۱۴۶٬۵۳۱
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' .' به '.') |
||
| خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
قصیدهسرای بزرگ خراسان، [[ناصر خسرو|ناصرخسرو]] در زبدهترین قصیدهاش، زبان فارسی را درّ دری ـ این قیمتی درّ لفظ دری ـ مینامد و ننگ دارد از اینکه آن را در قالب شعر، به «پای خوکان [بریزد]». بهتر از این تاکنون آیا تعریفی برای زبان فارسی به فکر کسی رسیده است یا بعد از نه قرنی که از عمرش میگذرد، آیا لازم است که کسی امروز دنبال تعریف جانانهتری بگردد؟ حاشا! اما کوشش در دفع آفاتی که همواره بلای جان این مروارید خوشاب بوده، حرف دیگری است. | قصیدهسرای بزرگ خراسان، [[ناصر خسرو|ناصرخسرو]] در زبدهترین قصیدهاش، زبان فارسی را درّ دری ـ این قیمتی درّ لفظ دری ـ مینامد و ننگ دارد از اینکه آن را در قالب شعر، به «پای خوکان [بریزد]». بهتر از این تاکنون آیا تعریفی برای زبان فارسی به فکر کسی رسیده است یا بعد از نه قرنی که از عمرش میگذرد، آیا لازم است که کسی امروز دنبال تعریف جانانهتری بگردد؟ حاشا! اما کوشش در دفع آفاتی که همواره بلای جان این مروارید خوشاب بوده، حرف دیگری است. | ||
بعد از رفتن [[حافظ، شمسالدین محمد|حافظ]]، فارسی یتیم ماند و یکسره شد آلت دست منشیان فنینویسی که به زور سجع و جناس و استعراب و قرینهسازی و .... معنی را به تصاعد، از نثر فارسی بیرون راندند و تعارف را در جای آن نشاندند. شش قرن طول کشید تا اینکه قائممقام در منشآتش در معنی را دوباره به روی نثر فارسی باز کرد و دستور ازیادرفتۀ گفتار را به یادش آورد و ساختار موسیقایی آن را دوباره به کار گرفت. دیگرانی در پی او قدمهای بلندتر برداشتند و به زبان و ساختار و موسیقی گفتار بیش از پیش بها دادند و از اینجا بود که فارسی دوباره کمکم جانی گرفت و برای امروزیها راه باز شد که اگر نمیشد، معلوم نیست که بعد از «درۀ نادره» کار فارسی آفتزده به کجاها میکشید. | بعد از رفتن [[حافظ، شمسالدین محمد|حافظ]]، فارسی یتیم ماند و یکسره شد آلت دست منشیان فنینویسی که به زور سجع و جناس و استعراب و قرینهسازی و.... معنی را به تصاعد، از نثر فارسی بیرون راندند و تعارف را در جای آن نشاندند. شش قرن طول کشید تا اینکه قائممقام در منشآتش در معنی را دوباره به روی نثر فارسی باز کرد و دستور ازیادرفتۀ گفتار را به یادش آورد و ساختار موسیقایی آن را دوباره به کار گرفت. دیگرانی در پی او قدمهای بلندتر برداشتند و به زبان و ساختار و موسیقی گفتار بیش از پیش بها دادند و از اینجا بود که فارسی دوباره کمکم جانی گرفت و برای امروزیها راه باز شد که اگر نمیشد، معلوم نیست که بعد از «درۀ نادره» کار فارسی آفتزده به کجاها میکشید. | ||
امروزه باوجود شلتاقی که در کار فارسینویسی برپاست، بر ذمۀ هر قلم به دست صادقی است که از این نکتۀ باریک غافل نماند که خرما بر نخیل علم و ادب هزاران برابر شده، اما دست ما همچنان کوتاهتر از آن است که باشد، چه در عرصۀ علم و ادب، چه از بابت بهره جستن از امکانات بی حد و حساب نهفته در فطرت فارسی در هر زمینهای؛ آنچنان که تا اواخر قرن هشتم رواج داشت. | امروزه باوجود شلتاقی که در کار فارسینویسی برپاست، بر ذمۀ هر قلم به دست صادقی است که از این نکتۀ باریک غافل نماند که خرما بر نخیل علم و ادب هزاران برابر شده، اما دست ما همچنان کوتاهتر از آن است که باشد، چه در عرصۀ علم و ادب، چه از بابت بهره جستن از امکانات بی حد و حساب نهفته در فطرت فارسی در هر زمینهای؛ آنچنان که تا اواخر قرن هشتم رواج داشت. | ||