الفوائد العوالي المورخة من الصحاح و الغرائب: تفاوت میان نسخه‌ها

    جز (جایگزینی متن - 'ن‎ح' به 'ن‌ح')
    جز (جایگزینی متن - 'ی‎ک' به 'ی‌ک')
    برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
    خط ۴۰: خط ۴۰:
    عنوان این اثر دلالت بر موضوع آن دارد. موضوع این کتاب، احادیث صحیح وارد شده در کتاب‌های صحاح سته و روایات غریبه‌ای است که راوی آن‌ها واحد است. غرابت در این احادیث در اصل سند یا از طرف صحابی است و یا از طرف راویان هر طبقه است. از طریقی عالی روایت شده باشد به این معنی است که حدیث دو سند داشته باشد که هر دو به نبی(ص) متصل باشد، در یکی از آنان تعداد راویان کمتر و در دومی بیشتر باشد. در این حالت به روایت اولی عالی الاسناد گفته می‌شود.
    عنوان این اثر دلالت بر موضوع آن دارد. موضوع این کتاب، احادیث صحیح وارد شده در کتاب‌های صحاح سته و روایات غریبه‌ای است که راوی آن‌ها واحد است. غرابت در این احادیث در اصل سند یا از طرف صحابی است و یا از طرف راویان هر طبقه است. از طریقی عالی روایت شده باشد به این معنی است که حدیث دو سند داشته باشد که هر دو به نبی(ص) متصل باشد، در یکی از آنان تعداد راویان کمتر و در دومی بیشتر باشد. در این حالت به روایت اولی عالی الاسناد گفته می‌شود.


    غرابت کتاب العوالی درجایی بیشتر به چشم می‌آید که مشاهده می‌کنیم شیوخ بزرگ از شیوخ کوچک‎تر روایت می‌کنند. مثلاً در روایت «زُهری» در حدیث «فُرَیعه» از «مالک» درحالی‎که او استادش است و مالک 55 سال پس از زهری از دنیا رفته است. درواقع اولین کسی که این حدیث را از مالک نقل کرده زهری بوده و آخرین کسی که از او نقل کرده ابوحذافه در سال 259 بوده است. در اینجا میان اولین کسی که از مالک نقل روایت کرده و آخرین شخص، حدود 135 سال فاصله است.
    غرابت کتاب العوالی درجایی بیشتر به چشم می‌آید که مشاهده می‌کنیم شیوخ بزرگ از شیوخ کوچک‎تر روایت می‌کنند. مثلاً در روایت «زُهری» در حدیث «فُرَیعه» از «مالک» درحالی‌که او استادش است و مالک 55 سال پس از زهری از دنیا رفته است. درواقع اولین کسی که این حدیث را از مالک نقل کرده زهری بوده و آخرین کسی که از او نقل کرده ابوحذافه در سال 259 بوده است. در اینجا میان اولین کسی که از مالک نقل روایت کرده و آخرین شخص، حدود 135 سال فاصله است.


    مورد دیگر مثل روایت از «ابن لتبیّة» که «یزید بن ابی حبیب» آن را از «[[ابن اسحاق، محمد|ابن اسحاق کاتب]]» صاحب مغازی روایت کرده است. این روایت هم داخل در روایت اکابر از اصاغر است، زیرا یزید استاد ابن اسحاق بوده و درعین‌حال بسیار از وی روایت کرده و یزید بیست‌وسه سال پیش از وی از دنیا رفته است. از دیگر موارد عجیب در این کتاب این است بسیاری از علمای حفاظ از اصحاب و شاگردانشان روایت نقل کرده‌اند مثلاً در روایت عبدالغنی حافظ در روایتش از [[صوری، محمد بن‌ علی|محمد بن علی صوری.]]<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39846/1/71 ر.ک: مقدمه محقق، ص71]</ref>
    مورد دیگر مثل روایت از «ابن لتبیّة» که «یزید بن ابی حبیب» آن را از «[[ابن اسحاق، محمد|ابن اسحاق کاتب]]» صاحب مغازی روایت کرده است. این روایت هم داخل در روایت اکابر از اصاغر است، زیرا یزید استاد ابن اسحاق بوده و درعین‌حال بسیار از وی روایت کرده و یزید بیست‌وسه سال پیش از وی از دنیا رفته است. از دیگر موارد عجیب در این کتاب این است بسیاری از علمای حفاظ از اصحاب و شاگردانشان روایت نقل کرده‌اند مثلاً در روایت عبدالغنی حافظ در روایتش از [[صوری، محمد بن‌ علی|محمد بن علی صوری.]]<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39846/1/71 ر.ک: مقدمه محقق، ص71]</ref>