۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ب«' به 'ب «') |
جز (جایگزینی متن - 'ا«' به 'ا «') |
||
خط ۱۰۴: | خط ۱۰۴: | ||
آخرين جزء كتاب مغنى؛ يعنى جزء بيستم، اختصاص به مسئلهى امامت داده شده و در آن اين مسئله به طور تفصيل مورد بحث و نقد قرار گرفته است. همين فراوانى مطالب و وسعت دامنه بحث در كتاب مغنى، موجب گرديد متكلمان اهل سنت در مسئلهى امامت ديگر خود را زحمت ندهند و به اجمال برگزار كنند و تفصيل را به كتاب قاضى عبدالجبار ارجاع دهند و به احتمال قوى آنجا كه جوينى مىگويد: قاضى و پيشوايان ديگر ما كتابهايى مبسوط در امامت تأليف كردهاند كه مستبصر را اقناع مىكند، نظر به قسمت امامت كتاب مغنى داشته است. قاضى، در اين كتاب مباحث مختلف را مطرح ساخته و در هر يك احتجاجات اماميه را كه از آنها تعبير به شبهات مىكند نقل كرده و آنها را پاسخ داده است. | آخرين جزء كتاب مغنى؛ يعنى جزء بيستم، اختصاص به مسئلهى امامت داده شده و در آن اين مسئله به طور تفصيل مورد بحث و نقد قرار گرفته است. همين فراوانى مطالب و وسعت دامنه بحث در كتاب مغنى، موجب گرديد متكلمان اهل سنت در مسئلهى امامت ديگر خود را زحمت ندهند و به اجمال برگزار كنند و تفصيل را به كتاب قاضى عبدالجبار ارجاع دهند و به احتمال قوى آنجا كه جوينى مىگويد: قاضى و پيشوايان ديگر ما كتابهايى مبسوط در امامت تأليف كردهاند كه مستبصر را اقناع مىكند، نظر به قسمت امامت كتاب مغنى داشته است. قاضى، در اين كتاب مباحث مختلف را مطرح ساخته و در هر يك احتجاجات اماميه را كه از آنها تعبير به شبهات مىكند نقل كرده و آنها را پاسخ داده است. | ||
شكى نيست كه فصل امامت از كتاب مغنى بر شيعيان بسيار گران آمده و آنان در صدد دفاع از خود برآمدند. دانشمندى به نام محمد بن احمد بن على بن الوليد كه از متكلمان زيديه بوده رسالهاى در رد كتاب مغنى نوشته و آن | شكى نيست كه فصل امامت از كتاب مغنى بر شيعيان بسيار گران آمده و آنان در صدد دفاع از خود برآمدند. دانشمندى به نام محمد بن احمد بن على بن الوليد كه از متكلمان زيديه بوده رسالهاى در رد كتاب مغنى نوشته و آن را «الجواب الحاسم المغنى لشبه المغنى» ناميده و بيشتر توجه اين دانشمند، مواردى بوده است كه قاضى عبدالجبار در آن با زيديه مخالفت ورزيده است. ولى مهمترين جوابى كه به قسمت امامت كتاب مغنى داده شده، جواب [[علمالهدی، علی بن حسین|سيد مرتضى]] علم الهدى است. [[علمالهدی، علی بن حسین|سيد مرتضى]] از بزرگان شيعه و از بنيانگذاران كلام و اصول فقه شيعه است او و برادرش سيد رضى همچون دو ستارهاى در تاريخ تشيع درخشندگى دارند و بى جهت نبوده كه ابوالعلاء معرى در مرثيه پدرشان گفت: | ||
{| class="wikitable poem" | {| class="wikitable poem" |
ویرایش