الگو:صفحهٔ اصلی/مقالهٔ برگزیده دوم: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۳۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
[[پرونده:NUR37148J1.jpg|بی‌قاب|چپ|فلسطین از دیدگاه امام خمینی(س)|175px]]
[[پرونده:NUR55167J1.jpg|بی‌قاب|چپ|زندگی امام حسن مجتبی علیه‌السلام پرچمدار صلح و آزادی|175px]]


'''فلسطین از دیدگاه امام خمینی(س)'''، عنوان دفتر چهارم از مجموعه آثار موضوعی تبیان است که در آن به بیان اندیشه‌های [[موسوی خمینی، سید روح‌الله|امام خمینی(ره)]] در موضوعات مختلف پرداخته شده است. این اندیشه‌ها در ضمن سخنرانی‌ها و پیام‌های [[موسوی خمینی، سید روح‌الله|امام خمینی]] بیان شده و تدوین آن در قالب این دفتر به‌صورت نوشتاری توسط [[مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)]] انجام شده است. در دفتر چهارم به بیان نظریه امام(ره) درباره فلسطین پرداخته شده است.
'''زندگی امام حسن مجتبی علیه‌السلام پرچمدار صلح و آزادی'''، نوشته [[پیشوایی، مهدی|مهدی پیشوایی]] (1321-1400ش)، شرح مختصر زندگی [[امام حسن علیه‌السلام|دومین امام معصوم(ع)]] از ولادت تا شهادت با تأکید بر عوامل مدارا با معاویه است. [[مکارم شیرازی، ناصر|آیت‌الله ناصر مکارم شیرازی]] هدف از نگارش این کتاب را آشنایی بیشتر با مکتب پیشوایان اسلام و بازشناسی اسلام واقعی دانسته است.


این اثر در یک مقدمه و چهار بخش اصلی ارائه شده است و در پایان مطالب، ضمائم کتاب آورده شده است. بخش اول، درباره ماهیت اسرائیل است و در آن از اسرائیل به‌عنوان دشمن اسلام و مسلمین یاد شده و از توسعه‏ طلبى اسرائیل، جدایى یهود از صهیونیست‌ها و حامیان اسرائیل صحبت شده است. در بخش دوم، از روابط ایران و اسرائیل در رژیم شاه صحبت شده است و در آن پیوندهاى رژیم شاه و اسرائیل و مواضع امام علیه اسرائیل قبل از اوج‌گیرى انقلاب ‏اسلامى‌‏ تبیین شده است. در بخش سوم، امام و انقلاب اسلامى به‌عنوان سنگر مقاومت علیه اسرائیل معرفی شده، علل ضعف مسلمین تبیین گردیده، توطئه‏‌ها و طرح‌هاى خائنانه افشا شده و کلمات [[موسوی خمینی، سید روح‌الله|امام(ره)]] در دعوت به اتحاد و حمایت از مبارزه علیه اسرائیل بیان گردیده و از اعلام روز جهانى قدس و همچنین برائت از مشرکین در سنگر حج صحبت به میان آمده است. در بخش چهارم، درباره تلاش دشمنان در بازداشتن ایران از پیشتازى در مبارزه در کلمات [[موسوی خمینی، سید روح‌الله|امام(ره)]] بحث شده است. جنگ تحمیلى و توطئه بعضى کشورها علیه ایران انقلابى و برخی اتهامات بى‏پایه به انقلاب و ایران، از جمله دیگر مواردی است که در این بخش، بیان می‌شود. در ضمائم، تاریخچه مختصری از فلسطین آمده است.
[[پیشوایی، مهدی|مهدی پیشوایی]] با شرح وضعیت اسفبار دوران [[امام حسن علیه‌السلام|امام حسن مجتبی(ع)]] و دنیاطلبی و خیانت برخی از یاران ایشان از جمله فرمانده سپاه «عبیدالله بن عباس» که با دریافت یک میلیون درهم رشوه، شبانه همراه 8000 نفر فرار کرد و به معاویه پیوست! نوشته است: بنابراین، اگر [[امام حسن علیه‌السلام|امام مجتبی(ع)]] تن به صلح داد، چاره‌ای جز این نداشت؛ چنانچه [[طبری، محمد بن جریر بن یزید|طبری]] و عده‌ای دیگر از مورخان می‌نویسند: موقعی حاضر به صلح شد که یارانش از پیرامون او متفرق شدند و او تنها ماند.  


در بخشی از مقدمه کتاب در توضیح درباره آن چنین می‌خوانیم: مطالعه مجموعه حاضر به‌خوبى آشکار مى‌‏سازد که [[موسوی خمینی، سید روح‌الله|حضرت امام]] در اوج قدرت نظام ستم‏شاهى، افشاگر روابط پنهان رژیم شاه و اسرائیل بود و مقابله با خطر اسرائیل براى جهان اسلام را بسیار جدى و پیگیرانه دنبال مى‌‏‌کرد. [[موسوی خمینی، سید روح‌الله|امام خمینى]] اولین مرجع تقلید و پیشواى بزرگ مذهبى بود که مجوز حمایت از مبارزان فلسطینى از محل وجوهات شرعى و زکوات و صدقات را صادر نمودند و در جریان جنایت رژیم اشغالگر قدس در به آتش کشیدن مسجدالاقصى، برخلاف مشى دیگران که بازسازى مسجد را وجهه همت خود قرار داده بودند، با دوراندیشى تمام بر حفظ آثار جنایت اسرائیل به‌عنوان عاملى سمبلیک در جهت تحریک و تشویق مسلمین بر علیه موجودیت مسبب اصلى جنایت، یعنى رژیم اشغالگر تأکید مى‌‏نمود.<span id="mp-more">[[فلسطین از دیدگاه امام خمینی(س)|'''ادامه ...''']]</span>
نویسنده تحت عنوان انتقادی و روشنگر «مورخان مزدور» نوشته است: آنچه از مجموع مفاد پیمان صلح و سایر قرائن برمی‌آید این است که [[امام حسن علیه‌السلام|امام حسن(ع)]] فقط قدرت و رهبری سیاسی را به معاویه تسلیم کرد نه خلافت و پیشوایی دینی را که خاصّ آن‌حضرت بود. ولی متأسفانه مورخان مغرض در طیّ تاریخ کوشیده‌اند متن این پیمان تاریخی را تحریف نموده از بار تعهدات معاویه کاسته، جریان را به نفع وی تمام کنند؛ از آن جمله [[ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم|ابن قتیبه دینوری]] در مورد ماده اول می‌نویسد [[امام حسن علیه‌السلام|امام مجتبی(ع)]] به عنوان امامت با معاویه بیعت کرد و این سمت را به وی تسلیم نمود. درصورتی‌که همه می‌دانند امامت و خلافت منصب قابل انتقالی به‌شمار نمی‌رود... آنچه در اغلب تواریخ آمده، جمله «تسلیم الأمر» (واگذاری حکومت) یا «تسلیم ولایة المسلمین» (واگذاری زمامداری مسلمانان) می‌باشد.
 
[[پیشوایی، مهدی|مهدی پیشوایی]] با طرح این پرسش: چرا [[امام حسن علیه‌السلام|امام حسن(ع)]] صلح کرد و [[امام حسین علیه‌السلام|امام حسین(ع)]] قیام نمود؟ اگر صلح کار درستی بود، چرا امام حسین(ع) با یزید صلح نکرد؟! افزوده است: پاسخ این سؤال را باید در اوضاع و شرایط متفاوت زندگی این دوامام بزرگ و نحوۀ رفتار و شخصیت معاویه و یزید جستجو کرد.<span id="mp-more">[[زندگی امام حسن مجتبی علیه‌السلام پرچمدار صلح و آزادی|'''ادامه ...''']]</span>

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۵ مارس ۲۰۲۵، ساعت ۰۶:۴۳

زندگی امام حسن مجتبی علیه‌السلام پرچمدار صلح و آزادی

زندگی امام حسن مجتبی علیه‌السلام پرچمدار صلح و آزادی، نوشته مهدی پیشوایی (1321-1400ش)، شرح مختصر زندگی دومین امام معصوم(ع) از ولادت تا شهادت با تأکید بر عوامل مدارا با معاویه است. آیت‌الله ناصر مکارم شیرازی هدف از نگارش این کتاب را آشنایی بیشتر با مکتب پیشوایان اسلام و بازشناسی اسلام واقعی دانسته است.

مهدی پیشوایی با شرح وضعیت اسفبار دوران امام حسن مجتبی(ع) و دنیاطلبی و خیانت برخی از یاران ایشان از جمله فرمانده سپاه «عبیدالله بن عباس» که با دریافت یک میلیون درهم رشوه، شبانه همراه 8000 نفر فرار کرد و به معاویه پیوست! نوشته است: بنابراین، اگر امام مجتبی(ع) تن به صلح داد، چاره‌ای جز این نداشت؛ چنانچه طبری و عده‌ای دیگر از مورخان می‌نویسند: موقعی حاضر به صلح شد که یارانش از پیرامون او متفرق شدند و او تنها ماند.

نویسنده تحت عنوان انتقادی و روشنگر «مورخان مزدور» نوشته است: آنچه از مجموع مفاد پیمان صلح و سایر قرائن برمی‌آید این است که امام حسن(ع) فقط قدرت و رهبری سیاسی را به معاویه تسلیم کرد نه خلافت و پیشوایی دینی را که خاصّ آن‌حضرت بود. ولی متأسفانه مورخان مغرض در طیّ تاریخ کوشیده‌اند متن این پیمان تاریخی را تحریف نموده از بار تعهدات معاویه کاسته، جریان را به نفع وی تمام کنند؛ از آن جمله ابن قتیبه دینوری در مورد ماده اول می‌نویسد امام مجتبی(ع) به عنوان امامت با معاویه بیعت کرد و این سمت را به وی تسلیم نمود. درصورتی‌که همه می‌دانند امامت و خلافت منصب قابل انتقالی به‌شمار نمی‌رود... آنچه در اغلب تواریخ آمده، جمله «تسلیم الأمر» (واگذاری حکومت) یا «تسلیم ولایة المسلمین» (واگذاری زمامداری مسلمانان) می‌باشد.

مهدی پیشوایی با طرح این پرسش: چرا امام حسن(ع) صلح کرد و امام حسین(ع) قیام نمود؟ اگر صلح کار درستی بود، چرا امام حسین(ع) با یزید صلح نکرد؟! افزوده است: پاسخ این سؤال را باید در اوضاع و شرایط متفاوت زندگی این دوامام بزرگ و نحوۀ رفتار و شخصیت معاویه و یزید جستجو کرد.ادامه ...