تحفة العالم و ذيل التحفة، سفرنامه و خاطرات: تفاوت میان نسخه‌ها

    جز (جایگزینی متن - '==منابع مقاله== ' به '==منابع مقاله== ')
    جز (جایگزینی متن - 'انگليسي' به 'انگلیسی')
    خط ۶۴: خط ۶۴:
    عدم توجه به مبانى معرفت شناختى غرب: تحفه‌العالم بدون توجه به مبانى نظرى و معرفت شناختى غرب، نه تنها آن را مورد نقد قرار نمى‌دهد، بلكه آن را به ايران «سنتى» نيز تجويز مى‌كند و بدون در نظر گرفتن تمايزها بر تقليد، اقتباس و دريافت تكنولوژى بدون انديشه و متد علمى پافشارى مى‌كند. بى‌توجهى به مبانى انديشه‌اى موجب شده است تا تحفه‌العالم نيز مانند گزارش‌هاى ديگر سفرنامه‌نويسان ايرانى به صورت جْنگى از داستان‌هاى عجيب تبديل شود؛ زيرا شوشترى، اگر چه بر پايه ديده‌هاى خود از شيوه فرمانروايى انگليسى‌ها در هند و شنيده‌هايش از سرزمين انگلستان وصفى كمابيش سازگار با واقعيت به دست مى‌دهد؛ اما از آن جا كه نمى‌تواند شالوده نظرى دگرگونى‌هاى غرب را توضيح دهد، ناچار نوشته او از محدوده يك گزارش فراتر نرفته است و در تحليل چرايى آنها چندان موفق به نظر نمى‌رسد. نگاه شوشترى به غرب، در صنعت و تكنولوژى خلاصه مى‌شود، در حالى كه صنعت و تكنولوژى تنها ظواهر تمدن غرب بوده و هستند. آنچه فرهنگ غرب را از ديگر فرهنگ‌ها به ويژه فرهنگ ايران اسلامى متمايز مى‌كند، آن است كه آن فرهنگ برمبانى هستى شناختى و انسان‌شناختى خاص؛ يعنى برپايه‌هاى اومانيسم و ليبراليسم استوار است؛ اصولى كه نه تنها در فرهنگ اسلامى جايگاهى ندارد، بلكه در چالشى جدى با آن قرار دارند.
    عدم توجه به مبانى معرفت شناختى غرب: تحفه‌العالم بدون توجه به مبانى نظرى و معرفت شناختى غرب، نه تنها آن را مورد نقد قرار نمى‌دهد، بلكه آن را به ايران «سنتى» نيز تجويز مى‌كند و بدون در نظر گرفتن تمايزها بر تقليد، اقتباس و دريافت تكنولوژى بدون انديشه و متد علمى پافشارى مى‌كند. بى‌توجهى به مبانى انديشه‌اى موجب شده است تا تحفه‌العالم نيز مانند گزارش‌هاى ديگر سفرنامه‌نويسان ايرانى به صورت جْنگى از داستان‌هاى عجيب تبديل شود؛ زيرا شوشترى، اگر چه بر پايه ديده‌هاى خود از شيوه فرمانروايى انگليسى‌ها در هند و شنيده‌هايش از سرزمين انگلستان وصفى كمابيش سازگار با واقعيت به دست مى‌دهد؛ اما از آن جا كه نمى‌تواند شالوده نظرى دگرگونى‌هاى غرب را توضيح دهد، ناچار نوشته او از محدوده يك گزارش فراتر نرفته است و در تحليل چرايى آنها چندان موفق به نظر نمى‌رسد. نگاه شوشترى به غرب، در صنعت و تكنولوژى خلاصه مى‌شود، در حالى كه صنعت و تكنولوژى تنها ظواهر تمدن غرب بوده و هستند. آنچه فرهنگ غرب را از ديگر فرهنگ‌ها به ويژه فرهنگ ايران اسلامى متمايز مى‌كند، آن است كه آن فرهنگ برمبانى هستى شناختى و انسان‌شناختى خاص؛ يعنى برپايه‌هاى اومانيسم و ليبراليسم استوار است؛ اصولى كه نه تنها در فرهنگ اسلامى جايگاهى ندارد، بلكه در چالشى جدى با آن قرار دارند.


    مستندهاى ضعيف: روايت‌هاى او از مغرب زمين يا تنها به شنيده‌ها مستند مى‌باشد يا در بعضى موارد، خود از نحوه سلوك انگليسيان مقيم در هند اين مطالب را برداشت كرده است. به هر صورت، نوشته‌هاى شوشترى در مقابل ديگر سفرنامه‌ها كه نويسندگان آن از نزدیک  شاهد اعمال و رفتار غربيان بوده و طبق مشاهده‌هاى خود گزارش كرده‌اند، ارزش كمترى دارد، البته اين واقعيت بدان معنا نيست كه ارزش تاريخى كتاب را زير سوال برده باشيم.
    مستندهاى ضعيف: روايت‌هاى او از مغرب زمين يا تنها به شنيده‌ها مستند مى‌باشد يا در بعضى موارد، خود از نحوه سلوك انگلیسیان مقيم در هند اين مطالب را برداشت كرده است. به هر صورت، نوشته‌هاى شوشترى در مقابل ديگر سفرنامه‌ها كه نويسندگان آن از نزدیک  شاهد اعمال و رفتار غربيان بوده و طبق مشاهده‌هاى خود گزارش كرده‌اند، ارزش كمترى دارد، البته اين واقعيت بدان معنا نيست كه ارزش تاريخى كتاب را زير سوال برده باشيم.


    ==وضعیت کتاب==
    ==وضعیت کتاب==