معاد (مطهری): تفاوت میان نسخه‌ها

    (+++)
    (پایان. الحمد لله رب العالمین)
    خط ۱: خط ۱:
    {{در دست ویرایش| --[[کاربر:Mkheradmand110|Mkheradmand110]] ([[بحث کاربر:Mkheradmand110|بحث]]) ‏۲۱ آبان ۱۴۰۱، ساعت ۱۹:۰۳ (+0330)}}
    {{جعبه اطلاعات کتاب
    {{جعبه اطلاعات کتاب
    | تصویر =NUR64593J1.jpg
    | تصویر =NUR64593J1.jpg
    خط ۳۹: خط ۳۷:
    ==ايراد برخى افراد بر بهشت‏==
    ==ايراد برخى افراد بر بهشت‏==


    می‌‏گويند بهشت اگر همان طور باشد كه قرآن می‌‏گويد، جاى خستگی‌‏آورى است، چون ... تازه بهشت می‌‏شود مثل زندگى اشراف‏زاده‏‌ها؛ يك زندگی‌‏اى كه از اوّلى كه آدم پايش را آنجا می‌‏گذارد می‌‏بيند همه چيز فراهم است: فِيها ما تَشْتَهِيهِ الْأَنْفُسُ وَ تَلَذُّ الْأَعْيُنُ. آنجا هرچه كه نفوس بخواهند و هرچه كه چشمها لذت ببرند وجود دارد. جوابش اين است كه اگر آنچه در بهشت هست از نوع آن چيزهايى است كه در دنيا هست، مطلب از همين قرار است؛ ... ولى دليل ندارد انسان به چيزى برسد كه آن چيز يا عين خواسته نهايى اوست يا پيوندى با خواسته نهايى او دارد (يعنى جنبه كرامت اللّهى دارد) و از آن خسته شود. انسان وقتى به آن هدف واقعى می‌‏رسد، معنى ندارد از هدف خودش تنفر پيدا كند. انسان از چيزى تنفر پيدا می‌‏كند كه هدفش نيست. قرآن هم ظاهرا براى همين نكته بوده است كه اين تعبير را درباره بهشت مى‏كند: لا يَبْغُونَ عَنْها حِوَلًا. يعنى برعكسِ نعمتهاى دنيا كه انسان وقتى داشته باشد خسته مى‏شود و طالب تحول و تغيّر و تجدد مى‏شود و مى‏گويد: «لِكُلِّ جَديدٍ لَذَّةٌ»، آنجا ديگر بحث «لِكُلِّ جَديدٍ لَذَّةٌ» مطرح نيست و تحول و تغيّر و خستگى و دلزدگى در آنجا وجود ندارد.<ref>[https://noorlib.ir/book/view/64593?pageNumber=155&viewType=pdf متن کتاب، ص155.]</ref>
    می‌‏گويند بهشت اگر همان طور باشد كه قرآن می‌‏گويد، جاى خستگی‌‏آورى است، چون ... تازه بهشت می‌‏شود مثل زندگى اشراف‏زاده‏‌ها؛ يك زندگی‌‏اى كه از اوّلى كه آدم پايش را آنجا می‌‏گذارد می‌‏بيند همه چيز فراهم است: فِيها ما تَشْتَهِيهِ الْأَنْفُسُ وَ تَلَذُّ الْأَعْيُنُ. آنجا هرچه كه نفوس بخواهند و هرچه كه چشمها لذت ببرند وجود دارد. جوابش اين است كه اگر آنچه در بهشت هست از نوع آن چيزهايى است كه در دنيا هست، مطلب از همين قرار است؛ ... ولى دليل ندارد انسان به چيزى برسد كه آن چيز يا عين خواسته نهايى اوست يا پيوندى با خواسته نهايى او دارد (يعنى جنبه كرامت اللّهى دارد) و از آن خسته شود. انسان وقتى به آن هدف واقعى می‌‏رسد، معنى ندارد از هدف خودش تنفر پيدا كند. انسان از چيزى تنفر پيدا می‌‏كند كه هدفش نيست. قرآن هم ظاهرا براى همين نكته بوده است كه اين تعبير را درباره بهشت می‌‏كند: لا يَبْغُونَ عَنْها حِوَلًا. يعنى برعكسِ نعمتهاى دنيا كه انسان وقتى داشته باشد خسته می‌‏شود و طالب تحول و تغيّر و تجدد می‌‏شود و می‌‏گويد: «لِكُلِّ جَديدٍ لَذَّةٌ»، آنجا ديگر بحث «لِكُلِّ جَديدٍ لَذَّةٌ» مطرح نيست و تحول و تغيّر و خستگى و دلزدگى در آنجا وجود ندارد.<ref>[https://noorlib.ir/book/view/64593?pageNumber=155&viewType=pdf متن کتاب، ص155.]</ref>


    ==پانویس ==
    ==پانویس ==