ماهیت قیام مختار بن ابیعبید ثقفی: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '</ref>.' به '</ref>') |
جز (جایگزینی متن - ' <ref>' به '<ref>') |
||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
'''ماهيت قيام مختار بن ابىعبيد ثقفى''' تأليف سيد ابوفاضل رضوى اردكانى، كوششى است در جهت معرفى چهره واقعى يكى از قيامهاى نشئت گرفته از نهضت خونين كربلا. | '''ماهيت قيام مختار بن ابىعبيد ثقفى''' تأليف سيد ابوفاضل رضوى اردكانى، كوششى است در جهت معرفى چهره واقعى يكى از قيامهاى نشئت گرفته از نهضت خونين كربلا. | ||
نويسنده قضاوتهاى غيرمنصفانه و نابجا درباره اين شخصيت بزرگ تاريخ تشيّع، قهرمان فداكار و خونخواه اهل بيت اطهار(ع) را از جمله علل نگارش كتاب دانسته است <ref>متن كتاب، ص 27</ref> | نويسنده قضاوتهاى غيرمنصفانه و نابجا درباره اين شخصيت بزرگ تاريخ تشيّع، قهرمان فداكار و خونخواه اهل بيت اطهار(ع) را از جمله علل نگارش كتاب دانسته است<ref>متن كتاب، ص 27</ref> | ||
== ساختار == | == ساختار == | ||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
مؤلف در اين كتاب با تكيه بر روايات متعدد و معتبر، اقوال و نظريات علماى بزرگ اسلام، علم رجال و تاريخ و نقل از منابع اصيل و دست اول و مورد اعتماد، با روش نقد و تحليل و جرح و تعديل، ابعاد شخصيّت فرمانده اين قيام خونين را بهطور همهجانبه بررسى نموده است <ref>پيشگفتار، ص 28</ref> | مؤلف در اين كتاب با تكيه بر روايات متعدد و معتبر، اقوال و نظريات علماى بزرگ اسلام، علم رجال و تاريخ و نقل از منابع اصيل و دست اول و مورد اعتماد، با روش نقد و تحليل و جرح و تعديل، ابعاد شخصيّت فرمانده اين قيام خونين را بهطور همهجانبه بررسى نموده است<ref>پيشگفتار، ص 28</ref> | ||
نويسنده در فصل اول كتاب در دو بخش، بيوگرافى و سير زندگى و نيز شخصيت مختار را به لحاظ عبادى و سياسى مورد مطالعه قرار داده است <ref>متن كتاب، ص 45-61</ref> | نويسنده در فصل اول كتاب در دو بخش، بيوگرافى و سير زندگى و نيز شخصيت مختار را به لحاظ عبادى و سياسى مورد مطالعه قرار داده است<ref>متن كتاب، ص 45-61</ref> | ||
در فصل دوم، شخصيت مختار را در كلام ائمه(ع) و علماى بزرگ و كتبى كه در اين زمينه نوشته شده مورد بررسى قرار گرفته است. | در فصل دوم، شخصيت مختار را در كلام ائمه(ع) و علماى بزرگ و كتبى كه در اين زمينه نوشته شده مورد بررسى قرار گرفته است. | ||
در بخش اول اين فصل اخبار و رواياتى كه درباره مختار رسيده، در دو قسم تبيين شده است: 1- اخبارى در مدح و ستايش او؛ 2- اخبارى كه در مذمّت اوست اما اخبار در مدح، قوىتر و برتر است. مؤلف ابتدا رواياتى كه در مدح و تأييد، شخصيت و ارزش عمل مختار از معصومين(ع) رسيده را نقل مىكند و پس از تأييد و ترجيح اخبار مدح و تأييد اعتقادات و اعمال مختار، به رواياتى كه در ذمّ اوست مىپردازد و همه را ردّ مىكند <ref>همان، ص 67-81</ref> | در بخش اول اين فصل اخبار و رواياتى كه درباره مختار رسيده، در دو قسم تبيين شده است: 1- اخبارى در مدح و ستايش او؛ 2- اخبارى كه در مذمّت اوست اما اخبار در مدح، قوىتر و برتر است. مؤلف ابتدا رواياتى كه در مدح و تأييد، شخصيت و ارزش عمل مختار از معصومين(ع) رسيده را نقل مىكند و پس از تأييد و ترجيح اخبار مدح و تأييد اعتقادات و اعمال مختار، به رواياتى كه در ذمّ اوست مىپردازد و همه را ردّ مىكند<ref>همان، ص 67-81</ref> | ||
در بخش دوم: به ديدگاه علما درباره اين شخصيت پرداخته شده است. يكى از ادله براى اثبات شخصيت والاى مختار و اينكه او مردى مجاهد، مخلص، مدافع حق اهل بيت(ع) و داراى عقيدهاى پاك و راسخ بوده است، قضاوتها و شهادتها و اظهارنظرهاى فحول علماى شيعه و بزرگان علم رجال است <ref>همان، ص 83</ref> | در بخش دوم: به ديدگاه علما درباره اين شخصيت پرداخته شده است. يكى از ادله براى اثبات شخصيت والاى مختار و اينكه او مردى مجاهد، مخلص، مدافع حق اهل بيت(ع) و داراى عقيدهاى پاك و راسخ بوده است، قضاوتها و شهادتها و اظهارنظرهاى فحول علماى شيعه و بزرگان علم رجال است<ref>همان، ص 83</ref> | ||
در علم رجال قاعده معروفى براى اثبات وثاقت افراد، وجود دارد و آن شهادت عدلين بر پاكى و صحت عقيده فرد موردنظر و يا راستگويى اوست تا بتوان به وى اعتماد نمود. چنانچه بزرگانى مانند [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]]، [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلى]]، علامه ابن نما، مامقانى، [[علامه امينى]] و [[خویی، ابوالقاسم|آیتالله خويى]] شخصى را بستايند، در وثاقت او ترديدى باقى نمىماند <ref>همان، ص 83</ref> | در علم رجال قاعده معروفى براى اثبات وثاقت افراد، وجود دارد و آن شهادت عدلين بر پاكى و صحت عقيده فرد موردنظر و يا راستگويى اوست تا بتوان به وى اعتماد نمود. چنانچه بزرگانى مانند [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]]، [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلى]]، علامه ابن نما، مامقانى، [[علامه امينى]] و [[خویی، ابوالقاسم|آیتالله خويى]] شخصى را بستايند، در وثاقت او ترديدى باقى نمىماند<ref>همان، ص 83</ref> | ||
فصل سوم كتاب در رابطه با تهمتهاى ناروايى است كه به مختار زده شده است. از جمله تهمتهايى كه بر وى وارد كردهاند و بيشتر در كتابهاى اهل سنّت بر آن تأكيد شده اين است كه: «مختار مدعى پيامبرى و فرستاده خداست و جبرئيل با وحى بر او نازل مىشود» و روى اين تهمت، تبليغات وسيعى عليه مختار شد. | فصل سوم كتاب در رابطه با تهمتهاى ناروايى است كه به مختار زده شده است. از جمله تهمتهايى كه بر وى وارد كردهاند و بيشتر در كتابهاى اهل سنّت بر آن تأكيد شده اين است كه: «مختار مدعى پيامبرى و فرستاده خداست و جبرئيل با وحى بر او نازل مىشود» و روى اين تهمت، تبليغات وسيعى عليه مختار شد. | ||
امّا آنچه از روايات و تواريخ معتبر، بهدست مىآيد اين است كه مختار هرگز مدعى نبوّت يا نزول وحى بر خود نبوده است. و اين يك تهمت ناشيانه و مغرضانهاى بيش نيست، كه از ناحيه اشراف كوفه- كه دستشان به خون شهداى كربلا آغشته بود- به او زده شد و سپس دستگاه اموى و همچنين دستاندركاران ابن زبير، براى ترور شخصيت مختار، روى آن تبليغات وسيعى به راه انداختند و آخوندهاى دربار اموى و جاعلين حديث نيز بر آن صحّه گذاشتند <ref>همان، ص 111</ref> | امّا آنچه از روايات و تواريخ معتبر، بهدست مىآيد اين است كه مختار هرگز مدعى نبوّت يا نزول وحى بر خود نبوده است. و اين يك تهمت ناشيانه و مغرضانهاى بيش نيست، كه از ناحيه اشراف كوفه- كه دستشان به خون شهداى كربلا آغشته بود- به او زده شد و سپس دستگاه اموى و همچنين دستاندركاران ابن زبير، براى ترور شخصيت مختار، روى آن تبليغات وسيعى به راه انداختند و آخوندهاى دربار اموى و جاعلين حديث نيز بر آن صحّه گذاشتند<ref>همان، ص 111</ref> | ||
فصل پنجم در فلسفه قيام مختار است. فلسفه و هدف قيام مختار را مىتوان از سخنان و سيره او بهدست آورد. برخلاف آنچه بعضى افراد غيرمحقق و يا كسانى كه اصولاً با مشىومرام اهلبيت پيامبر، دشمن و يا بيگانه هستند، مختار آنطور كه اينان تصور كردهاند، دنياپرست و رياستطلب و سفاك و حيلهگر نبوده، و در كلمات و رفتار او كمترين جمله و كارى كه اين مطلب را اثبات نمايد، يافت نمىشود <ref>همان، ص 233</ref> | فصل پنجم در فلسفه قيام مختار است. فلسفه و هدف قيام مختار را مىتوان از سخنان و سيره او بهدست آورد. برخلاف آنچه بعضى افراد غيرمحقق و يا كسانى كه اصولاً با مشىومرام اهلبيت پيامبر، دشمن و يا بيگانه هستند، مختار آنطور كه اينان تصور كردهاند، دنياپرست و رياستطلب و سفاك و حيلهگر نبوده، و در كلمات و رفتار او كمترين جمله و كارى كه اين مطلب را اثبات نمايد، يافت نمىشود<ref>همان، ص 233</ref> | ||
در فصل ششم و هفتم به مقدمات قيام مختار و حوادثى كه قبل از قيام او رخ داده و در فصل هشتم به جنگ مختار در كوفه و اهداف اوليه قيام اشاره شده است. | در فصل ششم و هفتم به مقدمات قيام مختار و حوادثى كه قبل از قيام او رخ داده و در فصل هشتم به جنگ مختار در كوفه و اهداف اوليه قيام اشاره شده است. | ||
فصل نهم درباره پيروزىهاى قيام مختار است كه به تسخير شهر كوفه انجاميد در بخش سوم از اين فصل به سه جبهه اموى، عبداللّه بن زبير و جبهه ضد انقلاب داخلى در كوفه پرداخته شده است <ref>همان، ص 397</ref> | فصل نهم درباره پيروزىهاى قيام مختار است كه به تسخير شهر كوفه انجاميد در بخش سوم از اين فصل به سه جبهه اموى، عبداللّه بن زبير و جبهه ضد انقلاب داخلى در كوفه پرداخته شده است<ref>همان، ص 397</ref> | ||
نويسنده در فصول دهم تا سيزدهم به شورشهاى كوفه، انتقام و تعقيب و مجازات عاملان واقعه كربلا، جنگ با حكومت شام و درگيرى مختار با عبدالله بن زبير پرداخته است <ref>همان، ص 411-570</ref> | نويسنده در فصول دهم تا سيزدهم به شورشهاى كوفه، انتقام و تعقيب و مجازات عاملان واقعه كربلا، جنگ با حكومت شام و درگيرى مختار با عبدالله بن زبير پرداخته است<ref>همان، ص 411-570</ref> | ||
در فصل پايانى كتاب نيز به جنگ مصعب و مختار اشاره كرده و در ادامه به شهادت خاندان مختار و شخص مختار پرداخته است <ref>همان، ص 573-592</ref> | در فصل پايانى كتاب نيز به جنگ مصعب و مختار اشاره كرده و در ادامه به شهادت خاندان مختار و شخص مختار پرداخته است<ref>همان، ص 573-592</ref> | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == |
نسخهٔ ۲ ژوئن ۲۰۱۷، ساعت ۰۷:۰۷
نام کتاب | ماهیت قیام مختار بن ابیعبید ثقفی |
---|---|
نام های دیگر کتاب | قیام مختار |
پدیدآورندگان | رضوی اردکانی، ابوفاضل (نويسنده) |
زبان | فارسی |
کد کنگره | DS 38/5 /ر6م2 |
موضوع | امویان - تاریخ
شیعه - جنبشها و قیامها - قرن 1ق. مختار بن ابیعبیده، 1 - 67ق. |
ناشر | دفتر تبليغات اسلامی حوزه علميه قم، مرکز انتشارات |
مکان نشر | قم - ایران |
سال نشر | 1378 هـ.ش |
کد اتوماسیون | AUTOMATIONCODE12285AUTOMATIONCODE |
معرفى اجمالى
ماهيت قيام مختار بن ابىعبيد ثقفى تأليف سيد ابوفاضل رضوى اردكانى، كوششى است در جهت معرفى چهره واقعى يكى از قيامهاى نشئت گرفته از نهضت خونين كربلا.
نويسنده قضاوتهاى غيرمنصفانه و نابجا درباره اين شخصيت بزرگ تاريخ تشيّع، قهرمان فداكار و خونخواه اهل بيت اطهار(ع) را از جمله علل نگارش كتاب دانسته است[۱]
ساختار
اين اثر مشتمل بر مقدمهاى از مؤلف درباره كتاب و قيام مختار، و متن كتاب در چهارده فصل مىباشد.
نويسنده قيام مختار را از تولد تا شهادت به تفصيل و بهصورت تحقيقى مورد بررسى قرار داده است.
گزارش محتوا
مؤلف در اين كتاب با تكيه بر روايات متعدد و معتبر، اقوال و نظريات علماى بزرگ اسلام، علم رجال و تاريخ و نقل از منابع اصيل و دست اول و مورد اعتماد، با روش نقد و تحليل و جرح و تعديل، ابعاد شخصيّت فرمانده اين قيام خونين را بهطور همهجانبه بررسى نموده است[۲]
نويسنده در فصل اول كتاب در دو بخش، بيوگرافى و سير زندگى و نيز شخصيت مختار را به لحاظ عبادى و سياسى مورد مطالعه قرار داده است[۳]
در فصل دوم، شخصيت مختار را در كلام ائمه(ع) و علماى بزرگ و كتبى كه در اين زمينه نوشته شده مورد بررسى قرار گرفته است.
در بخش اول اين فصل اخبار و رواياتى كه درباره مختار رسيده، در دو قسم تبيين شده است: 1- اخبارى در مدح و ستايش او؛ 2- اخبارى كه در مذمّت اوست اما اخبار در مدح، قوىتر و برتر است. مؤلف ابتدا رواياتى كه در مدح و تأييد، شخصيت و ارزش عمل مختار از معصومين(ع) رسيده را نقل مىكند و پس از تأييد و ترجيح اخبار مدح و تأييد اعتقادات و اعمال مختار، به رواياتى كه در ذمّ اوست مىپردازد و همه را ردّ مىكند[۴]
در بخش دوم: به ديدگاه علما درباره اين شخصيت پرداخته شده است. يكى از ادله براى اثبات شخصيت والاى مختار و اينكه او مردى مجاهد، مخلص، مدافع حق اهل بيت(ع) و داراى عقيدهاى پاك و راسخ بوده است، قضاوتها و شهادتها و اظهارنظرهاى فحول علماى شيعه و بزرگان علم رجال است[۵]
در علم رجال قاعده معروفى براى اثبات وثاقت افراد، وجود دارد و آن شهادت عدلين بر پاكى و صحت عقيده فرد موردنظر و يا راستگويى اوست تا بتوان به وى اعتماد نمود. چنانچه بزرگانى مانند شيخ طوسى، علامه حلى، علامه ابن نما، مامقانى، علامه امينى و آیتالله خويى شخصى را بستايند، در وثاقت او ترديدى باقى نمىماند[۶]
فصل سوم كتاب در رابطه با تهمتهاى ناروايى است كه به مختار زده شده است. از جمله تهمتهايى كه بر وى وارد كردهاند و بيشتر در كتابهاى اهل سنّت بر آن تأكيد شده اين است كه: «مختار مدعى پيامبرى و فرستاده خداست و جبرئيل با وحى بر او نازل مىشود» و روى اين تهمت، تبليغات وسيعى عليه مختار شد.
امّا آنچه از روايات و تواريخ معتبر، بهدست مىآيد اين است كه مختار هرگز مدعى نبوّت يا نزول وحى بر خود نبوده است. و اين يك تهمت ناشيانه و مغرضانهاى بيش نيست، كه از ناحيه اشراف كوفه- كه دستشان به خون شهداى كربلا آغشته بود- به او زده شد و سپس دستگاه اموى و همچنين دستاندركاران ابن زبير، براى ترور شخصيت مختار، روى آن تبليغات وسيعى به راه انداختند و آخوندهاى دربار اموى و جاعلين حديث نيز بر آن صحّه گذاشتند[۷]
فصل پنجم در فلسفه قيام مختار است. فلسفه و هدف قيام مختار را مىتوان از سخنان و سيره او بهدست آورد. برخلاف آنچه بعضى افراد غيرمحقق و يا كسانى كه اصولاً با مشىومرام اهلبيت پيامبر، دشمن و يا بيگانه هستند، مختار آنطور كه اينان تصور كردهاند، دنياپرست و رياستطلب و سفاك و حيلهگر نبوده، و در كلمات و رفتار او كمترين جمله و كارى كه اين مطلب را اثبات نمايد، يافت نمىشود[۸]
در فصل ششم و هفتم به مقدمات قيام مختار و حوادثى كه قبل از قيام او رخ داده و در فصل هشتم به جنگ مختار در كوفه و اهداف اوليه قيام اشاره شده است.
فصل نهم درباره پيروزىهاى قيام مختار است كه به تسخير شهر كوفه انجاميد در بخش سوم از اين فصل به سه جبهه اموى، عبداللّه بن زبير و جبهه ضد انقلاب داخلى در كوفه پرداخته شده است[۹]
نويسنده در فصول دهم تا سيزدهم به شورشهاى كوفه، انتقام و تعقيب و مجازات عاملان واقعه كربلا، جنگ با حكومت شام و درگيرى مختار با عبدالله بن زبير پرداخته است[۱۰]
در فصل پايانى كتاب نيز به جنگ مصعب و مختار اشاره كرده و در ادامه به شهادت خاندان مختار و شخص مختار پرداخته است[۱۱]
وضعيت كتاب
در پاورقىهاى كتاب آدرس مطالب و روايات ذكر شده است.
فهرست مطالب در ابتدا و فهرست منابع و مآخذ در پايان كتاب آمده است.
پانويس
منبع مقاله
مقدمه و متن كتاب
پیوندها
مطالعه کتاب ماهیت قیام مختار بن ابیعبید ثقفی در پایگاه کتابخانه دیجیتال نور