ابن ناقیا، عبدالله بن محمد: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ابن‌ش' به 'ابن‌ ش'
جز (جایگزینی متن - 'ابن‌خ' به 'ابن‌ خ')
جز (جایگزینی متن - 'ابن‌ش' به 'ابن‌ ش')
خط ۴۶: خط ۴۶:


==ویژگی‌های ابن ناقیا==
==ویژگی‌های ابن ناقیا==
ابواسحاق از علمای بزرگ مذهب شافعی و مردی بسیار پارسا بود و در 415ق وارد بغداد شد و به گفته ابن‌نجار، بیشتر دانشمندان آن روزگار شاگردان وی بودند. ابن‌ناقیا بیش از هرچیز، به «هزل» و «مُجون» شهرت یافته است و گویی در هیچ مناسبتی از شوخی و مزاح و حتی طنزهای گزنده فروگذار نمی‌کرده است. یکی از شیرین‌ترین طنزهای او، پاسخی است که فی‌البداهه به ابن‌شبل و شعر مفاخره‌آمیز او داده است. در بیتی از آن به او گفته است: «همان وجود تو در پشت آدم و بدشگونی تو بود که او را از خلدبرین فرود آورد. اگر آدم خبر می‌داشت که تو از نسل او پدید خواهی آمد، خود را مقطوع‌النسل می‌کرد!». وقتی به او گفتند: مگر نه این است که تو نزد ابن‌شبل حدیث فرا گرفته‌ای؟! گفت: «چرا! و گرنه، این کودنی را که من دارم، از کجا می‌آوردم؟». این طرز رفتار و این شیوه گفتار ابن‌ناقیا که دامن اهل شریعت را هم گاه می‌گرفت، باعث گردید که او را، به‌رغم شهرت به پیروی از آیین حنفی، به زندقه و کفر متهم گردانند و عقاید بت‌پرستان و دهریان و نیز تدوین رساله‌ای در تعطیل صفات باری‌تعالی را به او نسبت دهند و این سخن کفرآمیز وی را همه‌جا بازگو کنند که: «نهر شراب و نهر شیر و نهر عسل در اسمان هست، اما از هیچ‌یک تاکنون قطره‌ای بر زمین نچکید و تنها این آب که خانه‌ها را ویران می‌سازد و سقف‌ها را فرومی‌ریزد، همواره بر زمین می‌بارد!». چنانکه از مقدمه مقامات او برمی‌آید، وی شوخ‌طبعی و طنز گویی و فکاهه‌سرایی را شیوه ادبی کهنی به شمار می‌آورده و میان وارستگی و پارسایی و هزل و مطایبه منافاتی نمی‌دیده است.
ابواسحاق از علمای بزرگ مذهب شافعی و مردی بسیار پارسا بود و در 415ق وارد بغداد شد و به گفته ابن‌نجار، بیشتر دانشمندان آن روزگار شاگردان وی بودند. ابن‌ناقیا بیش از هرچیز، به «هزل» و «مُجون» شهرت یافته است و گویی در هیچ مناسبتی از شوخی و مزاح و حتی طنزهای گزنده فروگذار نمی‌کرده است. یکی از شیرین‌ترین طنزهای او، پاسخی است که فی‌البداهه به ابن‌ شبل و شعر مفاخره‌آمیز او داده است. در بیتی از آن به او گفته است: «همان وجود تو در پشت آدم و بدشگونی تو بود که او را از خلدبرین فرود آورد. اگر آدم خبر می‌داشت که تو از نسل او پدید خواهی آمد، خود را مقطوع‌النسل می‌کرد!». وقتی به او گفتند: مگر نه این است که تو نزد ابن‌ شبل حدیث فرا گرفته‌ای؟! گفت: «چرا! و گرنه، این کودنی را که من دارم، از کجا می‌آوردم؟». این طرز رفتار و این شیوه گفتار ابن‌ناقیا که دامن اهل شریعت را هم گاه می‌گرفت، باعث گردید که او را، به‌رغم شهرت به پیروی از آیین حنفی، به زندقه و کفر متهم گردانند و عقاید بت‌پرستان و دهریان و نیز تدوین رساله‌ای در تعطیل صفات باری‌تعالی را به او نسبت دهند و این سخن کفرآمیز وی را همه‌جا بازگو کنند که: «نهر شراب و نهر شیر و نهر عسل در اسمان هست، اما از هیچ‌یک تاکنون قطره‌ای بر زمین نچکید و تنها این آب که خانه‌ها را ویران می‌سازد و سقف‌ها را فرومی‌ریزد، همواره بر زمین می‌بارد!». چنانکه از مقدمه مقامات او برمی‌آید، وی شوخ‌طبعی و طنز گویی و فکاهه‌سرایی را شیوه ادبی کهنی به شمار می‌آورده و میان وارستگی و پارسایی و هزل و مطایبه منافاتی نمی‌دیده است.


ابن‌ناقیا بسیار شعر می‌سرود و طبعی روان داشت. صاحب‌نظران شعر وی را زیبایی، شیوایی و ظرافت ستوده‌اند و دیوان شعری بزرگ به او نسبت داده‌اند؛ اما از آن‌همه شعر جز اندکی (حدود 71 بیت) پراکنده در منابع، برجای نمانده و از آن جمله است: بخشی از قصیده‌ای در مدح امیر ابوالحارث مُهارش بن علی و ابیاتی از قصیده‌ای دیگر در رثای ابواسحاق شیرازی و قطعاتی در هزل و لغز و خمریات و حکمت و زهدیات.
ابن‌ناقیا بسیار شعر می‌سرود و طبعی روان داشت. صاحب‌نظران شعر وی را زیبایی، شیوایی و ظرافت ستوده‌اند و دیوان شعری بزرگ به او نسبت داده‌اند؛ اما از آن‌همه شعر جز اندکی (حدود 71 بیت) پراکنده در منابع، برجای نمانده و از آن جمله است: بخشی از قصیده‌ای در مدح امیر ابوالحارث مُهارش بن علی و ابیاتی از قصیده‌ای دیگر در رثای ابواسحاق شیرازی و قطعاتی در هزل و لغز و خمریات و حکمت و زهدیات.