ترجمه قرآن (شاه ولی‌الله دهلوی): تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۶ سپتامبر ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'آوري' به 'آوری'
جز (جایگزینی متن - 'هاي' به 'های')
جز (جایگزینی متن - 'آوري' به 'آوری')
خط ۵۷: خط ۵۷:
ترجمۀ دهلوى، ترجمه‌اى است تحت اللفظى همراه با افزوده‌هاى توضيحى، كه توضيحات آن را به دو بخش مى‌توان تقسيم نمود: 1.توضيحاتى كه جداگانه در حاشيه ذكر شده است. 2.توضيحاتى كه در متن ترجمه جاى گرفته است.
ترجمۀ دهلوى، ترجمه‌اى است تحت اللفظى همراه با افزوده‌هاى توضيحى، كه توضيحات آن را به دو بخش مى‌توان تقسيم نمود: 1.توضيحاتى كه جداگانه در حاشيه ذكر شده است. 2.توضيحاتى كه در متن ترجمه جاى گرفته است.


توضيحاتى كه به طور مستقل در حاشيه ذكر شده، مجموعه‌اى است از بيان مراد برخى از مفردات يا جملاتى كه در ترجمه آمده و مفهوم آن براى خواننده چندان روشن نيست، و نيز بيان برخى از شأن نزول‌ها كه در درك مفهوم آيه يا سوره‌اى نقش بسزايى دارد. امّا توضيحاتى كه در متن ترجمه جاى گرفته است توضيحاتى كوتاه است كه در چاپ مورد نظر ما با هيچ گونه نشانه‌اى متمايز نشده است. البته مترجم در اين زمينه توضيحى را در مقدمۀ خود آورده است كه متن آن را در اين جا مى‌آوريم؛ وى مى‌نويسد: «و طريق تحرير در اين كتاب آنست كه هر آيتى را جدا نوشته شد، مقرون به ترجمۀ آن، نشان متعارف در روزمرۀ متداول اختيار نموده آمد، و هر چه زياده از تحت اللفظ است اگر يك دو كلمه است بلفظ «يعنى» يا مثل آن متميز ساخته شد، و اگر كلامى است مستقل، اول آن بلفظ «مترجم گويد» و آخر آن بلفظ «و اللّه اعلم» معلّم كرده شد». همان، صفحۀ «د»
توضيحاتى كه به طور مستقل در حاشيه ذكر شده، مجموعه‌اى است از بيان مراد برخى از مفردات يا جملاتى كه در ترجمه آمده و مفهوم آن براى خواننده چندان روشن نيست، و نيز بيان برخى از شأن نزول‌ها كه در درك مفهوم آيه يا سوره‌اى نقش بسزايى دارد. امّا توضيحاتى كه در متن ترجمه جاى گرفته است توضيحاتى كوتاه است كه در چاپ مورد نظر ما با هيچ گونه نشانه‌اى متمايز نشده است. البته مترجم در اين زمينه توضيحى را در مقدمۀ خود آورده است كه متن آن را در اين جا مى‌آوریم؛ وى مى‌نويسد: «و طريق تحرير در اين كتاب آنست كه هر آيتى را جدا نوشته شد، مقرون به ترجمۀ آن، نشان متعارف در روزمرۀ متداول اختيار نموده آمد، و هر چه زياده از تحت اللفظ است اگر يك دو كلمه است بلفظ «يعنى» يا مثل آن متميز ساخته شد، و اگر كلامى است مستقل، اول آن بلفظ «مترجم گويد» و آخر آن بلفظ «و اللّه اعلم» معلّم كرده شد». همان، صفحۀ «د»


براى توضيحاتى كه در ضمن ترجمه آمده است، آياتى را با ترجمۀ آنها به عنوان مثال مى‌آوريم. براى تمايز اصل ترجمه از توضيحات نيز، واژه‌هاى افزوده شده از سوى مترجم را ميان دو قلاب قرار مى‌دهيم:
براى توضيحاتى كه در ضمن ترجمه آمده است، آياتى را با ترجمۀ آنها به عنوان مثال مى‌آوریم. براى تمايز اصل ترجمه از توضيحات نيز، واژه‌هاى افزوده شده از سوى مترجم را ميان دو قلاب قرار مى‌دهيم:


#''' فضربنا على آذانهم في الكهف سنين عددا ''' (كهف11/). پس پرده گذاشتيم بر گوش ايشان در غار [يعنى خوابانيديم] سالهاى شمرده شده.
#''' فضربنا على آذانهم في الكهف سنين عددا ''' (كهف11/). پس پرده گذاشتيم بر گوش ايشان در غار [يعنى خوابانيديم] سالهاى شمرده شده.
خط ۱۳۲: خط ۱۳۲:
الف. رعايت تركيب نحوى آيات در ترجمه  
الف. رعايت تركيب نحوى آيات در ترجمه  


ترديدى نيست كه ساختار كلام، در بيان مراد گوينده نقشى اساسى دارد، و در ترجمۀ هر متنى به زبان ديگر، انعكاس تركيب نحوى دخالت تامى در صحت ترجمه دارد. رعايت اين شرط در ترجمۀ قرآن كه كلام خداوند است و به عنوان وحى آسمانى بر پيامبر(ص) نازل شده است به مراتب مهم‌تر از ترجمۀ ساير متون است. از اين رو هر ترجمه‌اى از قرآن كه تركيب نحوى آيات بهتر در آن انعكاس يافته باشد امتياز بهترى خواهد داشت. ترجمۀ دهلوى را مى‌توان در ارتباط با اين ويژگى در رديف اول ترجمه‌هاى فارسى دانست. براى نمونه چند مورد از ترجمۀ مزبور را با ذكر آيات آن به عنوان مثال مى‌آوريم:
ترديدى نيست كه ساختار كلام، در بيان مراد گوينده نقشى اساسى دارد، و در ترجمۀ هر متنى به زبان ديگر، انعكاس تركيب نحوى دخالت تامى در صحت ترجمه دارد. رعايت اين شرط در ترجمۀ قرآن كه كلام خداوند است و به عنوان وحى آسمانى بر پيامبر(ص) نازل شده است به مراتب مهم‌تر از ترجمۀ ساير متون است. از اين رو هر ترجمه‌اى از قرآن كه تركيب نحوى آيات بهتر در آن انعكاس يافته باشد امتياز بهترى خواهد داشت. ترجمۀ دهلوى را مى‌توان در ارتباط با اين ويژگى در رديف اول ترجمه‌هاى فارسى دانست. براى نمونه چند مورد از ترجمۀ مزبور را با ذكر آيات آن به عنوان مثال مى‌آوریم:


#''' و يمدهم في طغيانهم يعمهون '''(بقره15/). و مهلت مى‌دهد ايشان را در گمراهى خويش سرگشته شده.
#''' و يمدهم في طغيانهم يعمهون '''(بقره15/). و مهلت مى‌دهد ايشان را در گمراهى خويش سرگشته شده.
خط ۱۵۷: خط ۱۵۷:
#''' و راودته الّتى هو في بيتها عن نفسه '''...(يوسف23/). و گفت و شنيد كرد با يوسف، زنى كه او در خانه‌اش بود تا بگذرد از حفظ خود...
#''' و راودته الّتى هو في بيتها عن نفسه '''...(يوسف23/). و گفت و شنيد كرد با يوسف، زنى كه او در خانه‌اش بود تا بگذرد از حفظ خود...
#:واژۀ «مراوده» كه مشتقات آن در سورۀ يوسف چند بار آمده، در اين ترجمه به طور دقيق منعكس شده است، در صورتى كه بيشتر مترجمان آن را به «كام خواستن» ترجمه كرده‌اند.
#:واژۀ «مراوده» كه مشتقات آن در سورۀ يوسف چند بار آمده، در اين ترجمه به طور دقيق منعكس شده است، در صورتى كه بيشتر مترجمان آن را به «كام خواستن» ترجمه كرده‌اند.
#:براى ريشه‌يابى اين واژه، سخن [[راغب اصفهانی، حسین بن محمد|راغب اصفهانى]] را در اين جا مى‌آوريم: «الرّود:التّردّد في طلب الشّى برفق، يقال: زاد و ارتاد...و المزاودة: أن تنازع غيرك في الإرادة، فتريد غير ما يريد، او ترود غير ما يرود، و راودت فلانا عن كذا...».مفردات الفاظ القرآن، تحقيق: صفوان عدنان داودى، واژۀ «رود»
#:براى ريشه‌يابى اين واژه، سخن [[راغب اصفهانی، حسین بن محمد|راغب اصفهانى]] را در اين جا مى‌آوریم: «الرّود:التّردّد في طلب الشّى برفق، يقال: زاد و ارتاد...و المزاودة: أن تنازع غيرك في الإرادة، فتريد غير ما يريد، او ترود غير ما يرود، و راودت فلانا عن كذا...».مفردات الفاظ القرآن، تحقيق: صفوان عدنان داودى، واژۀ «رود»
#:چنان كه ملاحظه مى‌كنيد، [[راغب اصفهانی، حسین بن محمد|راغب اصفهانى]] ريشۀ «مراوده» را كه واژۀ «رود» است به معناى رفت و آمد همراه با نرمى و ملايمت براى دستيابى به چيزى گرفته است، و هنگامى كه «مراوده» را معنى مى‌كند، آن‌را نيز اين گونه توضيح مى‌دهد كه: «مراوده» آن است كه با ديگرى بر سر خواستن چيزى كشمكش كنى و برخلاف ارادۀ او چيزى را از وى بخواهى. و اين معنى با تمام ابعادش در ترجمۀ دهلوى درست انعكاس يافته است.
#:چنان كه ملاحظه مى‌كنيد، [[راغب اصفهانی، حسین بن محمد|راغب اصفهانى]] ريشۀ «مراوده» را كه واژۀ «رود» است به معناى رفت و آمد همراه با نرمى و ملايمت براى دستيابى به چيزى گرفته است، و هنگامى كه «مراوده» را معنى مى‌كند، آن‌را نيز اين گونه توضيح مى‌دهد كه: «مراوده» آن است كه با ديگرى بر سر خواستن چيزى كشمكش كنى و برخلاف ارادۀ او چيزى را از وى بخواهى. و اين معنى با تمام ابعادش در ترجمۀ دهلوى درست انعكاس يافته است.


خط ۱۶۳: خط ۱۶۳:




به رغم اين كه مترجم در مقدمۀ ترجمه‌اش اين نكته را يادآورى كرده كه در آنچه متعلق به نقل است از صحيح‌ترين تفاسير كمك گرفته و تا حد امكان از اخبار ضعيف و ساختگى دورى جسته و اسرائيليات را در ترجمۀ خود نياورده است، فتح الرحمن بترجمۀ القرآن، مقدمه، صفحۀ «د». مى‌بينيم در بعضى از حواشى خود مطالبى را در مورد پيامبران نقل كرده است كه هرگز در شأن آنان نيست. براى نمونه چند مورد را در اين جا مى‌آوريم:
به رغم اين كه مترجم در مقدمۀ ترجمه‌اش اين نكته را يادآورى كرده كه در آنچه متعلق به نقل است از صحيح‌ترين تفاسير كمك گرفته و تا حد امكان از اخبار ضعيف و ساختگى دورى جسته و اسرائيليات را در ترجمۀ خود نياورده است، فتح الرحمن بترجمۀ القرآن، مقدمه، صفحۀ «د». مى‌بينيم در بعضى از حواشى خود مطالبى را در مورد پيامبران نقل كرده است كه هرگز در شأن آنان نيست. براى نمونه چند مورد را در اين جا مى‌آوریم:


#در سورۀ احزاب، ذيل ترجمۀ آيۀ 69، در حاشيه چنين آمده است: (مترجم گويد:يعنى موسى(ع) وقت غسل ستر مى‌كرد. جهّال بنى‌اسرائيل گفتند كه او آدرست. روزى بحسب اتفاق بر كنارۀ آب غسل مى‌كرد و جامه‌هاى خود بر سنگ نهاده بود، به فرمان خداى تعالى آن سنگ روان شد، موسى(ع) عقب سنگ دويد تا آنكه جماعتى از بنى‌اسرائيل [او را] عريان ديدند و گفتند ادرت ندارد. و ادرت انتفاخ خصيه را گويند. و اللّه اعلم).
#در سورۀ احزاب، ذيل ترجمۀ آيۀ 69، در حاشيه چنين آمده است: (مترجم گويد:يعنى موسى(ع) وقت غسل ستر مى‌كرد. جهّال بنى‌اسرائيل گفتند كه او آدرست. روزى بحسب اتفاق بر كنارۀ آب غسل مى‌كرد و جامه‌هاى خود بر سنگ نهاده بود، به فرمان خداى تعالى آن سنگ روان شد، موسى(ع) عقب سنگ دويد تا آنكه جماعتى از بنى‌اسرائيل [او را] عريان ديدند و گفتند ادرت ندارد. و ادرت انتفاخ خصيه را گويند. و اللّه اعلم).
خط ۱۶۹: خط ۱۶۹:
#:راستى آيا نقل چنين شأن نزولى براى آيۀ شريفه و نسبت دادن اين مطلب موهون و بى‌اثر به پيامبرى اولوا العزم همچون موسى(ع)صحيح است؟! آيا هيچ اذيت و آزار ديگرى از سوى بنى‌اسرائيل نسبت به موسى نبوده است كه تنها نسبت دادن ادرت موجب آزار اين پيامبر الهى شده باشد؟!
#:راستى آيا نقل چنين شأن نزولى براى آيۀ شريفه و نسبت دادن اين مطلب موهون و بى‌اثر به پيامبرى اولوا العزم همچون موسى(ع)صحيح است؟! آيا هيچ اذيت و آزار ديگرى از سوى بنى‌اسرائيل نسبت به موسى نبوده است كه تنها نسبت دادن ادرت موجب آزار اين پيامبر الهى شده باشد؟!
#در سورۀ ص،ذيل ترجمۀ آيۀ 20، در حاشيه آورده است:(مترجم گويد كه داود عليه‌السلام نود و نه (99) زن داشت، مع هذا زن ديگر كه در خطبۀ شخصى يا در نكاح او بود درخواست كرد، خداى تعالى فرشتگان را بجهت تنبيه داود به شكل خصوم متمثل ساخت. اشارت به اين قصه است درين آيات.و اللّه اعلم).
#در سورۀ ص،ذيل ترجمۀ آيۀ 20، در حاشيه آورده است:(مترجم گويد كه داود عليه‌السلام نود و نه (99) زن داشت، مع هذا زن ديگر كه در خطبۀ شخصى يا در نكاح او بود درخواست كرد، خداى تعالى فرشتگان را بجهت تنبيه داود به شكل خصوم متمثل ساخت. اشارت به اين قصه است درين آيات.و اللّه اعلم).
#:در اين مورد نيز متن آيه را با ترجمه‌اش مى‌آوريم: ''' و شددنا ملكه و آتيناه الحكمة و فصل الخطاب ''' و محكم كرديم پادشاهى او را و داديمش حكمت و سخن واضح.
#:در اين مورد نيز متن آيه را با ترجمه‌اش مى‌آوریم: ''' و شددنا ملكه و آتيناه الحكمة و فصل الخطاب ''' و محكم كرديم پادشاهى او را و داديمش حكمت و سخن واضح.
#:آيا اين شأن نزول، داود پيامبر را مردى زنباره و شهوت پرست معرفى نمى‌كند، آن هم در چهرۀ كسى كه آن قدر در پى زنان است كه حتى از زنى كه در معرض خواستگارى يا در عقد ديگرى است چشم نمى‌پوشد؟!
#:آيا اين شأن نزول، داود پيامبر را مردى زنباره و شهوت پرست معرفى نمى‌كند، آن هم در چهرۀ كسى كه آن قدر در پى زنان است كه حتى از زنى كه در معرض خواستگارى يا در عقد ديگرى است چشم نمى‌پوشد؟!
#نيز در سورۀ ص، ذيل ترجمۀ آيۀ 34، در حاشيه آمده است: (مترجم گويد:سليمان از امراء خود منغص شد و بخاطر آورد كه امشب با صد زن صحبت دارم و هر زنى پسرى زايد و هر يكى شهسوارى باشد جهاد كننده، مرا احتياج متعلق امرا نافتد. فرشته گفت:انشاء اللّه بگو. سليمان سهو كرد. پس هيچ زن حامله نشد الاّ يك زن، طفل ناقص الخلقت نهاد و آن طفل را بر تخت سليمان انداختند. سليمان عليه‌السلام متنبه شد و رجوع به رب العزت كرد.و اللّه اعلم).
#نيز در سورۀ ص، ذيل ترجمۀ آيۀ 34، در حاشيه آمده است: (مترجم گويد:سليمان از امراء خود منغص شد و بخاطر آورد كه امشب با صد زن صحبت دارم و هر زنى پسرى زايد و هر يكى شهسوارى باشد جهاد كننده، مرا احتياج متعلق امرا نافتد. فرشته گفت:انشاء اللّه بگو. سليمان سهو كرد. پس هيچ زن حامله نشد الاّ يك زن، طفل ناقص الخلقت نهاد و آن طفل را بر تخت سليمان انداختند. سليمان عليه‌السلام متنبه شد و رجوع به رب العزت كرد.و اللّه اعلم).
خط ۱۸۷: خط ۱۸۷:
#تحريف‌هایى نيز در برخى موارد توسط مصححان صورت گرفته است.
#تحريف‌هایى نيز در برخى موارد توسط مصححان صورت گرفته است.


اكنون موارد چهارگانۀ فوق را با ذكر نمونه‌هایى از هر يك در اين جا مى‌آوريم:  
اكنون موارد چهارگانۀ فوق را با ذكر نمونه‌هایى از هر يك در اين جا مى‌آوریم:  


#اصلاح اغلاط و افتادگى‌هاى ترجمه  
#اصلاح اغلاط و افتادگى‌هاى ترجمه  
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش