کلانتری نوری، ابوالقاسم: تفاوت میان نسخه‌ها

    جز (جایگزینی متن - 'ابوالفتوح رازى' به 'ابوالفتوح رازى ')
    خط ۳۸: خط ۳۸:




    وى ميرزا ابوالقاسم فرزند حاج محمد على فرزند حاج هادى نورى تهرانى، مشهور به كلانتر و از علماى بزرگ تهران و از شاگردان [[شيخ مرتضى انصارى|انصاری، مرتضی بن محمدامین]] است.
    وى ميرزا ابوالقاسم فرزند حاج محمد على فرزند حاج هادى نورى تهرانى، مشهور به كلانتر و از علماى بزرگ تهران و از شاگردان [[انصاری، مرتضی بن محمدامین|شيخ مرتضى انصارى]] است.


    ==ولادت==
    ==ولادت==
    خط ۶۵: خط ۶۵:
    در سن 20 سالگى مشهور به علم و فضل مى‌گردد، لذا از وى درخواست مى‌كنند تا براى ادامۀ تحصيلات دوباره به عراق سفر نمايد. او هم مى‌پذيرد و به «كربلا» مى‌رود و در محضر درس «سيد ابراهيم قزوينى» به فراگيرى علوم شرعى مى‌پردازد تا آنكه فتنه‌اى در شهر كربلا پيش مى‌آيد و قتل و غارت مى‌شود و او مجبور مى‌گردد به «اصفهان» مهاجرت نمايد.
    در سن 20 سالگى مشهور به علم و فضل مى‌گردد، لذا از وى درخواست مى‌كنند تا براى ادامۀ تحصيلات دوباره به عراق سفر نمايد. او هم مى‌پذيرد و به «كربلا» مى‌رود و در محضر درس «سيد ابراهيم قزوينى» به فراگيرى علوم شرعى مى‌پردازد تا آنكه فتنه‌اى در شهر كربلا پيش مى‌آيد و قتل و غارت مى‌شود و او مجبور مى‌گردد به «اصفهان» مهاجرت نمايد.


    او پس از فرو نشستن فتنه به «نجف اشرف» باز مى‌گردد و پاى درس «[[شيخ مرتضى انصارى|انصاری، مرتضی بن محمدامین]]» حاضر مى‌شود و از شاگردان بزرگ اين عالم انديشمند مى‌گردد و تقريرات درس اصول ايشان را با نام «مطارح الأنظار» به نگارش درمى‌آورد.
    او پس از فرو نشستن فتنه به «نجف اشرف» باز مى‌گردد و پاى درس «[[انصاری، مرتضی بن محمدامین|شيخ مرتضى انصارى]] » حاضر مى‌شود و از شاگردان بزرگ اين عالم انديشمند مى‌گردد و تقريرات درس اصول ايشان را با نام «مطارح الأنظار» به نگارش درمى‌آورد.


    وى مورد اعتماد [[شيخ انصارى]] بود و بيست سال در مجلس درس ايشان شركت مى‌كرد و [[شيخ انصارى]] نيز بارها به اجتهاد ايشان تصريح نموده است.
    وى مورد اعتماد [[شيخ انصارى]] بود و بيست سال در مجلس درس ايشان شركت مى‌كرد و [[شيخ انصارى]] نيز بارها به اجتهاد ايشان تصريح نموده است.
    خط ۱۰۱: خط ۱۰۱:
    «كان المترجم من عباد الله الصالحين و في أيام قرائته على الشيخ مرتضى كان من وجوه تلاميذه و كان بعد فراغ أستاذه من الدرس في علمي الأصول و الفقه يعيده و يقرره لجماعة من حاضري الدرس».
    «كان المترجم من عباد الله الصالحين و في أيام قرائته على الشيخ مرتضى كان من وجوه تلاميذه و كان بعد فراغ أستاذه من الدرس في علمي الأصول و الفقه يعيده و يقرره لجماعة من حاضري الدرس».


    يعنى «وى از بندگان صالح خدا بود. او در ايام درس [[شيخ مرتضى انصارى|انصاری، مرتضی بن محمدامین]] از شاگردان برجستۀ ايشان در فقه و اصول بود و بعد از جلسۀ درس نيز درس [[شيخ انصارى]] را براى شاگردان وى تقرير كرده و دوباره درس مى‌داد».
    يعنى «وى از بندگان صالح خدا بود. او در ايام درس [[انصاری، مرتضی بن محمدامین|شيخ مرتضى انصارى]] از شاگردان برجستۀ ايشان در فقه و اصول بود و بعد از جلسۀ درس نيز درس [[شيخ انصارى]] را براى شاگردان وى تقرير كرده و دوباره درس مى‌داد».


    ==اساتيد==
    ==اساتيد==
    خط ۱۱۰: خط ۱۱۰:
    # ملا عبدالله زنوزى
    # ملا عبدالله زنوزى
    # سيد ابراهيم قزوينى
    # سيد ابراهيم قزوينى
    # [[شيخ مرتضى انصارى|انصاری، مرتضی بن محمدامین]]
    # [[انصاری، مرتضی بن محمدامین|شيخ مرتضى انصارى]]  


    ==شاگردان==
    ==شاگردان==