تاریخ ایران دوره صفویان: تفاوت میان نسخهها
(صفحه ای تازه حاوی «<div class='wikiInfo'>
[[پرونده:NUR11185J1.jpg|بندانگش» ایجاد کرد.) |
Wikinoor.ir (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - '}}↵↵↵'''' به '}} '''') |
||
(۵۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات کتاب | |||
| تصویر =NUR11185J1.jpg | |||
| عنوان =تاریخ ایران: دوره صفویان | |||
| | | عنوانهای دیگر =دوره صفویان | ||
| پدیدآوران = | |||
[[دانشگاه کمبریج]] (پژوهش) | |||
| | |||
| | |||
[[آژند، یعقوب]] (مترجم) | [[آژند، یعقوب]] (مترجم) | ||
| زبان =فارسی | |||
|زبان | | کد کنگره =DSR 109 /ت2 | ||
| موضوع = | |||
ایران - تاریخ | |||
|کد کنگره | |||
|موضوع | |||
ایران - تاریخ - صفویان، 907 - 1148ق. | ایران - تاریخ - صفویان، 907 - 1148ق. | ||
| ناشر = | |||
|ناشر | جامى | ||
| مکان نشر =تهران - ایران | |||
| سال نشر = 1380 ش | |||
|مکان نشر | |||
|سال نشر | |||
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE11185AUTOMATIONCODE | |||
| چاپ =1 | |||
| شابک =964-5620-74-0 | |||
| تعداد جلد =1 | |||
| کتابخانۀ دیجیتال نور =11185 | |||
| کتابخوان همراه نور =11185 | |||
| کد پدیدآور = | |||
| پس از = | |||
| پیش از = | |||
}} | |||
'''تاريخ ایران: دوره صفويان'''، اثر [[آژند، یعقوب|يعقوب آژند]]، ترجمه فارسی بخش صفويان از مجموعه هفت جلدى تاريخ ایران، پژوهش دانشگاه كمبريج انگلستان مىباشد. | |||
==ساختار== | |||
كتاب، از دوازده فصل تشكيل شده كه هر فصل به قلم يكى از صاحب نظران و متخصصان تاريخ صفويه نگارش يافته است. | كتاب، از دوازده فصل تشكيل شده كه هر فصل به قلم يكى از صاحب نظران و متخصصان تاريخ صفويه نگارش يافته است. | ||
مطالب با بررسى زمينههاى پيدايش و ظهور سلسله صفويان در | مطالب با بررسى زمينههاى پيدايش و ظهور سلسله صفويان در ایران و تشريح نظام تشكيلاتى آن آغاز گرديده، ضمن واكاوى علل و چگونگى آغاز تماس ایرانیان با اروپايان، به مطالعه و تحقيق در زمينه تجارت، علوم، مذهب، فعالیتهای فكرى، فلسفى و كلامى، نساجى، معمارى و ادبيات ایران در اين دوران پرداخته شده است. | ||
كتاب با | كتاب با عكسهایى از آثار هنرى، معمارى، مينياتور و همچنين كتابشناسى و فهرست اعلام به پايان رسيده است. | ||
== گزارش محتوا == | ==گزارش محتوا== | ||
فصل اول، نوشته رويمر، زمينههاى ظهور صفويان را بررسى نموده است. نویسنده معتقد است كه برپايى سلسله صفويان در ایران، طليعه تاريخ نوين و آغازگر دورهاى جديد در اين كشور بوده است. به باور وى، دستاورد تاريخى صفويان، استقرار حكومتى مقتدر و درازآهنگ، پس از قرنها حكومت بيگانگان در ایران و دورهاى از تجزيه آشفتگى سياسى بود. با اين كه سلسلههاى پيشين؛ يعنى قراقويونلوها و آققويونلوها، براى مدتى كوتاه، زمينههاى يك چنين دستاوردى را آماده ساخته و تا حدى هم بدان تحقق بخشيده بودند؛ امّا هيچ يك نتوانست ساختار سياسى پايائى درافكند. | |||
وى بر اين باور است كه سلطنت صفويان، بيش از دو سده، نظام سياسى، سنتى و فرهنگى كهن ایران را ادامه داد و در ميان، ملك و ملت، ويژگى و مفهوم بىنظيرى از ماهيت تاريخى را تسّرى بخشيد كه پارهاى از آن تا به روزگار ما كشيده شده است. برخى از شاخصهاى ويژهاى كه وى براى اين سلسله برشمرده است؛ عبارتند از: احياى سنت سلطنت، دستيابى به جغرافياى تاريخى ایران، ايجاد ساختار نظامى و سياسى جديد، گسترش مذهب تشيع در مقام مذهب رسمى كشور و... | |||
وى بر اين باور است كه سلطنت صفويان، بيش از دو سده، نظام سياسى، سنتى و فرهنگى كهن | |||
دوم، نوشته سيورى، ضمن نگاهى كوتاه به ساختار ديوانى و اجتماعى سلسله صفويان، نظام تشكيلاتى آنان را تحليل كرده و در پايان، علل انحطاط ايشان را مورد بررسى قرار داده است. | دوم، نوشته سيورى، ضمن نگاهى كوتاه به ساختار ديوانى و اجتماعى سلسله صفويان، نظام تشكيلاتى آنان را تحليل كرده و در پايان، علل انحطاط ايشان را مورد بررسى قرار داده است. | ||
نویسنده معتقد است، در تحول و توسعه نهادهاى تشكيلاتى صفوى، سه مقطع عمده زير وجود داشته است: | |||
#دوره بين جلوس شاه اسماعيل اول و شاه عباس اول (96- 907ق) كه دوره تحول و سازگارى بوده كه در اثناى آن، وظايف اصلى مأموران دولت كاملا روشن مشخص، نبود، در نتيجه، وظايف و قدرت مأموران با يكديگر تلاقى داشت. | |||
#دوره سلطنت شاه عباس اول (1038- 996ق) كه تشكيلات دولت صفوى را بر پايه اركانى جديد بازسازى كرد. | |||
#سوم، دوره جلوس شاه صفى تا سقوط سلسله صفوى (1135- 1038ق) كه دوره عدم تحرك تدريجى سازمانها و زوال نهایى بود. | |||
نویسنده، شكست نهایى صفويان را نتيجه ناكامىهایى مىداند كه آنها در سازش و دمسازى عناصر ناسازگار زير با آن روبرو شدند: ترك و تاجیك، تشكيلات ايلياتى و شهرى، سنت چادرنشينى دامدارى و حيات يكجانشينى كشاورزى، تصوف انقلابى و تشيع متعصب. | |||
لارنس لاكهارت در سوم، آغاز تماس | لارنس لاكهارت در سوم، آغاز تماس ایرانیان با اروپاييان را مورد مطالعه قرار داده است. | ||
وى معتقد است، گر چه تهاجمات قشون مغولان فقط براى فتح و غارت بود؛ ولى صرفنظر از شرارتهاى آنان، تغيير و تحول مثبتى به وجود آمد و آن هم درهم شكستن سدى بود كه بين | وى معتقد است، گر چه تهاجمات قشون مغولان فقط براى فتح و غارت بود؛ ولى صرفنظر از شرارتهاى آنان، تغيير و تحول مثبتى به وجود آمد و آن هم درهم شكستن سدى بود كه بين ایران و ممالك اسلامى و غرب حائل شده بود؛ بر اثر اين تهاجمات، تماسهاى تازهاى بين شرق و غرب برقرار شد. | ||
وى پيشگامان برقرارى تماس بين شرق و غرب را افرادى؛ چون ويليام روبروكى، پولوها، مارينوسنوتا، و فريار اودوريك پاردنتى دانسته و معتقد است دستاوردهاى اين افراد، اهميتى درخور داشته است؛ چون راه را براى سياحان بعدى هموار كردند. | وى پيشگامان برقرارى تماس بين شرق و غرب را افرادى؛ چون ويليام روبروكى، پولوها، مارينوسنوتا، و فريار اودوريك پاردنتى دانسته و معتقد است دستاوردهاى اين افراد، اهميتى درخور داشته است؛ چون راه را براى سياحان بعدى هموار كردند. | ||
تجارت در دوران صفويان در چهارم، نوشته رانلد فرير، بررسى شده است. تجارت داخلى | تجارت در دوران صفويان در چهارم، نوشته رانلد فرير، بررسى شده است. تجارت داخلى ایران در ابتداى صفويه، به رغم جنگهاى مكرر ایران و عثمانى، همچنان ادامه يافت. مهمترين كالاى صادراتى ایران ابريشم بود كه به تركيه صادر مىشد. | ||
نویسنده تجارت ایران با آسياى مركزى را ضعيف ارزيابى كرده و معتقد است اين وضع، تا اوايل سده هفدهم احياء نشد و اين زمانى بود كه گسترش تجارت روسها در درياى خزر جا افتاده بود. وى معتقد است، تجارت بازرگانان انگليسى در بين سالهاى 1560- 1580م از توسعه قابل ملاحظهاى برخوردار شد و نيروى تجارى جديد را وارد صحنه اقتصادى ایران كرد؛ ولى تلاشهاى آنها براى تغيير جهت تجارت ایران از محور مديترانهاى به مسير شمالى به سبب مخالفتهاى تركان، ونيزيان و ارمنيان با ناكامى روبرو شد. | |||
اما شاه عباس اول با اقدامات چشمگير خود در زمينه بهبود اوضاع داخلى و با تشويق تجار خارجى به منظور قطع وابستگىشان از بازارها و خريداران كهن و انحصارى و با بهرهگيرى از خدمات تجار ارمنى در گسترش پيجويى بازارهاى جديد و توليدات و توسعه دامنه راههاى موجود، تجارت ماوراى بحار ایران را جانى تازه بخشيد. اين الگو در دوره متأخر صفوى هم بدون تغيير ادامه يافت. | |||
به | ج.ج.ونيتر در پنجم، علوم ایران در روزگار صفويان را بررسى كرده است. وى چند عامل زير را باعث اهميت بخشيدن به اين دوره از تاريخ علم دانسته است. | ||
به باور وى، ایران در آن دوران، كانون كشفيات اصيل نبود، بلكه مكانى براى مبادله افكار و انديشهها برشمرده مىشد. | |||
كشمكش شاهان صفوى و عثمانى، موجب علاقه صفويان به تكنولوژى شد؛ چون سپاهيان آنها فاقد اسلحه سنگين بودند، لذا ایرانیان با سفيران كشورهاى متعدد اروپايى آشنا شدند. اين جريانها باعث شد تا ایران از انقلاب علمى اروپاى غربى، اطلاعى كسب كند. ديرى برنيايد كه علوم سنتى اسلامى ایران در معرض رشتهاى قرار گرفت كه بايد علم جهانى بدان اطلاق كرد؛ چون ایران از اين زمان به بعد ديگر نتوانست از حيطه تأثيرات روش تجربى و تبيين نتايج برخاسته از تحليل رياضى بگريزد. | |||
ششم، اثر ب.س.امورتى، نگاهى به مذهب در دوره صفوى افكنده است. نویسنده معتقد است كه تاريخ مذهب رسمى دوران صفوى كه از زمان عباس اول شروع شد، با سه مسأله عمده و بنيادى سروكار داشته است: | |||
#رد و محكوميت تصوف. | |||
#تدوين فقهى، حل و فصل تناقضات و اختلافات احكام فقهى كه اگر تعريفات كلامى به خود مىگرفت، خطراتى به دنبال داشت. | |||
#رواج الهيات و كلام جديد مجلسى كه هماهنگ با احساس و مناسك عامه و به مفهومى نوع جديد تشيع بود. | |||
سيد حسن نصر در هفتم، فعالیتهای فكرى، فلسفى و كلامى در دوره صفوى را مورد بررسى قرار داده است. وى معتقد است كه بايد دوره صفوى را يكى از ادوار برجسته تاريخ فكرى و مذهبى ایران اسلامى برشمرد. او نقش تصوف در توسعه تشيع و آمادهسازى زمينه براى برقرارى مذهب شيعه در ایران دوره صفوى را از اهم مسائلى مىداند كه ارتباط مستقيم با نقش سياسى فعال طريقت صفوى و نقش مذهبى و معنوى طريقتهاى ديگر؛ همچون كبرويه و مخصوصاً نوربخشيه دارد كه بيش از ساير طريقتها درصدد ارتباط بين تسنن و تشيع برآمدهاند. | |||
در اين فصل، آراء و عقايد علما و فلاسفه بزرگ اين دوره؛ از جمله [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شيخ بهاءالدين عاملى]]، [[میرداماد، سید محمدباقر بن محمد|ميرداماد]]، [[میرفندرسکی، ابوالقاسم|ابوالقاسم ميرفندرسكى]]،[[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]]، [[فیض کاشانی، محمد بن شاهمرتضی|فيض كاشانى]]، ملامحمدتقى و [[مجلسی، محمدباقر|ملامحمدباقرمجلسى]] مورد تحقيق و مطالعه دقيق قرار گرفته است. | |||
در | هشتم، اثر اشپوهلر، در دو بخش، هنر قالى بافى و نساجى در دوره صفوى را مورد كنكاش قرار داده است. زيباترين قالىهاى ایرانى، از آن دوره صفوى بوده و نویسنده براى اين امر، دو عامل عمده برشمرده است: | ||
#اين شاخه از هنرهاى ایران در اين ايام، بيشتر از گذشته به اوج و ترقى خود رسيده است. | |||
#از قالىهاى دوره تيمورى كه تكامل آنها بر پايه تكامل نگارگرى ایران بود، چيزى باقى نمانده تا درباره آنها قضاوت و داورى شود و حال آنكه قالىها و پارچههاى باقىمانده از دوره صفوى، نشانگر مراحل پيشرفته فنى و تحولات زيبائىشناختى آن دوران است. | |||
معمارى ایران در دوره صفويه در نهم، اثر رابرت هيلنبراند، بررسى شده است. | |||
به باور نویسنده، زيباترين آثار معمارى ایران در دوره صفوى، در سايه حمايتهاى حكومتى حاصل شده و ميزان ابنيه باقيمانده از اين دوران، به قدرى است كه در ميان عوامل ديگر، جايگزينى حمايت ايالتى را به جاى حمايت دربارى، نشان مىدهد. | |||
در اين دوره آرامگاههاى گوناگون، نسبت به مساجد از قوالب متداول معمارى ایران بود و احترام و اعزازى خاص به اولياء نشان داده شد و حال آن كه از معمارى غيرمذهبى هم عماراتى از نوع كاخها و بالاتر از همه كاروانسراها باقيمانده است. | |||
در دهم و يازدهم، اثر [[صفا، ذبیحالله|ذبيحالله صفا]]، ادبيات فارسی؛ از جمله زبان، نظم و نثر فارسی و هنرهاى ایران در دوره صفوى بررسى شده است. | |||
[[یارشاطر، احسان|احسان يارشاطر]] در آخرين فصل، شعر فارسی در دوره تيموريان و صفويان را مورد مطالعه قرار داده است. | |||
احسان يارشاطر در آخرين فصل، شعر | |||
به نظر وى، اين دوره از ديدگاه مطلق ادبى، به دو مقطع تقسيم مىشود: | به نظر وى، اين دوره از ديدگاه مطلق ادبى، به دو مقطع تقسيم مىشود: | ||
#دورهاى پر از جنگهاى پرآشوب كه به فتوحات تيمور انجاميد و با مرگ او خاتمه يافت. ادبيات اين دوره تداومى از ادبيات دوره پيشين بود و تعالى شعر غنايى - عرفانى (سبک عراقى) را تجربه كرد كه با ظهور حافظ در سده هشتم به كمال خود دست يافت. | |||
#دورهاى كه با جلوس شاهرخ شروع شده و با سقوط صفويان و ظهور نادرشاه خاتمه يافت. | |||
از نشانههاى تقسيمبندى بين اين دو مقطع، ظهور يك سبک جديد است كه به سبک هندى شهرت دارد. | |||
از نشانههاى تقسيمبندى بين اين دو مقطع، ظهور يك | |||
در پايان مىتوان، چنين ادعا كرد كه كتاب، يكى از بهترين آثارى است كه اوضاع سياسى، اجتماعى و فرهنگى دوران پر اهميت صفويه را به تصوير كشيده است. | در پايان مىتوان، چنين ادعا كرد كه كتاب، يكى از بهترين آثارى است كه اوضاع سياسى، اجتماعى و فرهنگى دوران پر اهميت صفويه را به تصوير كشيده است. | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == | ||
فهرست مطالب در ابتدا و فهرست اسامى اشخاص و اماكن مذكور در متن، در انتهاى كتاب آمده است. | فهرست مطالب در ابتدا و فهرست اسامى اشخاص و اماكن مذكور در متن، در انتهاى كتاب آمده است. | ||
پاورقىها بيشتر به ذكر منابع اختصاص يافته است. | پاورقىها بيشتر به ذكر منابع اختصاص يافته است. | ||
== منابع == | ==منابع مقاله== | ||
#مقدمه و متن كتاب. | |||
#سايت خبرى آفتاب. | |||
==وابستهها== | |||
{{وابستهها}} | |||
[[تاریخ ایران دوره تیموریان]] | |||
[[سرزمین ایران]] | |||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده:تاریخ]] | [[رده: تاریخ]] | ||
[[رده:تاریخ ایران]] | [[رده: تاریخ ایران]] | ||
نسخهٔ کنونی تا ۲۰ دسامبر ۲۰۲۲، ساعت ۲۲:۴۰
تاریخ ایران: دوره صفویان | |
---|---|
پدیدآوران | دانشگاه کمبریج (پژوهش) آژند، یعقوب (مترجم) |
عنوانهای دیگر | دوره صفویان |
ناشر | جامى |
مکان نشر | تهران - ایران |
سال نشر | 1380 ش |
چاپ | 1 |
شابک | 964-5620-74-0 |
موضوع | ایران - تاریخ ایران - تاریخ - صفویان، 907 - 1148ق. |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | DSR 109 /ت2 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
تاريخ ایران: دوره صفويان، اثر يعقوب آژند، ترجمه فارسی بخش صفويان از مجموعه هفت جلدى تاريخ ایران، پژوهش دانشگاه كمبريج انگلستان مىباشد.
ساختار
كتاب، از دوازده فصل تشكيل شده كه هر فصل به قلم يكى از صاحب نظران و متخصصان تاريخ صفويه نگارش يافته است.
مطالب با بررسى زمينههاى پيدايش و ظهور سلسله صفويان در ایران و تشريح نظام تشكيلاتى آن آغاز گرديده، ضمن واكاوى علل و چگونگى آغاز تماس ایرانیان با اروپايان، به مطالعه و تحقيق در زمينه تجارت، علوم، مذهب، فعالیتهای فكرى، فلسفى و كلامى، نساجى، معمارى و ادبيات ایران در اين دوران پرداخته شده است.
كتاب با عكسهایى از آثار هنرى، معمارى، مينياتور و همچنين كتابشناسى و فهرست اعلام به پايان رسيده است.
گزارش محتوا
فصل اول، نوشته رويمر، زمينههاى ظهور صفويان را بررسى نموده است. نویسنده معتقد است كه برپايى سلسله صفويان در ایران، طليعه تاريخ نوين و آغازگر دورهاى جديد در اين كشور بوده است. به باور وى، دستاورد تاريخى صفويان، استقرار حكومتى مقتدر و درازآهنگ، پس از قرنها حكومت بيگانگان در ایران و دورهاى از تجزيه آشفتگى سياسى بود. با اين كه سلسلههاى پيشين؛ يعنى قراقويونلوها و آققويونلوها، براى مدتى كوتاه، زمينههاى يك چنين دستاوردى را آماده ساخته و تا حدى هم بدان تحقق بخشيده بودند؛ امّا هيچ يك نتوانست ساختار سياسى پايائى درافكند.
وى بر اين باور است كه سلطنت صفويان، بيش از دو سده، نظام سياسى، سنتى و فرهنگى كهن ایران را ادامه داد و در ميان، ملك و ملت، ويژگى و مفهوم بىنظيرى از ماهيت تاريخى را تسّرى بخشيد كه پارهاى از آن تا به روزگار ما كشيده شده است. برخى از شاخصهاى ويژهاى كه وى براى اين سلسله برشمرده است؛ عبارتند از: احياى سنت سلطنت، دستيابى به جغرافياى تاريخى ایران، ايجاد ساختار نظامى و سياسى جديد، گسترش مذهب تشيع در مقام مذهب رسمى كشور و...
دوم، نوشته سيورى، ضمن نگاهى كوتاه به ساختار ديوانى و اجتماعى سلسله صفويان، نظام تشكيلاتى آنان را تحليل كرده و در پايان، علل انحطاط ايشان را مورد بررسى قرار داده است.
نویسنده معتقد است، در تحول و توسعه نهادهاى تشكيلاتى صفوى، سه مقطع عمده زير وجود داشته است:
- دوره بين جلوس شاه اسماعيل اول و شاه عباس اول (96- 907ق) كه دوره تحول و سازگارى بوده كه در اثناى آن، وظايف اصلى مأموران دولت كاملا روشن مشخص، نبود، در نتيجه، وظايف و قدرت مأموران با يكديگر تلاقى داشت.
- دوره سلطنت شاه عباس اول (1038- 996ق) كه تشكيلات دولت صفوى را بر پايه اركانى جديد بازسازى كرد.
- سوم، دوره جلوس شاه صفى تا سقوط سلسله صفوى (1135- 1038ق) كه دوره عدم تحرك تدريجى سازمانها و زوال نهایى بود.
نویسنده، شكست نهایى صفويان را نتيجه ناكامىهایى مىداند كه آنها در سازش و دمسازى عناصر ناسازگار زير با آن روبرو شدند: ترك و تاجیك، تشكيلات ايلياتى و شهرى، سنت چادرنشينى دامدارى و حيات يكجانشينى كشاورزى، تصوف انقلابى و تشيع متعصب.
لارنس لاكهارت در سوم، آغاز تماس ایرانیان با اروپاييان را مورد مطالعه قرار داده است.
وى معتقد است، گر چه تهاجمات قشون مغولان فقط براى فتح و غارت بود؛ ولى صرفنظر از شرارتهاى آنان، تغيير و تحول مثبتى به وجود آمد و آن هم درهم شكستن سدى بود كه بين ایران و ممالك اسلامى و غرب حائل شده بود؛ بر اثر اين تهاجمات، تماسهاى تازهاى بين شرق و غرب برقرار شد.
وى پيشگامان برقرارى تماس بين شرق و غرب را افرادى؛ چون ويليام روبروكى، پولوها، مارينوسنوتا، و فريار اودوريك پاردنتى دانسته و معتقد است دستاوردهاى اين افراد، اهميتى درخور داشته است؛ چون راه را براى سياحان بعدى هموار كردند.
تجارت در دوران صفويان در چهارم، نوشته رانلد فرير، بررسى شده است. تجارت داخلى ایران در ابتداى صفويه، به رغم جنگهاى مكرر ایران و عثمانى، همچنان ادامه يافت. مهمترين كالاى صادراتى ایران ابريشم بود كه به تركيه صادر مىشد.
نویسنده تجارت ایران با آسياى مركزى را ضعيف ارزيابى كرده و معتقد است اين وضع، تا اوايل سده هفدهم احياء نشد و اين زمانى بود كه گسترش تجارت روسها در درياى خزر جا افتاده بود. وى معتقد است، تجارت بازرگانان انگليسى در بين سالهاى 1560- 1580م از توسعه قابل ملاحظهاى برخوردار شد و نيروى تجارى جديد را وارد صحنه اقتصادى ایران كرد؛ ولى تلاشهاى آنها براى تغيير جهت تجارت ایران از محور مديترانهاى به مسير شمالى به سبب مخالفتهاى تركان، ونيزيان و ارمنيان با ناكامى روبرو شد.
اما شاه عباس اول با اقدامات چشمگير خود در زمينه بهبود اوضاع داخلى و با تشويق تجار خارجى به منظور قطع وابستگىشان از بازارها و خريداران كهن و انحصارى و با بهرهگيرى از خدمات تجار ارمنى در گسترش پيجويى بازارهاى جديد و توليدات و توسعه دامنه راههاى موجود، تجارت ماوراى بحار ایران را جانى تازه بخشيد. اين الگو در دوره متأخر صفوى هم بدون تغيير ادامه يافت.
ج.ج.ونيتر در پنجم، علوم ایران در روزگار صفويان را بررسى كرده است. وى چند عامل زير را باعث اهميت بخشيدن به اين دوره از تاريخ علم دانسته است.
به باور وى، ایران در آن دوران، كانون كشفيات اصيل نبود، بلكه مكانى براى مبادله افكار و انديشهها برشمرده مىشد.
كشمكش شاهان صفوى و عثمانى، موجب علاقه صفويان به تكنولوژى شد؛ چون سپاهيان آنها فاقد اسلحه سنگين بودند، لذا ایرانیان با سفيران كشورهاى متعدد اروپايى آشنا شدند. اين جريانها باعث شد تا ایران از انقلاب علمى اروپاى غربى، اطلاعى كسب كند. ديرى برنيايد كه علوم سنتى اسلامى ایران در معرض رشتهاى قرار گرفت كه بايد علم جهانى بدان اطلاق كرد؛ چون ایران از اين زمان به بعد ديگر نتوانست از حيطه تأثيرات روش تجربى و تبيين نتايج برخاسته از تحليل رياضى بگريزد.
ششم، اثر ب.س.امورتى، نگاهى به مذهب در دوره صفوى افكنده است. نویسنده معتقد است كه تاريخ مذهب رسمى دوران صفوى كه از زمان عباس اول شروع شد، با سه مسأله عمده و بنيادى سروكار داشته است:
- رد و محكوميت تصوف.
- تدوين فقهى، حل و فصل تناقضات و اختلافات احكام فقهى كه اگر تعريفات كلامى به خود مىگرفت، خطراتى به دنبال داشت.
- رواج الهيات و كلام جديد مجلسى كه هماهنگ با احساس و مناسك عامه و به مفهومى نوع جديد تشيع بود.
سيد حسن نصر در هفتم، فعالیتهای فكرى، فلسفى و كلامى در دوره صفوى را مورد بررسى قرار داده است. وى معتقد است كه بايد دوره صفوى را يكى از ادوار برجسته تاريخ فكرى و مذهبى ایران اسلامى برشمرد. او نقش تصوف در توسعه تشيع و آمادهسازى زمينه براى برقرارى مذهب شيعه در ایران دوره صفوى را از اهم مسائلى مىداند كه ارتباط مستقيم با نقش سياسى فعال طريقت صفوى و نقش مذهبى و معنوى طريقتهاى ديگر؛ همچون كبرويه و مخصوصاً نوربخشيه دارد كه بيش از ساير طريقتها درصدد ارتباط بين تسنن و تشيع برآمدهاند.
در اين فصل، آراء و عقايد علما و فلاسفه بزرگ اين دوره؛ از جمله شيخ بهاءالدين عاملى، ميرداماد، ابوالقاسم ميرفندرسكى،ملاصدرا، فيض كاشانى، ملامحمدتقى و ملامحمدباقرمجلسى مورد تحقيق و مطالعه دقيق قرار گرفته است.
هشتم، اثر اشپوهلر، در دو بخش، هنر قالى بافى و نساجى در دوره صفوى را مورد كنكاش قرار داده است. زيباترين قالىهاى ایرانى، از آن دوره صفوى بوده و نویسنده براى اين امر، دو عامل عمده برشمرده است:
- اين شاخه از هنرهاى ایران در اين ايام، بيشتر از گذشته به اوج و ترقى خود رسيده است.
- از قالىهاى دوره تيمورى كه تكامل آنها بر پايه تكامل نگارگرى ایران بود، چيزى باقى نمانده تا درباره آنها قضاوت و داورى شود و حال آنكه قالىها و پارچههاى باقىمانده از دوره صفوى، نشانگر مراحل پيشرفته فنى و تحولات زيبائىشناختى آن دوران است.
معمارى ایران در دوره صفويه در نهم، اثر رابرت هيلنبراند، بررسى شده است.
به باور نویسنده، زيباترين آثار معمارى ایران در دوره صفوى، در سايه حمايتهاى حكومتى حاصل شده و ميزان ابنيه باقيمانده از اين دوران، به قدرى است كه در ميان عوامل ديگر، جايگزينى حمايت ايالتى را به جاى حمايت دربارى، نشان مىدهد.
در اين دوره آرامگاههاى گوناگون، نسبت به مساجد از قوالب متداول معمارى ایران بود و احترام و اعزازى خاص به اولياء نشان داده شد و حال آن كه از معمارى غيرمذهبى هم عماراتى از نوع كاخها و بالاتر از همه كاروانسراها باقيمانده است.
در دهم و يازدهم، اثر ذبيحالله صفا، ادبيات فارسی؛ از جمله زبان، نظم و نثر فارسی و هنرهاى ایران در دوره صفوى بررسى شده است.
احسان يارشاطر در آخرين فصل، شعر فارسی در دوره تيموريان و صفويان را مورد مطالعه قرار داده است.
به نظر وى، اين دوره از ديدگاه مطلق ادبى، به دو مقطع تقسيم مىشود:
- دورهاى پر از جنگهاى پرآشوب كه به فتوحات تيمور انجاميد و با مرگ او خاتمه يافت. ادبيات اين دوره تداومى از ادبيات دوره پيشين بود و تعالى شعر غنايى - عرفانى (سبک عراقى) را تجربه كرد كه با ظهور حافظ در سده هشتم به كمال خود دست يافت.
- دورهاى كه با جلوس شاهرخ شروع شده و با سقوط صفويان و ظهور نادرشاه خاتمه يافت.
از نشانههاى تقسيمبندى بين اين دو مقطع، ظهور يك سبک جديد است كه به سبک هندى شهرت دارد.
در پايان مىتوان، چنين ادعا كرد كه كتاب، يكى از بهترين آثارى است كه اوضاع سياسى، اجتماعى و فرهنگى دوران پر اهميت صفويه را به تصوير كشيده است.
وضعيت كتاب
فهرست مطالب در ابتدا و فهرست اسامى اشخاص و اماكن مذكور در متن، در انتهاى كتاب آمده است.
پاورقىها بيشتر به ذكر منابع اختصاص يافته است.
منابع مقاله
- مقدمه و متن كتاب.
- سايت خبرى آفتاب.