تاریخ الفلسفة الإسلامیة منذ القرن الثامن حتی یومنا هذا: تفاوت میان نسخه‌ها

    جز (جایگزینی متن - 'ی‎ش' به 'ی‌ش')
    برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
    جز (جایگزینی متن - 'ی‎ر' به 'ی‌ر')
    خط ۴۵: خط ۴۵:
    از جمله اختلافات بر سر مباحث کلامی که در این باب ذکر شده، می‌توان به بحث بر سر صفات ذات و صفات فعل اشاره کرد؛ گروهی از متکلمان به برخی از صفات الهی معتقد شدند که از ذات متمایز است. این صفات به‎مرور زمان به هفت صفت ذاتی (قدرت و اراده و علم و حیات و سمع و بصر و کلام) رسید که آنان در این‎باره معتقد شدند: این صفات همواره در ذات الهی وجود دارد. سپس در طول زمان صفاتی دیگر، مانند خلق و عدل و جود و... به صفات الهی افزوده شد.
    از جمله اختلافات بر سر مباحث کلامی که در این باب ذکر شده، می‌توان به بحث بر سر صفات ذات و صفات فعل اشاره کرد؛ گروهی از متکلمان به برخی از صفات الهی معتقد شدند که از ذات متمایز است. این صفات به‎مرور زمان به هفت صفت ذاتی (قدرت و اراده و علم و حیات و سمع و بصر و کلام) رسید که آنان در این‎باره معتقد شدند: این صفات همواره در ذات الهی وجود دارد. سپس در طول زمان صفاتی دیگر، مانند خلق و عدل و جود و... به صفات الهی افزوده شد.


    گرچه مخالفان معتزله آنان را متهم کرده‌اند که قصد آنها تجرید ذات الهی از جمیع صفات ایجابی است، ولی به نظر می‎رسد مقصود معتزله، حفظ و حراست از مفهوم توحید و بساطت در ذات الهی بوده باشد<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17975/1/108 ر.ک: همان، ص108-109]</ref>.
    گرچه مخالفان معتزله آنان را متهم کرده‌اند که قصد آنها تجرید ذات الهی از جمیع صفات ایجابی است، ولی به نظر می‌رسد مقصود معتزله، حفظ و حراست از مفهوم توحید و بساطت در ذات الهی بوده باشد<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17975/1/108 ر.ک: همان، ص108-109]</ref>.


    [[فخری، ماجد|ماجد فخری]]، در باب سوم به طلیعه‌های تألیف منظم فلسفی در قرن نهم می‌پردازد<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17975/1/121 ر.ک: همان، ص121-178]</ref>.
    [[فخری، ماجد|ماجد فخری]]، در باب سوم به طلیعه‌های تألیف منظم فلسفی در قرن نهم می‌پردازد<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17975/1/121 ر.ک: همان، ص121-178]</ref>.
    خط ۶۳: خط ۶۳:
    [[فخری، ماجد|فخری]] در باب هفتم، تعامل میان فلسفه و عقیده را بیان می‌کند. او از کاهش گرایشات عقلی در برخی دوره‌ها در علم کلام صحبت می‌کند، دکترین اشعری را توضیح می‌دهد و رد سیستماتیک افلاطون‎گرایی جدید را مطرح می‌کند<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17975/1/323 ر.ک: همان، ص323-363]</ref>.
    [[فخری، ماجد|فخری]] در باب هفتم، تعامل میان فلسفه و عقیده را بیان می‌کند. او از کاهش گرایشات عقلی در برخی دوره‌ها در علم کلام صحبت می‌کند، دکترین اشعری را توضیح می‌دهد و رد سیستماتیک افلاطون‎گرایی جدید را مطرح می‌کند<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17975/1/323 ر.ک: همان، ص323-363]</ref>.


    او در باب هشتم، از ظهور و توسعه تصوف (عرفان) اسلامی سخن می‌گوید. وی بحث طلیعه‌های ریاضت را با ارتباط میان الله و انسان مطرح می‌کند<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17975/1/367 ر.ک: همان، ص367-368]</ref> و سپس به سراغ زهد می‎رود. او از زهد حسن بصری سخن می‌گوید. از [[جنید بغدادی، جنید بن محمد|جنید بغدای]] و اینکه وی غایت نهایی تصوف را رسیدن به فنای ذاتی، جهت آمادگی برای رجوع به حالت اصلی بقای ابدی (که با حدوث در زمان از انسان سلب شده) می‌دانست، می‌نویسد<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17975/1/373 ر.ک: همان، ص373]</ref> و از ذوالنون مصری و نجوای الهی و ابراهیم ادهم و حب الهی و نگاه بسطامی و حلاج و... به وحدت وجود و... صحبت می‌کند<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17975/1/365 ر.ک: همان، ص365-397]</ref>.
    او در باب هشتم، از ظهور و توسعه تصوف (عرفان) اسلامی سخن می‌گوید. وی بحث طلیعه‌های ریاضت را با ارتباط میان الله و انسان مطرح می‌کند<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17975/1/367 ر.ک: همان، ص367-368]</ref> و سپس به سراغ زهد می‌رود. او از زهد حسن بصری سخن می‌گوید. از [[جنید بغدادی، جنید بن محمد|جنید بغدای]] و اینکه وی غایت نهایی تصوف را رسیدن به فنای ذاتی، جهت آمادگی برای رجوع به حالت اصلی بقای ابدی (که با حدوث در زمان از انسان سلب شده) می‌دانست، می‌نویسد<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17975/1/373 ر.ک: همان، ص373]</ref> و از ذوالنون مصری و نجوای الهی و ابراهیم ادهم و حب الهی و نگاه بسطامی و حلاج و... به وحدت وجود و... صحبت می‌کند<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17975/1/365 ر.ک: همان، ص365-397]</ref>.


    نویسنده، در باب نهم، عصر اندلس و رشد فلسفه در آن و بازگشت به فلسفه مشائی را تبیین می‌کند. شخصیت‎هایی که در این باب مطرح می‌شوند و درباره آرا و عقایدشان توضیحاتی داده می‌شود، ابن طفیل و ابن رشد هستند<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17975/1/399 ر.ک: همان، ص399-448]</ref>.
    نویسنده، در باب نهم، عصر اندلس و رشد فلسفه در آن و بازگشت به فلسفه مشائی را تبیین می‌کند. شخصیت‎هایی که در این باب مطرح می‌شوند و درباره آرا و عقایدشان توضیحاتی داده می‌شود، ابن طفیل و ابن رشد هستند<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17975/1/399 ر.ک: همان، ص399-448]</ref>.