ابن وزان، ابراهیم بن عثمان: تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ــ' به 'ـ') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ابن نحاس (ابهام زدایی)' به 'ابن نحاس (ابهامزدایی)') |
||
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
| وبگاه = | | وبگاه = | ||
| امضا = | | امضا = | ||
| کد مؤلف = AUTHORCODE.....AUTHORCODE | | کد مؤلف =AUTHORCODE.....AUTHORCODE | ||
}} | }} | ||
{{کاربردهای دیگر|ابن وزان ( | {{کاربردهای دیگر|ابن وزان (ابهامزدایی)}} | ||
'''ابن وَزَّان، ابوالقاسم ابراهیم بن عثمان''' (متوفای 10 محرم 346ق/14 آوریل 957م)، نحوی. ادیب و لغتشناس. | '''ابن وَزَّان، ابوالقاسم ابراهیم بن عثمان''' (متوفای 10 محرم 346ق/14 آوریل 957م)، نحوی. ادیب و لغتشناس. | ||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
زبیدی در ستایش وی گوید: «شاید در علم لغت و نحو هیچکس به مقام او نرسیده باشد». سپس میافزاید: «این امر دست کم در زمان خود وی مسلم است». آنگاه توانایی او را در استنباط مسائل نحوی و لغوی میستاید. | زبیدی در ستایش وی گوید: «شاید در علم لغت و نحو هیچکس به مقام او نرسیده باشد». سپس میافزاید: «این امر دست کم در زمان خود وی مسلم است». آنگاه توانایی او را در استنباط مسائل نحوی و لغوی میستاید. | ||
این ویژگیها موجب شده بود که برخی مقام وی را از بزرگانی چون [[مازنی، ابراهیم عبدالقادر|مازنی]]، [[ابن سکیت، یعقوب بن اسحاق|ابن سکیت]]، [[مبرد، محمد بن یزید|مُبَّرد]]، ثعلب و [[ابن نحاس ( | این ویژگیها موجب شده بود که برخی مقام وی را از بزرگانی چون [[مازنی، ابراهیم عبدالقادر|مازنی]]، [[ابن سکیت، یعقوب بن اسحاق|ابن سکیت]]، [[مبرد، محمد بن یزید|مُبَّرد]]، ثعلب و [[ابن نحاس (ابهامزدایی)|ابن نحّاس]] برتر بدانند و از او به عنوان «شیخ مغرب در نحو و لغت» یاد کنند. | ||
وی در نحو به روش اهل بصره تمایل داشت، هرچند که از روش کوفیان نیز آگاه بود. ابن وزان با همۀ تبحّری که در علوم شعر و لغت داشت ـ جز در اواخر عمر ـ به سرودن شعر نپرداخت و چندان دوست نداشت که به شاعری مشهور و متصف شود. روایتی که زبیدی در تقطیع شعر از او نقل کرده، نشاندهنده چیرهدستی وی در علم عروض است. | وی در نحو به روش اهل بصره تمایل داشت، هرچند که از روش کوفیان نیز آگاه بود. ابن وزان با همۀ تبحّری که در علوم شعر و لغت داشت ـ جز در اواخر عمر ـ به سرودن شعر نپرداخت و چندان دوست نداشت که به شاعری مشهور و متصف شود. روایتی که زبیدی در تقطیع شعر از او نقل کرده، نشاندهنده چیرهدستی وی در علم عروض است. |
نسخهٔ کنونی تا ۱۹ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۱:۰۱
ابن وَزَّان، ابراهیم بن عثمان | |
---|---|
نام کامل | ابن وَزَّان، ابوالقاسم ابراهیم بن عثمان |
نام پدر | عثمان |
اطلاعات علمی | |
اساتید | ابومحمد عبدالله بن محمد، ابوعلی قالی |
ابن وَزَّان، ابوالقاسم ابراهیم بن عثمان (متوفای 10 محرم 346ق/14 آوریل 957م)، نحوی. ادیب و لغتشناس.
ولادت
وی احتمالاً در قیروان تولد یافته است.
تحصیل
در دوران جوانی در علم نحو و لغت به گونهای پیشرفت کرد که استادش ابومحمد عبدالله بن محمد (متوفای 308ق) پاسخ بسیاری از سؤالات را بر عهده او میگذاشت و به برتری وی بر خویشتن معترف بود. ابوعلی قالی نیز از جمله استادان اوست که چون به اندلس سفر کرد (پس از 330ق) و در قیروان اقامت گزید، ابن وزّان شرح غریب الحدیث ابوعبید هروی را نزد او خواند و از گنجینه دانش وی بهره برد. وی حافظهای بسیار قوی داشت. در آغاز، کتاب سیبویه و آثار فراء را حفظ کرد. سپس کتابهای مصنف الغریب ابوعبید قاسم بن سلام (متوفای 224ق)، اصلاح المنطق ابن سکّیت، کتاب العین خلیل و بسیاری دیگر از کتابهای لغت را به حافظه سپرد.
ویژگی علمی
زبیدی در ستایش وی گوید: «شاید در علم لغت و نحو هیچکس به مقام او نرسیده باشد». سپس میافزاید: «این امر دست کم در زمان خود وی مسلم است». آنگاه توانایی او را در استنباط مسائل نحوی و لغوی میستاید.
این ویژگیها موجب شده بود که برخی مقام وی را از بزرگانی چون مازنی، ابن سکیت، مُبَّرد، ثعلب و ابن نحّاس برتر بدانند و از او به عنوان «شیخ مغرب در نحو و لغت» یاد کنند.
وی در نحو به روش اهل بصره تمایل داشت، هرچند که از روش کوفیان نیز آگاه بود. ابن وزان با همۀ تبحّری که در علوم شعر و لغت داشت ـ جز در اواخر عمر ـ به سرودن شعر نپرداخت و چندان دوست نداشت که به شاعری مشهور و متصف شود. روایتی که زبیدی در تقطیع شعر از او نقل کرده، نشاندهنده چیرهدستی وی در علم عروض است.
آثار
یاقوت اشاره میکند که ابن وزان تألیفاتی داشته، اما کسی کتابی به او نسبت نداده است. احتمالاً قول زبیدی آنجا که میگوید: «لهُ اوضاعٌ فی النحو و اللغه» موجب شده است که یاقوت او را صاحب تألیفات بداند. اما به گمان ما مراد زبیدی آن است که وی در این دو علم، نظریات خاصی داشته که خود او به برخی از آنها اشاره کرده است. [۱].
پانویس
- ↑ مساح، رضوان، ج5، ص 82-83