اثیر اخسیكتی: تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' .' به '. ') |
||
(۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
| مذهب = حنفی؛ | | مذهب = حنفی؛ | ||
| پیشه = شاعر؛ | | پیشه = شاعر؛ | ||
| منصب = درباری؛ | | منصب = درباری؛ | ||
| پس از = | | پس از = | ||
خط ۴۳: | خط ۴۲: | ||
| کد مؤلف = AUTHORCODE109961AUTHORCODE | | کد مؤلف = AUTHORCODE109961AUTHORCODE | ||
}} | }} | ||
''' اَثیرُالدّینِ اَخْسیكَتی، ابوالفضل محمد بن ابی طاهر '''، شاعر پارسیگوی اواخر سدۀ ۶ ق / ۱۲ م. | ''' اَثیرُالدّینِ اَخْسیكَتی، ابوالفضل محمد بن ابی طاهر'''، شاعر پارسیگوی اواخر سدۀ ۶ ق / ۱۲ م. | ||
==نام، نسب== | ==نام، نسب== | ||
حمدالله مستوفی نام و نسب او را چنین یاده كرده است: عبدالله بن محمد بن ابی بكر بن عثمان. | [[مستوفی، حمدالله|حمدالله مستوفی]] نام و نسب او را چنین یاده كرده است: عبدالله بن محمد بن ابی بكر بن عثمان.وی در اشعارش خود را اثیر و گاه اثیر اخسیكتی نامیده است. | ||
وی در اشعارش خود را اثیر و گاه اثیر اخسیكتی نامیده است. | |||
خط ۶۱: | خط ۵۸: | ||
==سفرها، تحصیلات، راهیافتن به دربار== | ==سفرها، تحصیلات، راهیافتن به دربار== | ||
سپس به خراسان رفت و زمانی دراز در بلخ و مرو و هرات دانش آموخت. آنگاه ظاهراً رهسپار نیشابور شد و چون آنجا را كه در پی فتنۀ غُزان دستخوش ویرانی و ناامنی شده بود، مناسب اقامت نیافت، آهنگ عراق كرد. | سپس به خراسان رفت و زمانی دراز در بلخ و مرو و هرات دانش آموخت. آنگاه ظاهراً رهسپار نیشابور شد و چون آنجا را كه در پی فتنۀ غُزان دستخوش ویرانی و ناامنی شده بود، مناسب اقامت نیافت، آهنگ عراق كرد. | ||
در همدان ابتدا به دربار محمد بن محمود سلجوقی (حك ۵۴۸-۵۵۴ ق) و سپس به دستگاه ارسلان بن طغرل (حك ۵۵۵-۵۷۱ ق) راه یافت، اما پس از آشنایی با شمسالدین ایلدگز، مؤسس سلسلۀ اتابكان آذربایجان (حك ۵۴۱-۵۷۰ ق)، رهسپار آن دیار شد. نوشتهاند كه وی در اواخر عمر در سلك مُریدان شیخ نجمالدین كبری (مق ۶۱۸ ق) درآمد، ولی برخی از محققان به دلیل آنكه دورۀ كمال شیخ نجمالدین پس از وفات اثیرالدین بوده است، در درستی این سخن تردید كردهاند و شاید نیامدن نام نجمالدین كبری در شمار ممدوحان شاعر ستایشگری چون او، مؤید این تردید باشد. | |||
در همدان ابتدا به دربار محمد بن محمود سلجوقی (حك ۵۴۸-۵۵۴ ق) و سپس به دستگاه ارسلان بن طغرل (حك ۵۵۵-۵۷۱ ق) راه یافت، اما پس از آشنایی با شمسالدین ایلدگز، مؤسس سلسلۀ اتابكان آذربایجان (حك ۵۴۱-۵۷۰ ق)، رهسپار آن دیار شد. نوشتهاند كه وی در اواخر عمر در سلك مُریدان [[نجمالدین کبری، احمد بن عمر|شیخ نجمالدین كبری]] (مق ۶۱۸ ق) درآمد، ولی برخی از محققان به دلیل آنكه دورۀ كمال [[نجمالدین کبری، احمد بن عمر|شیخ نجمالدین]] پس از وفات اثیرالدین بوده است، در درستی این سخن تردید كردهاند و شاید نیامدن نام [[نجمالدین کبری، احمد بن عمر|نجمالدین كبری]] در شمار ممدوحان شاعر ستایشگری چون او، مؤید این تردید باشد. | |||
خط ۷۲: | خط ۷۱: | ||
==دانش، فضل، سخنوری== | ==دانش، فضل، سخنوری== | ||
منابع بر دانش، فضل و سخنوری اثیرالدین تأكید ورزیدهاند. | منابع بر دانش، فضل و سخنوری اثیرالدین تأكید ورزیدهاند. | ||
از مطالعۀ برخی ابیات دیوان اثیرالدین نیز برمیآید كه او در هیأت، فلسفه، كلام، ریاضیات و طب دست داشته است. | از مطالعۀ برخی ابیات دیوان اثیرالدین نیز برمیآید كه او در هیأت، فلسفه، كلام، ریاضیات و طب دست داشته است. | ||
خط ۷۹: | خط ۸۰: | ||
==قصیده و مدیحهسرا== | ==قصیده و مدیحهسرا== | ||
اثیرالدین قصاید بسیاری در مدح شاهان، وزیران و بزرگان سروده است كه از آن میان میتوان اینان را نام برد: محمد بن محمود سلجوقی، ركنالدین ارسلان بن طغرل، شمسالدین ایلدگز و دو پسرش محمد جهان پهلوان (حك ۵۷۱-۵۸۲) و مظفرالدین قزل ارسلان (حك ۵۸۲-۵۸۷)، علاءالدین محمد فرمانروای مراغه (زنده در ۵۹۳ ق)، علاءالدوله فخرالدین عربشاه، از علویان همدان و امیر قهستان (مق ۵۸۴ ق)، ركنالدین حسن از علمای شافعیان، خواجه حسن جانی از پیشوایان حنفیه و ظهیرالدین بلخی از دانشمندان شافعی مذهب همدان . | اثیرالدین قصاید بسیاری در مدح شاهان، وزیران و بزرگان سروده است كه از آن میان میتوان اینان را نام برد: محمد بن محمود سلجوقی، ركنالدین ارسلان بن طغرل، شمسالدین ایلدگز و دو پسرش محمد جهان پهلوان (حك ۵۷۱-۵۸۲) و مظفرالدین قزل ارسلان (حك ۵۸۲-۵۸۷)، علاءالدین محمد فرمانروای مراغه (زنده در ۵۹۳ ق)، علاءالدوله فخرالدین عربشاه، از علویان همدان و امیر قهستان (مق ۵۸۴ ق)، ركنالدین حسن از علمای شافعیان، خواجه حسن جانی از پیشوایان حنفیه و [[ظهیرالدین بلخی]] از دانشمندان شافعی مذهب همدان. | ||
اثیرالدین در بیشتر قالبهای شعر فارسی طبعآزمایی و هنرنمایی كرده، اما هنر او بیشتر در قصیدهسرایی است و سخن سنجان وی را از قصیدهسرایان طراز اول به شمار آوردهاند. | اثیرالدین در بیشتر قالبهای شعر فارسی طبعآزمایی و هنرنمایی كرده، اما هنر او بیشتر در قصیدهسرایی است و سخن سنجان وی را از قصیدهسرایان طراز اول به شمار آوردهاند. | ||
خط ۸۵: | خط ۸۷: | ||
اثیرالدین در آوردن ردیفهای دشوار، تركیبهای تازه، آفریدن مضمونهای نو، به كارگیری صنعتهای ادبی و بهرهگیری از دانشهای فراوان خود، مهارت نشان داده است. با اینهمه، پایبندی وی به آوردن مضامین دشوار و استفاده از اصطلاحات علمی و دقتهای فلسفی حتی در وصف مناظر طبیعی و مظاهر عشق، موجب دیریابی معانی برخی از ابیات او شده و از جذابیت و ملاحت آنها كاسته است. | اثیرالدین در آوردن ردیفهای دشوار، تركیبهای تازه، آفریدن مضمونهای نو، به كارگیری صنعتهای ادبی و بهرهگیری از دانشهای فراوان خود، مهارت نشان داده است. با اینهمه، پایبندی وی به آوردن مضامین دشوار و استفاده از اصطلاحات علمی و دقتهای فلسفی حتی در وصف مناظر طبیعی و مظاهر عشق، موجب دیریابی معانی برخی از ابیات او شده و از جذابیت و ملاحت آنها كاسته است. | ||
اثیرالدین بهویژه در غزلیات تا حدودی توانسته است لطافت و سادگی زبان را جایگزین صلابت و طمطراق كلام در سبك خراسانی كند، اما میل به تقلید، طبع بلند او را در بند كشیده و وی را درحد یكی از مقلدان خوب انوری محدود كرده است. | اثیرالدین بهویژه در غزلیات تا حدودی توانسته است لطافت و سادگی زبان را جایگزین صلابت و طمطراق كلام در سبك خراسانی كند، اما میل به تقلید، طبع بلند او را در بند كشیده و وی را درحد یكی از مقلدان خوب انوری محدود كرده است. | ||
برخی در مقام داوری، شعر وی را برتر از انوری و خاقانی دانستهاند، حتی خود شاعر نیز چنین گمانی داشته است، ولی به گفتۀ دولتشاه: «انصاف آن است كه هر یكی از این ۳ فاضل را شیوهای داشت كه دیگری را نیست: اثیر سخن را دانشمندانه میگوید و انوری سلیقۀ سخن را نیكتر رعایت میكند و خاقانی از طمطراق لفظ بر همه تفضیل دارد». | برخی در مقام داوری، شعر وی را برتر از انوری و خاقانی دانستهاند، حتی خود شاعر نیز چنین گمانی داشته است، ولی به گفتۀ دولتشاه: «انصاف آن است كه هر یكی از این ۳ فاضل را شیوهای داشت كه دیگری را نیست: اثیر سخن را دانشمندانه میگوید و انوری سلیقۀ سخن را نیكتر رعایت میكند و خاقانی از طمطراق لفظ بر همه تفضیل دارد». | ||
خط ۹۳: | خط ۹۶: | ||
==آثار== | ==آثار== | ||
1- دیوان، | 1-دیوان، | ||
دیوان اثیرالدین اخسیكتی كه مشتمل بر بیش از ۶۵۰۰ بیت است در ۱۳۳۷ ش، توسط ركنالدین همایون فرخ به طبع رسیده و از آنجا كه شمار ابیات دیوان او را تا ۸ هزار هم نوشتهاند، چاپ فعلی در بردارندۀ تمام اشعار شاعر نیست. | دیوان اثیرالدین اخسیكتی كه مشتمل بر بیش از ۶۵۰۰ بیت است در ۱۳۳۷ ش، توسط [[همایونفرخ، رکنالدین|ركنالدین همایون فرخ]] به طبع رسیده و از آنجا كه شمار ابیات دیوان او را تا ۸ هزار هم نوشتهاند، چاپ فعلی در بردارندۀ تمام اشعار شاعر نیست. | ||
<ref>رودگر، قنبرعلی، ج6، ص591-590</ref>. | <ref>رودگر، قنبرعلی، ج6، ص591-590</ref>. | ||
| | ||
خط ۱۰۸: | خط ۱۱۱: | ||
==وابستهها== | ==وابستهها== | ||
{{وابستهها}} | {{وابستهها}} | ||
[[ | [[دیوان اثیرالدین اخسیکتی]] | ||
[[رده:زندگینامه]] | [[رده:زندگینامه]] | ||
[[رده:مقالات بازبینی | [[رده:مقالات بازبینی شده2 بهمن 1402]] |
نسخهٔ کنونی تا ۴ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۰۰
اَثیرُالدّینِ اَخْسیكَتی، ابوالفضل محمد بن ابی طاهر، شاعر پارسیگوی اواخر سدۀ ۶ ق / ۱۲ م.
نام، نسب
حمدالله مستوفی نام و نسب او را چنین یاده كرده است: عبدالله بن محمد بن ابی بكر بن عثمان.وی در اشعارش خود را اثیر و گاه اثیر اخسیكتی نامیده است.
ولادت، زادگاه
تاریخ ولادت او در هیچ یك از منابع نیامده است. برپایۀ برخی قراین میتوان حدس زد كه وی میبایست در فاصلۀ سالهای ۵۲۰ تا ۵۲۲ ق زاده شده باشد.
اصل او از اخسیكت از شهرهای فرغانه، واقع در ماوراءالنهر است. وی دوران كودكی را در زادگاه خود گذراند.
سفرها، تحصیلات، راهیافتن به دربار
سپس به خراسان رفت و زمانی دراز در بلخ و مرو و هرات دانش آموخت. آنگاه ظاهراً رهسپار نیشابور شد و چون آنجا را كه در پی فتنۀ غُزان دستخوش ویرانی و ناامنی شده بود، مناسب اقامت نیافت، آهنگ عراق كرد.
در همدان ابتدا به دربار محمد بن محمود سلجوقی (حك ۵۴۸-۵۵۴ ق) و سپس به دستگاه ارسلان بن طغرل (حك ۵۵۵-۵۷۱ ق) راه یافت، اما پس از آشنایی با شمسالدین ایلدگز، مؤسس سلسلۀ اتابكان آذربایجان (حك ۵۴۱-۵۷۰ ق)، رهسپار آن دیار شد. نوشتهاند كه وی در اواخر عمر در سلك مُریدان شیخ نجمالدین كبری (مق ۶۱۸ ق) درآمد، ولی برخی از محققان به دلیل آنكه دورۀ كمال شیخ نجمالدین پس از وفات اثیرالدین بوده است، در درستی این سخن تردید كردهاند و شاید نیامدن نام نجمالدین كبری در شمار ممدوحان شاعر ستایشگری چون او، مؤید این تردید باشد.
وفات
اثیرالدین سرانجام در خلخال گوشۀ عزلت گزید و در همان شهر درگذشت. تذكرهنویسان سال مرگ اثیرالدین را به اختلاف ۵۶۲، ۵۷۰، ۵۷۹، ۶۰۸ و ۶۵۷ ق نوشتهاند، اما بر پایۀ اشعار برجای مانده از وی و برخی قراین میتوان گفت كه او تا ۵۹۳ ق زنده بوده است.
دانش، فضل، سخنوری
منابع بر دانش، فضل و سخنوری اثیرالدین تأكید ورزیدهاند.
از مطالعۀ برخی ابیات دیوان اثیرالدین نیز برمیآید كه او در هیأت، فلسفه، كلام، ریاضیات و طب دست داشته است.
قصیده و مدیحهسرا
اثیرالدین قصاید بسیاری در مدح شاهان، وزیران و بزرگان سروده است كه از آن میان میتوان اینان را نام برد: محمد بن محمود سلجوقی، ركنالدین ارسلان بن طغرل، شمسالدین ایلدگز و دو پسرش محمد جهان پهلوان (حك ۵۷۱-۵۸۲) و مظفرالدین قزل ارسلان (حك ۵۸۲-۵۸۷)، علاءالدین محمد فرمانروای مراغه (زنده در ۵۹۳ ق)، علاءالدوله فخرالدین عربشاه، از علویان همدان و امیر قهستان (مق ۵۸۴ ق)، ركنالدین حسن از علمای شافعیان، خواجه حسن جانی از پیشوایان حنفیه و ظهیرالدین بلخی از دانشمندان شافعی مذهب همدان.
اثیرالدین در بیشتر قالبهای شعر فارسی طبعآزمایی و هنرنمایی كرده، اما هنر او بیشتر در قصیدهسرایی است و سخن سنجان وی را از قصیدهسرایان طراز اول به شمار آوردهاند.
اثیرالدین با برخی از شاعران معاصر خویش مناظراتی داشته؛ ازجمله میان او و خاقانی و مجیر بیلقانی كار به تعریض و هجو نیز انجامیده است.
اثیرالدین در آوردن ردیفهای دشوار، تركیبهای تازه، آفریدن مضمونهای نو، به كارگیری صنعتهای ادبی و بهرهگیری از دانشهای فراوان خود، مهارت نشان داده است. با اینهمه، پایبندی وی به آوردن مضامین دشوار و استفاده از اصطلاحات علمی و دقتهای فلسفی حتی در وصف مناظر طبیعی و مظاهر عشق، موجب دیریابی معانی برخی از ابیات او شده و از جذابیت و ملاحت آنها كاسته است.
اثیرالدین بهویژه در غزلیات تا حدودی توانسته است لطافت و سادگی زبان را جایگزین صلابت و طمطراق كلام در سبك خراسانی كند، اما میل به تقلید، طبع بلند او را در بند كشیده و وی را درحد یكی از مقلدان خوب انوری محدود كرده است. برخی در مقام داوری، شعر وی را برتر از انوری و خاقانی دانستهاند، حتی خود شاعر نیز چنین گمانی داشته است، ولی به گفتۀ دولتشاه: «انصاف آن است كه هر یكی از این ۳ فاضل را شیوهای داشت كه دیگری را نیست: اثیر سخن را دانشمندانه میگوید و انوری سلیقۀ سخن را نیكتر رعایت میكند و خاقانی از طمطراق لفظ بر همه تفضیل دارد».
با آنكه ستایش قناعت، پارسایی و آزادگی و اندرزهای اخلاقی و توجه به گرایشهای عرفانی در اشعار اثیرالدین گهگاه به چشم میخورد، مشكل بتوان او را در شمار شاعران عارف آورد، زیرا این نوع مضامین در اشعار او بیشتر ناشی از سرخوردگی وی از بیلطفی ممدوح بوده است، تا اعتقاد راستین به این ارزشها.
آثار
1-دیوان،
دیوان اثیرالدین اخسیكتی كه مشتمل بر بیش از ۶۵۰۰ بیت است در ۱۳۳۷ ش، توسط ركنالدین همایون فرخ به طبع رسیده و از آنجا كه شمار ابیات دیوان او را تا ۸ هزار هم نوشتهاند، چاپ فعلی در بردارندۀ تمام اشعار شاعر نیست. [۱].
پانویس
- ↑ رودگر، قنبرعلی، ج6، ص591-590
منابع مقاله
رودگر، قنبرعلی، دائرهالمعارف بزرگ اسلامی زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرهالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1377.