مسکویه، احمد بن محمد: تفاوت میان نسخه‌ها

    جز (جایگزینی متن - 'فارابى' به 'فارابى')
    جز (جایگزینی متن - 'ابن سينا' به 'ابن سينا')
    خط ۵۴: خط ۵۴:
    ابو على سپس در شيراز به عضد الدوله، سلطان بزرگ آل بويه، پيوست و در زمرۀ نديمان و رسولان او در آمد و خازن كتابخانه و بيت المال وى شد و تا عضد الدوله درگذشت، بر همين شغل بود (ابو سليمان، همانجا؛امين، 159/3). همۀ مصنفات زمان در كتابخانۀ او گرد آمده بود (مقدسى، 449). او خود نيز به گنجورى مالى براى عضد الدوله اشاره‌اى كرده و تجارب الامم را به نام او نوشته و در مقدمۀ آن خود را از كارگزاران ويژۀ او خوانده است (چ تهران، 51/1 -53). عضد الدوله در سراى خود جايى را كه نزديك خويش بود، به انجمن حكيمان و فيلسوفان اختصاص داد تا به گفت و گوهاى علمى بپردازند (همان، چ قاهره، 408/2). او خود نيز از اعضاى برجستۀ آن انجمن بود.
    ابو على سپس در شيراز به عضد الدوله، سلطان بزرگ آل بويه، پيوست و در زمرۀ نديمان و رسولان او در آمد و خازن كتابخانه و بيت المال وى شد و تا عضد الدوله درگذشت، بر همين شغل بود (ابو سليمان، همانجا؛امين، 159/3). همۀ مصنفات زمان در كتابخانۀ او گرد آمده بود (مقدسى، 449). او خود نيز به گنجورى مالى براى عضد الدوله اشاره‌اى كرده و تجارب الامم را به نام او نوشته و در مقدمۀ آن خود را از كارگزاران ويژۀ او خوانده است (چ تهران، 51/1 -53). عضد الدوله در سراى خود جايى را كه نزديك خويش بود، به انجمن حكيمان و فيلسوفان اختصاص داد تا به گفت و گوهاى علمى بپردازند (همان، چ قاهره، 408/2). او خود نيز از اعضاى برجستۀ آن انجمن بود.


    چون صمصام الدوله جانشين پدرش عضد الدوله شد، مسكويه با او پيوندى نزديك يافت (ابو سليمان، همانجا) و در مجالس علمى و فرهنگى ابن سعدان، وزير صمصام الدوله حاضر مى‌شد. در اين مجالس كسانى همچون ابن زرعه، ابن خمار، ابن سمح، قومسى، نظيف رومى، يحيى بن عدى و عيسى بن على شركت مى‌كرده‌اند (ابو حيان، الامتاع، 32/1، الصداقة، 77). به گفتۀ ابو سليمان (ص 347)، ابو على پس از صمصام الدوله، همچنان در خدمت بزرگان ديگر دربار رى بود. به گفتۀ امين (همانجا) وى در آغاز كار با گروهى از دانشمندان از جمله ابن سينا و بيرونى در خدمت خوارزمشاه بود و در آنجا از پيوستن به سلطان محمود كه آن گروه را از خوارزمشاه طلب كرده بود، خوددارى كرد، اما ظاهرا اين سخن در حد يك داستان است (نك‍: ه‍. د، ابن سينا).
    چون صمصام الدوله جانشين پدرش عضد الدوله شد، مسكويه با او پيوندى نزديك يافت (ابو سليمان، همانجا) و در مجالس علمى و فرهنگى ابن سعدان، وزير صمصام الدوله حاضر مى‌شد. در اين مجالس كسانى همچون ابن زرعه، ابن خمار، ابن سمح، قومسى، نظيف رومى، يحيى بن عدى و عيسى بن على شركت مى‌كرده‌اند (ابو حيان، الامتاع، 32/1، الصداقة، 77). به گفتۀ ابو سليمان (ص 347)، ابو على پس از صمصام الدوله، همچنان در خدمت بزرگان ديگر دربار رى بود. به گفتۀ امين (همانجا) وى در آغاز كار با گروهى از دانشمندان از جمله [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] و بيرونى در خدمت خوارزمشاه بود و در آنجا از پيوستن به سلطان محمود كه آن گروه را از خوارزمشاه طلب كرده بود، خوددارى كرد، اما ظاهرا اين سخن در حد يك داستان است (نك‍: ه‍. د، [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]]).


    ابو على روزهاى آخر عمر را در اصفهان گذرانيد و در همان شهر چشم از جهان فرو بست و همانجا مدفون شد. محل قبر او را محلۀ خواجو نوشته‌اند (خوانسارى، 257/1)، اما قمى (سفينة، 540/2، الكنى، 409/1) مرقد او را درب جناد يا درب جناب (دروازۀ حسن آباد كنونى) و مدرس (208/8) تخت پولاد آورده است.
    ابو على روزهاى آخر عمر را در اصفهان گذرانيد و در همان شهر چشم از جهان فرو بست و همانجا مدفون شد. محل قبر او را محلۀ خواجو نوشته‌اند (خوانسارى، 257/1)، اما قمى (سفينة، 540/2، الكنى، 409/1) مرقد او را درب جناد يا درب جناب (دروازۀ حسن آباد كنونى) و مدرس (208/8) تخت پولاد آورده است.
    خط ۷۶: خط ۷۶:
    ابو بكر خوارزمى نيز از ديگر نزديكان ابو على بود (نك‍: ابو بكر، 161). اما بديع الزمان همدانى كه با معاصران وى، از جمله ابو بكر خوارزمى، سر خصومت داشته (ياقوت، ادبا، 166/2)، ابو على را آماج حملات خود قرار نداده و حتى در برابر او سر تعظيم فرود آورده است. ميان او و ابو على دوستى بود و سپس تيرگى پيش آمد. بديع الزمان رساله‌اى پرداخت و در آن بيتهايى سرود كه سراسر فروتنى و پوزش بود. نامۀ وى و پاسخ ابو على عمق دوستى آن دو را نشان مى‌دهد (همان، 11/5-17).
    ابو بكر خوارزمى نيز از ديگر نزديكان ابو على بود (نك‍: ابو بكر، 161). اما بديع الزمان همدانى كه با معاصران وى، از جمله ابو بكر خوارزمى، سر خصومت داشته (ياقوت، ادبا، 166/2)، ابو على را آماج حملات خود قرار نداده و حتى در برابر او سر تعظيم فرود آورده است. ميان او و ابو على دوستى بود و سپس تيرگى پيش آمد. بديع الزمان رساله‌اى پرداخت و در آن بيتهايى سرود كه سراسر فروتنى و پوزش بود. نامۀ وى و پاسخ ابو على عمق دوستى آن دو را نشان مى‌دهد (همان، 11/5-17).


    معاصر ديگر مسكويه كه در نيمۀ دوم عمرش با وى مصاحبت داشته، ابن سيناست. هنگامى كه ابن سينا زاده شد، مسكويه 50 ساله بود. ابن سيناى جوان مسأله‌اى با مسكويه مطرح كرد. چون او را دير فهم يافت، به گفتۀ خود، او را رها كرد (قفطى، 332). روايت ديگرى از بيهقى (تتمة، 27-29، تاريخ، 44)، حاكى از آن است كه ابن سينا بار ديگر با ابو على مسكويه رو به رو شد: در مجلسى كه شاگردان ابو على مسكويه نيز حضور داشتند، ابن سينا گردويى به سوى مسكويه افكند و گفت: مساحت اين گردو را معين كن. مسكويه نيز جزوه‌اى از نوشتۀ خود را در اخلاق به سوى ابن سينا افكند و گفت: تو نخست اخلاق خود را اصلاح كن، تا من مساحت گردو را محاسبه كنم، زيرا تو به اصلاح اخلاق نيازمندترى، تا من به استخراج مساحت گردو.
    معاصر ديگر مسكويه كه در نيمۀ دوم عمرش با وى مصاحبت داشته، [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]]ست. هنگامى كه [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] زاده شد، مسكويه 50 ساله بود. [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]]ى جوان مسأله‌اى با مسكويه مطرح كرد. چون او را دير فهم يافت، به گفتۀ خود، او را رها كرد (قفطى، 332). روايت ديگرى از بيهقى (تتمة، 27-29، تاريخ، 44)، حاكى از آن است كه [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] بار ديگر با ابو على مسكويه رو به رو شد: در مجلسى كه شاگردان ابو على مسكويه نيز حضور داشتند، [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] گردويى به سوى مسكويه افكند و گفت: مساحت اين گردو را معين كن. مسكويه نيز جزوه‌اى از نوشتۀ خود را در اخلاق به سوى [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] افكند و گفت: تو نخست اخلاق خود را اصلاح كن، تا من مساحت گردو را محاسبه كنم، زيرا تو به اصلاح اخلاق نيازمندترى، تا من به استخراج مساحت گردو.


    ==آثار==
    ==آثار==
    خط ۹۷: خط ۹۷:
    5. چند رساله و نوشتۀ كوتاه فلسفى كه برخى از آنها در دمشق IIVX.  lov  ,1962-1961 , samaD  , selatneiro  sedute ` d  nitelluB  ," hyawaksiM  ed  sertipE  xueD ",.  M  , nuokrA ، قاهره و ليدن منتشر شده است.  
    5. چند رساله و نوشتۀ كوتاه فلسفى كه برخى از آنها در دمشق IIVX.  lov  ,1962-1961 , samaD  , selatneiro  sedute ` d  nitelluB  ," hyawaksiM  ed  sertipE  xueD ",.  M  , nuokrA ، قاهره و ليدن منتشر شده است.  


    6. رسالة فى دفع الغم من الموت (لماذا اخاف الموت). اين رساله بخشى است از تهذيب الاخلاق مسكويه كه مرن nerheM  به نام ابن سينا ضمن مجموعة رسائل الشيخ الرئيس... منتشر كرد (ليدن، 1894 م) و شيخو نيز ابتدا آن را بدون ذكر نام مؤلف در مجلۀ المشرق به چاپ رساند و پس از آن در همان سال ضمن اشاره به اشتباه مرن از مسكويه به عنوان مؤلف اين رساله ياد كرد (نك‍: شيخو، 839-844، 960-961؛زريق، 238-239). متن موجود در تهذيب و متن اين رساله يكسان است (نك‍: تهذيب، 209- 217، قس: ابن سينا، 339-346). متن و ترجمۀ رسالۀ مذكور در قم به سال 1327 ش منتشر شده است.  
    6. رسالة فى دفع الغم من الموت (لماذا اخاف الموت). اين رساله بخشى است از تهذيب الاخلاق مسكويه كه مرن nerheM  به نام [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] ضمن مجموعة رسائل الشيخ الرئيس... منتشر كرد (ليدن، 1894 م) و شيخو نيز ابتدا آن را بدون ذكر نام مؤلف در مجلۀ المشرق به چاپ رساند و پس از آن در همان سال ضمن اشاره به اشتباه مرن از مسكويه به عنوان مؤلف اين رساله ياد كرد (نك‍: شيخو، 839-844، 960-961؛زريق، 238-239). متن موجود در تهذيب و متن اين رساله يكسان است (نك‍: تهذيب، 209- 217، قس: [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]]، 339-346). متن و ترجمۀ رسالۀ مذكور در قم به سال 1327 ش منتشر شده است.  


    7. الفوز الاصغر، كه مشتمل بر 3 مسأله است. اين كتاب چند بار منتشر شده است، از جمله در بيروت (1319 ق)، قاهره (1325 ق) و نيز همراه فوز السعادة، در تهران (1314 ق).  
    7. الفوز الاصغر، كه مشتمل بر 3 مسأله است. اين كتاب چند بار منتشر شده است، از جمله در بيروت (1319 ق)، قاهره (1325 ق) و نيز همراه فوز السعادة، در تهران (1314 ق).  
    خط ۱۴۲: خط ۱۴۲:
    در حكمت نظرى دو كتاب عمده از او ياد كرده‌اند: الفوز الاصغر و الفوز الاكبر. اثر اخير در دست نيست و ظاهرا بر سامان الفوز الاصغر، ولى به تفصيل نوشته شده است. ابو سليمان «دو فوز صغير و كبير» را در فهرست آثار ابو على آورده است (ص 347).
    در حكمت نظرى دو كتاب عمده از او ياد كرده‌اند: الفوز الاصغر و الفوز الاكبر. اثر اخير در دست نيست و ظاهرا بر سامان الفوز الاصغر، ولى به تفصيل نوشته شده است. ابو سليمان «دو فوز صغير و كبير» را در فهرست آثار ابو على آورده است (ص 347).


    اقبال لاهورى فلسفۀ ما بعد الطبيعۀ مسكويه را از فلسفۀ [[فارابی، محمد بن محمد|فارابى]] منظم‌تر دانسته و در مسير تاريخى فلسفه، به جاى جنبۀ نو افلاطونى ابن سينا، از «خدمت اصيل مسكويه به فلسفۀ كشورش»، بر پايۀ همين الفوز الاصغر سخن گفته است (ص 33).
    اقبال لاهورى فلسفۀ ما بعد الطبيعۀ مسكويه را از فلسفۀ [[فارابی، محمد بن محمد|فارابى]] منظم‌تر دانسته و در مسير تاريخى فلسفه، به جاى جنبۀ نو افلاطونى [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]]، از «خدمت اصيل مسكويه به فلسفۀ كشورش»، بر پايۀ همين الفوز الاصغر سخن گفته است (ص 33).


    بخش نخست الفوز الاصغر در 10 فصل مربوط به اثبات صانع يا خداشناسى است. در فصل نخست، ابو على مسكويه اثبات آفريدگار را از سويى آسان و از سويى بس دشوار مى‌داند: آشكار است، چون سخت مى‌درخشد، نهان است، چون چشم خرد در برابرش از كار مى‌افتد (ص 11). در فصل دوم، سخن در اين است كه فلاسفۀ پيشين همگى در اثبات هستى آفريدگار كوشيده و در آن سخن گفته‌اند (ص 17). در فصل سوم، هر جسم طبيعى-اعم از موجود يا در حال ايجاد-را داراى حركتى مى‌داند ويژۀ خود او، زيرا اقوام جسم به صورت ويژۀ خود اوست و صورت ويژه‌اش مقوّم ذات او و ذات او همان طبيعت اوست و طبيعتش مبدأ حركت خاص او و همين است كه او را به سوى تماميت به حركت وا مى‌دارد. تماميت هر چيز سازگار با خود اوست. هر متحركى كه به سوى تماميت خود در حركت است، حركتش به سبب شوق است و آنچه به شوق مى‌آيد، معلول مشوّق خويش است. چون علت طبعا مقدم بر معلول است. از اين رو استدلال به حركت، بهترين استدلال بر وجود آفريدگار است (ص 20-21). در فصل چهارم، مسكويه با اين استدلال كه هر جنبنده‌اى به جنباننده‌اى نيازمند است و در نهايت جنباننده‌اى است كه خود جنبنده نيست، به اثبات ذاتى بودن وجود براى آفريدگار مى‌پردازد و نتيجه مى‌گيرد كه مبدع نخستين، عدم پذير نيست و وجود او واجب است (ص 22-23).
    بخش نخست الفوز الاصغر در 10 فصل مربوط به اثبات صانع يا خداشناسى است. در فصل نخست، ابو على مسكويه اثبات آفريدگار را از سويى آسان و از سويى بس دشوار مى‌داند: آشكار است، چون سخت مى‌درخشد، نهان است، چون چشم خرد در برابرش از كار مى‌افتد (ص 11). در فصل دوم، سخن در اين است كه فلاسفۀ پيشين همگى در اثبات هستى آفريدگار كوشيده و در آن سخن گفته‌اند (ص 17). در فصل سوم، هر جسم طبيعى-اعم از موجود يا در حال ايجاد-را داراى حركتى مى‌داند ويژۀ خود او، زيرا اقوام جسم به صورت ويژۀ خود اوست و صورت ويژه‌اش مقوّم ذات او و ذات او همان طبيعت اوست و طبيعتش مبدأ حركت خاص او و همين است كه او را به سوى تماميت به حركت وا مى‌دارد. تماميت هر چيز سازگار با خود اوست. هر متحركى كه به سوى تماميت خود در حركت است، حركتش به سبب شوق است و آنچه به شوق مى‌آيد، معلول مشوّق خويش است. چون علت طبعا مقدم بر معلول است. از اين رو استدلال به حركت، بهترين استدلال بر وجود آفريدگار است (ص 20-21). در فصل چهارم، مسكويه با اين استدلال كه هر جنبنده‌اى به جنباننده‌اى نيازمند است و در نهايت جنباننده‌اى است كه خود جنبنده نيست، به اثبات ذاتى بودن وجود براى آفريدگار مى‌پردازد و نتيجه مى‌گيرد كه مبدع نخستين، عدم پذير نيست و وجود او واجب است (ص 22-23).
    خط ۱۹۳: خط ۱۹۳:




    آستان قدس، فهرست؛آقا بزرگ، الذريعة؛همو، طبقات اعلام الشيعة (قرن پنجم)، به كوشش على نقى منزوى، بيروت، 1391 ق1971/ م؛ابن ابى اصيبعه، احمد بن قاسم، عيون الانباء، به كوشش آوگوست مولر، قاهره، 1299 ق؛ابن سينا، رسائل، قم، 1400 ق؛ ابو بكر خوارزمى، محمد بن عباس، رسائل، بمبئى، 1301 ق؛ابو حيان توحيدى، على بن محمد، الامتاع و المؤانسة، به كوشش احمد امين و احمد زين، قاهره، 1942 م، همو، الصداقة و الصديق، به كوشش على متولى صلاح، قاهره، 1972 م، همو، مثالب الوزيرين، به كوشش ابراهيم كيلانى، دمشق، 1961 م؛همو، المقابسات، به كوشش محمد توفيق حسين بغداد، 1970 م؛همو، «الهوامل»، ضمن الهوامل و الشوامل، به كوشش احمد امين و احمد صقر، قاهره، 1370 ق1951/ م؛ابو سليمان سجستانى، محمد بن طاهر، صوان الحكمة، به كوشش عبد الرحمن بدوى، تهران، 1974 م، ابو على مسكويه، احمد بن محمد، تجارب الامم، به كوشش ابوالقاسم امامى، تهران، 1366 ش؛همو، همان، به كوشش آمدرز، قاهره، 1332 ق1914/ م؛همو، «ترتيب السعادات»، در حاشيۀ مكارم الاخلاق طبرسى، تهران، 1364 ق؛همو، تهذيب الاخلاق، به كوشش قسطنطين زريق، بيروت، 1966 م، همو، جاويدان خرد (الحكمة الخالدة)، به كوشش عبد الرحمن بدوى، تهران، 1358 ش، همو، «الشوامل»، ضمن الهوامل و الشوامل، به كوشش احمد امين و احمد صقر، قاهره، 1370 ق1951/ م، همو، الفوز الاصغر، بيروت، دار مكتبة الحياة، اقبال لاهورى، محمد، سير فلسفه در ايران، ترجمۀ امير حسين آريان‌پور، تهران، 1349 ش، امامى، ابوالقاسم، مقدمه بر تجارب الامم (نك: هم‍، ابو على مسكويه)، امين، محسن، اعيان الشيعة، به كوشش حسن امين، بيروت، 1403 ق1983/ م، امينى، عبد الحسين، الغدير، بيروت، 1403 ق1983/ م، بدوى، عبد الرحمن، مقدمه بر جاويدان خرد (نك‍: هم، ابو على مسكويه)، بيرونى، ابو ريحان، الصيدنة، به كوشش عباس زرياب، تهران، 1370 ش، بيهقى، على بن زيد، تاريخ حكماء الاسلام، به كوشش محمد كردعلى، دمشق، 1365 ق/ 1946 م، همو، تتمة صوان الحكمة، لاهور، 1351 ق، ثعالبى، عبد الملك بن محمد، تتمة اليتيمة، به كوشش عباس اقبال آشتيانى، تهران، 1353 ق، همو، يتيمة الدهر، به كوشش محمد محيى الدين عبد الحميد7بيروت، دار الفكر، حوفى، احمد محمد، ابو حيان التوحيدى، قاهره، 1376 ق1957/ م، خوانسارى، محمد باقر، روضات الجنات، تهران، 1390 ق، دفاع، على عبد الله، اسهام علماء العرب و المسلمين، بيروت، 1406 ق/ 1986 م، زريق، قسطنطين، تعليقات بر تهذيب الاخلاق (نك‍: هم‍، ابو على مسكويه) ؛ششن، رمضان، فهرس مخطوطات الطب الاسلامى، استانبول، 1404 ق1984/ م؛شوشترى، نور الله، مجالس المؤمنين، تهران، 1365 ش؛شيخو، لويس، «رسالة فى الخوف من الموت»، المشرق، بيروت، 1908 م، شم‍ 11؛طبرى، تاريخ، عزت، عبد العزيز، ابن مسكويه (فلسفته الاخلاقية)، قاهره، 1946 م؛قفطى، على بن يوسف، تاريخ الحكماء، اختصار زوزنى، به كوشش يوليوس ليپرت، لايپزيگ، 1903 م؛قمى، عباس، سفينة بحار الانوار، تهران، 1355 ق؛همو، الكنى و الالقاب، تهران، 1397 ق؛قندوزى حنفى، سليمان بن ابراهيم، ينابيع المودة، قم، 1385 ق1966/ م؛مدرس، محمد على، ريحانة الادب، تبريز، 1349 ش؛مركزى، خطى؛همان، ميكروفيلمها؛مقدسى، محمد بن احمد، احسن التقاسيم، ليدن، 1906 م؛نصير الدين طوسى، محمد بن محمد، اخلاق ناصرى، به كوشش مجتبى مينوى و عليرضا حيدرى، تهران، 1360 ق؛ياقوت، ادبا؛همو، بلدان؛نيز:  SAG  .
    آستان قدس، فهرست؛آقا بزرگ، الذريعة؛همو، طبقات اعلام الشيعة (قرن پنجم)، به كوشش على نقى منزوى، بيروت، 1391 ق1971/ م؛ابن ابى اصيبعه، احمد بن قاسم، عيون الانباء، به كوشش آوگوست مولر، قاهره، 1299 ق؛[[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]]، رسائل، قم، 1400 ق؛ ابو بكر خوارزمى، محمد بن عباس، رسائل، بمبئى، 1301 ق؛ابو حيان توحيدى، على بن محمد، الامتاع و المؤانسة، به كوشش احمد امين و احمد زين، قاهره، 1942 م، همو، الصداقة و الصديق، به كوشش على متولى صلاح، قاهره، 1972 م، همو، مثالب الوزيرين، به كوشش ابراهيم كيلانى، دمشق، 1961 م؛همو، المقابسات، به كوشش محمد توفيق حسين بغداد، 1970 م؛همو، «الهوامل»، ضمن الهوامل و الشوامل، به كوشش احمد امين و احمد صقر، قاهره، 1370 ق1951/ م؛ابو سليمان سجستانى، محمد بن طاهر، صوان الحكمة، به كوشش عبد الرحمن بدوى، تهران، 1974 م، ابو على مسكويه، احمد بن محمد، تجارب الامم، به كوشش ابوالقاسم امامى، تهران، 1366 ش؛همو، همان، به كوشش آمدرز، قاهره، 1332 ق1914/ م؛همو، «ترتيب السعادات»، در حاشيۀ مكارم الاخلاق طبرسى، تهران، 1364 ق؛همو، تهذيب الاخلاق، به كوشش قسطنطين زريق، بيروت، 1966 م، همو، جاويدان خرد (الحكمة الخالدة)، به كوشش عبد الرحمن بدوى، تهران، 1358 ش، همو، «الشوامل»، ضمن الهوامل و الشوامل، به كوشش احمد امين و احمد صقر، قاهره، 1370 ق1951/ م، همو، الفوز الاصغر، بيروت، دار مكتبة الحياة، اقبال لاهورى، محمد، سير فلسفه در ايران، ترجمۀ امير حسين آريان‌پور، تهران، 1349 ش، امامى، ابوالقاسم، مقدمه بر تجارب الامم (نك: هم‍، ابو على مسكويه)، امين، محسن، اعيان الشيعة، به كوشش حسن امين، بيروت، 1403 ق1983/ م، امينى، عبد الحسين، الغدير، بيروت، 1403 ق1983/ م، بدوى، عبد الرحمن، مقدمه بر جاويدان خرد (نك‍: هم، ابو على مسكويه)، بيرونى، ابو ريحان، الصيدنة، به كوشش عباس زرياب، تهران، 1370 ش، بيهقى، على بن زيد، تاريخ حكماء الاسلام، به كوشش محمد كردعلى، دمشق، 1365 ق/ 1946 م، همو، تتمة صوان الحكمة، لاهور، 1351 ق، ثعالبى، عبد الملك بن محمد، تتمة اليتيمة، به كوشش عباس اقبال آشتيانى، تهران، 1353 ق، همو، يتيمة الدهر، به كوشش محمد محيى الدين عبد الحميد7بيروت، دار الفكر، حوفى، احمد محمد، ابو حيان التوحيدى، قاهره، 1376 ق1957/ م، خوانسارى، محمد باقر، روضات الجنات، تهران، 1390 ق، دفاع، على عبد الله، اسهام علماء العرب و المسلمين، بيروت، 1406 ق/ 1986 م، زريق، قسطنطين، تعليقات بر تهذيب الاخلاق (نك‍: هم‍، ابو على مسكويه) ؛ششن، رمضان، فهرس مخطوطات الطب الاسلامى، استانبول، 1404 ق1984/ م؛شوشترى، نور الله، مجالس المؤمنين، تهران، 1365 ش؛شيخو، لويس، «رسالة فى الخوف من الموت»، المشرق، بيروت، 1908 م، شم‍ 11؛طبرى، تاريخ، عزت، عبد العزيز، ابن مسكويه (فلسفته الاخلاقية)، قاهره، 1946 م؛قفطى، على بن يوسف، تاريخ الحكماء، اختصار زوزنى، به كوشش يوليوس ليپرت، لايپزيگ، 1903 م؛قمى، عباس، سفينة بحار الانوار، تهران، 1355 ق؛همو، الكنى و الالقاب، تهران، 1397 ق؛قندوزى حنفى، سليمان بن ابراهيم، ينابيع المودة، قم، 1385 ق1966/ م؛مدرس، محمد على، ريحانة الادب، تبريز، 1349 ش؛مركزى، خطى؛همان، ميكروفيلمها؛مقدسى، محمد بن احمد، احسن التقاسيم، ليدن، 1906 م؛نصير الدين طوسى، محمد بن محمد، اخلاق ناصرى، به كوشش مجتبى مينوى و عليرضا حيدرى، تهران، 1360 ق؛ياقوت، ادبا؛همو، بلدان؛نيز:  SAG  .


    ترجمۀ ابو على مسكويه صاحب تجارب الامم از دائرة المعارف بزرگ اسلامى ج 6
    ترجمۀ ابو على مسكويه صاحب تجارب الامم از دائرة المعارف بزرگ اسلامى ج 6