تاریخ و فرهنگ ایران در دوران انتقال از عصر ساسانی به عصر اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'هاي' به 'های'
جز (جایگزینی متن - '‌ ' به ' ')
جز (جایگزینی متن - 'هاي' به 'های')
خط ۳۳: خط ۳۳:




مؤلف در تشريح انگيزه خود در مطالعه پيرامون دوران انتقال از عصر ساسانى به دوران اسلامى، از نخستين پرسش‌هايى كه در دوران دبستان در ذهن او جوانه زده ياد مى‌كند و در فصلى از كتاب به گسيختگى تاريخ ادب و فرهنگ ایران اشاره نمود و مى‌نويسند: «از همان ايامى كه در مدرسه با دو درس از دروس آن، يكى تاريخ و ديگرى تاريخ ادبيات ایران آشنا شدم، نخستين سؤالى كه در ذهن مى‌گذشت، اين بود كه: چرا تاريخ ادبيات ایران بعد از اسلام، با تاريخ آغاز تدوين شعر فارسی در قرن‌هاى سوم و چهارم شروع مى‌شود؛ ولى تاريخ ایران از زمان‌هاى خيلى كهن، كهن‌تر از اسلام و حتى پيش از تاريخ مسيح و قبل از تاريخ اسكندر، آغاز مى‌گردد ؟» به اين ترتيب وى در جستجوى پاسخى بدين سوال به تحقيق و پژوهشى گسترده مى‌پردازد.
مؤلف در تشريح انگيزه خود در مطالعه پيرامون دوران انتقال از عصر ساسانى به دوران اسلامى، از نخستين پرسش‌هایى كه در دوران دبستان در ذهن او جوانه زده ياد مى‌كند و در فصلى از كتاب به گسيختگى تاريخ ادب و فرهنگ ایران اشاره نمود و مى‌نويسند: «از همان ايامى كه در مدرسه با دو درس از دروس آن، يكى تاريخ و ديگرى تاريخ ادبيات ایران آشنا شدم، نخستين سؤالى كه در ذهن مى‌گذشت، اين بود كه: چرا تاريخ ادبيات ایران بعد از اسلام، با تاريخ آغاز تدوين شعر فارسی در قرن‌هاى سوم و چهارم شروع مى‌شود؛ ولى تاريخ ایران از زمان‌هاى خيلى كهن، كهن‌تر از اسلام و حتى پيش از تاريخ مسيح و قبل از تاريخ اسكندر، آغاز مى‌گردد ؟» به اين ترتيب وى در جستجوى پاسخى بدين سوال به تحقيق و پژوهشى گسترده مى‌پردازد.


==ساختار==
==ساختار==
خط ۵۳: خط ۵۳:
مؤلف در آغاز هدف از تألیف كتاب را بيان داشته و درمقدمه -«داستان اين كتاب»- به شرح و طرح نظريات مختلف در رابطه با اين دوران پرداخته است. وى كتاب را مربوط به دورانى از تاريخ و فرهنگ ایران كه پيوندگاه دو دوران ساسانى و اسلامى مى‌باشد مى‌داند و اشاره دارد كه وقتى از دوران مورد بحث در كتاب‌ها صحبت مى‌شود، از آن به «دوران فترت و انقطاع» ياد مى‌كنند؛ در حالى كه به نظر مؤلف زوال دولت ساسانى به معنى زوال ملت ایران نيست و بيان مى‌دارد كه مراد از انتقال در اينجا، انتقال قدرت سياسى و نظامى دولت ساسانى به دولت خلفا نيست كه در مدت كوتاه صورت گيرد، بلكه انتقال فرهنگ و تمدن ملت ایران است، از عصرى با ويژگى‌هاى خود به عصر ديگرى كه در اثر برخورد با عوامل ديگر، و در مسير تحول تاريخى خود، ويژگى‌هاى ديگرى هم يافته است و به شكل ديگر يا زبان ديگر هم درآمده و به همين سبب بسيارى از بخش‌هاى مهم و اساسى آن در پرده‌اى از ابهام و تعريب پوشانده مانده است.
مؤلف در آغاز هدف از تألیف كتاب را بيان داشته و درمقدمه -«داستان اين كتاب»- به شرح و طرح نظريات مختلف در رابطه با اين دوران پرداخته است. وى كتاب را مربوط به دورانى از تاريخ و فرهنگ ایران كه پيوندگاه دو دوران ساسانى و اسلامى مى‌باشد مى‌داند و اشاره دارد كه وقتى از دوران مورد بحث در كتاب‌ها صحبت مى‌شود، از آن به «دوران فترت و انقطاع» ياد مى‌كنند؛ در حالى كه به نظر مؤلف زوال دولت ساسانى به معنى زوال ملت ایران نيست و بيان مى‌دارد كه مراد از انتقال در اينجا، انتقال قدرت سياسى و نظامى دولت ساسانى به دولت خلفا نيست كه در مدت كوتاه صورت گيرد، بلكه انتقال فرهنگ و تمدن ملت ایران است، از عصرى با ويژگى‌هاى خود به عصر ديگرى كه در اثر برخورد با عوامل ديگر، و در مسير تحول تاريخى خود، ويژگى‌هاى ديگرى هم يافته است و به شكل ديگر يا زبان ديگر هم درآمده و به همين سبب بسيارى از بخش‌هاى مهم و اساسى آن در پرده‌اى از ابهام و تعريب پوشانده مانده است.


نویسنده جاى جاى از اقتباس اعراب از فرهنگ و ادب ایران سخن مى‌گويد، نيز از طبقه دهقانان و ابقاى آنها بر همان وظايف سابق و تاثيرشان در بقاى ديوان‌ها و در نتيجه بروز بسيارى از مظاهر فرهنگ و تمدن نمونه‌هايى را ذكر مى‌كند. سپس اين سوال اساسى را مطرح مى‌كند كه چرا تاريخ و فرهنگ ایران در اين دوران در هاله‌اى از ابهام و تاريكى فرومانده است؟ نویسنده در پاسخ تعريب را مهم‌ترين عامل دانسته و مشخص مى‌دارد كه تعريب؛ يعنى عربى گردانيدن چيزى كه در اصل عربى نبوده، به گونه‌اى كه از هر لحاظ به زىّ عربى درآيد و اصل و تبار آن فراموش گردد و اضافه مى‌كند كه منظور از تعريب، تعريب لغت نيست، بلكه مثلاًتعريب اشخاص؛ يعنى نسبت دادن افراد به يك طايفه عرب بر اساس نسبت مولى و بنده است. تعريب ديگر را تعريب در تاريخ برشمرده و مى‌گويد: منظور اين نيست كه همه كتاب‌ها عربى بوده يا به عكس، بلكه روال حاكم بر تاريخ‌ها چنان است كه قرائت آنها اين توهم را در خواننده پديد مى‌آورد كه در آن دوران‌ها در اين سرزمين، نه مردم ديگرى كه در جنب كوچ‌نشين‌هاى عربى وجودى قابل ذكر مى‌بوده و نه زبان ديگرى جز زبان عربى در آن گستره بوده، در اين تاريخ‌ها همه چيز و همه جا و همه وقت در همان قبايل و سران عرب و تحريكات آن‌ها خلاصه مى‌شده و عناصر و رويدادهاى ديگر آن‌چنان در سايه اينان قرار گرفته‌اند كه گويى اصلا نبوده‌اند.
نویسنده جاى جاى از اقتباس اعراب از فرهنگ و ادب ایران سخن مى‌گويد، نيز از طبقه دهقانان و ابقاى آنها بر همان وظايف سابق و تاثيرشان در بقاى ديوان‌ها و در نتيجه بروز بسيارى از مظاهر فرهنگ و تمدن نمونه‌هایى را ذكر مى‌كند. سپس اين سوال اساسى را مطرح مى‌كند كه چرا تاريخ و فرهنگ ایران در اين دوران در هاله‌اى از ابهام و تاريكى فرومانده است؟ نویسنده در پاسخ تعريب را مهم‌ترين عامل دانسته و مشخص مى‌دارد كه تعريب؛ يعنى عربى گردانيدن چيزى كه در اصل عربى نبوده، به گونه‌اى كه از هر لحاظ به زىّ عربى درآيد و اصل و تبار آن فراموش گردد و اضافه مى‌كند كه منظور از تعريب، تعريب لغت نيست، بلكه مثلاًتعريب اشخاص؛ يعنى نسبت دادن افراد به يك طايفه عرب بر اساس نسبت مولى و بنده است. تعريب ديگر را تعريب در تاريخ برشمرده و مى‌گويد: منظور اين نيست كه همه كتاب‌ها عربى بوده يا به عكس، بلكه روال حاكم بر تاريخ‌ها چنان است كه قرائت آنها اين توهم را در خواننده پديد مى‌آورد كه در آن دوران‌ها در اين سرزمين، نه مردم ديگرى كه در جنب كوچ‌نشين‌هاى عربى وجودى قابل ذكر مى‌بوده و نه زبان ديگرى جز زبان عربى در آن گستره بوده، در اين تاريخ‌ها همه چيز و همه جا و همه وقت در همان قبايل و سران عرب و تحريكات آن‌ها خلاصه مى‌شده و عناصر و رويدادهاى ديگر آن‌چنان در سايه اينان قرار گرفته‌اند كه گويى اصلا نبوده‌اند.


مؤلف در جستجوى پاسخى خردپذير به بررسى گسيختگى وانقطاع فرهنگى ادبى بين سقوط ساسانيان تا تدوين اولين شعر فارسی (قرن 3ق.) در تاريخ ادبيات ایران پرداخته و نتيجه مى‌گيرد كه اين دوران نيز دوران انتقال است، نه انقطاع، چرا كه فرهنگ و ادب ایران در فرهنگ و ادب عرب مستحيل گشته تا بعدها جلوه‌گر شود.
مؤلف در جستجوى پاسخى خردپذير به بررسى گسيختگى وانقطاع فرهنگى ادبى بين سقوط ساسانيان تا تدوين اولين شعر فارسی (قرن 3ق.) در تاريخ ادبيات ایران پرداخته و نتيجه مى‌گيرد كه اين دوران نيز دوران انتقال است، نه انقطاع، چرا كه فرهنگ و ادب ایران در فرهنگ و ادب عرب مستحيل گشته تا بعدها جلوه‌گر شود.
خط ۶۹: خط ۶۹:
از اين پس كتاب حالت جغرافياى تاريخى به خود مى‌گيرد و پس از ذكر استان‌ها و تسوهاى آن، به برشمردن منابع طبيعى، مثل رودها و سدها، بناها و شخصيت‌هاى برجسته و وجه تسميه هر يك از آن‌ها و بررسى روند، تاريخى اين استان‌ها و عقايد موجود در آن‌ها، نيز معرفى فرهنگى و تمدنى اين استان‌ها مى‌پردازد.
از اين پس كتاب حالت جغرافياى تاريخى به خود مى‌گيرد و پس از ذكر استان‌ها و تسوهاى آن، به برشمردن منابع طبيعى، مثل رودها و سدها، بناها و شخصيت‌هاى برجسته و وجه تسميه هر يك از آن‌ها و بررسى روند، تاريخى اين استان‌ها و عقايد موجود در آن‌ها، نيز معرفى فرهنگى و تمدنى اين استان‌ها مى‌پردازد.


جلد سوم كتاب در ادامه ذكر استان‌ها و تسوهايى مثل بصره و بغداد به بيان روابط ایرانيان و يمن مى‌پردازد و وجوه اشتراك در استان‌هاى اين دو سرزمين را بازتابى از روابط بين اين دو سرزمين در دوران هخامنشى به علت حسن رفتار حاكمان ایرانى يمن مى‌داند.
جلد سوم كتاب در ادامه ذكر استان‌ها و تسوهایى مثل بصره و بغداد به بيان روابط ایرانيان و يمن مى‌پردازد و وجوه اشتراك در استان‌هاى اين دو سرزمين را بازتابى از روابط بين اين دو سرزمين در دوران هخامنشى به علت حسن رفتار حاكمان ایرانى يمن مى‌داند.


در گفتارهاى بعدى از حضور اعراب در سورستان كه از زمان عمر و سعد بن ابى وقاص حالت جدى به خود گرفت و نيز از ورود عايشه به بصره در مخالفت با علی عليه‌السلام سخن رانده، آن را نقطه عطفى در تاريخ اين سرزمين مى‌داند كه منجر به انتقال جنگ و جدال‌هاى داخلى اعراب (كه تاكنون به همان سرزمين‌هاى عربى محصور بود) به سورستان؛ يعنى قلمرو ایرانشهر شد. مؤلف دفاع سرسختانه ایرانيان از خلافت علی عليه‌السلام را نمونه‌اى از عدالت‌خواهى و وفادارى ایرانيان عنوان مى‌كند.
در گفتارهاى بعدى از حضور اعراب در سورستان كه از زمان عمر و سعد بن ابى وقاص حالت جدى به خود گرفت و نيز از ورود عايشه به بصره در مخالفت با علی عليه‌السلام سخن رانده، آن را نقطه عطفى در تاريخ اين سرزمين مى‌داند كه منجر به انتقال جنگ و جدال‌هاى داخلى اعراب (كه تاكنون به همان سرزمين‌هاى عربى محصور بود) به سورستان؛ يعنى قلمرو ایرانشهر شد. مؤلف دفاع سرسختانه ایرانيان از خلافت علی عليه‌السلام را نمونه‌اى از عدالت‌خواهى و وفادارى ایرانيان عنوان مى‌كند.
خط ۸۷: خط ۸۷:
در ادامه از دربار ساسانى و رسائل و مكاتبات و عهدها و خطبه‌ها وتوقيع و تذكره و انتقال آن‌ها به فرهنگ اسلامى ایرانى تا مقالاتى در موضوعات مختلف از رسم‌الخط فارسی و سير انديشه و علم در جهان اسلام، سپس مباحث اديان و ديوان‌ها صحبت شده است.
در ادامه از دربار ساسانى و رسائل و مكاتبات و عهدها و خطبه‌ها وتوقيع و تذكره و انتقال آن‌ها به فرهنگ اسلامى ایرانى تا مقالاتى در موضوعات مختلف از رسم‌الخط فارسی و سير انديشه و علم در جهان اسلام، سپس مباحث اديان و ديوان‌ها صحبت شده است.


گفتارهاى بعدى اين جلد مباحثى چون سير و گستره زبان فارسی قبل و بعد از اسلام در ميان كتب تاريخى و نيز گفتارهايى پيرامون لزوم مطالعات منابع عربى و اسلامى به منظور بررسى زبان فارسی و نگاهى به تاريخ ادبيات عرب و رسوخ كلمات فارسی در زبان عربى را در بر مى‌گيرد.
گفتارهاى بعدى اين جلد مباحثى چون سير و گستره زبان فارسی قبل و بعد از اسلام در ميان كتب تاريخى و نيز گفتارهایى پيرامون لزوم مطالعات منابع عربى و اسلامى به منظور بررسى زبان فارسی و نگاهى به تاريخ ادبيات عرب و رسوخ كلمات فارسی در زبان عربى را در بر مى‌گيرد.


قسمت‌هاى آخر كتاب به ارائه نمونه‌اى از متون عهد ساسانى و به طور مشخص جاودان خرد يا نامه هوشنگ و ترجمه آن، نيز كتاب‌هاى حكم لبهمن الملك و اندرزهاى بهمن و كتاب المسائل منسوب به انوشيروان و ذكر حكمت‌هايى از آنها، مى‌پردازد.
قسمت‌هاى آخر كتاب به ارائه نمونه‌اى از متون عهد ساسانى و به طور مشخص جاودان خرد يا نامه هوشنگ و ترجمه آن، نيز كتاب‌هاى حكم لبهمن الملك و اندرزهاى بهمن و كتاب المسائل منسوب به انوشيروان و ذكر حكمت‌هایى از آنها، مى‌پردازد.


در مجموع مى‌توان گفت كتاب از نظر شمول به رويدادها و تحليل وقايع و نيز استفاده همه جانبه از منابع درخور توجه بوده و در واقع مجموعه‌اى است، از آنچه در وراى كتب عربى اسلامى-ایرانى كه به فراموشى سپرده شده‌اند.
در مجموع مى‌توان گفت كتاب از نظر شمول به رويدادها و تحليل وقايع و نيز استفاده همه جانبه از منابع درخور توجه بوده و در واقع مجموعه‌اى است، از آنچه در وراى كتب عربى اسلامى-ایرانى كه به فراموشى سپرده شده‌اند.


== وضعيت كتاب ==
== وضعيت كتاب ==
كتاب مشتمل بر پاورقى‌هايى به قلم نویسنده و فهرست مطالب در ابتداى كتاب و نمايه در انتهاى اثر مى‌باشد. نمايه نام‌هاى فارسی اين مجموعه نيز در انتهاى جلد آخر كتاب آمده است.
كتاب مشتمل بر پاورقى‌هایى به قلم نویسنده و فهرست مطالب در ابتداى كتاب و نمايه در انتهاى اثر مى‌باشد. نمايه نام‌هاى فارسی اين مجموعه نيز در انتهاى جلد آخر كتاب آمده است.


==منابع مقاله==
==منابع مقاله==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش