أساس التأويل: تفاوت میان نسخه‌ها

۳۷ بایت اضافه‌شده ،  ‏۳ اوت ۲۰۱۷
جز
جایگزینی متن - 'امام صادق(ع)' به 'امام صادق(ع) '
جز (جایگزینی متن - 'علی بن ابیطالب(ع)' به 'علی بن ابیطالب(ع) ')
جز (جایگزینی متن - 'امام صادق(ع)' به 'امام صادق(ع) ')
خط ۴۶: خط ۴۶:
علم تفسیر، از علوم مهمی بود که از ابتدای نزول آیات، مورد توجه‌ قرار‌ گرفت‌. کتاب خدا برای فاطمیان اسماعیلی مذهب نیز همچون دیگر مسلمانان، دارای‌ اهمیت‌ بود‌؛ اما بیشتر بر معانی باطنی و رمزی آیات قرآن و احکام تأکید داشتند تا بر معانی ‌ظاهری‌. ازاین‌‌رو، با استفاده از تأویل که ترکیبی از عقل و وحی است، در پی تطبیق‌ جهان‌شناسی و آخرت‌شناسی نوافلاطونی بر قرآن بودند. آنان‌ بر‌ این عقیده بودند که توفیق دست‌یابی به تأویل‌ و باطن‌ قرآن، مختص به پیامبر(ص) و وصی او، [[امام على(ع)|علی بن ابیطالب(ع)]]  و فرزندان آن‌ها است و روایات به‌جای مانده از صحابه‌ را‌ نمی‌توان ملاک‌ تفسیر‌ آیات‌ قرار داد؛ زیرا طبق نظر اسماعیلیه‌، صحابه‌ در فهم آیات با یکدیگر اختلاف داشتند. ازاین‌رو، نمی‌توان نظریات‌ آنان‌ را به‌عنوان مرجع در تفسیر‌ قرآن پذیرفت. به همین‌ دلیل‌ است که [[ابن حیون، نعمان بن محمد|قاضی نعمان]]، از‌ علمای‌ بزرگ اسماعیلیه، در تفسیر خود از روش روایی بهره جسته است و به استناد‌ سخنان‌ و احادیث ائمه(ع)، آیات قرآن را‌ تفسیر‌ کرده‌ است. با وجود توجه فاطمیان به مباحث قرآنی، آثار مکتوب مستقل تفسیری از آنان به‌جای نمانده است‌. در‌ تأویل نیز تنها کتاب مستقل «أساس التأویل» [[ابن حیون، نعمان بن محمد|قاضی نعمان]]  است که مشتمل بر تأویل معانی باطنی احکام و تأویل برخی آیات و قصص قرآن است<ref>ر.ک: غفاری‌فر، حسن؛ سالاریه، صفورا، ص87-85</ref>.  
علم تفسیر، از علوم مهمی بود که از ابتدای نزول آیات، مورد توجه‌ قرار‌ گرفت‌. کتاب خدا برای فاطمیان اسماعیلی مذهب نیز همچون دیگر مسلمانان، دارای‌ اهمیت‌ بود‌؛ اما بیشتر بر معانی باطنی و رمزی آیات قرآن و احکام تأکید داشتند تا بر معانی ‌ظاهری‌. ازاین‌‌رو، با استفاده از تأویل که ترکیبی از عقل و وحی است، در پی تطبیق‌ جهان‌شناسی و آخرت‌شناسی نوافلاطونی بر قرآن بودند. آنان‌ بر‌ این عقیده بودند که توفیق دست‌یابی به تأویل‌ و باطن‌ قرآن، مختص به پیامبر(ص) و وصی او، [[امام على(ع)|علی بن ابیطالب(ع)]]  و فرزندان آن‌ها است و روایات به‌جای مانده از صحابه‌ را‌ نمی‌توان ملاک‌ تفسیر‌ آیات‌ قرار داد؛ زیرا طبق نظر اسماعیلیه‌، صحابه‌ در فهم آیات با یکدیگر اختلاف داشتند. ازاین‌رو، نمی‌توان نظریات‌ آنان‌ را به‌عنوان مرجع در تفسیر‌ قرآن پذیرفت. به همین‌ دلیل‌ است که [[ابن حیون، نعمان بن محمد|قاضی نعمان]]، از‌ علمای‌ بزرگ اسماعیلیه، در تفسیر خود از روش روایی بهره جسته است و به استناد‌ سخنان‌ و احادیث ائمه(ع)، آیات قرآن را‌ تفسیر‌ کرده‌ است. با وجود توجه فاطمیان به مباحث قرآنی، آثار مکتوب مستقل تفسیری از آنان به‌جای نمانده است‌. در‌ تأویل نیز تنها کتاب مستقل «أساس التأویل» [[ابن حیون، نعمان بن محمد|قاضی نعمان]]  است که مشتمل بر تأویل معانی باطنی احکام و تأویل برخی آیات و قصص قرآن است<ref>ر.ک: غفاری‌فر، حسن؛ سالاریه، صفورا، ص87-85</ref>.  


[[ابن حیون، نعمان بن محمد|قاضی نعمان]]  در مقدمه کتابش حدیثی را‌ از‌ [[امام جعفر صادق(ع)|امام جعفر صادق(ع)]]  نقل می‌کند. در این حدیث آمده که امام صادق(ع) تأویل‌ آیه‌ای‌ را بیان می‌کرد که مورد‌ سؤال‌ قرار گرفت‌ که‌ این‌ تأویل با تأویلی که قبلاً بیان‌ کرده‌ بودی، متفاوت است. امام پاسخ داد: «ما می‌توانیم درباره کلمه واحد به‌ هفت‌ وجه سخن بگوییم» و وقتی‌که سؤال‌کننده با تعجب پرسید: هفت‌! امام پاسخ داد: «بلی و بلکه‌ هفتاد‌ و اگر زیادتر بخواهی باز هم می‌افزاییم». [[ابن حیون، نعمان بن محمد|قاضی نعمان]]  می‌گوید، پس وجوه تأویل به‌ رتبه‌ (حد) تأویل‌کننده بستگی دارد. هر‌ چه‌ رتبه‌ او بالاتر باشد‌، تعداد‌ تأویلاتش هم بیشتر است<ref>مقدمه نویسنده، ص27</ref>.
[[ابن حیون، نعمان بن محمد|قاضی نعمان]]  در مقدمه کتابش حدیثی را‌ از‌ [[امام جعفر صادق(ع)|امام جعفر صادق(ع)]]  نقل می‌کند. در این حدیث آمده که [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]]  تأویل‌ آیه‌ای‌ را بیان می‌کرد که مورد‌ سؤال‌ قرار گرفت‌ که‌ این‌ تأویل با تأویلی که قبلاً بیان‌ کرده‌ بودی، متفاوت است. امام پاسخ داد: «ما می‌توانیم درباره کلمه واحد به‌ هفت‌ وجه سخن بگوییم» و وقتی‌که سؤال‌کننده با تعجب پرسید: هفت‌! امام پاسخ داد: «بلی و بلکه‌ هفتاد‌ و اگر زیادتر بخواهی باز هم می‌افزاییم». [[ابن حیون، نعمان بن محمد|قاضی نعمان]]  می‌گوید، پس وجوه تأویل به‌ رتبه‌ (حد) تأویل‌کننده بستگی دارد. هر‌ چه‌ رتبه‌ او بالاتر باشد‌، تعداد‌ تأویلاتش هم بیشتر است<ref>مقدمه نویسنده، ص27</ref>.


وی همچنین اعتقادات اسماعیلیه از جمله اسلام و ایمان و گواهی را مورد بحث قرار داده است. وی تأویل گواهی به کتاب دیگرش [[دعائم الإسلام و ذكر الحلال و الحرام و القضايا و الأحكام عن اهل بيت رسول‌الله علیه و عليهم افضل السلام|دعائم الاسلام]]  استناد کرده و می‌نویسد: شهادت و گواهی به وحدانیت خداوند عزوجل درجه علیا و اصول و شهادت به رسالت رسول(ص) درجه دنیا و پایین‌تر و فروع است. حدود علیا و دنیا در حروف شهادت داخل می‌شود، پس ظاهر شهادت گفتن به زبان و باطن آن قول و عمل و اعتقاد به آن عمل است. پس ظاهر شهادت اسلام و باطنش ایمان است<ref>همان، ص48</ref>.  
وی همچنین اعتقادات اسماعیلیه از جمله اسلام و ایمان و گواهی را مورد بحث قرار داده است. وی تأویل گواهی به کتاب دیگرش [[دعائم الإسلام و ذكر الحلال و الحرام و القضايا و الأحكام عن اهل بيت رسول‌الله علیه و عليهم افضل السلام|دعائم الاسلام]]  استناد کرده و می‌نویسد: شهادت و گواهی به وحدانیت خداوند عزوجل درجه علیا و اصول و شهادت به رسالت رسول(ص) درجه دنیا و پایین‌تر و فروع است. حدود علیا و دنیا در حروف شهادت داخل می‌شود، پس ظاهر شهادت گفتن به زبان و باطن آن قول و عمل و اعتقاد به آن عمل است. پس ظاهر شهادت اسلام و باطنش ایمان است<ref>همان، ص48</ref>.  
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش