حکمتنامه پیامبر اعظم صلیاللهعلیهوآلهوسلم (فارسی): تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'پیامبر اعظم (ابهام زدایی)' به 'پیامبر اعظم (ابهامزدایی)') |
|||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
{{کاربردهای دیگر| پیامبر اعظم ( | {{کاربردهای دیگر| پیامبر اعظم (ابهامزدایی)}} | ||
'''حكمتنامه پيامبر اعظم(ص)'''، فرهنگنامه سخنان حكمتآميز پيامبر(ص) است كه توسط [[محمد محمدى رىشهرى]] با همكارى جمعى از پژوهشگران، به زبان عربى در سال 1386ش، نوشته و توسط گروهى از مترجمان به فارسى ترجمه شده است. | '''حكمتنامه پيامبر اعظم(ص)'''، فرهنگنامه سخنان حكمتآميز پيامبر(ص) است كه توسط [[محمد محمدى رىشهرى]] با همكارى جمعى از پژوهشگران، به زبان عربى در سال 1386ش، نوشته و توسط گروهى از مترجمان به فارسى ترجمه شده است. | ||
نسخهٔ کنونی تا ۱ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۷:۱۷
حکمتنامه پیامبر اعظم صلیاللهعلیهوآلهوسلم (فارسی) | |
---|---|
پدیدآوران | گروه مترجمان (مترجم)
جمعی از پژوهشگران (نویسنده) محمدی ریشهری، محمد (نویسنده) |
ناشر | مؤسسه علمی فرهنگی دار الحديث، سازمان چاپ و نشر |
مکان نشر | قم - ایران |
سال نشر | 1387 ش |
چاپ | 2 |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 14 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
حكمتنامه پيامبر اعظم(ص)، فرهنگنامه سخنان حكمتآميز پيامبر(ص) است كه توسط محمد محمدى رىشهرى با همكارى جمعى از پژوهشگران، به زبان عربى در سال 1386ش، نوشته و توسط گروهى از مترجمان به فارسى ترجمه شده است.
ساختار
كتاب با دو مقدمه از نویسنده و محمدعلى مهدوىراد آغاز و مطالب در ده بخش، در قالب چهارده جلد، تنظيم شده است.
متن كتاب، برگرفته از «ميزان الحكمة» و ساير دانشنامههايى است كه تاكنون توسط پژوهشكده علوم و معارف حديث، تأليف و ترجمه شده است.[۱]
در اين مجموعه، تنها احاديثى ذكر شده است كه در منابع حديثى، مستند به شخص پيامبر(ص) بوده و در آن، در بسيارى موارد، براى آشنايى پژوهشگران با فهم دقيق سخنان آن بزرگوار، توضيح، تحليل و جمعبندىهاى مفيدى ارائه شده است.[۲]
گزارش محتوا
در مقدمه مؤلف، به نكاتى در رابطه با كتاب، اشاره شده است.[۳]
مقدمه جناب مهدوىراد با عنوان «درآمد»، گزارشى اجمالى از محتويات كتاب، مىباشد[۴]
بخش اول، داراى عنوان «حكمتهاى عقلى و علمى» است و در دو باب تنظيم شده است. در باب اول، پيش از بيان سخنان حكمتآميز پيامبر(ص)، ضمن پژوهشى، معناى «عقل» از نظر لغوى و از نگاه روايات اسلامى، مورد بررسى قرار گرفته و توضيح داده شده كه واژه «عقل» در متون اسلامى، گاه درباره ادراكات انسان به كار رفته و گاه درباره محصول ادراكات او. همچنين مقصود از «عقل نظرى» و «عقل عملى» و تفاوت ميان «عاقل» و «عالم» و خطر علم بدون عقل، بيان گرديده است.[۵]
سپس بهمنظور فهم درست آيات و احاديثى كه در نكوهش جهل و جاهل و ضرورت جهلزدايى از جامعه وارد شده، چهار معنا براى «جهل» ارائه مىگردد و خطرناكترين جهل براى انسان، تبيين مىشود و در پايان، اين پژوهش، به اين پرسش پاسخ مىدهد كه: چرا برخلاف متعارف كه «جهل» در برابر «علم» مطرح مىگردد، در نصوص اسلامى و به تبع آن در منابع حديثى، «جهل» در برابر «عقل» قرار گرفته است؟[۶]
پس از اين تحقيق مقدماتى، در ضمن دوازده فصل، سخنان پيامبر(ص) درباره عقل و جهل گزارش شده است.[۷]
در باب دوم، پيش از گزارش سخنانى از پيامبر(ص) درباره «علم»، «معرفت» و «حكمت»، ابتدا مفهوم لغوى اين واژهها و سپس معناى «علم» و «معرفت» از منظر قرآن و احاديث بيان گرديده و توضيح داده شده كه در متون دينى اسلام، علم و معرفت، گاه در مفهوم حقيقى خود به كار رفتهاند و گاه در مفهوم اصطلاحى و ظاهرىاشان[۸]
در ادامه، مفهوم «حكمت» از نگاه قرآن و حديث مورد بررسى قرار گرفته و ضمن تقسيم حكمت به علمى، عملى و حقيقى، تبيين گرديده كه هريك از آنها، بهمنزله پلههاى استوارى هستند كه انسان با بهرهگيرى از آنها، مىتواند به قله كمال انسانى صعود كند[۹]
در بخش دوم، حكمتها، سخنان و آموزههاى بلند نبوى درباره مبانى اعتقادى اسلام، در ضمن هشت باب و مجموعا 51 فصل، ارائه شده است. عنوان اين ابواب، عبارتند از: ايمان؛ ايمان به خدا؛ قضا و قدر؛ محبت خدا؛ نبوت؛ قرآن و حديث؛ تبيين دين، شريعت و اسلام و ايمان به معاد[۱۰]
در بخش سوم، سخنان حكيمانه پيامبر(ص) درباره رهبرى، پيشوايى و هدايت، گزارش شده است. اين بخش، در دو باب «رهبرى و امامت» و «عوامل پيشرفت و انحطاط امت» تنظيم شده است.[۱۱]
نویسنده در بخش چهارم، در دوازده باب، به جهان، انسان و آفرينش آنها و مسائل مرتبط با آنها پرداخته است.[۱۲]
عنوان ابواب اين بخش، عبارتند از: اصل خلقت؛ ملكوت آسمانها و زمين؛ آفرينش فرشتگان؛ آفرينش زمين؛ شناخت دنيا؛ اجل؛ انسان؛ نقش آرزو در زندگى؛ عوامل و موانع بركت در زندگى؛ خير و شر و مصائب، بلايا و شرور.
در بخش پنجم، سخنان پيامبر(ص) درباره تبليغ، پرورش كودك، پرورش جوان، عوامل خودسازى و موانع آن، در پنج باب و 116 فصل، ارائه گرديده است.[۱۳]
تبليغ؛ تربيت كودك؛ تربيت جوان؛ عوامل خودسازى و آفات خودسازى، عناوين ابواب اين بخش مىباشد.
در بخش ششم، سخنان پيامبر(ص) درباره عبادت خدا و كارهاى نيكو، نماز، دعا، ذكر، روزه و آداب ماه رمضان، حج و عمره، امر به معروف و نهى از منكر، جهاد و مكانهايى كه عبادت در آنها از فضيلت بيشترى برخوردار است، در هشت باب و 72 فصل، ارائه گرديده است.[۱۴]
اسلام، دين زندگى است و نگاه معارف آن به اجتماع و سياست و آميختگى آنها با معارف عبادى و اعتقادى، از فصول برجسته اين آيين الهى است و پيامبر(ص)، مهمترين وجه رسالتش را «تتميم اخلاق» معرفى كرده است و آموزههايش در ابعاد گسترده اجتماع، از مكانتى رفيع برخوردار است. در بخش هفتم، حكمتهاى نبوى در موضوعات مختلف اخلاقى و اجتماعى، در چهار باب: «مهمترين عوامل شكلگيرى جامعه مطلوب»؛ «موانع شكلگيرى جامعه آرمانى»؛ «خانواده» و «حقوق»، در ضمن 28 فصل، گزارش شده است.[۱۵]
به اعتقاد نویسنده اگر بگوييم كه اسلام، دين سعادت انسان است و همه آموزههاى آن در جهت بركشيدن انسان به قلههاى سعادت رقم زده شده، سخنى بهگزاف نگفتهايم. به باور وى، تعاليم الهى با واقعنگرى، به تمام ابعاد وجود انسان نگريسته و بر اساس نيازهاى گوناگون او، برنامهريزى كرده است. وى بر اين باور است كه در آموزههاى پيامبر(ص)، آغازين نكته، توجه انسان به همتورزى در جهت رسيدن به سعادت دنيوى و اخروى است. در نگاه ايشان، دنيا مركب راهوارى است كه اگر انسان بهدرستى از آن بهره گيرد و افسار خرد، توسن هوا و هوس را از سركشى بازدارد، بىگمان بر قله مقصود، فراز خواهد آمد. بخش هشتم، حكمتهاى نبوى درباره مسائل اقتصادى و آموزههاى مرتبط با معيشت انسانى است كه در پنج باب، سامان يافته است.[۱۶]
در بخش نهم، رهنمودها، آموزهها و تعاليم بهداشتى و پزشکىاى كه از پيامبر(ص) گرازش شده، در سه باب: «رهنمودهايى درباره پزشکى و بهداشت»؛ «ميوهدرمانى، گياهدرمانى و غذادرمانى» و «بيمارى»، ارائه گرديده است.[۱۷]
بخش پايانى، مشتمل بر حكمتهاى گوناگون در 46 فصل است. عنوان برخى از فصول، عبارت است از: آداب خوردن، آداب حضور در مجالس، آراستگى، همسايه، مقام و منزلت، تسبيح، استخاره، رحمت، درخواست از ديگران، شادى، سفر، مسكن، زمامداران، سلام كردن، شعر و شاعرى و...
وضعيت كتاب
فهرست مطالب هر جلد، در ابتداى همان جلد آمده است.
پاورقىها بيشتر به ذكر منابع اختصاص يافته است.
منابع مقاله
مقدمه و متن كتاب.
پانويس