قطب العارفین: تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'عارفان (ابهام زدایی)' به 'عارفان (ابهامزدایی)') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
{{کاربردهای دیگر| عارفان ( | {{کاربردهای دیگر| عارفان (ابهامزدایی)}} | ||
'''قطب العارفین''' تألیف [[لجايي، عبد الرحمن بن يوسف|ابوالقاسم عبدالرحمن بن یوسف لجائی]](م 599ق)، در موضوع عقاید و تصوف. | '''قطب العارفین''' تألیف [[لجايي، عبد الرحمن بن يوسف|ابوالقاسم عبدالرحمن بن یوسف لجائی]](م 599ق)، در موضوع عقاید و تصوف. | ||
نسخهٔ کنونی تا ۶ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۷:۲۹
قطب العارفين: (في العقائد و التصوف) | |
---|---|
پدیدآوران | لجايي، عبد الرحمن بن يوسف (نویسنده) ديباجي، محمد (محقق) |
ناشر | دار صادر |
مکان نشر | لبنان - بيروت |
سال نشر | 1422ق. = 2001م. |
چاپ | چاپ يکم |
شابک | 9953-13-030-2 |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | /ب3ق9 / 282/6 BP |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
قطب العارفین تألیف ابوالقاسم عبدالرحمن بن یوسف لجائی(م 599ق)، در موضوع عقاید و تصوف.
این کتاب نخستین کتاب لجائی به شمار میرود، ایشان از فقهاء و متصوفه برجسته عصر موحدین است[۱] و تألیف کتابش را در اول محرم سال 557ق به پایان رسانده است.
اهمیت این کتاب از آنجا است که نمایانگر جنبه مهمی از پیشرفت علمی در فرهنگ مغرب اسلامی پس از تأسیس دولت موحدین است. هنگامی که مذهب اشعری ظهور کرد، و توسط گروهی از فقهاء ترویج و گسترش یافت. کتاب قطب العارفین گوشهای از این تحولات را منعکس میکند. این کتاب علاوه بر پرداختن به تصوف، به تعدادی از اعتقادات و مسائلی که متکلمان به آن پرداختهاند، اشاره دارد.[۲]
علاوه بر همه اینها این کتاب پیروزی مکتب اشعری در مغرب را بازتاب میدهد. و برای پژوهشگرانی که میخواهند تصوف و عقاید را در دورهای که نویسنده میزیسته، مطالعه کنند، مطالبی مهم و غنی میباشد.[۳]
نویسنده کتابش را به سه بخش یا به قول خودش به سه قطب تقسیم میکند:
قطب اول: بر معرفت خدای سبحان[۴]
قطب دوم را مؤلف به ریاضت و تهذیب اختصاص داده است [۵]و مقصود ایشان از آن دو فرونشاندن نفس از هواهای نفسانی و بازداشتن از لذتها و دل را در مسیر اطاعت خدا و دوست داشتن او قرار دادن.
قطب سوم سخن از باطن و اسرار است،[۶] این که حقایق تصوف و اسرار آن جز بر علمای استوار در علم منکشف نمیگردد.
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب