قاسم اصفهانى و سرانجام كتاب تاريخ ملوك بنى ساسان اصلاح بهرام بن مردانشاه موبد ولايت شاپور از بلاد فارس. | ||
== منابع == | == منابع == | ||
| خط ۱۰۹: | خط ۱۰۹: | ||
#متن و مقدمه كتاب. | #متن و مقدمه كتاب. | ||
#مجله كيهان انديشه، بهمن و اسفند 1375 شماره 70، عنوان مقاله: جايگاه حمزه اصفهانى در ادبيات عرب، نوشته: احمد امينى كهريز سنگى. | #مجله كيهان انديشه، بهمن و اسفند 1375 شماره 70، عنوان مقاله: جايگاه [[حمزه اصفهانی، حمزه بن حسن|حمزه اصفهانى]] در ادبيات عرب، نوشته: احمد امينى كهريز سنگى. | ||
#مجله كتاب ماه و تاريخ و جغرافيا، آذر 1377 شماره 14، عنوان مقاله: حمزه اصفهانى و سنى ملوك الارض و الانبياء نوشته: على سالارى شادى. | #مجله كتاب ماه و تاريخ و جغرافيا، آذر 1377 شماره 14، عنوان مقاله: [[حمزه اصفهانی، حمزه بن حسن|حمزه اصفهانى]] و سنى ملوك الارض و الانبياء نوشته: على سالارى شادى. | ||
== پیوندها == | == پیوندها == | ||
[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8669 مطالعه کتاب تاریخ سنی ملوك الأرض و الأنبیاء علیهم الصلاة و السلام در پایگاه کتابخانه دیجیتال نور] | [http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8669 مطالعه کتاب تاریخ سنی ملوك الأرض و الأنبیاء علیهم الصلاة و السلام در پایگاه کتابخانه دیجیتال نور] | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
ویرایش