تاریخ بیهقی (فیاض): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '‏.' به '.'
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده')
جز (جایگزینی متن - '‏.' به '.')
خط ۳۰: خط ۳۰:
'''تاریخ بیهقی'''، تألیف [[بیهقی، محمد بن حسین|خواجه ابوالفضل محمد بن حسین بیهقی]] دبیر، از آثار ممتاز و کتب معتبر تاریخ و ادب فارسی محسوب می‌شود. این نسخه مصحح به قلم [[فياض، علي‌اکبر|علی‌اکبر فیاض]] و با مقدمه‌ای تحقیقی به قلم خود او منتشر شده است.
'''تاریخ بیهقی'''، تألیف [[بیهقی، محمد بن حسین|خواجه ابوالفضل محمد بن حسین بیهقی]] دبیر، از آثار ممتاز و کتب معتبر تاریخ و ادب فارسی محسوب می‌شود. این نسخه مصحح به قلم [[فياض، علي‌اکبر|علی‌اکبر فیاض]] و با مقدمه‌ای تحقیقی به قلم خود او منتشر شده است.


در ابتدای اثر پس از مقدمه یک صفحه‌ای فرزین مجید فیاض، مقدمه [[یوسفی، غلامحسین|دکتر غلامحسین یوسفی]] با عنوان «تصویری از استاد فیاض» به بررسی شخصیت علمی و اخلاقی [[فياض، علي‌اکبر|علی‌اکبر فیاض]] اختصاص یافته است. در بخشی از این مقدمه چنین می‌خوانیم: «دکتر فیاض از کسانی بود که در آنان طلب معرفت و آموختن و کنجکاوی و پی ‌بردن به حقایق به‌صورت عشقی سرشار بروز می‌کند، که پایدارست و روزافزون. این طلب از جوانی در او سرشته بود تا واپسین لحظات حیات»<ref>ر.ک: تصویری از استاد فیاض، صفحه شش</ref>.
در ابتدای اثر پس از مقدمه یک صفحه‌ای فرزین مجید فیاض، مقدمه [[یوسفی، غلامحسین|دکتر غلامحسین یوسفی]] با عنوان «تصویری از استاد فیاض» به بررسی شخصیت علمی و اخلاقی [[فياض، علي‌اکبر|علی‌اکبر فیاض]] اختصاص یافته است. در بخشی از این مقدمه چنین می‌خوانیم: «دکتر فیاض از کسانی بود که در آنان طلب معرفت و آموختن و کنجکاوی و پی ‌بردن به حقایق به‌صورت عشقی سرشار بروز می‌کند، که پایدارست و روزافزون. این طلب از جوانی در او سرشته بود تا واپسین لحظات حیات»<ref>ر.ک: تصویری از استاد فیاض، صفحه شش</ref>.


در ادامه زندگی علمی [[فياض، علي‌اکبر|علی‌اکبر فیاض]] مورد بررسی قرار گرفته و فهرستی از آثار او با ذکر مشخصات نشر آن اثر ارائه شده است.<ref>ر.ک: زندگی و آثار شادروان دکتر علی‌اکبر فیاض، صفحه پانزده تا نوزده</ref>.
در ادامه زندگی علمی [[فياض، علي‌اکبر|علی‌اکبر فیاض]] مورد بررسی قرار گرفته و فهرستی از آثار او با ذکر مشخصات نشر آن اثر ارائه شده است.<ref>ر.ک: زندگی و آثار شادروان دکتر علی‌اکبر فیاض، صفحه پانزده تا نوزده</ref>.
   
   
«نسخه‌های خطی تاریخ بیهقی» عنوان مقدمه ارزشمند محقق اثر است. در بخشی از این مقدمه چنین می‌خوانیم: «از تاریخ بیهقی چنان‌که کتاب‌شناسان ملاحظه کرده‌اند نسخه خطی زیاد و فراوان است... ولی مطلب مهم و قابل ملاحظه این است که در این انبوه نسخه‌ها تا حدی که من اطلاع دارم یک نسخه که بتوان صفت خوب و قابل اعتماد بر آن اطلاق کرد، یعنی یک نسخه قدیمی و بی‌غلط یا اقلاً کم‌غلط که بتوان آن را به‌تنهایی اصل و اساس کتاب بیهقی قرار داد وجود ندارد»<ref>ر.ک: نسخه‌های خطی تاریخ بیهقی، صفحه بیست‌ویک</ref>.
«نسخه‌های خطی تاریخ بیهقی» عنوان مقدمه ارزشمند محقق اثر است. در بخشی از این مقدمه چنین می‌خوانیم: «از تاریخ بیهقی چنان‌که کتاب‌شناسان ملاحظه کرده‌اند نسخه خطی زیاد و فراوان است... ولی مطلب مهم و قابل ملاحظه این است که در این انبوه نسخه‌ها تا حدی که من اطلاع دارم یک نسخه که بتوان صفت خوب و قابل اعتماد بر آن اطلاق کرد، یعنی یک نسخه قدیمی و بی‌غلط یا اقلاً کم‌غلط که بتوان آن را به‌تنهایی اصل و اساس کتاب بیهقی قرار داد وجود ندارد»<ref>ر.ک: نسخه‌های خطی تاریخ بیهقی، صفحه بیست‌ویک</ref>.


در عصری که این نسخه‌های متأخر [[بیهقی، محمد بن حسین|بیهقی]] نوشته می‌شده است، حرفه استنساخ و یا به اصطلاح قدیم‌تر وراقی هرچند از لحاظ کمیت، یعنی تعداد خط‌نویس شاید بیشتر از سابق وسعت داشته، اما از لحاظ کیفیت پست‌تر بوده است؛ یعنی در این عصر در این حرفه اشخاصی از قبیل محمود وراق یا ابوحیان توحیدی و ابن ندیم وجود نداشته است و جای توقع آن هم نیست. در این زمان تنها چیزی که مورد توجه مشتریان نسخه‌ها بوده است و بس و به سواد یا بی‌سوادی کاتب و دقت و سهل‌انگاری او کاری نداشته‌اند، این است که بیشتر این نسخه‌ها خوش‌خط است و گاهی هم مزین و مذهب، ولو پر غلط<ref>ر.ک: همان، صفحه بیست‌وسه و بیست‌وچهار</ref>.  
در عصری که این نسخه‌های متأخر [[بیهقی، محمد بن حسین|بیهقی]] نوشته می‌شده است، حرفه استنساخ و یا به اصطلاح قدیم‌تر وراقی هرچند از لحاظ کمیت، یعنی تعداد خط‌نویس شاید بیشتر از سابق وسعت داشته، اما از لحاظ کیفیت پست‌تر بوده است؛ یعنی در این عصر در این حرفه اشخاصی از قبیل محمود وراق یا ابوحیان توحیدی و ابن ندیم وجود نداشته است و جای توقع آن هم نیست. در این زمان تنها چیزی که مورد توجه مشتریان نسخه‌ها بوده است و بس و به سواد یا بی‌سوادی کاتب و دقت و سهل‌انگاری او کاری نداشته‌اند، این است که بیشتر این نسخه‌ها خوش‌خط است و گاهی هم مزین و مذهب، ولو پر غلط<ref>ر.ک: همان، صفحه بیست‌وسه و بیست‌وچهار</ref>.  


مسئله مهم دیگری راجع به این نسخه‌ها موضوع دست‌کاری‌ها و تصرفات شخصی‌ای است که در آنها شده است و بیشتر در نسخه‌های متأخر ایرانی است؛ بدین ‌معنا که در مواردی از کتاب که مطلبی افتاده یا غلط بوده است یا کاتب و مصحح آن را غلط می‌خوانده ‌است، در عبارت دخل و تصرف کرده‌اند و بدون ذکر عبارت اصل، تغییراتی در متن داده‌اند؛ به‌عنوان مثال از سخن علی قریب به ابونصر: «تشویش این خاندان بنشیند» که در نسخه اصلی کلمه «بنشیند» را به رسم قدیم «بنه‌نشیند» نوشته‌اند، چنان‌که امروز هم در نسخه گجراتی به همین صورت است، ولی ناسخ یا مصحح نسخه به‌واسطه ناآشنایی به رسم‌الخط قدیم این شکل نامأنوس را نفهمیده‌اند و عبارت را از اساس تغییر داده و نوشته‌اند: «تشویش این خاندان دارم که تبه شود»<ref>ر.ک: همان، صفحه بیست‌وهشت</ref>.  
مسئله مهم دیگری راجع به این نسخه‌ها موضوع دست‌کاری‌ها و تصرفات شخصی‌ای است که در آنها شده است و بیشتر در نسخه‌های متأخر ایرانی است؛ بدین ‌معنا که در مواردی از کتاب که مطلبی افتاده یا غلط بوده است یا کاتب و مصحح آن را غلط می‌خوانده ‌است، در عبارت دخل و تصرف کرده‌اند و بدون ذکر عبارت اصل، تغییراتی در متن داده‌اند؛ به‌عنوان مثال از سخن علی قریب به ابونصر: «تشویش این خاندان بنشیند» که در نسخه اصلی کلمه «بنشیند» را به رسم قدیم «بنه‌نشیند» نوشته‌اند، چنان‌که امروز هم در نسخه گجراتی به همین صورت است، ولی ناسخ یا مصحح نسخه به‌واسطه ناآشنایی به رسم‌الخط قدیم این شکل نامأنوس را نفهمیده‌اند و عبارت را از اساس تغییر داده و نوشته‌اند: «تشویش این خاندان دارم که تبه شود»<ref>ر.ک: همان، صفحه بیست‌وهشت</ref>.  


مصحح در تصحیح این نسخه، از روش تصحیح التقاطی استفاده کرده است. در موارد غلط‌های مسلم نیز با مراجعه به منابع خارجی یا دیگر منابع، گاه صحیح آن را در متن نوشته و در پانوشت به غلط آن اشاره کرده و گاه برعکس عمل کرده است.<ref>ر.ک: همان، صفحه سی و سی‌ویک</ref>.  
مصحح در تصحیح این نسخه، از روش تصحیح التقاطی استفاده کرده است. در موارد غلط‌های مسلم نیز با مراجعه به منابع خارجی یا دیگر منابع، گاه صحیح آن را در متن نوشته و در پانوشت به غلط آن اشاره کرده و گاه برعکس عمل کرده است.<ref>ر.ک: همان، صفحه سی و سی‌ویک</ref>.  


متن اثر، مشتمل بر باقی‌مانده جلد پنجم و مجلدات دیگر تا جلد دهم تاریخ بیهقی است. پس از آن ملحقات تاریخ بیهقی بدین‌ ترتیب آمده است:
متن اثر، مشتمل بر باقی‌مانده جلد پنجم و مجلدات دیگر تا جلد دهم تاریخ بیهقی است. پس از آن ملحقات تاریخ بیهقی بدین‌ ترتیب آمده است:
# دیباچه کتاب، که از چاپ مرحوم پیشاوری که معروف به «چاپ سنگی» است نقل شده است. این دیباچه بعد از «بسمله» آغاز می‌شود و در پایان، بی‌فاصله و بدون ذکر عنوانی به متن نامه می‌پیوندد.
# دیباچه کتاب، که از چاپ مرحوم پیشاوری که معروف به «چاپ سنگی» است نقل شده است. این دیباچه بعد از «بسمله» آغاز می‌شود و در پایان، بی‌فاصله و بدون ذکر عنوانی به متن نامه می‌پیوندد.
# ترجمه فارسی نامه خلیفه به مسعود، که عنوان آن در بیشتر نسخه‌ها «ترجمه نامه قائم‌بامرالله به سلطان مسعود» و در چاپ کلکته «ترجمه کتاب خلیفه و عهدنامه سلطان» نام دارد.  
# ترجمه فارسی نامه خلیفه به مسعود، که عنوان آن در بیشتر نسخه‌ها «ترجمه نامه قائم‌بامرالله به سلطان مسعود» و در چاپ کلکته «ترجمه کتاب خلیفه و عهدنامه سلطان» نام دارد.  
# ترجمه فارسی بیعت‌نامه، که در بیشتر نسخه‌ها «ترجمه بیعت سلطان مسعود» و در بعضی «بیعت سلطان مسعود به خلیفه قائم‌بامرالله» است.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص957-948</ref>.  
# ترجمه فارسی بیعت‌نامه، که در بیشتر نسخه‌ها «ترجمه بیعت سلطان مسعود» و در بعضی «بیعت سلطان مسعود به خلیفه قائم‌بامرالله» است.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص957-948</ref>.  


در انتهای کتاب، تعلیقات محقق و فهرست اسامی اشخاص و امکنه و قبائل و فهرست لغات و ترکیبات به‌ترتیب حروف الفبا ذکر شده است.  
در انتهای کتاب، تعلیقات محقق و فهرست اسامی اشخاص و امکنه و قبائل و فهرست لغات و ترکیبات به‌ترتیب حروف الفبا ذکر شده است.  
۶۱٬۱۸۹

ویرایش