اختران فقاهت (بررسی زندگی علمی و سیاسی گروهی از علمای سده اخیر): تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'الدين' به ' الدين') |
جز (جایگزینی متن - ' ....<ref>' به '.<ref>') |
||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
اين کتاب، پس از نخستين چاپ، مورد استقبال فراوان عالمان و انديشمندان قرار گرفت و بهزودى نسخههاى آن ناياب شد و بزرگان، نويسنده را مورد لطف بسيار خويش قرار دادند. از جمله آيتالله شبيرى زنجانى در كمال لطف و بزرگوارى از ابتدا تا انتهاى آن را مورد مطالعه و مداقه قرار دادند و بر آن تعليقات فراوان نگاشتند و نكات تكميلى و تصحيحى را تذكر فرمودند | اين کتاب، پس از نخستين چاپ، مورد استقبال فراوان عالمان و انديشمندان قرار گرفت و بهزودى نسخههاى آن ناياب شد و بزرگان، نويسنده را مورد لطف بسيار خويش قرار دادند. از جمله آيتالله شبيرى زنجانى در كمال لطف و بزرگوارى از ابتدا تا انتهاى آن را مورد مطالعه و مداقه قرار دادند و بر آن تعليقات فراوان نگاشتند و نكات تكميلى و تصحيحى را تذكر فرمودند.<ref>ر.ك: مقدمه چاپ دوم، ج1، ص5</ref> | ||
مرحوم [[فاضل موحدی لنکرانی، محمد|آيتالله فاضل لنكرانى]] با تمجيد از کتاب، فرمودند: «بااينكه من، خود قمى هستم و در سلك روحانيت مىباشم، اما از وجود چنين فقها و دانشمندانى در قم بىاطلاع بودم؛ خوب است شما اين كار را ادامه دهيد و بهويژه علماى قم را تكميل نماييد» | مرحوم [[فاضل موحدی لنکرانی، محمد|آيتالله فاضل لنكرانى]] با تمجيد از کتاب، فرمودند: «بااينكه من، خود قمى هستم و در سلك روحانيت مىباشم، اما از وجود چنين فقها و دانشمندانى در قم بىاطلاع بودم؛ خوب است شما اين كار را ادامه دهيد و بهويژه علماى قم را تكميل نماييد».<ref>همان</ref> | ||
[[سبحانی تبریزی، جعفر|آيتالله جعفر سبحانى]] در تقريظ خود بر کتاب، مزيت اين کتاب بر ديگر سرگذشتنامهها را اينگونه بيان مىكند: «اين کتاب برخلاف غالب کتابهاى تراجم تنها بر تاريخ تولد و تاريخ وفات و نام اساتيد و تلاميذ و تأليفات اكتفا نورزيده، بلكه تحليلهاى زيبايى از تاريخ اختران آسمان فقاهت انجام داده است و هر سخنى را كه درباره كسى نقل مىكند سند كتبى و شفاهى آن را ارائه مىدهد و تاريخ زندگانى بزرگان را بهصورت مستند عرضه مىكند. فزون بر اين تا آنجا كه توان داشته بر غالب مدارك ترجمه فقيهان مراجعه كرده و در اين مورد كوتاهى نورزيده است» | [[سبحانی تبریزی، جعفر|آيتالله جعفر سبحانى]] در تقريظ خود بر کتاب، مزيت اين کتاب بر ديگر سرگذشتنامهها را اينگونه بيان مىكند: «اين کتاب برخلاف غالب کتابهاى تراجم تنها بر تاريخ تولد و تاريخ وفات و نام اساتيد و تلاميذ و تأليفات اكتفا نورزيده، بلكه تحليلهاى زيبايى از تاريخ اختران آسمان فقاهت انجام داده است و هر سخنى را كه درباره كسى نقل مىكند سند كتبى و شفاهى آن را ارائه مىدهد و تاريخ زندگانى بزرگان را بهصورت مستند عرضه مىكند. فزون بر اين تا آنجا كه توان داشته بر غالب مدارك ترجمه فقيهان مراجعه كرده و در اين مورد كوتاهى نورزيده است».<ref>ر.ك: تقريظ [[سبحانی تبریزی، جعفر|آيتالله سبحانى]]، ج1، ص14</ref> | ||
اولين مقاله کتاب كه به پاس گراميداشت سيصدمين سال ارتحال [[علامه مجلسى]]، آن بزرگمرد دانش و ايمان، نگاشته شده و در مجله نور علم به چاپ رسيده است، اندكى از خدمات ماندگار علمى و عملى او را مىنماياند | اولين مقاله کتاب كه به پاس گراميداشت سيصدمين سال ارتحال [[علامه مجلسى]]، آن بزرگمرد دانش و ايمان، نگاشته شده و در مجله نور علم به چاپ رسيده است، اندكى از خدمات ماندگار علمى و عملى او را مىنماياند.<ref>ر.ك: متن کتاب، ج1، ص18</ref>بدون ترديد [[علامه مجلسى]] از نادر كسانى بود كه خداوند او را براى حفظ آثار و معارف مكتب اهل بيت رسالت(ع) برانگيخت؛ چنانكه تاريخ شيعه مانند او را كمتر به خود ديده است. | ||
مسلماً اگر خدمات و اقدامات ارزنده او نبود فرهنگ شيعه امروز بدين حد از شكوفايى و عظمت نرسيده بود. تأليف دائرةالمعارف عظيم [[بحار الأنوار]] و گردآورى و موضوعبندى و تبويب و تقسيم اخبار و احاديث همراه با آيات متناسب با آنها در اين مجموعه حديثى و نقل گفتار مفسرين و جرح و تعديل گفتار حكما و متكلمين در آن و انتقال قرآن و حديث به نسلهاى آينده از جمله خدمات گرانبهاى وى بوده است. | مسلماً اگر خدمات و اقدامات ارزنده او نبود فرهنگ شيعه امروز بدين حد از شكوفايى و عظمت نرسيده بود. تأليف دائرةالمعارف عظيم [[بحار الأنوار]] و گردآورى و موضوعبندى و تبويب و تقسيم اخبار و احاديث همراه با آيات متناسب با آنها در اين مجموعه حديثى و نقل گفتار مفسرين و جرح و تعديل گفتار حكما و متكلمين در آن و انتقال قرآن و حديث به نسلهاى آينده از جمله خدمات گرانبهاى وى بوده است. | ||
او با اين عمل خود معارف اصيل تشيع را از خطر از بين رفتن و كهنه شدن رهايى بخشيد و بهوسيله نقل از جوامع حديثى و يا نسخهبردارى و گنجانيدن عين آنها در لابهلاى بحار، به احياى آثار سلف صالح اقدام شايستهاى نمود و بسيارى از آنها را از خطر فراموشى و انهدام نجات داد | او با اين عمل خود معارف اصيل تشيع را از خطر از بين رفتن و كهنه شدن رهايى بخشيد و بهوسيله نقل از جوامع حديثى و يا نسخهبردارى و گنجانيدن عين آنها در لابهلاى بحار، به احياى آثار سلف صالح اقدام شايستهاى نمود و بسيارى از آنها را از خطر فراموشى و انهدام نجات داد.<ref>ر.ك: همان، ج1، ص32-31</ref> | ||
[[شبیری زنجانی، موسی|آيتالله شبيرى زنجانى]] در تعليقهاش با مراجعه به منابع، تاريخهاى ذكرشده در کتاب را مورد بررسى و نقد قرار داده است؛ بهعنوان مثال درباره رفيع الدين محمد حسنى طباطبايى، تاريخ وفات (1099ق) را صحيح نمىداند. وى اشاره مىكند كه اگرچه تاريخ وفات رفيع الدين را به اختلاف 1079، 1080 و 1082 نوشتهاند، اما تاريخ 1099 را [[نوری، حسین بن محمدتقی|محدث نورى]] از [[جامع الرواة و ازاحة الاشتباهات عن الطرق و الأسناد|جامع الرواة]] نقل كرده، ولى در نسخه چاپى [[جامع الرواة و ازاحة الاشتباهات عن الطرق و الأسناد|جامع الرواة]] كه از روى نسخه اصل طبع شده، ألف و تسع و سبعين (1079) است | [[شبیری زنجانی، موسی|آيتالله شبيرى زنجانى]] در تعليقهاش با مراجعه به منابع، تاريخهاى ذكرشده در کتاب را مورد بررسى و نقد قرار داده است؛ بهعنوان مثال درباره رفيع الدين محمد حسنى طباطبايى، تاريخ وفات (1099ق) را صحيح نمىداند. وى اشاره مىكند كه اگرچه تاريخ وفات رفيع الدين را به اختلاف 1079، 1080 و 1082 نوشتهاند، اما تاريخ 1099 را [[نوری، حسین بن محمدتقی|محدث نورى]] از [[جامع الرواة و ازاحة الاشتباهات عن الطرق و الأسناد|جامع الرواة]] نقل كرده، ولى در نسخه چاپى [[جامع الرواة و ازاحة الاشتباهات عن الطرق و الأسناد|جامع الرواة]] كه از روى نسخه اصل طبع شده، ألف و تسع و سبعين (1079) است.<ref>ر.ك: اردبيلى، محمد بن على، ج1، ص322؛ تعليقات [[شبیری زنجانی، موسی|آيتالله شبيرى زنجانى]] بر جلد اول، ص677</ref> | ||
در جلد اول و دوم کتاب، هر مقاله مشتمل بر شرح زندگى و آثار يك شخصيت است و تنها در آخرين مقاله از جلد دوم تحت عنوان «شاگردان حاج [[نراقی، احمد بن محمدمهدی|ملا احمد نراقى]]» ابتدا زندگىنامه خود او بهاختصار ارائه و سپس شرح حال 23 تن از شاگردان ايشان در چند سطر بيان شده است | در جلد اول و دوم کتاب، هر مقاله مشتمل بر شرح زندگى و آثار يك شخصيت است و تنها در آخرين مقاله از جلد دوم تحت عنوان «شاگردان حاج [[نراقی، احمد بن محمدمهدی|ملا احمد نراقى]]» ابتدا زندگىنامه خود او بهاختصار ارائه و سپس شرح حال 23 تن از شاگردان ايشان در چند سطر بيان شده است.<ref>ر.ك: متن کتاب، ص555-543</ref>درباره برخى از فقهاى بزرگ نيز شاگردان فراوان آنها ليست شدهاند كه ذكر 169 تن از شاگردان [[صاحب جواهر، محمدحسن|صاحب جواهر]] از آن جمله است.<ref>ر.ك: همان، ص93-84</ref> | ||
== وضعيت کتاب == | == وضعيت کتاب == |