طريق الحق: حوار مع عالم جليل من أهل السنة و الجماعة: تفاوت میان نسخه‌ها

    جز (جایگزینی متن - 'ی‎ش' به 'ی‌ش')
    جز (جایگزینی متن - 'ی‎ر' به 'ی‌ر')
    خط ۳۶: خط ۳۶:


    ==گزارش محتوا==
    ==گزارش محتوا==
    دو طرف گفتگو، مقدمه‎ای مختصر بر کتاب نوشته‎اند و اندکی درباره آن توضیح داده‎اند. از مقدمه [[عاملی، جعفرمرتضی|علامه جعفر مرتضی عاملی]] برمی‎آید که گفتگوی میان ایشان و آن عالم، در محرم 1431ق (دو ماه پیش از نگارش مقدمه مؤلف) آغاز شده است. عبارات اولین نامه‎ای که به دست [[عاملی، جعفرمرتضی|جعفر مرتضی عاملی]] می‎رسد، تند است، ولی او می‌نویسد: «این عبارات من را نیازرد؛ زیرا فهمیدم او در ابراز احساساتش صادق است و تمام وجودش را وقف چیزی کرده که به نظرش درست و صادق می‎رسیده است؛ از نظر من، این عبارات نشان‎دهنده خلوص و صداقت و تعهد در گفتار به معتقداتش بود»<ref>ر.ک: مقدمه اول کتاب، ص5</ref>.
    دو طرف گفتگو، مقدمه‎ای مختصر بر کتاب نوشته‎اند و اندکی درباره آن توضیح داده‎اند. از مقدمه [[عاملی، جعفرمرتضی|علامه جعفر مرتضی عاملی]] برمی‎آید که گفتگوی میان ایشان و آن عالم، در محرم 1431ق (دو ماه پیش از نگارش مقدمه مؤلف) آغاز شده است. عبارات اولین نامه‎ای که به دست [[عاملی، جعفرمرتضی|جعفر مرتضی عاملی]] می‌رسد، تند است، ولی او می‌نویسد: «این عبارات من را نیازرد؛ زیرا فهمیدم او در ابراز احساساتش صادق است و تمام وجودش را وقف چیزی کرده که به نظرش درست و صادق می‌رسیده است؛ از نظر من، این عبارات نشان‎دهنده خلوص و صداقت و تعهد در گفتار به معتقداتش بود»<ref>ر.ک: مقدمه اول کتاب، ص5</ref>.


    به‎هرحال آن شخص در اولین مراسله، سه نامه برای علامه می‌نویسد که اولین مورد مربوط است به ماجراهایی که بر حضرت زهرا(س) گذشت، دومی، مناقشه در دلیل امامت و عصمت است و در سومی، که نوشته شخص دیگری بوده [ولی به‎وسیله این فرد به دست [[عاملی، جعفرمرتضی|علامه جعفر مرتضی]] می‎رسد]، نویسنده مدعی رد مطالب کتاب «مراسم عاشورا»ی او شده است. [[عاملی، جعفرمرتضی|علامه]] به این سه نامه پاسخ می‎دهد و نگارش نامه‎ها میان ایشان ادامه می‎یابد. دست آخر، آن عالم از [[عاملی، جعفرمرتضی|علامه عاملی]] می‎خواهد که این مطالب را به همان صورتی که میانشان نوشته شده، نشر دهد تا عموم بتوانند از آن بهره ببرند<ref>ر.ک: همان، ص6</ref>.
    به‎هرحال آن شخص در اولین مراسله، سه نامه برای علامه می‌نویسد که اولین مورد مربوط است به ماجراهایی که بر حضرت زهرا(س) گذشت، دومی، مناقشه در دلیل امامت و عصمت است و در سومی، که نوشته شخص دیگری بوده [ولی به‎وسیله این فرد به دست [[عاملی، جعفرمرتضی|علامه جعفر مرتضی]] می‌رسد]، نویسنده مدعی رد مطالب کتاب «مراسم عاشورا»ی او شده است. [[عاملی، جعفرمرتضی|علامه]] به این سه نامه پاسخ می‎دهد و نگارش نامه‎ها میان ایشان ادامه می‎یابد. دست آخر، آن عالم از [[عاملی، جعفرمرتضی|علامه عاملی]] می‎خواهد که این مطالب را به همان صورتی که میانشان نوشته شده، نشر دهد تا عموم بتوانند از آن بهره ببرند<ref>ر.ک: همان، ص6</ref>.


    طرف دوم نامه‎ها هم در مقدمه‎اش از لحن بدش در نامه‎های ابتدایی سخن گفته و بابت این امر از [[عاملی، جعفرمرتضی|علامه سید جعفر مرتضی عاملی]]، عذرخواهی می‎کند. او از شخصی در اینترنت سخن می‎گوید که وقتی مقالات افتراآمیز نویسنده به دست وی می‎رسد، آنها را مورد اعتراض قرار می‎دهد و همو باعث آشنایی نویسنده به جایگاه [[عاملی، جعفرمرتضی|سید جعفر مرتضی]]، می‌شود.
    طرف دوم نامه‎ها هم در مقدمه‎اش از لحن بدش در نامه‎های ابتدایی سخن گفته و بابت این امر از [[عاملی، جعفرمرتضی|علامه سید جعفر مرتضی عاملی]]، عذرخواهی می‎کند. او از شخصی در اینترنت سخن می‎گوید که وقتی مقالات افتراآمیز نویسنده به دست وی می‌رسد، آنها را مورد اعتراض قرار می‎دهد و همو باعث آشنایی نویسنده به جایگاه [[عاملی، جعفرمرتضی|سید جعفر مرتضی]]، می‌شود.


    همچنین از پاسخ‎های ایشان در نامه‎های اولیه‎اش با این عبارات یاد می‎کند: «فما كان من هذا العالم الكبير إلا أن تلقفها مني بكل رحب و سعة و بكل أخلاق حميدة، ذكرتنا بأخلاق النبي الكريم محمد(ص)... الذي رد الإساءة، بالتحية و الجهل، بالعلم و الشبهات، بالدليل؛ حتى وصلت إلى بر النجاة و الطريق القويم و هداني اللّه إلى الصراط‍‎ المستقيم...»<ref>ر.ک: مقدمه دوم، ص7-8</ref>؛ یعنی این عالم بزرگ با نحوه برخوردش، اخلاق پیامبر(ص) را به من یادآور شد که بدی را با تحیّت، جهل را با علم و شبهات را با دلیل پاسخ می‎دادند، تا من راه نجات و مستقیم را یافتم.
    همچنین از پاسخ‎های ایشان در نامه‎های اولیه‎اش با این عبارات یاد می‎کند: «فما كان من هذا العالم الكبير إلا أن تلقفها مني بكل رحب و سعة و بكل أخلاق حميدة، ذكرتنا بأخلاق النبي الكريم محمد(ص)... الذي رد الإساءة، بالتحية و الجهل، بالعلم و الشبهات، بالدليل؛ حتى وصلت إلى بر النجاة و الطريق القويم و هداني اللّه إلى الصراط‍‎ المستقيم...»<ref>ر.ک: مقدمه دوم، ص7-8</ref>؛ یعنی این عالم بزرگ با نحوه برخوردش، اخلاق پیامبر(ص) را به من یادآور شد که بدی را با تحیّت، جهل را با علم و شبهات را با دلیل پاسخ می‎دادند، تا من راه نجات و مستقیم را یافتم.