۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '</ref>.' به '</ref>') |
جز (جایگزینی متن - 'حضرت على(ع)' به 'حضرت على(ع) ') |
||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
'''حديث غدير: منشور جاودان ولايت'''، اثر محمدتقى رهبر، به زبان فارسى است. | '''حديث غدير: منشور جاودان ولايت'''، اثر محمدتقى رهبر، به زبان فارسى است. | ||
كتاب در دفاع از واقعه مسلّم تاريخى غدير خم و حديث ولايت و در پاسخ به نوشتهاى با نام «ماجراى غدير خم و رابطه آن با ولايت» كه به انكار ولايت و خلافت حضرت على(ع) و تحريف واقعه غدير پرداخته، نوشته شده است <ref>ر.ك: مقدمه، ص7</ref> | كتاب در دفاع از واقعه مسلّم تاريخى غدير خم و حديث ولايت و در پاسخ به نوشتهاى با نام «ماجراى غدير خم و رابطه آن با ولايت» كه به انكار ولايت و خلافت [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] و تحريف واقعه غدير پرداخته، نوشته شده است <ref>ر.ك: مقدمه، ص7</ref> | ||
نويسنده، در مقدمه كتاب آورده است: «هدف اصلى اين مقاله، برملا كردن بخشى از دسيسههاى تاريخنگارى و تبليغاتى وهابىها و دفاع از ولايت و خلافت علوى است كه پيامبر اكرم(ص) در غدير خم به امر پروردگار و با فرمان '''«يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ...»''' <ref>مائده: 67</ref> آن را ابلاغ فرمود كه بدون آن، رسالت ابتر و دعوت ناتمام بود» <ref>مقدمه كتاب، ص8 و 9</ref> | نويسنده، در مقدمه كتاب آورده است: «هدف اصلى اين مقاله، برملا كردن بخشى از دسيسههاى تاريخنگارى و تبليغاتى وهابىها و دفاع از ولايت و خلافت علوى است كه پيامبر اكرم(ص) در غدير خم به امر پروردگار و با فرمان '''«يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ...»''' <ref>مائده: 67</ref> آن را ابلاغ فرمود كه بدون آن، رسالت ابتر و دعوت ناتمام بود» <ref>مقدمه كتاب، ص8 و 9</ref> | ||
با توجه به اينكه خلافت و ولايت حضرت على(ع) تنها در اواخر عمر پيامبر(ص) و در واقعه غدير خم عنوان نشده، بلكه از سالهاى آغازين ظهور اسلام و در نخستين روزهاى دعوت رسمى و علنى پيامبر اكرم(ص) مطرح گرديده و سپس در هر موقعيت و مناسبتى كه پيش مىآمد، پيامبر(ص)، على(ع) را بهعنوان ولى، بهترين شخص و... معرفى مىكرد، لذا مؤلف در ابتدا دو حديث دار و منزلت را مىآورد و سپس حديث غدير و مسائل مرتبط با آن را مورد بررسى قرار مىدهد. | با توجه به اينكه خلافت و ولايت [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] تنها در اواخر عمر پيامبر(ص) و در واقعه غدير خم عنوان نشده، بلكه از سالهاى آغازين ظهور اسلام و در نخستين روزهاى دعوت رسمى و علنى پيامبر اكرم(ص) مطرح گرديده و سپس در هر موقعيت و مناسبتى كه پيش مىآمد، پيامبر(ص)، على(ع) را بهعنوان ولى، بهترين شخص و... معرفى مىكرد، لذا مؤلف در ابتدا دو حديث دار و منزلت را مىآورد و سپس حديث غدير و مسائل مرتبط با آن را مورد بررسى قرار مىدهد. | ||
وى، حديث غدير را از دو منظر استناد روايى و متن بررسى مىكند. | وى، حديث غدير را از دو منظر استناد روايى و متن بررسى مىكند. | ||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
مؤلف با انتقاد از نويسنده كتاب «ماجراى غدير خم و رابطه آن با ولايت» چنين نوشته: آيا بىانصافى نيست كه نويسندهاى ديده بر ديدن حق ببندد و نقش كليدى ولايت را ناديده بگيرد و قلم به دست گرفته و شأن نزول آيه و مورد صدور حديث غدير را از مسير خود منحرف ساخته و در يك حادثه كوچك محدود سازد؟ <ref>همان، ص24</ref> | مؤلف با انتقاد از نويسنده كتاب «ماجراى غدير خم و رابطه آن با ولايت» چنين نوشته: آيا بىانصافى نيست كه نويسندهاى ديده بر ديدن حق ببندد و نقش كليدى ولايت را ناديده بگيرد و قلم به دست گرفته و شأن نزول آيه و مورد صدور حديث غدير را از مسير خود منحرف ساخته و در يك حادثه كوچك محدود سازد؟ <ref>همان، ص24</ref> | ||
در ادامه مؤلف شبهاتى را كه درباره حديث غدير بيان شده، جواب داده و بر ولايت و خلافت حضرت على(ع) با توجه به آياتى از قرآن، همچون آيه 55 سوره مائده، آيه 59 سوره نساء و حديث متواتر ثقلين تأكيد مىكند. | در ادامه مؤلف شبهاتى را كه درباره حديث غدير بيان شده، جواب داده و بر ولايت و خلافت [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] با توجه به آياتى از قرآن، همچون آيه 55 سوره مائده، آيه 59 سوره نساء و حديث متواتر ثقلين تأكيد مىكند. | ||
در پايان نيز اين مغالطه را كه «پيامبر نخواسته دوازده نفر مشخص از اهلبيت(ع) را مانند قرآن مصدر تشريع قرار دهد»، چنين پاسخ مىگويد: ائمه (ع) مصدر تشريع نيستند و احدى از شيعيان و پيروان اهلبيت(ع) ادعا نكرده پيامبر(ص) با اعلام امامت آنان خواسته مانند قرآن آنها را مصدر تشريع قرار دهد، بلكه آنان تشريحكننده شريعت و تبيينكننده آن بر اساس مبانى هستند كه بهوسيله پيامبر(ص) ترسيم شده و تا قيامت نه چيزى بر آن افزوده و نه چيزى از آن كاسته مىشود. | در پايان نيز اين مغالطه را كه «پيامبر نخواسته دوازده نفر مشخص از اهلبيت(ع) را مانند قرآن مصدر تشريع قرار دهد»، چنين پاسخ مىگويد: ائمه (ع) مصدر تشريع نيستند و احدى از شيعيان و پيروان اهلبيت(ع) ادعا نكرده پيامبر(ص) با اعلام امامت آنان خواسته مانند قرآن آنها را مصدر تشريع قرار دهد، بلكه آنان تشريحكننده شريعت و تبيينكننده آن بر اساس مبانى هستند كه بهوسيله پيامبر(ص) ترسيم شده و تا قيامت نه چيزى بر آن افزوده و نه چيزى از آن كاسته مىشود. |
ویرایش