ساعدی، غلامحسین: تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) |
|||
| خط ۱۶۹: | خط ۱۶۹: | ||
[[رده:زندگینامه]] | [[رده:زندگینامه]] | ||
[[رده:مقالات بازبینی | [[رده:مقالات بازبینی شده2 آبان 1404]] | ||
[[رده:مؤلفین-آبان]] | [[رده:مؤلفین-آبان]] | ||
[[رده:نویسندگان]] | [[رده:نویسندگان]] | ||
نسخهٔ کنونی تا ۲۵ اکتبر ۲۰۲۵، ساعت ۱۶:۴۲
غلامحسین ساعدی (۱۳۱۴-۱۳۶۴ش) شاعر، روانپزشک، نویسنده، نمایشنامهنویس و فعال سیاسی و از اعضای حزب توده که با نام مستعار «گوهر مراد» نیز قلم میزد. او یکی از پایهگذاران تشکل ادبی و سیاسی «کانون نویسندگان ایران» و نویسندهای پرکار در حوزههای داستان کوتاه، رمان، نمایشنامه و فیلمنامه بود. «عزاداران بیل»، «گاو» و آی بیکلاه، آی باکلاه از آثار اجتماعی و انتقادی اوست. ساعدی پس از انقلاب اسلامی، از وطنش گریخت و به «منافقین» پیوست.
ولادت
غلامحسین ساعدی در ۲۴ دیماه ۱۳۱۴ در شهر تبریز و در خانوادهای کارمند و کمدرآمد به دنیا آمد.[۱] پدرش علیاصغر ساعدی کارمند دولت و مادرش طیبه خانم خانهدار بود. خانواده پدری او در دستگاه ولیعهد قاجار، مظفرالدینشاه، پست و مقام داشتند و خانواده مادریاش از مشروطهخواهان تبریز بودند، اما با این وجود وضع اقتصادی خانواده چندان مناسب نبود.[۲]
تحصیلات
غلامحسین ساعدی تحصیلات ابتدایی را در دبستان بدر تبریز آغاز کرد و در سال ۱۳۲۷ گواهینامه ششم ابتدایی را دریافت نمود. وی تحصیلات متوسطه را در دبیرستان منصور تبریز گذراند و در همین دوران بود که اولین داستانهایش در هفتهنامه دانشآموز به چاپ رسید. او در خردادماه ۱۳۳۳ دیپلم طبیعی گرفت و یک سال بعد در دانشگاه تبریز در رشته پزشکی مشغول به تحصیل شد. ساعدی در سال ۱۳۴۰ با ارائه پایاننامهای با عنوان «علل اجتماعی پیسکونوروزها در آذربایجان» از دانشکده پزشکی تبریز فارغالتحصیل شد. وی سپس برای گذراندن دوره تخصص روانپزشکی به تهران رفت و در بیمارستان روزبه به کار و تحصیل پرداخت.[۳]
فعالیتها
غلامحسین ساعدی فعالیت ادبی خود را از نوجوانی با چاپ داستان در نشریات محلی آغاز کرد و بهسرعت به یکی از چهرههای شاخص ادبیات معاصر ایران تبدیل شد. او در کنار نویسندگی، به عنوان پزشک و روانپزشک در مطب شخصیاش در خیابان دلگشای تهران به درمان بیماران، اغلب بدون دریافت حقالویزیت، مشغول بود. این مطب به پاتوقی برای روشنفکران و اهل قلم آن دوران مانند جلال آلاحمد، احمد شاملو و سیروس طاهباز تبدیل شده بود.[۴] ساعدی از بنیانگذاران کانون نویسندگان ایران بود و در شبهای شعر گوته نیز به عنوان سخنران اصلی حضور داشت. او به دلیل فعالیتهای سیاسی و نوشتههایش بارها توسط ساواک دستگیر، زندانی و شکنجه شد که این تجربیات تأثیر عمیقی بر روحیه و آثارش گذاشت. او در سال ۱۳۶۰ش به پاریس مهاجرت کرد. اما هرگز نوشتن را ترک نکرد و مجله الفبا را منتشر کرد. از مهمترین ویژگیهای ادبی او میتوان به فضاسازیهای وهمآلود، نگاه انتقادی به مسائل اجتماعی و استفاده از نمادها برای دور زدن سانسور اشاره کرد. فیلمهای مطرحی مانند «گاو»[۵] و «دایره مینا»ی داریوش مهرجویی و «آرامش در حضور دیگران» ناصر تقوایی بر اساس آثار او ساخته شدهاند.
فعالیتهای سیاسی و انتقادات
ساعدی در دوره دانشجویی به شعارهای مارکسیستی گرایش پیدا کرد و به عضویت حزب توده درآمد. او در سال ۱۳۳۳ به اتهام عضویت در این حزب دستگیر و مورد بازجویی قرار گرفت. پس از آزادی، به نوشتن آثاری با رویکرد سیاسی روی آورد و تحت تأثیر جلال آلاحمد قرار گرفت. ساعدی در سالهای قبل از انقلاب از حمایتهای وزارت فرهنگ و هنر پهلوی برخوردار بود و آثارش توسط این نهاد خریداری و اجرا میشد. همچنین او با مقامات رژیم پهلوی، از جمله مهرداد پهلبد و احسان نراقی، ارتباط داشت و تحقیقات اجتماعی خود را به اطلاع امیرعباس هویدا، نخستوزیر وقت، میرساند.
در سال ۱۳۴۹، ساعدی به عنوان مأمور مخبر با ساواک همکاری کرد و در خرداد ۱۳۵۳ در مصاحبهای با تلویزیون ملی ایران از «انقلاب سفید شاه و ملت» تمجید نمود. با این حال، به دلیل ارتباط با برخی عناصر مخالف، در سال ۱۳۵۳ مورد خشم ساواک قرار گرفت و بازداشت شد. پس از آزادی، او در نامهای به پرویز ثابتی، مقام امنیتی ساواک، به افسردگی و میگساری خود اشاره کرد و تأکید نمود که مطالبش را پیش از انتشار سانسور میکرده است.
پس از انقلاب اسلامی، ساعدی به مخالفت صریح با نظام مقدس جمهوری اسلامی پرداخت و در «جبهه دموکراتیک ملی» به رهبری هدایتالله متین دفتری فعالیت کرد. او در نوشتههایش به امام خمینی(ره) توهین میکرد و نظام اسلامی را «تمامخواه» توصیف مینمود. همچنین از گروههای مخالف نظام، از جمله سازمان مجاهدین خلق (منافقین)، حمایت کرد و در سال ۱۳۶۰ با امضای بیانیهای به مسعود رجوی، سرکرده این گروه، اعلام همبستگی نمود.
ساعدی در سال ۱۳۶۱ به پاریس گریخت و «کانون نویسندگان ایران در تبعید» را پایهگذاری کرد. او در این دوره با رسانههای غربی، از جمله بیبیسی، مصاحبههای متعددی علیه جمهوری اسلامی انجام داد و برای نشریه «شورا»ی منافقین مقاله مینوشت.
از دیگر انتقادات به ساعدی، تلاش برای ترویج خودمختاری مناطق تحت عنوان «حقوق خلقها» با هدف تضعیف حکومت مرکزی و همچنین انتشار آثاری با مضامین ضد دینی و خلاف اخلاق بود. پس از مرگ او، برخی ناشران در دولت اصلاحات اقدام به تجدید چاپ آثارش کردند که با انتقاد نهادهای فرهنگی مواجه شد.[۶]
وفات
غلامحسین ساعدی سرانجام در دوم آذرماه ۱۳۶۴، پس از یک خونریزی داخلی ناشی از میگساری افراطی، در بیمارستان سن آنتوان پاریس در سن ۴۹ سالگی درگذشت. پیکر او بدون رعایت تشریفات اسلامی و در تابوت و با کت و شلوار و کراوات در قطعه ۸۵ گورستان پر-لاشز پاریس به خاک سپرده شد.[۷][۸]
آثار
نمایشنامهها
چوببهدستهای ورزیل
بهترین بابای دنیا
پنج نمایشنامه از انقلاب مشروطیت
پرواربندان
دیکته و زاویه
وای بر مغلوب
ما نمیشنویم
جانشین
چشم در برابر چشم
مار در معبد
عاقبت قلمفرسایی
ضحاک
اتللو در سرزمین عجایب
مجموعه داستانها
شبنشینی باشکوه
عزاداران بیل
دندیل
گور و گهواره
واهمههای بینامونشان
ترس و لرز
آشفتهحالان بیداربخت
رمانها
مقتل
توپ
تاتار خندان
غریبه در شهر
فیلمنامهها
گاو
عافیتگاه
دایره مینا
آرامش در حضور دیگران
تکنگاریها
ایلخچی
خیاو یا مشکینشهر
اهل هوا
پانويس
- ↑ ر.ک: غلامحسین ساعدی، پایگاه پژوهه
- ↑ ر.ک: نگاهی به زندگی و آثار غلامحسین ساعدی داستاننویس و نمایشنامهنویس معاصر ایرانی + تصاویر، مستقل آنلاین، ۱۳۹۹/۰۸/۲۳
- ↑ ر.ک: نژادصداقت، حورا ،چشم همه به مطب دکتر ساعدی بود؛ هم بیماران، هم ساواک، خبرگزاری تابناک، ۰۱ شهريور ۱۴۰۳
- ↑ ر.ک: زندگی خصوصی، عکس های شخصی و بیوگرافی غلامحسین ساعدی نویسنده ایرانی، فرادید
- ↑ ر.ک: برشهایی از فیلم سینمایی گاو،خبرگزاری تابناک، ۱۳۹۷/۰۵/۰۶
- ↑ ر.ک: غلامحسین ساعدی کیست؟، خبرگزاری میزان
- ↑ ر.ک: متینی، جلال، درگذشت غلامحسین ساعدی، ایران نامگ
- ↑ ر.ک: غلامحسین ساعدی کیست؟، خبرگزاری میزان
منابع مقاله
- پایگاه پژوهه
- متینی، جلال، فصلنامۀ علمی-پژوهشی ایران نامگ، سال چهارم ، شماره ۲، زمستان ۱۳۶۴
- خبرگزاری تابناک
- مستقل آنلاین
- پایگاه فرادید
- خبرگزاری میزان