حدیث غدیر منشور جاودان ولایت: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - 'ه(' به 'ه (')
    جز (جایگزینی متن - '</ref>.' به '</ref>')
    خط ۴۰: خط ۴۰:
    '''حديث غدير: منشور جاودان ولايت'''، اثر محمدتقى رهبر، به زبان فارسى است.
    '''حديث غدير: منشور جاودان ولايت'''، اثر محمدتقى رهبر، به زبان فارسى است.


    كتاب در دفاع از واقعه مسلّم تاريخى غدير خم و حديث ولايت و در پاسخ به نوشته‌اى با نام «ماجراى غدير خم و رابطه آن با ولايت» كه به انكار ولايت و خلافت حضرت على(ع) و تحريف واقعه غدير پرداخته، نوشته شده است <ref>ر.ك: مقدمه، ص7</ref>.
    كتاب در دفاع از واقعه مسلّم تاريخى غدير خم و حديث ولايت و در پاسخ به نوشته‌اى با نام «ماجراى غدير خم و رابطه آن با ولايت» كه به انكار ولايت و خلافت حضرت على(ع) و تحريف واقعه غدير پرداخته، نوشته شده است <ref>ر.ك: مقدمه، ص7</ref>


    نويسنده، در مقدمه كتاب آورده است: «هدف اصلى اين مقاله، برملا كردن بخشى از دسيسه‌هاى تاريخ‌نگارى و تبليغاتى وهابى‌ها و دفاع از ولايت و خلافت علوى است كه پيامبر اكرم(ص) در غدير خم به امر پروردگار و با فرمان '''«يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ...»''' <ref>مائده: 67</ref> آن را ابلاغ فرمود كه بدون آن، رسالت ابتر و دعوت ناتمام بود» <ref>مقدمه كتاب، ص8 و 9</ref>.
    نويسنده، در مقدمه كتاب آورده است: «هدف اصلى اين مقاله، برملا كردن بخشى از دسيسه‌هاى تاريخ‌نگارى و تبليغاتى وهابى‌ها و دفاع از ولايت و خلافت علوى است كه پيامبر اكرم(ص) در غدير خم به امر پروردگار و با فرمان '''«يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ...»''' <ref>مائده: 67</ref> آن را ابلاغ فرمود كه بدون آن، رسالت ابتر و دعوت ناتمام بود» <ref>مقدمه كتاب، ص8 و 9</ref>


    با توجه به اينكه خلافت و ولايت حضرت على(ع) تنها در اواخر عمر پيامبر(ص) و در واقعه غدير خم عنوان نشده، بلكه از سال‌هاى آغازين ظهور اسلام و در نخستين روزهاى دعوت رسمى و علنى پيامبر اكرم(ص) مطرح گرديده و سپس در هر موقعيت و مناسبتى كه پيش مى‌آمد، پيامبر(ص)، على(ع) را به‌عنوان ولى، بهترين شخص و... معرفى مى‌كرد، لذا مؤلف در ابتدا دو حديث دار و منزلت را مى‌آورد و سپس حديث غدير و مسائل مرتبط با آن را مورد بررسى قرار مى‌دهد.
    با توجه به اينكه خلافت و ولايت حضرت على(ع) تنها در اواخر عمر پيامبر(ص) و در واقعه غدير خم عنوان نشده، بلكه از سال‌هاى آغازين ظهور اسلام و در نخستين روزهاى دعوت رسمى و علنى پيامبر اكرم(ص) مطرح گرديده و سپس در هر موقعيت و مناسبتى كه پيش مى‌آمد، پيامبر(ص)، على(ع) را به‌عنوان ولى، بهترين شخص و... معرفى مى‌كرد، لذا مؤلف در ابتدا دو حديث دار و منزلت را مى‌آورد و سپس حديث غدير و مسائل مرتبط با آن را مورد بررسى قرار مى‌دهد.
    خط ۵۰: خط ۵۰:
    ايشان از منظر سند مى‌گويد:
    ايشان از منظر سند مى‌گويد:


    «مبالغه نيست اگر بگوييم هيچ حديث نبوى، به اندازه حديث غدير روايت‌كننده ندارد و به گفته دانشمندان اسلام، از جمله [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزى]] از علماى عامه، «حديث غدير مورد اجماع محدثان و سيره‌نگاران اسلام است» كه از عصر پيامبر(ص) تاكنون، پيرامون آن كتاب‌ها نوشته‌اند و جامع‌ترين آنها كتاب «[[موسوعة الغدير في الكتاب و السنة و الأدب|الغدير]]» [[علامه امينى]] است كه با استناد به منابع اهل سنت، در يازده جلد تدوين شده است» <ref>متن كتاب، ص16</ref>.
    «مبالغه نيست اگر بگوييم هيچ حديث نبوى، به اندازه حديث غدير روايت‌كننده ندارد و به گفته دانشمندان اسلام، از جمله [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزى]] از علماى عامه، «حديث غدير مورد اجماع محدثان و سيره‌نگاران اسلام است» كه از عصر پيامبر(ص) تاكنون، پيرامون آن كتاب‌ها نوشته‌اند و جامع‌ترين آنها كتاب «[[موسوعة الغدير في الكتاب و السنة و الأدب|الغدير]]» [[علامه امينى]] است كه با استناد به منابع اهل سنت، در يازده جلد تدوين شده است» <ref>متن كتاب، ص16</ref>


    مؤلف بعد از ذكر دو آيه شريفه «اكمال» و «تبليغ» مى‌گويد: حديث غدير با آن شكوه و عظمت، مى‌بايست براى ابلاغ و بيان يك رسالت بسيار مهم الهى باشد كه بنا به نص قرآن اگر انجام نمى‌شد، دين ناقص و رسالت ابتر و ناتمام بود؛ چنان‌كه آيه كريمه «تبليغ» و آيه «اكمال دين» بر آن دلالت دارد؛ بنابراين، اگر نصب امامت از طرف خدا و رسولش نباشد و جامعه توسط ايشان رهبرى نشود، بدون ترديد جامعه و دين به‌سوى انحراف كشيده خواهد شد و دست بدعت، تحريف و نفاق، سرنوشت آن را به نابودى خواهد كشاند <ref>ر.ك همان، ص23 و 24</ref>.
    مؤلف بعد از ذكر دو آيه شريفه «اكمال» و «تبليغ» مى‌گويد: حديث غدير با آن شكوه و عظمت، مى‌بايست براى ابلاغ و بيان يك رسالت بسيار مهم الهى باشد كه بنا به نص قرآن اگر انجام نمى‌شد، دين ناقص و رسالت ابتر و ناتمام بود؛ چنان‌كه آيه كريمه «تبليغ» و آيه «اكمال دين» بر آن دلالت دارد؛ بنابراين، اگر نصب امامت از طرف خدا و رسولش نباشد و جامعه توسط ايشان رهبرى نشود، بدون ترديد جامعه و دين به‌سوى انحراف كشيده خواهد شد و دست بدعت، تحريف و نفاق، سرنوشت آن را به نابودى خواهد كشاند <ref>ر.ك همان، ص23 و 24</ref>


    مؤلف با انتقاد از نويسنده كتاب «ماجراى غدير خم و رابطه آن با ولايت» چنين نوشته: آيا بى‌انصافى نيست كه نويسنده‌اى ديده بر ديدن حق ببندد و نقش كليدى ولايت را ناديده بگيرد و قلم به دست گرفته و شأن نزول آيه و مورد صدور حديث غدير را از مسير خود منحرف ساخته و در يك حادثه كوچك محدود سازد؟ <ref>همان، ص24</ref>.
    مؤلف با انتقاد از نويسنده كتاب «ماجراى غدير خم و رابطه آن با ولايت» چنين نوشته: آيا بى‌انصافى نيست كه نويسنده‌اى ديده بر ديدن حق ببندد و نقش كليدى ولايت را ناديده بگيرد و قلم به دست گرفته و شأن نزول آيه و مورد صدور حديث غدير را از مسير خود منحرف ساخته و در يك حادثه كوچك محدود سازد؟ <ref>همان، ص24</ref>


    در ادامه مؤلف شبهاتى را كه درباره حديث غدير بيان شده، جواب داده و بر ولايت و خلافت حضرت على(ع) با توجه به آياتى از قرآن، همچون آيه 55 سوره مائده، آيه 59 سوره نساء و حديث متواتر ثقلين تأكيد مى‌كند.
    در ادامه مؤلف شبهاتى را كه درباره حديث غدير بيان شده، جواب داده و بر ولايت و خلافت حضرت على(ع) با توجه به آياتى از قرآن، همچون آيه 55 سوره مائده، آيه 59 سوره نساء و حديث متواتر ثقلين تأكيد مى‌كند.
    خط ۶۰: خط ۶۰:
    در پايان نيز اين مغالطه را كه «پيامبر نخواسته دوازده نفر مشخص از اهل‌بيت(ع) را مانند قرآن مصدر تشريع قرار دهد»، چنين پاسخ مى‌گويد: ائمه (ع) مصدر تشريع نيستند و احدى از شيعيان و پيروان اهل‌بيت(ع) ادعا نكرده پيامبر(ص) با اعلام امامت آنان خواسته مانند قرآن آنها را مصدر تشريع قرار دهد، بلكه آنان تشريح‌كننده شريعت و تبيين‌كننده آن بر اساس مبانى هستند كه به‌وسيله پيامبر(ص) ترسيم شده و تا قيامت نه چيزى بر آن افزوده و نه چيزى از آن كاسته مى‌شود.
    در پايان نيز اين مغالطه را كه «پيامبر نخواسته دوازده نفر مشخص از اهل‌بيت(ع) را مانند قرآن مصدر تشريع قرار دهد»، چنين پاسخ مى‌گويد: ائمه (ع) مصدر تشريع نيستند و احدى از شيعيان و پيروان اهل‌بيت(ع) ادعا نكرده پيامبر(ص) با اعلام امامت آنان خواسته مانند قرآن آنها را مصدر تشريع قرار دهد، بلكه آنان تشريح‌كننده شريعت و تبيين‌كننده آن بر اساس مبانى هستند كه به‌وسيله پيامبر(ص) ترسيم شده و تا قيامت نه چيزى بر آن افزوده و نه چيزى از آن كاسته مى‌شود.


    اين، در حالى است كه جماعتى از اهل سنت، در شرع مقدس چيزهايى را وارد كرده‌اند كه در قرآن و سنت و سيره نبودى وجود نداشته و آنان با استناد به اعمال خلفا و برخى اصحاب، آن را جزو آداب شريعت قرار داده‌اند <ref>ر.ك: همان، ص46 و 47</ref>.
    اين، در حالى است كه جماعتى از اهل سنت، در شرع مقدس چيزهايى را وارد كرده‌اند كه در قرآن و سنت و سيره نبودى وجود نداشته و آنان با استناد به اعمال خلفا و برخى اصحاب، آن را جزو آداب شريعت قرار داده‌اند <ref>ر.ك: همان، ص46 و 47</ref>


    ==پانويس ==
    ==پانويس ==

    نسخهٔ ‏۱ مهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۵:۰۶

    حدیث غدیر: منشور جاودان ولایت
    نام کتاب حدیث غدیر: منشور جاودان ولایت
    نام های دیگر کتاب
    پدیدآورندگان رهبر، محمدتقی (نويسنده)
    زبان فارسی
    کد کنگره ‏BP‎‏ ‎‏141‎‏/‎‏5‎‏ ‎‏/‎‏ع‎‏4‎‏ر‎‏9*
    موضوع علی بن ابیطالب(ع)، امام اول، 23 قبل از هجرت - 40ق. - اثبات خلافت - احادیث

    غدیر خم - احادیث

    ناشر مشعر
    مکان نشر تهران - ایران
    سال نشر 1387 هـ.ش
    کد اتوماسیون AUTOMATIONCODE18475AUTOMATIONCODE


    حديث غدير: منشور جاودان ولايت، اثر محمدتقى رهبر، به زبان فارسى است.

    كتاب در دفاع از واقعه مسلّم تاريخى غدير خم و حديث ولايت و در پاسخ به نوشته‌اى با نام «ماجراى غدير خم و رابطه آن با ولايت» كه به انكار ولايت و خلافت حضرت على(ع) و تحريف واقعه غدير پرداخته، نوشته شده است [۱]

    نويسنده، در مقدمه كتاب آورده است: «هدف اصلى اين مقاله، برملا كردن بخشى از دسيسه‌هاى تاريخ‌نگارى و تبليغاتى وهابى‌ها و دفاع از ولايت و خلافت علوى است كه پيامبر اكرم(ص) در غدير خم به امر پروردگار و با فرمان «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ...» [۲] آن را ابلاغ فرمود كه بدون آن، رسالت ابتر و دعوت ناتمام بود» [۳]

    با توجه به اينكه خلافت و ولايت حضرت على(ع) تنها در اواخر عمر پيامبر(ص) و در واقعه غدير خم عنوان نشده، بلكه از سال‌هاى آغازين ظهور اسلام و در نخستين روزهاى دعوت رسمى و علنى پيامبر اكرم(ص) مطرح گرديده و سپس در هر موقعيت و مناسبتى كه پيش مى‌آمد، پيامبر(ص)، على(ع) را به‌عنوان ولى، بهترين شخص و... معرفى مى‌كرد، لذا مؤلف در ابتدا دو حديث دار و منزلت را مى‌آورد و سپس حديث غدير و مسائل مرتبط با آن را مورد بررسى قرار مى‌دهد.

    وى، حديث غدير را از دو منظر استناد روايى و متن بررسى مى‌كند.

    ايشان از منظر سند مى‌گويد:

    «مبالغه نيست اگر بگوييم هيچ حديث نبوى، به اندازه حديث غدير روايت‌كننده ندارد و به گفته دانشمندان اسلام، از جمله ابن جوزى از علماى عامه، «حديث غدير مورد اجماع محدثان و سيره‌نگاران اسلام است» كه از عصر پيامبر(ص) تاكنون، پيرامون آن كتاب‌ها نوشته‌اند و جامع‌ترين آنها كتاب «الغدير» علامه امينى است كه با استناد به منابع اهل سنت، در يازده جلد تدوين شده است» [۴]

    مؤلف بعد از ذكر دو آيه شريفه «اكمال» و «تبليغ» مى‌گويد: حديث غدير با آن شكوه و عظمت، مى‌بايست براى ابلاغ و بيان يك رسالت بسيار مهم الهى باشد كه بنا به نص قرآن اگر انجام نمى‌شد، دين ناقص و رسالت ابتر و ناتمام بود؛ چنان‌كه آيه كريمه «تبليغ» و آيه «اكمال دين» بر آن دلالت دارد؛ بنابراين، اگر نصب امامت از طرف خدا و رسولش نباشد و جامعه توسط ايشان رهبرى نشود، بدون ترديد جامعه و دين به‌سوى انحراف كشيده خواهد شد و دست بدعت، تحريف و نفاق، سرنوشت آن را به نابودى خواهد كشاند [۵]

    مؤلف با انتقاد از نويسنده كتاب «ماجراى غدير خم و رابطه آن با ولايت» چنين نوشته: آيا بى‌انصافى نيست كه نويسنده‌اى ديده بر ديدن حق ببندد و نقش كليدى ولايت را ناديده بگيرد و قلم به دست گرفته و شأن نزول آيه و مورد صدور حديث غدير را از مسير خود منحرف ساخته و در يك حادثه كوچك محدود سازد؟ [۶]

    در ادامه مؤلف شبهاتى را كه درباره حديث غدير بيان شده، جواب داده و بر ولايت و خلافت حضرت على(ع) با توجه به آياتى از قرآن، همچون آيه 55 سوره مائده، آيه 59 سوره نساء و حديث متواتر ثقلين تأكيد مى‌كند.

    در پايان نيز اين مغالطه را كه «پيامبر نخواسته دوازده نفر مشخص از اهل‌بيت(ع) را مانند قرآن مصدر تشريع قرار دهد»، چنين پاسخ مى‌گويد: ائمه (ع) مصدر تشريع نيستند و احدى از شيعيان و پيروان اهل‌بيت(ع) ادعا نكرده پيامبر(ص) با اعلام امامت آنان خواسته مانند قرآن آنها را مصدر تشريع قرار دهد، بلكه آنان تشريح‌كننده شريعت و تبيين‌كننده آن بر اساس مبانى هستند كه به‌وسيله پيامبر(ص) ترسيم شده و تا قيامت نه چيزى بر آن افزوده و نه چيزى از آن كاسته مى‌شود.

    اين، در حالى است كه جماعتى از اهل سنت، در شرع مقدس چيزهايى را وارد كرده‌اند كه در قرآن و سنت و سيره نبودى وجود نداشته و آنان با استناد به اعمال خلفا و برخى اصحاب، آن را جزو آداب شريعت قرار داده‌اند [۷]

    پانويس

    1. ر.ك: مقدمه، ص7
    2. مائده: 67
    3. مقدمه كتاب، ص8 و 9
    4. متن كتاب، ص16
    5. ر.ك همان، ص23 و 24
    6. همان، ص24
    7. ر.ك: همان، ص46 و 47

    منابع مقاله

    مقدمه و متن كتاب.


    پیوندها

    مطالعه کتاب حدیث غدیر: منشور جاودان ولایت در پایگاه کتابخانه دیجیتال نور