۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
جز (جایگزینی متن - 'عبد ' به 'عبد') |
||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
در چهارمین عنوان، تاریخ بحرین و نحوه اسلام آوردن اهالی آن، توضیح داده شده است. بحرین نامی است که در قدیم، بر سرزمینی خشک واقع بین ساحل خلیج و صحرای «دهناء» یا منطقه یمامه (ساحل خلیج در شرق آن و صحرای دهناء در غرب آن) اطلاق میشد و شامل جزایر مقابل آن از جمله بصره در شمال و عمان در جنوب میشود...<ref>ر.ک: همان، ص42</ref>. | در چهارمین عنوان، تاریخ بحرین و نحوه اسلام آوردن اهالی آن، توضیح داده شده است. بحرین نامی است که در قدیم، بر سرزمینی خشک واقع بین ساحل خلیج و صحرای «دهناء» یا منطقه یمامه (ساحل خلیج در شرق آن و صحرای دهناء در غرب آن) اطلاق میشد و شامل جزایر مقابل آن از جمله بصره در شمال و عمان در جنوب میشود...<ref>ر.ک: همان، ص42</ref>. | ||
در منطقه هجر، عدهای از قبایل عربی که معروفترین آنها، قبایل ازد، بکر بن وائل، عمر بن الجعید بن | در منطقه هجر، عدهای از قبایل عربی که معروفترین آنها، قبایل ازد، بکر بن وائل، عمر بن الجعید بن عبدقیس بودند، زندگی میکردند که از تهامه به آنج مهاجرت نموده بودند<ref>ر.ک: همان، ص43</ref>. | ||
در نحوه ایمان آوردن مردم بحرین، نویسنده داستانی را به نقل از صاحب «الإصابة» که ماجرایی در ضمن ذکر زندگینامه صحار بن العباس یا صحار العبدی است، نقل میکند که بر طبق آن، منذر بن عایذ بن الحارث بن منذر بن النعمان العصری، با راهبی رفاقت و دوستی داشته و هر سال، او را ملاقات میکرده است. در یکی از همین ملاقاتها، راهب به وی خبر از ظهور پیامبری در مکه میدهد که نشانه او، قبول هدیه و نگرفتن صدقه و نیز وجود علامتی بین دو کتف او است. منذر پس از مزگ راهب، فرزند خواهر خود را که دامادش نیز بوده، به مکه میفرستد... پس از مراجعت و تصدیق وی به وجود این علایم، منذر اسلام میآورد، ولی مدتی آن را پنهان میدارد. سرانجام با شانزده تن از مردان هجر، راهی مدینه میشود... در سال فتح مکه، گروه مزبور بر پیامبر (ص) وارد میشوند... سرانجام پیامبر عهدنامهای را برای علاء بن حضرمی مینویسد و او را فرمانروای بحرین میگرداند... بدینوسیله، اسلام وارد این سرزمین میگردد<ref>ر.ک: همان، ص44</ref>. | در نحوه ایمان آوردن مردم بحرین، نویسنده داستانی را به نقل از صاحب «الإصابة» که ماجرایی در ضمن ذکر زندگینامه صحار بن العباس یا صحار العبدی است، نقل میکند که بر طبق آن، منذر بن عایذ بن الحارث بن منذر بن النعمان العصری، با راهبی رفاقت و دوستی داشته و هر سال، او را ملاقات میکرده است. در یکی از همین ملاقاتها، راهب به وی خبر از ظهور پیامبری در مکه میدهد که نشانه او، قبول هدیه و نگرفتن صدقه و نیز وجود علامتی بین دو کتف او است. منذر پس از مزگ راهب، فرزند خواهر خود را که دامادش نیز بوده، به مکه میفرستد... پس از مراجعت و تصدیق وی به وجود این علایم، منذر اسلام میآورد، ولی مدتی آن را پنهان میدارد. سرانجام با شانزده تن از مردان هجر، راهی مدینه میشود... در سال فتح مکه، گروه مزبور بر پیامبر (ص) وارد میشوند... سرانجام پیامبر عهدنامهای را برای علاء بن حضرمی مینویسد و او را فرمانروای بحرین میگرداند... بدینوسیله، اسلام وارد این سرزمین میگردد<ref>ر.ک: همان، ص44</ref>. |
ویرایش