رسائل الجاحظ: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'اميرالمومنين(ع)' به 'اميرالمومنين(ع) ') |
جز (جایگزینی متن - ' ،' به '،') |
||
خط ۷۸: | خط ۷۸: | ||
#:اين رساله را جاحظ در رد عقائد زيديه، اماميه و خوارج نوشته است. او قائل است، گر چه زيديه با اماميه در صلاحيت و افضليت اميرالمومنين براى امامت مشتركند؛ ولى زيديه قائل به جواز تقدم مفضول بر افضلاند! | #:اين رساله را جاحظ در رد عقائد زيديه، اماميه و خوارج نوشته است. او قائل است، گر چه زيديه با اماميه در صلاحيت و افضليت اميرالمومنين براى امامت مشتركند؛ ولى زيديه قائل به جواز تقدم مفضول بر افضلاند! | ||
#:لذا از اين جهت با هم اختلاف دارند و زيديه قائل به امامت ديگر خلفاء شدهاند.ولى اين نظريه بيشتر شبيه نظرى است كه از معتزله در كتابهايشان ذكر شده است. | #:لذا از اين جهت با هم اختلاف دارند و زيديه قائل به امامت ديگر خلفاء شدهاند.ولى اين نظريه بيشتر شبيه نظرى است كه از معتزله در كتابهايشان ذكر شده است. | ||
#:زيديه و شيعۀ امامى در امامت [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|اميرالمومنين(ع)]] ، امام حسن(ع) و امام حسين(ع) اتفاق نظر دارند و اختلافشان در ائمه به حدى است كه اماميه قائل به وجود نص بر تمام ائمۀ اثنى عشر هستند و زيديه تنها نص را در مورد اين سه امام قبول كردهاند و در ديگر امامان قائلاند؛ «من خرج بالسيف و الدعوة» امام است. و تعجب است از كسى كه رديه بر زيديه و اماميه مىنويسد؛ در حالى كه عقائد اين دو را به خوبى نمىداند. اساسىترين اشكالى كه جاحظ به اماميه مىكند، نفى نص بر امامت است و قائل است، مردم با ميل و ارادۀ خودشان امام را انتخاب مىكنند. جاحظ نظريه خوارج را كه وجود امامت را ضرورى نمىدانند، نفى مىكند. اين رساله در 26 صفحه به طبع رسيده است. | #:زيديه و شيعۀ امامى در امامت [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|اميرالمومنين(ع)]]، امام حسن(ع) و امام حسين(ع) اتفاق نظر دارند و اختلافشان در ائمه به حدى است كه اماميه قائل به وجود نص بر تمام ائمۀ اثنى عشر هستند و زيديه تنها نص را در مورد اين سه امام قبول كردهاند و در ديگر امامان قائلاند؛ «من خرج بالسيف و الدعوة» امام است. و تعجب است از كسى كه رديه بر زيديه و اماميه مىنويسد؛ در حالى كه عقائد اين دو را به خوبى نمىداند. اساسىترين اشكالى كه جاحظ به اماميه مىكند، نفى نص بر امامت است و قائل است، مردم با ميل و ارادۀ خودشان امام را انتخاب مىكنند. جاحظ نظريه خوارج را كه وجود امامت را ضرورى نمىدانند، نفى مىكند. اين رساله در 26 صفحه به طبع رسيده است. | ||
#رسالة فى نفى التشبيه | #رسالة فى نفى التشبيه | ||
#:اين رساله در واقع مقدمهاى است، بر ديگر رسالۀ مؤلف كه عبارت است از كتاب الرد على المشبهة. مؤلف اين رساله را به قاضى محمد بن ابى دؤاد نوشته و از او براى نشر كتاب الرد على المشبهة طلب مساعدت مىكند و غرض خود را از تألیف اين رساله بيان نموده، براى او و بعضى از خصائص آن را ذكر مىكند. | #:اين رساله در واقع مقدمهاى است، بر ديگر رسالۀ مؤلف كه عبارت است از كتاب الرد على المشبهة. مؤلف اين رساله را به قاضى محمد بن ابى دؤاد نوشته و از او براى نشر كتاب الرد على المشبهة طلب مساعدت مىكند و غرض خود را از تألیف اين رساله بيان نموده، براى او و بعضى از خصائص آن را ذكر مىكند. |
نسخهٔ ۱۴ مهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۸:۳۷
نام کتاب | رسائل الجاحظ |
---|---|
نام های دیگر کتاب | کشاف آثار الجاحظ
الرسائل الکلامیة |
پدیدآورندگان | بو ملحم، علی (شارح)
بو ملحم، علی (مقدمه نويس) جاحظ، عمرو بن بحر (نويسنده) |
زبان | عربی |
کد کنگره | PJA 3714 /ر5ک8 |
موضوع | ادبیات عربی - قرن 3ق. - مجموعهها
جاحظ، عمرو بن بحر، 150 - 255ق. - کتاب شناسی |
ناشر | دار و مکتبة الهلال |
مکان نشر | بیروت - لبنان |
سال نشر | 2002 م |
کد اتوماسیون | AUTOMATIONCODE1217AUTOMATIONCODE |
معرفى اجمالى
رسائل الجاحظ(الرسائل الكلامية)، از جمله آثار جاحظ است كه در مجموعهاى تحت عنوان «رسائل الجاحظ» در موضوع كلام به زبان عربى به چاپ رسيده است.
ساختار و گزارش محتوا
در اين مجموعه 11 رساله از رسائل كلامى جاحظ گرد آمده كه عبارتند از: صناعة الكلام، القيان، النساء، المسائل و الجوابات فى المعرفة، حجج النبوة، خلق القرآن، استحقاق الامامة، رسالة فى نفى التشبيه، الرد على المشبهة، بنو اميه او النابة و الرد على النصارى.
- رسالۀ «صناعة الكلام»
- اين كتاب؛ مشتمل بر 11 رساله است كه ذيلا به معرفى آنها پرداخته مىشود. اين رساله را مؤلف در فضيلت علم كلام و رد اقوال مخالفين آن؛ همچون احمد بن حنبل نگاشته است. جاحظ براى علم كلام فضائل متعددى برمىشمارد، او مىگويد «ان صناعة الكلام علق نفيس و جوهر ثمين و هو الكنز الذى لا يفنى و لا يبلى و الصاحب الذى لا يمل و لا يغل و هو العيار على كل صناعة...و القطاس الذى به يستبان نقصان كل شىء و رجحانه...»[1]. او در مقابل اين همه فضيلت علم كلام قائل است، علم كلام آفاتى هم دارد. او آفات علم كلام را غرور و خصومت و دشمنى بين مردم مىشمارد و معتقد است، علم كلام موجب مىشود كه صاحب آن خود را از ديگران برتر بداند و نيز موجب غرور است. همچنين اين علم وقتى به قوت خود خواهد رسيد كه در مقابل خصمى باشد و در نتيجه موجب تقويت خصومت بين مسلمانان مىگردد.
- مؤلف، مخالفين علم كلام را اصحاب حساب و هندسه مىداند. او مىگويد، رياضىدانان و مهندسين گمان مىكنند كه علم كلام مبتنى است، بر حدس و گمان و امور ظنى، و اينها علم به حساب نمىآيند و علم آن است كه يا از امور طبيعى باشد و يا از امورى باشد كه قابل تاويل و اختلاف نباشد.
- در آخر، مؤلف فضيلت علم كلام را بر علم فقه اثبات كرده و مىگويد، در فضيلت اين علم همين بس كه مردم به صاحبان اين علم ادبار كرده و بر فقيهان اقبال دارند با اين همه متكلمان هرگز از علم خود دست برنمىدارند. اين رساله در 10 صفحه نوشته شده است.
- رسالۀ القيان
- در اين رساله، مؤلف به مسأله حجاب پرداخته و از جهت شرعى و عقلى آن را مورد انتقاد قرار داده است. موضوع اين بحث ربطى به مسائل كلامى ندارد و بيشتر فقهى و اجتماعى است.
- رسالۀ النساء
- اين رساله هم مانند كتاب القيان، به مسأله حجاب و جايگاه زن مربوط مىشود، لذا نمىتوان آن را از رسائل كلامى به حساب آورد.
- مقدمة المسائل و الجوابات فى المعرفة
- اين رساله يكى از رسائل كهن است كه در موضوع معرفت و علم نوشته شده و مورد استفادۀ متكلمين بعدى قرار گرفته است. در اين رساله جاحظ به سه نظريه در مورد علم و معرفت اشاره مىكند. يكى از آنها نظريۀ بشر بن معتمر معتزلى است كه قائل است، تمام معارف و علوم انسان، اكتسابى است، مگر آنچه را كه حواس دفعتا ادراك مىكند و يا در حال عجز و غفلت بر انسان عارض مىشود؛ اما آنچه را كه گوش مىشنود و چشم مىبيند و ديگر قوا و حواس در حال عادى احساس مىكنند، همۀ آنها از علوم اكتسابى است. نظريۀ دوم مربوط به استاد جاحظ؛ يعنى نظّام مىباشد كه او هم معتزلى است و قائل است، معارف و مدركات انسان هشت نوع هستند، هفت قسم آن ضرورى است و آنها مدركات حواس خمس و اخبار و قصد مخاطب مىباشد و يك قسم آن اكتسابى است كه عبارتست از معارفى كه از راه نظر و فكر اكتساب مىشود، همچون علم به خداوند و پيامبر و... نظريه سوم مربوط به معمر بن عباد السلمى است كه اقسام ادراكات را ده نوع دانسته مىداند. جاحظ بعد از تقرير اين سه نظريه همۀ آنها را فاسد دانسته و قول اين سه نفر را كه قائل به اكتسابى بودن معرفت الله هستند، مخدوش دانسته و اثبات كرده است كه علم به خداوند از علوم ضرورى مىباشد.
- اين رساله و مطالب مورد بحث در آن توسط متكلمين بعد از جاحظ مورد بحث و بررسى و نقد قرار گرفته است، به عنوان نمونه قاضى عبدالجبار معتزلى در كتاب المغنى ذيل همين بحث، نظريه جاحظ را مورد انتقاد قرار مىدهد.
- در اين رساله، علاوه بر بحث معرفت بحثى هم از حريّت و اختيار انسان صورت گرفته است، جاحظ نظريۀ متكلمين را كه قائل به مكلف بودن انسان هستند تنها در صورتى مىپذيرد كه بگوئيم انسان مستطيع است و در استطاعت هم قائل است. انسان بايد از حيث جسم و مزاج سالم و به موضوع و حقيقت افعال آگاه باشد، لذا كسى كه قوۀ شهوت او غالب بر قوۀ عاقله است، مستطيع نيست.
- اين رساله در 16 صفحه به طبع رسيده است.
- رسالۀ «حجج النبوة»
- اين رساله را جاحظ در اثبات نبوت خاصه حضرت محمد(ص) نوشته است. او مقدمتا از ادله و براهينى كه مىتواند در اين جا مورد استفاده قرار گيرد، بحث نموده و قائل است كه ادله دو نوع هستند: دليل يا عيان است و يا خبر و عقل به عنوان ابزار از اين دو براى استدلال و احتجاج استفاده خواهد كرد.
- او براى اثبات نبوت حضرت محمد(ص) سه دليل بيان مىكند: 1- دعاء مستجاب؛ 2- عجز عرب از معارضه با قرآن؛ 3- اجتماع اخلاق و فضائل در پيامبر(ص) مؤلف بخشى از ادعيۀ مستجاب پيامبر؛ همچون دعاى پيامبر(ص) براى انقطاع نعمات آسمانى در حق اعرابى كه او را اذيت مىكردند و دعاى آن حضرت در مورد درهم شكسته شدن ملك كسرى اشاره نموده است. جاحظ اساسىترين معجزۀ پيامبر و دليل نبوت آن حضرت را قرآن دانسته و آن را به معجزات حضرت عيسى؛ يعنى شفاء مريضها و احياء مردگان تشبيه نموده است.
- اين رساله در 40 صفحه به طبع رسيده است.
- رسالۀ خلق القرآن
- يكى از مباحث قديمى علم كلام بحث از حدوث و قدم قرآن است، چنانكه گاه گفته شده است كه به اين علم، علم كلام گفته شده است، به خاطر اين كه اولين بحث آن، بحث از كلام الهى و اختلاف مسلمانان در اينباره بود كه منجر به نوشتن كتابها و رسائلى در كلام الهى شد. معتزله قائل به حدوث و مخلوق بودن قرآن بودند و محدثين قائل به قدم آن خلفاء نيز بيشتر همراه معتزله بودند، از اينرو مخالفين اكثرا در حال انزوا يا حبس به سر مىبردند. در رأس قائلين به قدم قرآن احمد بن حنبل قرار داشت كه جاحظ گزارش محاكمۀ او و شلاق خوردن و به زندان افتادنش را در اين رساله ذكر نموده است.
- جاحظ در اين رساله مخلوق و حادث بودن قرآن را اثبات مىكند و تعريضى دارد بر مخالفين خلق قرآن و آنهايى كه به حدوث مجازى قرآن و نه حدوث حقيقى آن قائل هستند.
- اين رساله در 14 صفحه به طبع رسيده است.
- رسالۀ استحقاق الامامة
- اين رساله را جاحظ در رد عقائد زيديه، اماميه و خوارج نوشته است. او قائل است، گر چه زيديه با اماميه در صلاحيت و افضليت اميرالمومنين براى امامت مشتركند؛ ولى زيديه قائل به جواز تقدم مفضول بر افضلاند!
- لذا از اين جهت با هم اختلاف دارند و زيديه قائل به امامت ديگر خلفاء شدهاند.ولى اين نظريه بيشتر شبيه نظرى است كه از معتزله در كتابهايشان ذكر شده است.
- زيديه و شيعۀ امامى در امامت اميرالمومنين(ع)، امام حسن(ع) و امام حسين(ع) اتفاق نظر دارند و اختلافشان در ائمه به حدى است كه اماميه قائل به وجود نص بر تمام ائمۀ اثنى عشر هستند و زيديه تنها نص را در مورد اين سه امام قبول كردهاند و در ديگر امامان قائلاند؛ «من خرج بالسيف و الدعوة» امام است. و تعجب است از كسى كه رديه بر زيديه و اماميه مىنويسد؛ در حالى كه عقائد اين دو را به خوبى نمىداند. اساسىترين اشكالى كه جاحظ به اماميه مىكند، نفى نص بر امامت است و قائل است، مردم با ميل و ارادۀ خودشان امام را انتخاب مىكنند. جاحظ نظريه خوارج را كه وجود امامت را ضرورى نمىدانند، نفى مىكند. اين رساله در 26 صفحه به طبع رسيده است.
- رسالة فى نفى التشبيه
- اين رساله در واقع مقدمهاى است، بر ديگر رسالۀ مؤلف كه عبارت است از كتاب الرد على المشبهة. مؤلف اين رساله را به قاضى محمد بن ابى دؤاد نوشته و از او براى نشر كتاب الرد على المشبهة طلب مساعدت مىكند و غرض خود را از تألیف اين رساله بيان نموده، براى او و بعضى از خصائص آن را ذكر مىكند.
- اين رساله در 24 صفحه به چاپ رسيده است.
- كتاب الرد على المشبهة
- جاحظ اين رساله را در رد آراء مشبهه كه از محدثين اهلسنت هستند، نوشته است.او ابتداء اثبات مىكند كه تشبيه با توحيد سازگار نيست، بعد اساس عقائد آنها را كه مبتنى بر جسمانيت خداوند و قابل رؤيت بودن او است، مورد نقد قرار مىدهد.
- مشبهه براى قابل رؤيت بودن خداوند به آيات و روايات متعددى استناد كردهاند كه جاحظ در مقابل آنها آياتى را ذكر مىكند كه ناسخ آيات اول است.
- او براى ابطال نظريۀ مشبهه به ادلۀ عقلى نيز استناد مىكند.
- اين رساله در 10 صفحه به چاپ رسيده است.
- كتاب النابتة
- از اين رساله گاهى به اسم «رسالة فى بنى امية» نيز نام برده شده است. اين كتاب را جاحظ در رد گروهى از مسلمانان كه در زمان جاحظ پديد آمده و به نام نابته مشهور شده بودند، نوشته است. نابته قائلاند كه سبّ معاويه و لعن او جائز نيست و اين اساسىترين نظريۀ آنها بوده، ولى علاوه بر آن قائل به تشبيه، قدم قرآن، جبر و... مىباشند. در واقع گروه نابته پيروان اهل حديث به خصوص احمد حنبل مىباشند كه همين آراء با تغييرهاى جزيى در بين بعضى از اهل سنت وجود دارد.
- مؤلف در اين رساله علاوه بر نقد آراء نابته، گزارشى نيز از تاريخ صدر اسلام تا عصر اموى ارائه مىكند.
- او عصر پيامبر(ص) و ابوبكر و عمر و 6 سال اول عثمان را عهد وحدت و الفت مسلمانان دانسته و قائل شده كه در اين زمان بدعت و فسادى حاصل نشده است؛ اما بعد از اين 6 سال، زمان خلافت عثمان زمان فتنه و فساد و اختلاف بين مسلمانان مىباشد، لذا بعضى از مسلمانان او را به سوء مديريت و بعضى به اختلاس از اموال بيت المال و كوتاهى در حفظ آن و تقسيم ناعادلانه آن متهم كرده و به منزل او هجوم آورده و او را كشتند.
- البته جاحظ كشتن خليفه را محكوم مىكند، چون خون فاسق در نزد او همچون خون مؤمن محترم است و لكن قائل است، او به خاطر ارتكاب بعضى اشتباهات و گناهان فاسق مىباشد.
- جاحظ بعضى از فتن و بلايائى كه عالم اسلام را بعد از عثمان فرا گرفت، از آثار و نتايج رفتار عثمان مىداند. مصائبى همچون جنگ جمل و جنگ صفين و جنگ نهروان و كشته شدن اميرالمومنين(ع) به دست ابن ملجم.
- وى موارد متعددى از فسادهاى معاويه را برمىشمارد كه اين همه فساد در نظر او مستلزم جواز سب او است. همچنين در مورد يزيد بن معاويه و فسادهاى او در اسلام سخن گفته و در آخر نتيجه مىگيرد كه «إنهذه الاعمال تدل على القسوة و الحقد و النصب و النفاق و اليقين المدخول و الايمان المخروج و عدم الاخلاص للنبى» او پس از آن به بقيه فسادهاى خاندان اميه اشاره مىكند.
- اين رساله در 15 صفحه به چاپ رسيده است.
- كتاب الرد على النصارى
- جاحظ در اين رساله آراء و عقائد مسيحيان را مورد نقد قرار داده و به تبع آن بعضى از آراء يهود و مجوس را هم بررسى و نقد مىكند.
- او بعضى از نقلهايى را كه در آيات قرآن از نصارى و يهود آمده، ولى در تورات و انجيل و گزارشهاى يهوديان و مسيحيان آن نقلها از حضرت عيسى و موسى و شريعت آن دو وجود ندارد را، توجيه مىكند. و آياتى، همچون«اتخذونى و امى الهين من دون الله» و «عزير ابن الله» و «يد الله مغلولة» را مورد بررسى قرار داده و علت منافات بين اين آيات و آنچه از يهود و نصارى نقل شده را بيان مىكند. او همچنين بعضى از عقائد پيروان اين اديان را بيان و آنها را مورد نقد قرار مىدهد. مسائلى همچون ابن الله بودن عيسى و اله و انسان بودن عيسى و... او همچنين رابطه مسلمانان را نيز با نصارى و يهود و مجوس در زمان خلفاى عباسى مورد بررسى قرار مىدهد.
- اين رساله كه آخرين رساله از اين مجموعه مىباشد، در 36 صفحه به چاپ رسيده است.
نسخه شناسى
رسائل جاحظ بارها با نظم و ترتيبهاى مختلف به طبع رسيده است؛ اما مجموعههايى كه رسائل موجود در اين مجموعه باشند؛ عبارتند از:
- مجموعۀ حسن السندوبى: در مجموعه رسائلى كه حسن السندوبى به چاپ رسانده است، رسالههاى النساء، حجج النبوة، خلق القرآن، استحقاق الامامة، النابتة و بعضى از رسائل ديگر جاحظ وجود دارد. اين مجموعه تحت عنوان «رسائل الجاحظ» در سال 1933 در المطبعة الرحمانية مصر به چاپ رسيده است.
- شارل پلا: مستشرق فرانسوى شارل پلا رسالۀ المسائل و الجوابات فى المعرفة را در سال 1969 در مجلۀ المشرق در 9 صفحه به چاپ رسانده است.
- مجموعۀ عبدالسلام هارون: در اين مجموعه تمام رسائل اين مجموعه به اضافۀ ديگر رسائل جاحظ در 4 جلد به چاپ رسيده است. جلد اول و دوم اين مجموعه در سال 1965 و جلد سوم و چهارم آن در سال 1979 در مكتبة الخانجى مصر چاپ شده است.
- نسخۀ موجود در برنامه: اين مجموعه كه به صورت موضوعى تقسيم شده و در هر مجلد مجموعهاى از رسائل مربوط به يك عنوان، ذكر شده است توسط منشورات «دار و مكتبة الهلال» بيروت در 416 صفحه و در قطع وزيرى به سال 2002 منتشر شده است.
مجموعه حاضر را دكتر على ابوملحم تبويب، شرح و مقدمهنويسى نموده است.
همچنين اين مجموعه؛ شامل فهرست اعلام، فرق و اماكن و فهرست موضوعات مىباشد.الرسائل الكلاميه از اين مجموعه در 416 صفحه منتشر يافته است.
(1)-ص 53