تکیهی دولت از بودن و نبودن: تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NURتکیهی دولت از بودن و نبودنJ1.jpg | عنوان =تکیهی دولت از بودن و نبودن | عنوانهای دیگر = |پدیدآورندگان | پدیدآوران = قاسم خان، علیرضا (نویسنده) |زبان | زبان = | کد کنگره = | موضوع = |ناشر | ناشر =شرکت انتشارات علمی و فره...» ایجاد کرد) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' می ا' به ' میا') |
||
(۲۴ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۸: | خط ۸: | ||
|زبان | |زبان | ||
| زبان = | | زبان = | ||
| کد کنگره = | | کد کنگره =PN۲۹۵۴/ق۲،ت۸ ۱۳۹۷ | ||
| موضوع = | | موضوع =تعزیه -- ایران -- تاریخ -- قرن ۱۳ق,iyahB'Ta -- Iran -- History -- century th81,نمایش -- ایران -- تاریخ -- قرن ۱۳ق.,heaterB -- Iran -- History -- century th91,تعزیه -- ایران,iyahB'Ta -- Iran,نمایش -- ایران,heaterB -- Iran | ||
|ناشر | |ناشر | ||
| ناشر =شرکت انتشارات علمی و فرهنگی | | ناشر =شرکت انتشارات علمی و فرهنگی | ||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''تکیهی دولت از بودن و نبودن''' تألیف علیرضا قاسم | '''تکیهی دولت از بودن و نبودن''' تألیف [[قاسم خان، علیرضا|علیرضا قاسم خان]]؛ هنگامی که [[ناصرالدین شاه قاجار|ناصرالدین شاه قاجار]] در اوج قدرت خویش فرمان ساخت تکیه دولت را به دوستعلی خان معیرالممالک صادر کرد، نه او و نه هیچ کس دیگر فکر نمی کرد که پنجاه سال بعد در همان مکان فرمان انقراض حکومت قاجاریه صادر خواهد شد. این بنا از زیباترین بناهای دورهی قاجار بود که در آن روح معماری ایرانی در دورهی معاصر به ظهور رسید. این بنا را بزرگترین تالار نمایش در تاریخ ایران دانستهاند و از آن به محل پرورش استادان بزرگ موسیقی یاد کردهاند. این کتاب داستان بودن و نبودن این بناست؛ از میان اسناد و عکس ها و از میان دیدهها و شنیده ها. | ||
==گزارش کتاب== | ==گزارش کتاب== | ||
در زبان ما، اصطلاح - نام های چکامه، بازی، پتواژ، دسته بند تقلید و معرکه، همه اصطلاحات نمایش است. وقتی در زبانی این همه نام از بهر یک امر اجتماعی - فرهنگی هست، پس نمایش امری درون جمعی، و درون ملی چند هزار ساله است. و رقم تاریخی تعزیه فقط چند هزار ساله نیست. این نمایش را کسانی تئاتر و کسانی تئاتر نیمه تمام | در زبان ما، اصطلاح - نام های چکامه، بازی، پتواژ، دسته بند تقلید و معرکه، همه اصطلاحات نمایش است. وقتی در زبانی این همه نام از بهر یک امر اجتماعی - فرهنگی هست، پس نمایش امری درون جمعی، و درون ملی چند هزار ساله است. و رقم تاریخی تعزیه فقط چند هزار ساله نیست. این نمایش را کسانی تئاتر و کسانی تئاتر نیمه تمام گفتهاند. لکن با ساخت تکیه دولت، که در آغاز قرار بود محل اپرای فرنگی باشد، با مخالفت هوشمندانه، و تغییر زیرکانهی ناصرالدین هنر دوست، به تغیه خانه بدل شد، در این شکل معمارانه و در این شکل اجرایی خود که حضور دراماتیک فضا - زبان - موسیقی است، گوبینو درست تر دیده، که آن را از اپراهای غربی باشکوه تر نامیده، که نوعی درام موسیقایی است، که خاصهی ذهن قومی شهادت پذیر ایرانی است. که نیز بعدیترین در جریان مشروطیت، در ساختار شعر اجتماعی، راه دهنده به شعر مدرن فارسی میشود. که نخستین شکستنهای قوالب عروض در متن و خوانش تعزیه- خاصه در کارهای میر عزای کاش - اپرانویس خلاق عهد ناصری - اتفاق میافتد. در اجرای تعزیه، پیش آگاهی، فقط از ماجرا - واقع نیست، بلکه با پیش آگاهی از فضا و نیز لحن ها، گوشهها، نواها و دستگاهها، تذکار و مشارکت درونی در واقع، هربار باز بازسازی میشود، که خاصهی ذهن شهادت پذیر ایرانی است. اما مهمتر اینکه در روند سنت دیرین آئینهای شهادت - سیاوش خوانی، زریر خوانی و - سنت متحول و خلاق در کار است. چه در کارهای ملاحسین واعظ کاشفی، تا میرعزا، تا میرغم، که در کار باز پردازی، و نوشتن تعزیههای جدید بودند - بگیریم نمایشنامه- اپراهای جدید- و میرسیدند به تعزیههایی چون حلاج، و واقعات روزمره چون تعزیهی شاه شهید - ناصرالدین- و تعزیههای مضحک.... چه در کار تصویر گران چاپ های سنگی - خاصه علیقلی خویی- و چه در ساخت فضا - تکیه ها: تالارهای نمایش - و سرانجام، ساخت تکیه دولت با چندین هزار مشارکت - مشرف، چه در نحو میزانسن و اجرا، فضاسازی اجرایی به دائم متحول و خلاقی در کار است که اما بی فاصله، از بوطیقای ارسطو، فاصله میگیرد؛ فضا و اجرا اجازه میدهد که زمان و مکان در هم گردان باشند، و مجریان و مشارکان نیز. و با یک حرکت دوری، دائم جا به جا شوند، یا با یک تظاهر- ظهور، ساز و کاری متمیّن در نظام اندیشگانی ایرانی پیشنهاد میشود. اگر ابن رشد به جای تراژدی، هجا، و به جای کمدی، مدیح پیشنهاد میکند، که به ظاهر اشتباه است، اما که واژگان به مثابه رخداد اندیشهاند، و ابن رشد، اصل نگرش بنیادی جهان شرق اسلامی را به بوطیقای ارسطو، تحمیل میکند، که تعزیه - اپرا - نمایش ایرانی - نه راهبرد به کاتارسیس و نه راهبرد به همذات پنداری است که هیچ مومنی و مشارکتی جرات آن ندارد که با حسین سلام اله همذات شود، و نه میتواند بخواهد که با شمر. و نیز حاضران تا خود به کاتارسیس نرسیده باشند، نمی توانند مشارکت در آیین نمایش شوند. فضای گردان تکیه به مشارکان اجازه میدهد که در تاریخ و در خود به عنوان شبیه به خود، مشارکت کنند. این چنین حضوری که غایت قصوای کار کسانی چون گروتوسکی میتواند بود، در این فضا، به مدرنترین و دستیاب ترین لحظه و حضور، شکل میگیرد. این امر، راه میدهد که بگوییم، تعزیه و تکیهها، میراث موزهای نیستند که دست نخورده به اجراهای تکراری درآیند، که در قرنهای دوازده و سیزده تعزیه و تکیه یک خلاقیت فضا- نوشتاری نو و دائمی بود، و اکنون میتواند راهگشای تحول و نگرش تئاتری مدرن - ایرانی برای ایران باشد. کاری که مؤلف در تاریخ یابی تکیهی دولت- نه روزمره نگاری- و بازگشایی رمزهای تاریخی، و حتی تکنولوژیک معماری- فضاسازی - در بی سندی ایرانی- به سرانجام رساندهاند، - از جمله پیدا کردن دری خاص که به رمزی خاص دیوارک گرفته بودند - نه فقط یک منوگرافی، یا تحقیق مدرسی از یک بناست، که یافتن زیرساخت یک نگرش به فضا، درام و قدرت شورانگیز جامعه از برای به نمایش درآوردن خود در تاریخ، و در زمان حال همزمان و هم وجه است. به این ترتیب مؤلف کاری مهمی کرده است که دیگر تعزیه، متنهای به ظاهر غیرادبی و موضوعی واقعه نیست، بلکه متن هنری- آئینی و نمایشی است، که در فضا - اجرای معماری تکیهی دولت، یک میزانسن نمایشی به ظهور میرسد که به مثابه نوعی قالب مثالی است برای تشرف جمعی به عبادت.<ref> [https://www.historylib.com/books/2335 ر.ک: کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران] </ref> | ||
==پانويس == | ==پانويس == | ||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده:زبانشناسی، زبان و ادبیات]] | |||
[[رده:ادبیات (کلیات)]] | |||
[[رده:مقالات(فروردین) باقی زاده]] | [[رده:مقالات(فروردین) باقی زاده]] | ||
[[رده:مقالات بازبینی | [[رده:مقالات بازبینی شده2 فروردین 1403]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۵۵
تکیهی دولت از بودن و نبودن | |
---|---|
پدیدآوران | قاسم خان، علیرضا (نویسنده) |
ناشر | شرکت انتشارات علمی و فرهنگی |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | ۱۳۹۵ش |
شابک | 978-600-436-026-5 |
موضوع | تعزیه -- ایران -- تاریخ -- قرن ۱۳ق,iyahB'Ta -- Iran -- History -- century th81,نمایش -- ایران -- تاریخ -- قرن ۱۳ق.,heaterB -- Iran -- History -- century th91,تعزیه -- ایران,iyahB'Ta -- Iran,نمایش -- ایران,heaterB -- Iran |
کد کنگره | PN۲۹۵۴/ق۲،ت۸ ۱۳۹۷ |
تکیهی دولت از بودن و نبودن تألیف علیرضا قاسم خان؛ هنگامی که ناصرالدین شاه قاجار در اوج قدرت خویش فرمان ساخت تکیه دولت را به دوستعلی خان معیرالممالک صادر کرد، نه او و نه هیچ کس دیگر فکر نمی کرد که پنجاه سال بعد در همان مکان فرمان انقراض حکومت قاجاریه صادر خواهد شد. این بنا از زیباترین بناهای دورهی قاجار بود که در آن روح معماری ایرانی در دورهی معاصر به ظهور رسید. این بنا را بزرگترین تالار نمایش در تاریخ ایران دانستهاند و از آن به محل پرورش استادان بزرگ موسیقی یاد کردهاند. این کتاب داستان بودن و نبودن این بناست؛ از میان اسناد و عکس ها و از میان دیدهها و شنیده ها.
گزارش کتاب
در زبان ما، اصطلاح - نام های چکامه، بازی، پتواژ، دسته بند تقلید و معرکه، همه اصطلاحات نمایش است. وقتی در زبانی این همه نام از بهر یک امر اجتماعی - فرهنگی هست، پس نمایش امری درون جمعی، و درون ملی چند هزار ساله است. و رقم تاریخی تعزیه فقط چند هزار ساله نیست. این نمایش را کسانی تئاتر و کسانی تئاتر نیمه تمام گفتهاند. لکن با ساخت تکیه دولت، که در آغاز قرار بود محل اپرای فرنگی باشد، با مخالفت هوشمندانه، و تغییر زیرکانهی ناصرالدین هنر دوست، به تغیه خانه بدل شد، در این شکل معمارانه و در این شکل اجرایی خود که حضور دراماتیک فضا - زبان - موسیقی است، گوبینو درست تر دیده، که آن را از اپراهای غربی باشکوه تر نامیده، که نوعی درام موسیقایی است، که خاصهی ذهن قومی شهادت پذیر ایرانی است. که نیز بعدیترین در جریان مشروطیت، در ساختار شعر اجتماعی، راه دهنده به شعر مدرن فارسی میشود. که نخستین شکستنهای قوالب عروض در متن و خوانش تعزیه- خاصه در کارهای میر عزای کاش - اپرانویس خلاق عهد ناصری - اتفاق میافتد. در اجرای تعزیه، پیش آگاهی، فقط از ماجرا - واقع نیست، بلکه با پیش آگاهی از فضا و نیز لحن ها، گوشهها، نواها و دستگاهها، تذکار و مشارکت درونی در واقع، هربار باز بازسازی میشود، که خاصهی ذهن شهادت پذیر ایرانی است. اما مهمتر اینکه در روند سنت دیرین آئینهای شهادت - سیاوش خوانی، زریر خوانی و - سنت متحول و خلاق در کار است. چه در کارهای ملاحسین واعظ کاشفی، تا میرعزا، تا میرغم، که در کار باز پردازی، و نوشتن تعزیههای جدید بودند - بگیریم نمایشنامه- اپراهای جدید- و میرسیدند به تعزیههایی چون حلاج، و واقعات روزمره چون تعزیهی شاه شهید - ناصرالدین- و تعزیههای مضحک.... چه در کار تصویر گران چاپ های سنگی - خاصه علیقلی خویی- و چه در ساخت فضا - تکیه ها: تالارهای نمایش - و سرانجام، ساخت تکیه دولت با چندین هزار مشارکت - مشرف، چه در نحو میزانسن و اجرا، فضاسازی اجرایی به دائم متحول و خلاقی در کار است که اما بی فاصله، از بوطیقای ارسطو، فاصله میگیرد؛ فضا و اجرا اجازه میدهد که زمان و مکان در هم گردان باشند، و مجریان و مشارکان نیز. و با یک حرکت دوری، دائم جا به جا شوند، یا با یک تظاهر- ظهور، ساز و کاری متمیّن در نظام اندیشگانی ایرانی پیشنهاد میشود. اگر ابن رشد به جای تراژدی، هجا، و به جای کمدی، مدیح پیشنهاد میکند، که به ظاهر اشتباه است، اما که واژگان به مثابه رخداد اندیشهاند، و ابن رشد، اصل نگرش بنیادی جهان شرق اسلامی را به بوطیقای ارسطو، تحمیل میکند، که تعزیه - اپرا - نمایش ایرانی - نه راهبرد به کاتارسیس و نه راهبرد به همذات پنداری است که هیچ مومنی و مشارکتی جرات آن ندارد که با حسین سلام اله همذات شود، و نه میتواند بخواهد که با شمر. و نیز حاضران تا خود به کاتارسیس نرسیده باشند، نمی توانند مشارکت در آیین نمایش شوند. فضای گردان تکیه به مشارکان اجازه میدهد که در تاریخ و در خود به عنوان شبیه به خود، مشارکت کنند. این چنین حضوری که غایت قصوای کار کسانی چون گروتوسکی میتواند بود، در این فضا، به مدرنترین و دستیاب ترین لحظه و حضور، شکل میگیرد. این امر، راه میدهد که بگوییم، تعزیه و تکیهها، میراث موزهای نیستند که دست نخورده به اجراهای تکراری درآیند، که در قرنهای دوازده و سیزده تعزیه و تکیه یک خلاقیت فضا- نوشتاری نو و دائمی بود، و اکنون میتواند راهگشای تحول و نگرش تئاتری مدرن - ایرانی برای ایران باشد. کاری که مؤلف در تاریخ یابی تکیهی دولت- نه روزمره نگاری- و بازگشایی رمزهای تاریخی، و حتی تکنولوژیک معماری- فضاسازی - در بی سندی ایرانی- به سرانجام رساندهاند، - از جمله پیدا کردن دری خاص که به رمزی خاص دیوارک گرفته بودند - نه فقط یک منوگرافی، یا تحقیق مدرسی از یک بناست، که یافتن زیرساخت یک نگرش به فضا، درام و قدرت شورانگیز جامعه از برای به نمایش درآوردن خود در تاریخ، و در زمان حال همزمان و هم وجه است. به این ترتیب مؤلف کاری مهمی کرده است که دیگر تعزیه، متنهای به ظاهر غیرادبی و موضوعی واقعه نیست، بلکه متن هنری- آئینی و نمایشی است، که در فضا - اجرای معماری تکیهی دولت، یک میزانسن نمایشی به ظهور میرسد که به مثابه نوعی قالب مثالی است برای تشرف جمعی به عبادت.[۱]
پانويس
منابع مقاله
کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران